«توطئهاي جديد عليه عراق» عنوان يادداشت روز روزنامه حمايت است كه در آن ميخوانيد:
در شرايطي که پس از خروج نيروهاي آمريکا در اواخر سال 2011، عراق اميدوار به بهبودي شرايط و رسيدن به جايگاه واقعي منطقه و جهاني بود تحرکات برخي از جريانهاي سياسي اين امر را با ابهاماتي همراه ساخت. برخي گروههاي حاضر در ائتلاف العراقيه به رياست اياد علاوي و نيز سران اكراد در ا قليم کردستان با ايجاد ابهاماتي در روند سياسي عراق و به چالش کشاندن دولت مرکزي در مسيري مغاير با منافع ملي کشور پيش رفتند.
در شرايطي که به نوعي ماهيت غربگرايانه و وابسته بودن به برخي از کشورهاي عربي برخي گروههاي العراقيه براي همگان آشکار است اما نوع موضعگيري سران اکراد در برابر مالک دولت عراق ابهامات بسياري را به همراه داشته است. هر چند که اختلاف ميان منطقه کردستان با بغداد براي منافع نفت كركوك بر کسي پوشيده نيست، اما تحرکاتي مانند حمايت از الهاشمي معاون رئيس جمهور عراقي که حکم قضايي آن به جرم هدايت گروههاي تروريستي صادر شده، توسعه مناسبات با فقرا و عربستان و ترکه به دنبال کودتاي سياسي در عراق ميباشند، پذيرش حضور نيروهاي آمريکايي به بهانه امنيت و... ابهاماتي را در صداقت رفتاري افرادي مانند بارزاني در حفظ وحدت و ثبات عراق ايجاد کرده است.
بسياري از ناظران سياسي با اشاره به اشتراکات گستردهاي که ميان اکراد و احزاب شيعه وجود دارد تاكيد دارند رويکرد اخير افرادي مانند بارزاني به چنين مواضعي برگرفته از برخي تحرکات و فريبکاريهاي خارجي است که اكراد را به اين سمت سوق داده است.
اسناد نشان ميدهد که ائتلافي از کشورهاي عربي، غربي و تركيه به دنبال القا اين نگرش هستند که از اکراد براي رسيدن به خواستههايي مانند تسلط بر كركوك و سهم بيشتر در صحنه سياسي عراق و نيز ارتقاي جايگاه منطقه کردستان عراق در معادلات منطقهاي و جهاني حمايت ميکنند.
در اين چارچوب نيز مقامات اين کشورها ديدارهايي را با سران اقليم کردستان داشته و وعدههاي متعددي را مطرح کردهاند. هر چند که ائتلاف مذکور ادعا کردند که به دنبال ايجاد دستاوردهاي جديد براي اکراد در آينده عراق ميباشند اما سياستهاي آنها نشان ميدهد که آنها به دنبال اجراي اصل تجزيه عراق به بخشهاي کوچکتر هستند تا در سواي آن بتوانند اهداف سلطهطلبانه خود را اجرايي سازند.
پرونده اين بازيگران بيانگر آن است که سياست آنها بر اصل قطعه قطعه کردن عراق استوار گرديده که با تحرکات قومي و ادعاي فدراليسم اجرا ميشود. آنها عراق يکپارچه قدرتمند که نقشي در منطقه داشته باشد را مغاير با اهداف خود دانسته و برآنند تا به هر نحوي شده اين کشور را تضعيف نمايند. مواضع عراق در قبال سوريه و بحرين، همگرايي به جبهه مقاومت، برگزاري موفق اجلاس سران عرب و ميزبان نشست ايران و گروه 1+5 نشانههاي قدرت يابي عراق است که خوشايند برخي کشورهاي عربي و غربي، ترکيه و صهيونيستها نميباشد. لذا برآنند تا به هر نحوي شده اين کشور را در مسير تزلزل قرار دهند.
بر اين اساس در کنار ايجاد درگيري قومي و استمرار حملات تروريستي، ايجاد شکاف ميان جريانهاي سياسي نظير تحريک اکراد عليه دولت مرکزي را در پيش گرفتهاند. با اين شرايط ميتوان گفت که رويکردهاي صورت گرفته به اکراد نه براي تامين منافع آنها، بلکه گامي براي نابود سازي عراق است که مسلما پيامدهاي آن، اين منطقه را نيز تحتالشعاع قرار داده و نابودي و تزلزل آن را رقم خواهد زد.