نماز خوانی که با رشوه کروبی وطن فروش شد
سرویس سیاسی عصر امروز: 12 سال پیش در روزهای آخر فروردین ماه ۱۳۷۹، برنامهای ۳۰ دقیقهای با محتوایی متفاوت از شبکه اول صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که واکنشهای بسیاری را در جامعه برانگیخت، به حدی که به یکی از گستردهترین بحرانهای سیاسی دوران اصلاحات بدل شد. این برنامه بخشهایی از یک کنفرانس با عنوان «ایران بعد از انتخابات» بود که از ۱۹ تا ۲۱ فروردین سال ۱۳۷۹، به مدت سه روز از سوی حزب سبزهای آلمان و به دعوت بنیاد هاینریش بل در خانه فرهنگهای جهان در برلین برگزار شده بود. برنامهای كه ظاهرا برای اندیشه و تبادل نظر بود، اما به یک مجلس رقص و آواز میمانست و با حضور یکسری از چهرههای از رده خارج اپوزوسیون که از اتفاقات کوی داتشگاه به وجد آمده بودند، رخ داد.
تلاش اپوزیسیون برای بازی دادن تحکیمی ها به وسیله افشاری
در این میان اپوزیسیون تلاش بسیاری کرد تا پای جنبش دانشجویی را به این کنفرانس باز کند تا به نوعی این پیغام را به حاکمیت داده باشد که اپوزیسیون توانسته است بین حاکمیت و تشکل های دانشجویی آشکارا شکاف ایجاد کند و به عبارتی نفوذ خود را تا درون تشکل های داخل نظام گسترش داده است. اقدامی که در صورت موفقیت می توانست بازتاب های گسترده بین المللی داشته و موقعیت و اعتبار نظام را تضعیف نماید. در این میان "دفتر تحکیم وحدت" به دلیل سابقه و جایگاهش نسبت به سایر تشکل ها گزینه بهتری برای نفوذ بود و به همین منظور برنامه ریزی به روی چهره های مسئله دار تحکیم نظیر علی افشاری آغاز شد.
سرانجام همه نفوذها کارگر افتاد و علی افشاری با قبول دعوت برگزارکنندگان کنفرانس علی رغم مخالفت شورای مرکزی تحکیم وحدت، این تشکل دانشجویی باسابقه را در چالشی بی سابقه قرار داد که بعدها منجر به انشعاب و دست آخر انحلال شاخه تند رو آن شد.
این فعال دانشجویی که اپوزیسیون در سالهای نه چندان دور سعی داشت با همه ضرب و زور رسانه ای اش وی را نماد جنبش دانشجویی معترض در ایران معرفی کند، تا آنجا پیش رفت که سال قبل در کنگره آمریکا حاضر شد و رسما از مقامات آمریکایی خواست کشورش را مورد تحریم های فلج کننده قرار دهند.
در این روز ها که یادآور خاطرات آن کنفرانس ننگین است بد نیست نگاهی گذار به عملکرد کسی بیاندازیم که روزگاری بنا به اعتراف هم دوره ای هایش نماز اول وقتش ترک نمی شد و امروز با دشمنان ملتش بر سر یک میز می نشیند.
نماز خوانی که با رشوه کروبی وطن فروش شد
اگرچه ورود به چاردیواری خصوصی افراد کار درستی نیست اما زمانی که مسائل شخصی سیاسیون در عمل سیاسی آنها تاثیر اساسی می گذارد ، ناگزیر باید به پستوی محفوظ افراد نیز گریزی زد چرا که آنجا نیز به عرصه سیاست پیوسته است و لاجرم باید آفتابی بخورد و علی افشاری نیز از این قائده مستثنا نیست. افشاری در حقیقت تکرار دیگری از طبرزدی بود. او که در سالهای نخست عضویت در تحکیم به دیدگاه های افراطی راست مشهور بود در سالهای منتهی به کنفرانس برلین کاملا وارد زد و بندهای سیاسی با جناح چپ شد به طوری که ماجرای رشوه کروبی به وی برای حمایت تحکیمی ها از ریاستش بر مجلس ششم تا مدتها نقل محافل دانشجویی بود و خیلی ها معتقدند انحراف افشاری از جایی کلید خورد که پول حرام امثال شهرام جزایری را از کروبی قبول کرد و عاقبت همین رشوه گرفتن ها بود که کار را به اینجا رساند.
عشقی که افشاری را از تهران تا واشنگتن کشاند
همسر علی افشاری که چند سالی است با او ازدواج نموده دختر فریبا داوودی مهاجر است. افشاری هفت ، هشت سال پیش از طریق سازگارا با خانواده داوودی مهاجر آشنا شد و دچار عشق آتشینی نسبت به دختر وی گردید. این روابط عشقی موجب شد تا افشاری در سال ۷۸ هنگام تنظیم لیست انتخاباتی دفتر تحکیم اصرار زیادی برای گنجاندن فریبا داوودی مهاجر در لیست تحکیم بعمل آورد و نهایتا" نیز موفق به تحمیل این امر بر شورای مرکزی دفتر تحکیم شد. در همان مقطع روزنامه کیهان اشاره ای گذرا به این امر نمود اما خانم داوودی مهاجر این موضوع را تکذیب کرد.
پس از آنکه در سال ۷۹ افشاری عاشق به زندان افتاد دچار خلاء روانی شدیدی گردید. یکی از اعضای سابق دفتر تحکیم می گفت: یکی از اصلی ترین دلایل بریدن افشاری در زندان و قرائت ندامتنامه توسط وی در مقابل دوربین تلویزیون همین عامل عاطفی بوده است. به گفته این عضو سابق تحکیم ، افشاری در زندان به بازجویان التماس کرده بود که اگر او را آزاد کنند بلافاصله پس از آزادی اقدام به ازدواج با معشوقه اش نموده و سیاست را خواهد بوسید و به کناری خواهد گذاشت.
پس از اعلام ندامت افشاری و اعترافاتش در تلویزیون وی آزاد شد و مدتی را در سکوت به سر برد. اما بعد از آنکه به وصال معشوق رسید و با دختر داوودی مهاجر ازدواج کرد دوباره آرام آرام به وادی سیاست بازگشت. بازگشتی که توام با رویکردی شدیدا" رادیکال و اپوزیسیونی بود و تا به امروز هر لحظه رادیکالتر می شود.
به هر حال وی به کمک دیگر عوامل نفوذی توانست یکی از قوی ترین جنبشهای دانشجویی اسلامی در ایران را که دهها سال سابقه مبارزه با استکبار جهانی را داشت را به انحراف بکشاند. به نحوی که جنبش دانشجویی (تحکیم وحدت) که در اعماق قلب نیروهای ارزشی و انقلابی ایران جا داشت در یک گردش معنادار و نفاق گونه در مقابل انقلاب و ارزشهای اسلامی ایستاد و عناصر فاسدی که در راس آن قرار گرفته بودند به شدت در مقابل آموزه های انقلاب و خط امام خمینی (ره) موضع گرفتند.
جامعه دانشگاهی کشور از آن دوران هنوزبا تلخی یاد می کنند. جنبش دانشجویی هیچ گاه افشاری را نخواهد بخشید
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 5:07 PM
تشکرات از این پست