نمایندگان مجلس ایران گویی در مساله سعید مرتضوی مستاصل شدهاند. عده ای از آنان وزیر کار را فراخوانده اند ، اما پاسخی دریافت نکرده اند و عده ای ناامید از مجلس ، به دیوان عدالت اداری متوسل شده اند.
نمایندگان مجلس ایران گویی در مساله سعید مرتضوی مستاصل شدهاند. اکنون پس از گذشت روزها از قول شرف مرتضوی برای کناره گیری از ریاست تامین اجتماعی، آنهایی که آن قول شرف را از وی گرفته بودند، هنوز نمیدانند که تکلیفشان چیست! مرتضوی استعفا داده و در خانه نشسته است یا نه به ریاستش مشغول و قول شرف را زیر پا گذارده است؟
در همین ارتباط محمدقیوم دهقانی یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس در مصاحبهای از حضور شیخ الاسلامی در جلسه کمیسیون متبوع خود خبر داده و گفته است که: از وزیر در خصوص حضور مرتضوی در محل کار خود سئوال کردیم، ایشان در این زمینه صحبتهای کلی کردند و به طور مشخص پاسخی ندادند اما به نظر من، پاسخ این است که مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی ماندنی است.
وی تاکید کرده است که: «وقتی که مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی مشغول به کار است معنایش این است که خواست وزیر کار و امور اجتماعی مبتنی بر ماندن ایشان در این سازمان است.
علاوه بر این در روزهای گذشته خبرگزاریها و رسانههای مختلف اخباری را منتشر کردهاند که بر اساس آن، برخی نمایندگان قصد آن دارند که از طریق دیوان عدالت اداری اعتراض خود را به انتخاب مرتضوی پیگیری کنند که این خود دلیل دیگری بر منتفی شدن موضوع استیضاح و ناامیدی نمایندگان معترض به استعفای مرتضوی است.
حال با چنین وضعیتی نمایندگانی که از یک سو ماهها با مذاکره و حکمیت قول شرف از مرتضوی گرفتند و از سویی دیگر به صورت خودجوش سه نفرشان وکالت مجلس شورای اسلامی ایران را بر عهده گرفتند و یکی شاکی شد و دیگری حکم و سومی هم در حکم ناجی، نامه قول شرف مرتضوی را به مجلس ارائه داد، اکنون سر در لاک خاموشی و البته فراموشی بردهاند. نمایندگانی که اکنون واجبتر از مرتضوی بر آنان عارض شده است و آن هم مرحله دوم انتخابات و تلاش برای دوباره خزیدن به اندرون لابیهایی است که قطعا نفع مردم در آن نیست.
حال سئوال افکار عمومی این است که چه کسانی و در کجا باید این رفتار این عده از مجلسیان را مورد سئوال قرار دهند؟ اگر میشود رئیس جمهور منتخب مستقیم مردم را مورد سئوال قرار داد و حتی استیضاح و برکنار نمود چرا نمیشود نمایندگان را مورد سئوال و استیضاح قرار داد؟ نمایندگانی که برخی از آنان خود نیز در کار خود ماندهاند!