به گزارش خبرنگار فرهنگی فارس، آئین پایانی دومین جشنواره بینالمللی فرهنگی هنری خلیج فارس امسال نیز در بندرعباس برگزار شد که گوشهای از وقایع و حاشیههای آن از نظر میگذرد.
* جمعهشب، خبرنگاران در ترمینال شماره 2 در فرودگاه مهرآباد تهران حاضر شدند تا با پرواز شماره 354 هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران راهی بندرعباس شوند. آنچه در نگاه اول خودنمایی میکرد، کاهش چشمگیر تعداد خبرنگاران نسبت به سال گذشته بود و تنها نمایندگانی از خبرگزاریها و روزنامههای پرتیراژ برای پوشش اخبار جشنواره خلیج فارس دعوت شده بودند. البته این تعداد جدا از اصحاب رسانه ملی بودند که همواره پای ثابت این قبیل مراسم هستند.
* امسال خبری از شاخههای گل و استقبال از خبرنگاران در فرودگاه بندرعباس نبود و اصحاب رسانه پس از خروج از فرودگاه به هتل هما منتقل شدند که گرچه همچون هتل هرمز، عنوان «5 ستاره» را یدک میکشد اما مانند آن مشهور نیست.
* حالا صبح شده است اما خبری از حضور در جزیره هرمز و اهتزاز پرچم سه رنگ و زیبای جمهوری اسلامی ایران در قلعه پرتغالیها و رونمایی از بزرگترین فرش خاکی خلیج فارس نیست؛ در عوض زمزمههایی از سفر به جزیره ابوموسی به گوش میرسد.
* قرار است عصر امروز (شنبه 9 اردیبهشت) وزیر ارشاد به بندرعباس بیاید تا مراسم اختتامیه جشنواره برگزار شود. اعلام میکنند باید به سالن اجتماعات شهید آوینی بندر عباس برویم، سوار اتوبوس میشویم اما پس از نیم ساعت همه خبرنگاران غافلگیر میشوند؛ چرا که ناخواسته برای استقبال از وزیر ارشاد به فرودگاه برده شدهاند!
* هواپیمای حامل «سید محمد حسینی» با 75 دقیقه تأخیر فرود میآید و در تمام طول این مدت، شاهد حضور تک تک مسئولان استان در فرودگاه هستیم، از مدیر کل ارشاد هرمزگان گرفته که با خودروی پژو پارس میآید تا استاندار که با تویوتا لندکروز به فرودگاه آمده است.
در این فاصله یک ساعته که همه در انتظار آمدن وزیر هستند، راننده یکی از خودروها حسابی ماشین خود را دستمال میکشد و برق میاندازد، این عمل او چنان به چشم میآید که چند نفری از خبرنگاران و عکاسان سوژه مناسبی برای عکاسی پیدا میکنند.
* وزیر ارشاد در فاصله 5 دقیقهای از فرودگاه و در ابتدای بلوار خلیج فارس از خودرو پیاده میشود تا مراسم کلنگزنی دروازه خلیج فارس اجرا شود. دروازهای که قرار است نمادی از هویت ملی باشد و البته این نماد چندان ارزان هم از آب در نمیآید و 600 میلیون تومان آب میخورد!
* وزیر ارشاد کلنگ دروازه را با شعار «به یاد شهدای خلیج فارس» به زمین میزند و به ضرس قاطع میگوید سال دیگر شاهد افتتاح این پروژه خواهیم بود. البته بعد از او، استاندار و شهردار نیز هر یک دو ـ سه کلنگی میزنند، ظاهرا قوت بازوی شهردار از دو نفر قبلی بیشتر است.
* حالا قرار است مجتمع فرهنگی دیجیتال خلیج فارس در فرهنگسرای طوبی راهاندازی شود. البته خودروی حامل خبرنگاران مسیر را گم میکند. خبرنگاران مراسم رونمایی مجتمع فرهنگی دیجیتال را از دست میدهند، هر چند که پس از رسیدن با تأخیر، چیزی که دیده میشود بیشتر شبیه کافینت بود تا مجتمع دیجیتال!
در حاشیه این مراسم بازی رایانهای با موضوع خلیج فارس نیز رونمایی میشود و «معاون مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» توضیحاتی ارائه میکند، البته نوشتن صحیح این عنوان عریض و طویل دردسرهایی را برای خبرنگاران ایجاد میکند، تا جایی که مقام مربوطه، عنوان خود را چند باری تکرار میکند تا در اذهان جا بیفتد!
* در مسیر فرهنگسرا به تالار شهید آوینی، یکی از عکاسان از موتورسواری با 6 سرنشین عکس میگیرد که این شکار لحظه میرفت تا با واکنش شدید موتورسوار به زد و خورد انجامد اما با دخالت نیروی انتظامی ماجرا ختم به خیر میشود. البته بگذریم از این که باز هم راننده خودروی حامل خبرنگاران، مسیر تالار را گم میکند و از کانون فرهنگی غدیر سر در میآورد!
* تالار شهید آوینی مزین به تصویر مقام معظم رهبری و بیان حکیمانه ایشان درباره خلیج فارس است. همچنین در سمت چپ نیز تصویری از رئیس جمهور خودنمایی میکند، البته خبری از تصویر شهید آوینی نیست.
* نخستین موضوعی که در تالار شهید آوینی خودنمایی میکند، دکور سن است که 3 بادگیر به رنگهای پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران در سمت چپ را شامل میشود. سمت راست و پشت تریبون نیز پرچمی آویزان است که البته قرینه پرچم ایتالیاست! البته این پرچم هنگام اجرای سرود ملی آرام آرام به طرف بالا کشیده و محو میشود. اما اشتباهی که در ترکیب رنگ بادگیرها صورت گرفته است همچنان خودنمایی میکند؛ در این بادگیرها به جای اینکه به ترتیب از بالا به پایین رنگهای سبز، سفید و قرمز قرار گرفته باشند، ترکیب رنگها به صورت سفید، سبز و قرمز است.
* آغاز برنامه، اجرای سرود ملی توسط نیروی دریایی ارتش است که بلافاصله پس از سرود ملی، نخستین سرود ملی ایران (نام جاوید وطن) را اجرا میکنند که با استقبال پرشور حضار و همخوانی آنان مواجه میشود.
* مجری مراسم در ابتدای اجرای خود از حاضران تقاضا میکند یک دقیقه به افتخار خلیج فارس کف بزنند. جالب اینکه پس از گذشت حدودا 30 ثانیه، نه تنها صدای کفزدن فروکش نمیکند، بلکه شدت بیشتری به خود میگیرد و احساس غرور و غیرت ایرانی- اسلامی، مو به تن حاضران راست میکند.
* مجری مراسم در طول اجرای خود چند جمله جالب و جنجالی هم بیان میکند از جمله این که؛ دست بزنید تا چشم اماراتیها در آید! وی هنگام رونمایی از تمبر خلیج فارس نیز میگوید: آقایان عکسها را بگیرند میخواهیم صبح بفرستیم امارات!
* استاندار هرمزگان سخنرانی خود را مانند سخنرانیاش در مراسم افتتاحیه مسابقات سراسری قرآن کریم آغاز میکند و «نثار شهدایی که در یک لحظه سوختند و جاودانه شدند» صلواتی ختم میکند. وی سپس ضمن اشاره به جایگاه بیبدیل خلیج فارس در استراتژی قرن بیستم میگوید: جغرافیای سیاسی و فرهنگی خلیج فارس را باید رقیب پرقدرت ایدئولوژی غرب دانست.
* هنگام رونمایی از تمبر خلیج فارس، هجوم عکاسان جلوی سن با اعتراض شدید فیلمبرداران مواجه میشود، تا جایی که وزیر ارشاد مجبور میشود بار دیگر تمبر را به مهر موجود ممهور کند.
وی زیر مهر و امضای خود مینویسد: «بسماللهالرحمنالرحیم. گرامی میدارم روز ملی خلیج فارس را»
* مستندی در بخشی از برنامه پخش شد که بیان مشهوری درباره خلیج فارس با صدای دوبلور «راز بقا» تعجب همگان را برانگیخت!
* هنگام تجلیل از مادر «غلامعباس عفیفه» شهید ناوچه سبلان، وزیر ارشاد به دلیل کهولت سن مادر این شهید بزرگوار جلوی سن میآید و روی دو پا مینشیند و لوح تقدیر را تقدیم مادر شهید عفیفه میکند.
* یکی از جذابترین سخنرانیهای مراسم اختتامیه، سخنرانی محمدرضا سحاب مدیر مؤسسه جغرافیایی سحاب است که به همت پدر وی، اطلسهای گوناگونی از نقشههای قدیمی خلیج فارس جمعآوری شده که یکی از قدیمیترین آنها متعلق به قرن نهم میلادی است و در کتاب «المسالک و الممالک» ابواسحق استخری قرار دارد.
سحاب در پایان مراسم نیز «اطلس دو جلدی خلیج فارس» را به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هدیه میدهد.
* ساعت یک بامداد روز یکشنبه 10 اردیبهشت به خبرنگاران اعلام میشود مراسم بازدید از جزیره ابوموسی هماهنگ شده است. خبرنگاران ساعت 7:30 به فرودگاه منتقل میشوند تا با یک پرواز اختصاصی به ابوموسی روند که البته بعد از خبرنگاران شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی، فقط دو خبرنگار (یکی از روزنامه و دیگری از یک خبرگزاری) به هواپیما راه پیدا میکنند و مابقی خبرنگاران به دلیل نبود جای خالی در هواپیما بازگشت داده میشوند!
* طبق شنیدههای نگارنده این سطور از یکی از خبرنگاران حاضر در ابوموسی، این جزیره ایرانی 5 هزار ساکن دارد که تقریبا همگی آنها یکدیگر را میشناسند.
ابوموسی روزی یک پرواز رایگان به بندرعباس دارد که البته فقط برای ساکنان و اسامی مورد تأیید فرمانداری قابل استفاده است. ظرفیت این پرواز حدود 50 نفر است که در ایام تعطیل به هیچ وجه پاسخگوی نیاز اهالی جزیره نیست.
خدمات رفاهی و شهری در ابوموسی رایگان است و این شامل تمام هزینههای درمانی نیز میشود. بیمارستان جزیره تنها محلی است که به صورت مشترک توسط ساکنان ایرانی و معدود ساکنان اماراتی مورد استفاده قرار میگیرد.
بر اساس اعلام رئیس بیمارستان، سال گذشته 5 نوزاد در این جزیره دیده به جهان گشودهاند، البته به دلیل وجود امکانات بیشتر در بندرعباس، اهالی جزیره ترجیح میدهند برای وضع حمل به بیمارستانهای بندرعباس مراجعه کنند. از ابوموسی تا بندرعباس با هواپیما حدود 30 دقیقه فاصله است اما همین مسیر با لنج نزدیک به 8 ساعت به طول میانجامد!
* سفر دو روزه خبرنگاران به بندرعباس با پرواز 457 هواپیمایی ایران ایر به پایان رسید. پروازی که قرار بود 22:45 انجام شود اما با حدود 4 ساعت تأخیر در ساعت 3 بامداد انجام شد و هواپیما در ساعت 4:45 در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست.
بدین ترتیب نگارنده این سطور و بسیاری از همسفرانش بیش از 27 ساعت است که خواب به چشمان خود ندیدهاند اما شکوه و گلایهای نیست چرا که نام بلند خلیج فارس این موضوع را به خاطرهای شیرین در اذهان اهالی فرهنگ و رسانه تبدیل خواهد کرد.
انتهای پیام/