به گزارش خبرنگار تئاتر فارس، نشست تخصصی کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر با همکاری بنیاد رادی با موضوع «بررسی میراث نمایشنامهنویسی ایران» در سالن کنفرانس خانه تئاتر برگزار شد.
بهزاد صدیقی سخنگوی کانون نمایشنامه نویسان خانه تئاتر اظهار داشت: هر ساله و به مناسبت روز جهانی تئاتر، کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر میزگردی را برگزار میکند و در آن به مباحث کلان مرتبط با ادبیات نمایشی در کشور که در طول سال کمتر به آنها پرداخته میشود، میپردازد.
وی افزود: اکثر مباحث مطرح شده در این میزگردها به دلیل محدویتهای زمانی برگزاری اینگونه مراسم ناتمام میماند و جا دارد جامعه نمایشنامهنویسان کشور در طول سال بیشتر درباره موارد مطرح شده در چنین گردهماییهای تخصصی دست به فعالیتهای پژوهشی بزند.
صدیقی گفت: اخیرا کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر ارتباط خوبی با این بنیاد برقرار کرده است، چرا که یکی از اهداف کانون، همسو شدن با نهادهایی است که به صورت تخصصی و حرفهای پیگیر مسائل مربوط به ادبیات نمایشی در کشور هستند.
این منتقد و نویسنده تئاتر تصریح کرد: در حوزه ادبیات نمایشی، «بنیاد رادی» نخستین بنیاد تخصصی در حوزه نمایشنامهنویسی در کشور است و با توجه به این مساله که تاکنون در حوزه ادبیات نمایشی اقدامات اساسی و ضروری در شان تئاتر ایران صورت نگرفته است، بر آن شدیم تا در این نشست به این مساله بپردازیم که چرا تا کنون به این شیوه نگارش، در کنار قدرت اثربخشی و جریانسازی که در بطن خود دارد، توجه چندانی نشده است.
فریندخت زاهدی، مدرس و پژوهشگر تئاتر به عنوان سخنران و نماینده «بنیاد رادی» در این نشست حضور پیدا کرده بود، گفت: حمیده بانو عنقا (همسر زندهیاد اکبر رادی) در طول سه سال گذشته به صورت مداوم و مستمر تلاشهایی را انجام دادند و موفق شدند «بنیاد رادی» را به سامانی برسانند تا به صورت رسمی در کشور تاسیس شود.
وی بیان داشت: دغدغه بنیاد رادی انجام فعالیتهای زیربنایی برای ادبیات نمایشی است تا نمایشنامهنویسی در کشور به صورت رسمی مورد توجه قرار گیرد، کاری که در طول 100 سال گذشته صورت نگرفته بود.
این پژوهشگر تئاتر خاطرنشان کرد: در طول دهههای گذشته جشنوارهها و انواع مناسبتهای تئاتری را در قالب برنامههای گوناگون برگزار کردهایم اما در تمام این مدت هرگز مشاهده نکردهایم که یکی از ادیبان، کارشناسان و هنرمندان در زمینه ادبیات نمایشی، سعی در ارائه کاری جدی در امر تحقیق و پژوهش پیرامون این هنر ارزشمند داشته باشد.
زاهدی تصریح کرد: همچنین کارگردانی نداشتهایم تا با توجه به قالبهای نمایشی، کار خود را به صورت سیستماتیک انجام دهد چرا که اصولا اغلب کارگردانان ما دورههای مستقل و مختلف ادبیات نمایشی را تجربه نکردهاند تا با پشت سر گذاشتن تک تک آن دورهها به تجربه در سبکهای مختلف نمایشی دست بزنند و به گرایشی خاص و سبک گرایانهای در بطن این هنر ارزشمند دست یابند.
* ادیبان، ادبیات نمایشی را تحلیل نکردند
یکی از نمایندگان حاضر از بنیاد رادی در این نشست ادامه داد: هرگز در چندین سال گذشته ادیبانی نداشتهایم که تاریخچه ادبیات نمایشی را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند، تا امروز هیچ نگاه دقیق و عمیقی بر روی ادبیات نمایشی در کشور ما صورت نگرفته است.
به گفته زاهدی «بنیاد رادی» در طول مسیر خود سعی میکند که موضوع کار پژوهشی و مطالعاتی در زمینه ادبیات نمایشی در ایران را با جدیت پیگیری کند و به دنبال ایجاد یک حرکت زیربنایی در این خصوص است تا این فرم نگارشی را به عنوان یک قالب ادبی به اثبات برساند.
این پژوهشگر ادبیات نمایشی، خاطرنشان کرد: آنچه در این بنیاد انجام میشود صرفا چاپ، اجرا و تحلیل آثار رادی نسیت، بلکه بنا داریم کمیتههایی تشکیل دهیم تا پژوهشگران تئتر کشور بتوانند در آنجا با انجام کاری مطالعاتی و کارشناسانه به طبقهبندی آثار ادبیات نمایشی در کشور به ویژه طی 50 سال اخیر بپردازند.
وی ادامه داد: در طول سه سال گذشته مقدمات این کار انجام گرفته است که از مهمترین کارها میتوان به برگزاری منظم یک جلسه طی هر ماه در «بنیاد رادی» طی این مدت اشاره کرد که حاصل آن شماره اول مجلد «رادیشناسی» بود که اسفندماه سال گذشته توسط نشر قطره به چاپ رسید.
در ادامه این نشست، قطبالدین صادقی اظهار داشت: وجود نهادهای مدرنی مانند «بنیاد رادی» که یکی ازمجموعههای بزرگ تئاتر ایران به شمار میرود، در حقیقت توجه به یک نهاد فرهنگی است. مهمترین مساله هنرمندان تئاتر و به ویژه نمایشنامهنویسان که سالها است به دنبال تحقق آن هستند، مساله امنیت شغلی است.
این پژوهشگر تئاتر افزود: در چنین نشستهایی به جای تعریفها و صحبتهای همیشگی و تکراری بهتر است از بحرانها و راه حلهای برطرف کردن آنها صحبت کینم، ما امروز گرفتار بحران مدرنیته هستیم در حالی که همچنان تفکر سنتی، در جامعه ما نقش پررنگتری دارد، مشکل اینجا است که در کنار داعیه هنر مدرنیته، هنوز نتوانستهایم خصوصیات مدرنیته را وارد زندگی خود کنیم.
این نویسنده و کارگردان تئاتر تصریح کرد: دانشگاه در این زمینه به عنوان اتاق فکر جامعه به شدت الکن است، رادی اهل جدل و تعهد اجتماعی در آثارش بود، بحران امروز ما این است که چرا طی دو، سه دهه گذشته نتوانستهایم مانند دهه 40 و 50 چند نمایشنامهنویس مشخص را به جامعه خود معرفی کنیم که دغدغه و بازتاب تعهدات اجتماعی در آثارشان وجود داشته باشد و با این کار به تئاترمان یک شخصیت و منزلت اساسی داده باشیم.
وی ادامه داد: امروز جامعه ما در دوران فرا انقلاب به سر میبرد، این دوران، دورانی است که خودخواهی در آن آغاز میشود، ما در یک دوران پست انقلابی (فرا انقلابی) هستیم که آرمانها تمام شده است و این خلاء باعث شده تعهد نمایشنامهنویسانی مانند رادی در کشور ما وجود نداشته باشد.
صادقی خاطر نشان کرد: برای این آسیب دلایل گوناگون وجود دارد، نخستین دلیل فقدان قانون تالیف است که باعث شده مسالهای به نام امنیت شغلی برای نمایشنامهنویسان ما وجود نداشته باشد، دلیل دوم به فقر عمومی که بر تئاتر ما حاکم است باز میگردد.
وی ادامه داد: وقتی 18 میلیارد تومان به عنوان کل بودجه نمایش در کشور به اندازه نیمی از بودجه سریالی هم نیست، مسلم است که چیزی به نام امنیت شغلی در تئاتر ما معنایی پیدایی نمیکند.
نویسنده نمایشنامه «سیمرغ، سی مرغ» دلیل سوم را فقدان نهاد تئاتر ملی در کشور دانست و گفت: در کشورهای صاحب تئاتر مانند فرانسه و آلمان و ... نهاد تئاتر ملی، بزرگترین نهاد تئاتری در آن کشورهاست که بیشترین بودجه و برنامههای سالانه به این نهاد تعلق دارد، اما چون متولیگری تخصصی در امر نمایش در کشور ما شکل نگرفته است، تا به امروز نتوانستهایم به تئاتری به عنوان تئاتر ملی دست پیدا کنیم.
صادقی بیان داشت: طی چند سال اخیر کارهایی شده، بازخوانی آثار شاخص جهانی که محتوای آنها حذف شده و یا تمرکز کردهایم بر نگارش و تولید آثار فرمالیستی که رد حقیقت با ذات نمایش در کشور ما سنخیتی ندارد. متاسفانه در این امر تا جایی پیش رفتهایم که برخی از نمایشنامهنویسان ما شدهاند نویسنده این نوع کارها و حقیقت تلخ این است که بودجه نیز در اختیار آنها قرار میگیرد تا اثرشان را برای اجرای عمومی آماده کنند.
این مدرس تئاتر، نویسندگانی را که این نوع آثار را مینویسند «افرادی با ذهنهای در تبعید» خواند و گفت: در حقیقت اطراف و محیط پیرامون خود را نمیبینند و به یک تقلید کار سطحی تنزل پیدا کردهاند.
وی ادامه داد: کارگردانان بزرگ دنیا، مانند «پیتر بروک»، وقتی متنی مانند «ماهابهاراتا» را برای تولید یک نمایش در دست میگیرند تنها از یک بازیگر هندی برای نمایششان استفاده میکند تا اثر آنها رنگ و بویی تقلیدی نداشته باشد و یا وقتی از سعدی، متنی برای یک تئاتر انتخاب میکنند، آن را با فرهنگ و خوانش خودشان برای اجرا آماده میکنند.
صادقی در ادامه بیان داشت: اما نمایشنامهنویسان ما در بهترین حالت، نمایشنامههای برجسته دنیا را انتخاب میکنند و به جای گرفتن الهام از آنها برای تولید اثری با ذات و فرهنگ ایرانی آنها را کپی میکنند و به صحنه میآورند، به همین دلیل است که در تئاتر ما همه چیز عقیم است.
این عضو هیئت مدیره خانه تئاتر متذکر شد: یکی از مهمترین و اساسیترین معضلات و مشکلات تئاتر ما که بحران این هنر را تشدید کرده است تئاتر دولتی و تبلیغاتی است، تئاتری با تاریخ مصرف مشخص که هیچگونه هدفی را نه در جنبه هنری و نه در جنبه جریانسازی پیگیری نمیکند و تنها برای برآورده کردن منافع گروهی با بودجههای آنچنانی تولید میشود و هیچ نوع بازتابی را نیز در بطن جامعه ندارد.
صادقی با اشاره به اجرای نمایش «شبهای آفتابی» کاری از بهزاد بهزادپور در ایلام بیان داشت: هنوز پاسخی برای این سوال پیدا نکردم که چرا برای 30 اجرای نمایشی مانند این اثر باید شش میلیارد تومان هزینه شود اما در تئاتر کشور هنرمندان بسیاری برای کوچکترین خواستهشان یعنی امنیت شغلی با گرفتاریهای بسیاری مواجه باشند.
وی ادامه داد: بنابراین با وجود چنین بحرانهایی باعث شده است که درامنویسی ایران از خط فرهنگی جامعه منحرف شود و برای اصلاح این ساختار باید به دنبال راهکارهایی گشت که روح التزام به تعهد اجتماعی بار دیگر در بین نمایشنامهنویسان ما، مانند آنچه که در آثار رادی وجود داشت، دوباره زنده شود.
این مدرس دانشگاه با اشاره به این مسئله که وقتی جلال آلاحمد نقد مینوشت، با قلمش تمام چشمها را کور میکرد، تصریح کرد: امروز نقد در بدنه هنر ما وجود ندارد و همه آثار در قالب نقد یا فحاشی به هنرمندان است و یا در راستای ستایش بیچون و چرای آنها، چنین دیدگاههایی باعث شده که تئاتر اجتماعی و ملی ما هیچ حامی را در کنار خود نداشته باشد.
به گفته صادقی، نگرش و تعهد رادی یا نمایشنامهنویسانی مانند او باید در جامعه ما جا بیافتد و تنها زمانی که به این فرهنگ نزدیک شدیم میتوانیم مدعی باشیم که به فرهنگ تئاتری در جامعه خود رسیدهایم.
کارگردان نمایش «پیکرههای بازیافته» افزود: چرا نمیتوانیم در کشورمان از تئاتر، جدی دفاع کنیم؟ تا زمانی که اعتبار مناسب وجود نداشته باشد، امنیت شغلی برای هنرمند تئاتر معنایی نداشته باشد و از فقر تحلیلهای نظاممند و کارشناسی برای رفع بحرانهای موجود در نمایش کشور رنج ببریم، نمیتوانیم با جدیت از تئاتر خود دفاع کنیم.
این نویسنده و مدرس تئاتر افزود: امروز در تئاتر کشور شاهد این مساله هستیم، یک نمایش با وجود مجوز قانونی اجرا، توقیف میشود و آب از آب تکان نمیخورد، مسئولان نمایش در کشور ما هنوز متوجه این امر نشدهاند که باید به قراردادهای خودشان وفادار باشند و اگر اجازه قانونی 30 شب اجرا به یک نمایش دادهاند، دیگر نمیتوانند به دلایل نامعین از ادامه اجرای یک گروه نمایشی جلوگیری کنند.
در ادامه این نشست، زاهدی گفت: معتقدم به جای آنکه دور هم جمع شویم و از مشکلات و بحرانهای تئاتر حرف بزنیم که البته در جای خود قابل تامل است، باید به فکر راه حل باشیم تا از پایه شاهد شکلگیری یک حرکت اساسی و سازماندهی شده به فعالیتهای نمایشی در کشورمان باشیم.
وی تصریح کرد: در تمام جهان این بنیادها هستند که تئاتر ملی را شکل میدهند و آن را تقویت میکنند، در واقع بنیادها، زیرمجموعه تئاتر ملی هستند، در کشور ما مساله مهم آن است که هنوز ادبیات نمایشی به عنوان هنری صاحب تفکر و ریشهدار هنوز محلی از اعراب ندارد و با چنین مسالهای مشخص است که ما نمیتوانیم انتظار شکل گرفتن تئاتر ملی را داشته باشیم.
هادی مرزبان، کارگردان و بازیگر تئاتر در این نشست با بیان اینکه تا به امروز ما در «بنیاد رادی» هیچ اشارهای به وجه مالی نکردهایم، اما در میان مدیران هنری، عدهای نشستهاند و به جای ما تصمیم میگیرند که چگونه سر ما هنرمندان تئاتر کلاه بگذارند، گفت: یک روز قرارداد تیپ را زیر سوال میبرند و روزی دیگر با مسالهای به نان تغییر نظام اداری در شورای حمایت از آثار، راه را بر تخصیص بودجه ناچیز تولید آثار نمایشی میبندند، اما در یک کلام و در جواب آنها باید گفت «بیمایه فتیر است».
صدیقی با بیان اینکه جای چتر حمایتی در کنار هنرمندان برای تولیدات نمایشی خالی است، گفت: تا به امروز یک بار تلاش کردیم تا «انجمن پژوهشگران» را در خانه تئاتر راهاندازی کنیم که تاکنون موفق نشدهایم و اگر این کار با بودجه مشخص به نتیجه برسد، فکر میکنم اولین اقدامی جدی در این زمینه است که هنرمندان از ابتدای شکلگیری یک حرکت شاهد گستردگی چتر حمایتی در کنار فعالیتهای خود خواهند بود.
وی ادامه داد: ما پژوهشگران خوبی داریم که متاسفانه باید اعتراف کنیم که همگی به صورت فردی عمل میکنند و دلیل این امر این نکته است که هیچگونه حمایتی در راستای کارهای مطالعاتی و پژوهشی آنها صورت نمیگیرد.
زاهدی در پاسخ به این مساله، گفت: میتوان چنینی کارهایی را انجام داد و متکی به حمایتهای دولتی نبود. ما در «بنیاد رادی» طی سه سال گذشته کارهایی را انجام دادهایم که نمونه آن چاپ نشریه «رادیشناسی» است، بدون آنکه از یک نهاد دولتی ریالی بابت اقداماتمان دریافت کرده باشیم.
صادقی با تاکید بر این نکته که اگر تئاتر، ملی باشد میتوان بهترین اقدامات تئاتری را در سایه آن ساماندهی کرد، گفت: برای آنکه فرهنگ نمایش ارتقا پیدا کند باید آن را بین مردم برد، متاسفانه در این زمینه دانشگاهها، موسسات آموزشی و مطبوعات ما وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهند.
وی افزود: 18 دانشگاه تخصصی هنر نمایش و 700 آموزشگاه حرفهای این هنر از جمیع سه هزار آموزشگاه موجود در کشور نتوانستهاند برای رفع این آسیب اقدامی شایسته انجام دهند، دانشگاههای ما در زمینه تربیت هنرمندان واقعی تئاتر بسیار کمکار هستند.
* در یکی از دانشگاهها سطح علمی دانشجویان بیش از اساتید بود!
صادقی تصریح کرد: در یکی از شهرستانها و در دانشکدهای مشغول به آموزش بودم که سطح علمی بسیاری از دانشجویان آن از اساتیدش بیشتر بود، به این خاطر میخواستم تدریس را رها کنم! در دانشگاهها روحیه فرهنگ ملیستیزی به دانشجویان تدریس میشود، در حالی که برای رشد تئاتر لازم داریم که ریشههای این هنر به دانشجویان آموخته شود.
کارگردان نمایش «پیکرههای بازیافته» ادامه داد: صنف نمایشنامهنویسان مسئول چانه زنی با دولت است، باید مسئولان را قانع کنند تا دستمزد نمایشنامهنویسان افزایش پیدا کند تا این افراد از نگارش کارهای سطحی دست بکشند و به سمت خلق آثار غنی و پرمحتوا در زمینه درامنویسی کشور حرکت کنند.
وی ادامه داد: اما در نهایت نباید فراموش کنیم که ما هنرمندان و نمایشنامه نویسان محکوم به انجام دادن کار خوب هستیم، چراکه تنها آثار خوب و غنی قابل دفاع هستند. شکی در این نکته وجود ندارد که یک نمایشنامه خوب با اقبال مواجه میشود و بنابراین باید این مساله برای هنرمندان جا بیافتد که با وجود تمام آسیبها آنها باید کار خود را به درستی انجام دهند تا بتوانند مدعی خواستههایشان باشند.
در پایان این نشست، صادق عاشورپور گفت: 30 سال است که به تدریس هنر نمایش مشغولم و تجربهام در این مدت به من میگوید که مساله مهم ما در حال حاضر قاعده است نه استثناء! ما در انتخاب قاعده کار پیش رویمان برای توسعه نمایش به شکل آکادمیک و حرفهای آن به اشتباه رفتهایم.
وی ادامه داد: امروزه یک سری اساتید در دانشکدههای ما به تدریش تئاتر مشغول هستند که دانششان تنها 24 ساعت از دانشجویانشان جلوتر است، چرا که شب قبل از کلاس به مطالعه میپردازند و فردای آن روز همان مطالبی که در یک کتاب مطالعه کردهاند را به دانشجویان به عنوان درس ارائه میدهند.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: ما هنرمندان خوب حرف میزنیم اما به وقت دفاع از خودمان به بدترین شکل ممکن وارد عمل میشویم، اعتقاد من بر این است که مهمترین مشکل ما صداقت است.
حمیده بانو عنقا، افروز فروزند، حسن باستانی، محمدامیر یاراحمدی، خسرو احمدی و جمعی از هنرمندان تئاتر از جمله حاضرین این نشست بودند.
انتهای پیام/ی