«برزخ ترکیه و رهبری خاورمیانه» عنوان يادداشت روز روزنامه فرهيختگان به قلم مازیار آقازاده است كه در آن ميخوانيد:
ترکیه میخواهد رهبری خاورمیانه جدید را در دست بگیرد. این خلاصه اظهارات اخیر احمد داووداوغلو وزیر خارجه و معمار سیاست خارجی دولت اسلامگرای ترکیه است.
با این اظهارات مشخص شد ارث بر زمین مانده خانه پدری حالا یک وارث جدید دیگر دارد؛ وارثی که پس از دههها طغیان و سرکشی چند سالی نیست که به خانه پدری بازگشته و خود را بار دیگر عضوی از خانواده میداند. وارث جدید که چند سالی است سرش به سنگ خورده و حالا خود را از آنجا (اروپا و غرب) رانده میداند و دیگر نمیخواهد لااقل از اینجا (خاورمیانه و شرق) مانده باشد. همین چند روز پیش بود که نیکولا سارکوزی رئیسجمهوری فرانسه بار دیگر تاکید کرد ترکیه عضوی از اروپا نیست.
ترکها در این سالها به شنیدن اظهارات دلسردکننده رهبران اروپایی عادت کردهاند؛ اما همچنان در تلاشند تا هم عضو ناتو باشند، هم نقش متحد غرب در منطقه را بازی کنند و هم با بهراهانداختن دعواهای لفظی و دیپلماتیک با اسرائیل دل عربها و مسلمانان خاورمیانه و جهان اسلام را بربایند!
ترکیه هنوز در برزخ است؛ تکلیف خود را به درستی نمیداند و هنوز از شوک فروپاشی بزرگترین امپراتوری مسلمان (عثمانی) در کمتر از یک سده گذشته بیرون نیامده است. «مصطفی کمالپاشا» بنیانگذار ترکیه لاییک غرب را الگو و سرمشق ترکیه نوین قرار داده بود، اما اروپاییها هیچگاه ترکها را بهطور جدی پذیرا نشدند و همواره نگاهشان به دولت آنکارا بهعنوان وارثان امپراتوری عثمانی نگاهی «غیرخودی» بوده است.
در پس خندههای سیاستمداران، در پشت اتاقهای دربسته، دیپلماتهای اروپایی حرفهای دلسردکنندهای درباره ترکیه میزنند و شاید به همین دلیل بوده که ساموئل هانتینگتون اندیشمند آمریکایی در کتاب معروف خود «برخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانی» به ترکیه پیشنهاد کرده به جای گرفتن کاسه گدایی پشت دروازه اتحادیه اروپا به ظرف تمدنی خود بازگردد و رهبری جهان اسلام را به دست گیرد.
اما آیا ترکیه در میان مجموعه کشورهای خاورمیانه پذیرفته میشود؟! آیا ایران با اکثریت جمعیتی شیعه که خود داعیهدار امالقرایی جهان اسلام است، عربهای زخمخورده از سلطه چندقرنی امپراتوری عثمانی و رژیم اسرائیل که روابط تیرهای با دولت اردوغان دارد، بر سودای جدید دولتمردان آنکارا وقعی خواهند گذاشت؟