به گزارش فضای مجازی خبرگزاری فارس ، به نقل از روزنامه جوان، الیاس نادران عضوهیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و دبیر اسبق کمیسیون اقتصادکلان مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است.دریادداشتی که یک هفته پس از دور اول انتخابات نهم مجلس از وی در رسانهها منتشرشد، عنوان میکند: آسیب دیگر سردرگمی مردم پای صندوق رأی و نهایتاً تشتت آراست که منجر به راهیابی تنها 5 نفر در دور اول به مجلس و رقابت 50 کاندیدای دیگر در دور دوم انتخابات در استان تهران شد. انتخاباتی که میتوانست با رأی قاطع و پرصلابت مردم به اصولگرایان، تبدیل به نمایش اقتدار و وحدت شود، با آرای پراکنده و متشتت موجب تضعیف آرا و رقابت میان اصولگرایان و اصلاح طلبان در دور دوم شد. رئیس کمیسیون سیاستهای اصل44قانون اساسی درمجلس هفتم معتقداست: احتمالاً در مجلس نهم شاهد ترکیبی از چند اقلیت باشیم. یعنی یک اکثریت قاطع مقتدری که بدون همکاری بقیه بتواند مجلس را اداره کند و به پیش ببرد به وجود نمیآید. این اقلیتهای مختلف بر اساس تفاهماتی که بینشان انجام میگیرد و پایبندیهایی که احیاناً به تعهدات خودشان پیدا میکنند بتوانند کاری را پیش ببرند. البته ممکن است ما در ظاهر یک فراکسیون اصولگرایان را داشته باشیم ولی عملاً کارآمدی آن حتی نسبت به مجلس هشتم هم کمتر خواهد بود.
متن گفتگوی روزنامه جوان با الیاس نادران در ذیل می آید:
با توجه به نامگذاری سالهای اخیر میتوان گفت دغدغه اصلی مقام معظم رهبری در طول این چند سال، موضوعات اقتصادی است؛ به عقیده شما مجلس چطور میتواند خواستههای رهبری را در این باره محقق کند؟
یک چالش اساسی ما در حوزه ساختارهای اقتصادی ایران است که اقتصاد ایران به طور عمومی یک اقتصاد است که بخش اعظم آن دولتی است یا در اختیار نهادهایی است که به نوعی مرتبط با حاکمیت هستند؛ یعنی مردم تلقی نمیشوند به مفهوم غیرحکومتیشان. مشکل اساسی ما که مرتبط با سالهای اخیر است بحث تحریم و مشکلاتی است که نظام سلطه برای ما ایجاد کرده است آن هم به دلیل مسائل مختلفی که پیش آمده است.
بخشی از مشکلات ما به دلیل رکود جهانی و نوع ارتباطی است که ما با اقتصاد بینالملل داریم، از مسیر صادرات نفت و صادرات غیر نفتی. بخش دیگری از مشکلات هم ناشی از سیاستگذاریها و نوع تصمیماتی است که گرفته میشود. مجلس هم در حوزه قانونگذاری هم در بعد نظارتی جلسات مشترک کارشناسی و هم اندیشی با دولت و با هدف کمک به دولت انجام داده است تا بتوانیم از این مسیر سخت عبور کنیم و به یک مسیر هموار برسیم. حتماً هم میشود در این راه کمکهای مناسبی را هم انجام داد.
عملکرد مجلس هشتم در حوزه اقتصاد را با توجه به مطالبات رهبری در این بخش چطور ارزیابی میکنید؟
مجلس هشتم در حوزه تقنین گامهای خوبی برداشت مثل قانون برنامه پنجم توسعه، قانون تسهیل محیط کسب و کار و روانسازی و شفافسازی محیط کسب و کار یا بعضی از قوانینی که در حوزه کشاورزی و بخشهای تولیدی کشور انجام داد قابل قبول بود. البته در حوزه نظارتی هم نسبتاً خوب عمل کرد؛ چه کمیسیون اصل 44، چه کمیسیون ویژه هدفمندسازی یارانهها، چه کمیسیون جهاد اقتصادی و چه دیگر کمیسیونها تحرکات خوبی داشتند حتی کمیسیون اصل 90 در بحث نظارت خوب عمل کرد.
مثلاً در بحث فساد 3 هزار میلیاردی مجلس هم سرعت خوبی داشت هم واکنش خوبی نشان داد و هم دغدغههای مردم را به خوبی توانست منعکس کند هر چند که استیضاح وزیر اقتصاد رأی نیاورد. آسیبشناسی این موضوع، نوع برخورد و حل مسئله در داخل نظام پولی کشور یا نظامهای تصمیمگیری و اجرایی از برکات کارهای نظارتی خوبی است که انجام گرفته است.
مجلس هشت چرا لایحه تجارت راکه بسیاری از معضلات اقتصادی را بوجود میآورد بسیار دیر در دستور کار قرارداد و آن را به تبدیل به قانون کرد؟
مشکل لایحه تجارت آن بود که بیش از 1000 ماده داشت و به لحاظ ابعاد اقتصادی و قضائی و حقوقی باید حداقل کمیسیون مشترکی از نمایندگان دو کمیسیون اقتصادی و قضائی کشور تشکیل میشد. معمولاً کمیسیونهای این دست کمیسیونهای درجه دوم محسوب میشدند. خب مدتها طول کشید تا هیئت رئیسه مجلس به این نتیجه رسید که این کار را درست در اختیار کمیسیون قضائی قرار بدهد و کمیسیونهای دیگر نقش فرعی را داشته باشند. بعد از این تغییر رویه به نظر من سرعت کمیسیون قضائی برای رسیدگی به لایحه شدت یافت. نمیگویم یک کار جامع و بینقص شکل گرفت ولی حتماً نسبت به قانون موجود تجارت قابل قبول است.
ضعف عمده گروههای درگیر در انتخابات این است که فاقد برنامهای مدون و جامع برای 4 سال مجلس نهم خصوصاً در مباحث اقتصادی بوده و هستند و این فقدان برنامه چطور قابل جبران بوده و چرا هیچ کدام از گروهها دغدغه در این راستا ندارند؟
خود مسئله در نظام سیاسی کشور ضعف به حساب میآید ولی به دلیل اینکه اقداماتی که انجام میگیرد در قالب حرکتهای من فکر میکنم نمایندگان باید شجاعت و شهامت داشته باشند که در مسائل اساسی نظام دائم دچار مصلحتاندیشی و محافظهکاری در مواجهه با پدیدههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نباشند. حرفهای گردزدن و اعلام موضع صریح نکردن نسبت به اتفاقاتی که میافتد و همیشه از موضع پدربزرگها حرف زدن با شأن یک نماینده که میخواهد ملت را نمایندگی کند در دفاع از حقوق مردم چه در مواجهه با قوه مجریه و چه در مواجهه با نظام بینالملل و خارجیها. حتماً باید از حقوق مردم بتواند شجاعانه و با صراحت لهجه دفاع کند. فعال باشد، یعنی ظرفیت خودش را به درستی به کار بگیرد و اعلام موضع کند چه در مواقع قانونگذاری چه در مواضع نظارتی حساسیت و عملکرد جدی داشته باشد
جبههای است و جبهه متشکل از گروههایی است که بر سر بعضی از اصول با هم تفاهم میکنند و با تنزل نسبت به بعضی از نقطه نظرات خودشان در آن جمع فرصت پیدا میکنند که با هم یک کار را پیش ببرند. بنابراین هر چه جبهه وسیعتر بشود مشترکات هم کم میشود و به همین دلیل امکان تدوین برنامهای که از یک حزب انتظار هست از یک مجموعه جبههای انتظار نیست.
این پاک کردن صورت مسئله به حساب نمیآید با توجه به اینکه ما چند چهره اقتصادی خوب در جبهه متحد میبینیم اما برنامهای برای مجلس و آینده ارائه ندادهاند؟
در کارهای جبههای سخت است که انتظار داشته باشیم افراد چنین کاری را انجام بدهند. ولی بعد از رأی دادن و مشخص شدن ترکیب کار راحتتر میشود. این کار را ما در دور اول انتخابات انجام دادیم و یک برنامه مدون ارائه دادیم در جبهه متحد، یعنی یک مجموعه از راهکارهایی که به ذهنمان رسیده بود در حوزههای اقتصادی اجتماعی و سیاسی مشخص کردیم به عنوان سرفصلهای مهم کاری مجلس نهم.
در دور اول شاهد بودیم که استقبال مردم بیشتر به جوانترهای انقلابی بود تا باسابقههای محافظهکار؛ دلیل این تغییر نگرش را در سطح جامعه چه میدانید؟
من این را قبول دارم و این گرایش را میپذیرم اما باید عرض کنم جوانگرایی نباید تجربه و تخصص مفید افرادی را که وجودشان در مجلس به دلیل سابقه فعالیتهای تقنینی آنها حایز اهمیت است مورد غفلت قرار بدهد. در مورد انتخابات تهران نباید از یک نکته غافل شویم و آن این است که معمولاً آرایش سیاسی مجلس به خصوص شهرستانیها، متأثر از ترکیب رأی تهران است. نمایندگان تهران به دلیل نگاه ملی و نگاه کلان که به نظام و کشور دارند در مجلس و مناسبات آن تأثیرگذارتر هستند، آن هم برای مدیریت مجلس، آرایش سیاسی مجلس و مجموع تصمیمات کلانی که باید در آن گرفته شود. به همین دلیل اگر ما این قاعده را حتی در مورد مجلس هم قابل تعمیم بدانیم، باید بگویم اگر غالب منتخبین مردم را افراد بیتجربه تشکیل دهند (به خصوص از تهران) آسیب جدی را به مجلس، اهداف و مصالح نظام میزند و انتظار میرود که تهران بتواند این نقش را ایفا کند.
نماینده با روحیه انقلابی میتواند در مجلس نهم کارایی داشته باشد یا نماینده با روحیه محافظهکاری؟ اساساً در مجلس نهم نماینده باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
همه کشور نیازمند نمایندگانی است که دارای فهمی عمیق از موضوعات داشته باشند، آزادگی و حریت داشته باشند در تصمیماتی که میگیرند، مسائل ملی را بتوانند به درستی تشخیص دهند، حوزه تخصصی خودشان نسبت به افرادی که در آن حوزه انتخابی هستند بیشتر باشد. به همین دلیل تهران نسبت به تناسب وضعیتی که دارد سرآمد مجموعهای افراد باشد که در آن حوزه عرضه شدهاند، نباید صرفاً اکتفا کرد به اینکه این فرد انقلابی هست یا نه. حاکم کردن گفتمان انقلاب اسلامی توسط یک نماینده جزء لوازم ضروری نمایندگی است و این مفهوم به عقیده بنده معنای حقیقی انقلابی بودن است و اختصاص به یک فرد خاص هم ندارد. بنده میپذیرم برخی از افرادی که سنهای خیلی زیاد دارند، خیلی کارایی و تحرک ندارند و این افراد در مجالس گذشته هم خیلی مفید به فایده نبودهاند. در قانونگذاریها، در نظارتها و به صورت کلی در موضوعات اصلی مجلس، مردم باید به کارکردهای افراد نگاه کنند. غیر از شاخصها و صلاحیتهای کلی از قبیل ولایتمداری، پاکدستی، ساده زیستی، مردمداری باید از ظرفیتهای کارشناسی مفید هم برخوردار باشند.
در این دوره از انتخابات تهران چند اتفاق افتاده است. باید عوامل کوتاه مدت را از بلند مدت جداکرد. بعضی افراد زمینه تخریب زیادی داشتند. البته عملکرد خود آنها و اشتباهات استراتژیکشان در جاافتادن این تخریبها بیتأثیر نبود. تکثر لیستهای اصولگرایان و سردرگمی رأی دهندگان هم در این مورد دخیل بود. بیتحرکی بعضی افراد و فقدان پیام جدید داشتن به خصوص برای نسل جوان و دائماً در قدرت بودن و تجربه مفید کارآمدی نداشتن در آرایش آرای تهران مؤثر است. امروز مشکلات اسامی مردم گرانیها، بیکاری به خصوص در تحصیلکردهها و جوانان، مبارزه با فساد به خصوص در بین دانه درشتها و عوارض فرهنگی و اجتماعی آنهاست. اساساً احزاب در درک جامع مشکلات مردم و ارائه راهبردها و خط مشیهای اساسی عاجزند و متأسفانه در کادر سازی، تربیت نیروهای جوان و توانمند و ارائه ساز و کارهای عملی در حد مشکلات جاری کشور دچار کاستیهای زیادی هستند. علاوه بر آن اقبال مردم ناظر بر کارکردهای گذشته افراد است که مقبولیت آنها را نشان میدهد.
پس شما پوستاندازی جریان اصولگرایی را صحه میگذارید به این معنا که راست سنتی و محافظهکاران به حاشیه رانده میشوند و جوانترهای انقلابی در صحنه قرار میگیرند؟
بله، این اتفاق به وضوح در حال پدیدار شدن است. یک موقع اصرار بر این بود که یک تلقی چندوجهی ایجاد شود، یک وجه آن از طرف نیروهای اصلاحطلب بود، یک وجه آن از طرف برخی از طیفهای اصولگرا انجام میشد. آنها میخواستند این را القا بکنند که اصولگرایی مساوی است با راست سنتی. معمولاً اینطور تعبیر میکردند که نیروهای راست همان اصولگرایان هستند. در صورتی که ما در طول این دوران سی و چند ساله انقلاب بارها و بارها دیدهایم که مرزبندیهای سیاسی در آرایش سیاسی کشور جابهجا شده است. یعنی یک زمانی طیفهای راست و چپ وجود داشت، زمانی طیفهای محافظهکار و رادیکال، یک زمانی طیف اصولگرا و اصلاحطلب وجود داشت. در داخل طیف اصولگرایی نیز گرایشهای مختلف به وجود آمدند حتی در یک مقطعی کوتاه بحث راست سنتی و راست مدرن، چپ سنتی و چپ مدرن به وجود آمد. اینکه ما اصولگرایی را معادل راست سنتی بدانیم جفا در حق مفهوم اصولگرایی است برای اینکه آن زمان که این مجموعه شکل گرفت با وجود آنکه همه نیروهای متدین و معتقد به انقلاب با آن چهار اصلی که مقام معظم رهبری فرموده بودند، جزو نیروهای خودی به حساب میآیند و با این اعتقاد مجموعهها کنار هم جمع شدند و سعی کردند منشوری را تدوین کنند و بعد هم کار را تعقیب کنند. در آن منشور ظرافتهایی در نظر گرفته شده که مرزبندیها را کاملاً مشخص میکند.
شما لزوم تحول در سطح ریاست و هیئت رئیسه مجلس هشتم را لازم و ضروری میبینید؟
بله، حتماً همینطور اتفاقی باید بیفتد. من فکر میکنم نمایندگان باید شجاعت و شهامت داشته باشند که در مسائل اساسی نظام دائم دچار مصلحتاندیشی و محافظهکاری در مواجهه با پدیدههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نباشند. حرفهای گردزدن و اعلام موضع صریح نکردن نسبت به اتفاقاتی که میافتد و همیشه از موضع پدربزرگها حرف زدن با شأن یک نماینده که میخواهد ملت را نمایندگی کند در دفاع از حقوق مردم چه در مواجهه با قوه مجریه و چه در مواجهه با نظام بینالملل و خارجیها. حتماً باید از حقوق مردم بتواند شجاعانه و با صراحت لهجه دفاع کند. فعال باشد، یعنی ظرفیت خودش را به درستی به کار بگیرد و اعلام موضع کند چه در مواقع قانونگذاری چه در مواضع نظارتی حساسیت و عملکرد جدی داشته باشد.
شما به عملکرد لاریجانی و دوستان سیاسیشان چه در سطح مدیریت مجلس و چه در سطح نمایندگان این طیف اعتراضاتی هم داشتید؟
بله، مشخصاً برای اتفاقی که برای ریاست مجلس و هیئت رئیسه مجلس اتفاق افتاد. این انتخاب محصول یک توافقات پنهانی بین دوستان لاریجانی و نمایندگان رایحه خوش خدمت بود که بعد به عنوان فراکسیون انقلاب اسلامی معرفی شدند و امروز هم به عنوان بخش قابل توجهی از جبهه پایداری فعالیت میکند. این توافق خلاف توافق عمومیای بود که افراد تعهد کرده بودند در آن مسیر حرکت کنند. مسیر را این افراد منحرف کردند به دلیل آنکه احساس کردند در موضع قدرتی هستند که با توافق با مجموعهای خاص میتوانند بقیه اصولگرایان را که در مجلس هستند دور بزنند و در این مسیر کوتاهی نکردند.
البته اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی بیشترین و شدیدترین انتقادات را به ریاست مجلس هشتم داشتند، چرا؟
مجموعه افرادی که متمایل به دولت بودند براساس اتفاقاتی که در مجلس هفتم افتاده بود به جای اینکه مسائل را واقعبینانه ببینند به خطا فکر میکردند اختلافات بین مجلس و دولت ناشی از نوع ریاست آقای حداد عادل است. در صورتی که واقع مسئله اصرار بیش از حد آقای احمدینژاد به بعضی از مواضع و اجرا نکردن قانون و اصرار بر رأی خودش حتی پس از تصویب قانون بود. این رفتار چالش ایجاد میکرد. این افراد با تحلیل نادرست گمان میکردند که تغییر ریاست مجلس برخی از مشکلات را حل میکند منتها این تصور را نداشتند که آقای حداد فردی است که از سیاستزدگی و سیاسیکاریهای اینچنینی به دور میباشد. البته بیتجربگی آقای لاریجانی در عرصه مدیریت مجلس هم به نوعی به اختلافات و تنشها کمک میکرد. باید بگویم دو دستگی فراکسیون اصولگرایان مجلس و فراکسیون انقلاب اسلامی را هم باید در نوع رفتار آقای لاریجانی نبینیم. آقای لاریجانی چون از قوه مجریه آمده بود روحیه یک مدیر اجرایی را داشت، مدیریت در مجلس، مدیریت به نمایندگی از همه نمایندگان است یعنی رئیس مجلس نباید به چشم پرسنل اجرایی به نمایندگان نگاه کند یا اینکه آنها تحت امرش باشند. نوع رابطه در مجلس و دولت کاملاً متفاوت است. هر چه به جلو میرفتیم شکاف آقای لاریجانی و دوستانشان با حامیان دولت یا فراکسیون انقلاب بیشتر شد.
پس با توجه به نقطه نظرات شما باید شاهد تغییر ریاست مجلس در آینده و هیئت رئیسه باشیم؟
البته بسیاری از اعضای هیئت رئیسه رأی نیاوردند. در مورد ریاست مجلس هم باید عرض کنم میشود مجلس را کم تنشتر و مطلوبتر اداره کرد. اینکه چه کسی میتواند این کارآمدی را تأمین کند باید صبر کنیم تا نمایندگان به صورت کامل انتخاب بشوند چون هنوز 65 نفر تکلیفشان مشخص نیست البته باید ببینیم دوستانی که از جبهه پایداری وارد مجلس میشوند دچار همان مسیر سابقشان میشوند یا خیر.
گزینه شما برای ریاست مجلس نهم چه کسی است؟
اجازه بدهید ما اول رأی اعتماد را از مردم بگیریم. نظر ما موکول به این میشود که اول از مردم برای رأی اعتماد بگیریم.
با توجه به آرایش سیاسی کشور در طول چند ماه اخیر احساس میشود شاهد مجلس با تکثر گروهها و حتی فراکسیونها باشیم. نظر شما در این باره چیست؟
احتمالاً در مجلس نهم شاهد ترکیبی از چند اقلیت باشیم. یعنی یک اکثریت قاطع مقتدری که بدون همکاری بقیه بتواند مجلس را اداره کند و به پیش ببرد به وجود نمیآید. این اقلیتهای مختلف براساس تفاهماتی که بینشان انجام میگیرد و پایبندیهایی که احیاناً به تعهدات خودشان پیدا میکنند بتوانند کاری را پیش ببرند. البته ممکن است ما در ظاهر یک فراکسیون اصولگرایان را داشته باشیم ولی عملاً کارآمدی آن حتی نسبت به مجلس هشتم هم کمتر خواهد بود.
باید عرض کنم که ضعیفترین فراکسیون چند دوره گذشته، فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم بود.
دلایل عمده ضعیف بودن فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم را چه میدانید؟
ریاست مجلس و ریاست فراکسیون یک نفر بود. تفکیک نقش ایشان بسیار مشکل بود. بعد اینکه ریاست فراکسیون به سمت منطقهگرایی رفت و نمایندگان نه براساس ظرفیت و توانمندیهایشان که براساس منطقه و شهرشان مهم بودند و این مسئله گرایشات قبیلهای و گروهی را و برخی از مسائل این شکلی را تشدید کرد. در واقع کارآمدی فراکسیون در مواجهه با مسائل اساسی مثل استیضاحها، سؤال از رئیسجمهور، انتخاب کابینه یا مسائل اساسی دیگری که معمولاً فراکسیون اعلام موضع میگیرد، کند شد.
عملکرد هیئت رئیسه و رئیس مجلس را در موضوعاتی مانند طرح وقف دانشگاه آزاد و حقوق مادام العمر چگونه ارزیابی میکنید؟
در بحث وقف دانشگاه آزاد خلاف عمل کردند و خود ما هم در صحن به آنها تذکر دادیم، دوستان ما هم اعتراض کردند چون آئیننامه اجازه کاری که انجام شد را نمیداد. ما بعد از آن به کمیسیون اصل شکایت کردیم و اعتراضمان را کمیسیون وارد دانست و هیئت رئیسه این را بحث گذاشتند و تعهد دادند که دیگر این دست خطا را انجام ندهند.
هیئت رئیسه و ریاست آن در این موضوع خیلی بد عمل کرد و به هیچ وجه قابل دفاع نیست یک شنبه سیاهی که شکل گرفت. در رأی اعتماد به آقای کردان خیلی بدعمل کرد هیئت رئیسه، چون آن اتفاقات دقیقاً به خاطرم هست، تذکراتی که داده شد و رئیس مجلس بدون تحقیق تذکرات را وارد میدانست از جمله اینکه اعلام شد در صحن علنی علیه آقای کردان شب نامه پخش شده است. اینکه ریاست مجلس بدون اینکه تحقیقات درستی انجام بدهد این را وارد دانست، در حالی که تمام آنها کذب بود. ما هم در جای خودش اعتراض کردیم. یا در بحث حقوق مادامالعمر حتی آقای توکلی مبسوط صحبت کردند و ما پیشنهاد دادیم که مسئله را حل کنیم، مسئلهای که به اعتقاد من هنوز حل نشده است، برخلاف تلقی افکار عمومی این موضوع هنوز حل نشده است. باید یک نکته اساسی را ما توجه کنیم و آن اینکه سیاسیون هم بدون اشتباه نیستند و این یک امر طبیعی است. همین اتفاقی که اخیراً در مورد آقای مرتضوی افتاد هم بیارتباط با این موضوع نیست، همه حرف ما این بود که این فرد یک نقاط مثبتی دارد و یک نقاط منفی دارد و از ترکیب اینها صلاحیت ایشان برای ریاست سازمان تأمین اجتماعی بیرون نمیآید البته ممکن است در جای دیگری بتواند مفید باشد. ما نباید احساس کنیم اگر یک فرد به درد جایی نخورد دیگر به درد هیچ جای مملکت نمیخورد. مناسبترین کار این بود که بعد از تعلیق از سمت قضائی انفصال ایشان انجام میشد و اعاده به خدمت و اعطای سمت بسته به رأی دادگاه انجام میگرفت. بنای ما نباید به طرد افراد باشد اگر تندروی در شیوههای خالصسازی صورت بگیرد نتیجهاش آن خواهد شد که یک شکاف اساسی بین نیروهای با تجربه با نیروهای جوان خواهد افتاد و این فرصت کافی را به دشمن میدهد که در ما نفوذ کند. این مشکل در وزارت اطلاعات هم پدیدار شد و با مداخله مقام معظم رهبری ختم به خیر شد. ما باید ترکیبی از نیروهای با تجربه کارآمد و افراد با سواد داشته باشیم و در کنار آن با تربیت کادرهای جوانی که میآیند و میتوانند مفید باشند به تدریج انتقال بین نسلی در مدیریت مختلف کشور را شاهد باشیم.
بسیاری ائتلاف جبهه پایداری با طیف آبادگران (جدای از جریان راست سنتی) را در مجلس نهم حتی برای ریاست مجلس پیشبینی میکنند. شما این موضوع را محتمل میدانید؟
این به عملکرد جبهه پایداری بستگی دارد. به خصوص آنچه در جبهه پایداری اعلام شده است به عنوان مواضع و افرادی که انتخاب شده به لحاظ مبانی و اصول نزدیکتر هستند به مجموعه جمعیت ایثارگران و رهپویان ولی همه سابقه کارکردی آن دوستان را نمیشود نادیده گرفت و هم خود آنها باید بتوانند به نوعی اعتمادسازی بکنند که این شرایط فراهم بشود. به عقیده بنده با توجه به شرایط این ائتلاف شدنی و محتمل است و حتی موضوع ریاست مجلس هم در این ماتریس چند وجهی تعاملات سیاسی پیچیده شکل میگیرد.
ارزیابی شما از نتایج انتخابات 15 اردیبهشت با توجه به رقابت جبهه متحد و جبهه پایداری چیست؟
مشکل این دوره انتخابات این بود که به دلیل آنکه لیستهای متعدد داده شد رأی یکپارچه سازمان یافته داده نشد. به همین دلیل است که میبینیم برای اولین بار در تهران تعداد محدود افراد وارد مجلس میشوند و بقیه در دور دوم به رقابت میپردازند. در دور دوم رأیها سازمان یافتهتر هست و کار را از لحاظ پیشبینی که چه اتفاقی خواهد افتاد، سخت میکند.