«پاداش ۱۰۰ ميليون توماني آيا اين عدالت است؟» عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعي است كه در آن ميخوانيد:
خبر پرداخت پاداش ۱۰۰ ميليون توماني به مديرعامل شرکت مخابرات، روز گذشته توسط يکي از خبرگزاريهاي کشور روي تلکسهاي خبري قرار گرفت و پس از آن واکنشهاي مختلفي درباره اين خبر ابراز شد از جمله اين که مدير روابط عمومي اين شرکت پرداخت پاداش به مديران شرکتهاي خصوصي را يک رويه معمولي و آشکار اعلام و توضيحاتي هم در اين باره ارائه کرد، گيرنده پاداش نيز پس از انتشار خبري مبني بر دستور پي گيري رئيس جمهور درباره پرداخت اين پاداش در واکنشي ادعا کرده است که «اين پرداختها با مصوبه هيئت مديره و مجمع شرکت و تأييد مسئولان دولتي مرتبط با پرداخت پاداشها صورت گرفته است و حالا دستور پي گيري ميدهند؟»
وي همچنين اعلام کرد که «رقم پاداشها با توجه به خصوصي بودن شرکت مخابرات از عرف کمتر است وي همچنين گفته است که بر اساس مصوبه مجمع، مديران بايد يک ده هزارم سود شرکت را در مجمع بين کارکنان تقسيم کنند اما اکنون که زمان انتخابات مجمع مديرعامل شرکت مخابرات نزديک است، موضوعاتي از اين دست را براي بنده عنوان ميکنند. شايد قصد دارند کسي را جانشين کنند که اين خبرها را منتشر ميکنند.»
اما چند نکته درباره پاداشهاي اين چنيني:
۱ - سرمايه اوليه شرکت مخابرات ايران در اصل و ابتدا از کجا شکل گرفته و تأمين شده است آيا اين شرکت از بدو تشکيل با سرمايه خصوصي و سرمايه شخصي عدهاي سرمايه گذار شکل گرفته يا اين که سرمايه اوليه سرجمع پولهايي است که مردم پيش از اين پرداخت کردهاند و بعدا شرکت در فرآيندي خصوصي شده است.
۲ - اگر مخابرات با اين گستردگي و پوشش همگاني و عمومي در سطح کشور در انحصار يک شرکت نميبود و چنين انحصار عجيب و غريبي براي اين شرکت وجود نميداشت آيا اين شرکت باز هم ميتوانست چنين درآمدهاي ميلياردي کسب کند.
۳ - اگر اين انحصار نميبود، مديرعامل اين شرکت و ديگراني که پاداشهاي چند ده ميليوني با رعايت قوانين داخلي براي خود مصوب ميکنند، چقدر سهم و نقش در افزايش بهره وري و افزايش سود شرکت مخابرات براي خود متصور ميشدند؟
۴ - سهم ديگر کارکنان مخابرات به غير از مديرعامل و هيئت مديره در ردههاي بالايي از اين افزايش درآمدها چقدر است؟ آيا رابطه منطقي و عادلانهاي بين پاداشهاي مديرعامل و اعضاي هيئت مديره با ديگر مديران و کارمندان شرکت مخابرات وجود دارد؟ و اگر رابطهاي منطقي و عادلانه در اين باب وجود داشته باشد، سوالات جديدي درباره مقايسه حقوق و مزاياي اين شرکت و ديگر اقشار جامعه قابل طرح است.
۵ - آيا غير از اين است که انحصار و افزايش نرخ خدمات مخابراتي عامل اصلي کسب اين درآمدها است و آيا غير از اين است که همين انحصار باعث شده است پولهاي مردم به اجبار و در نبود رقيب ديگر به سمت اين شرکت سرازير شود.
۶ - از اينها که بگذريم فرق مديرعامل و هيئت مديره اين شرکت با ساير مديران و کارمندان و کارگران ساير دستگاه ها، نهادها، سازمانها و ادارات چيست؟ اگر پاسخ اين باشد که شرکت مخابرات خصوصي است اين پاسخي قانع کننده نميتواند باشد چرا که اين شرکت خصوصي شده است و تمام امکانات و سرمايهها و اعتبار و ضريب نفوذ آن محصول دوران قبل از خصوصي شدن و انحصار قبلي و فعلي اين شرکت است؟
اين پاداشها حتي با بسياري از شرکتهاي خصوصي ديگر اصلا قابل قياس نيست، سري به خيلي از شرکتهاي غيرانحصاري بزنيد مسئلهاي است که از روز روشن تر است.