حدود سه سال از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 گذشته است. در جریان انتخابات قبلی، میر حسین موسوی نماینده اصلاح طلبان از محمود احمدی نژاد شکست خورد ولی هرگز قبول نکرد که با زنده واقعی انتخابات بوده است . طیف اصلاحات با حمایت معنوی برخی از خواص با اردوکشی خیابانی و با انگ تقلب سعی در مخدوش کردن انتخابات داشتند که مردم و مسئولین جمهوری اسلامی جلوی بدعت گذاری آنها را گرفتند.
ایستادگی نظام جمهوری اسلامی در مقابل باج خواهی گروه موسوم به چپ اگرچه برای کشور عزیزمان هزینه هایی داشت اما از یک انقلاب رنگی به رهبری استکبار، جلو گیری کرد.
بعد از آنکه سران فتنه در روزهای ابتدایی اغتشاش، به هدف خود نرسیدند سعی کردند در مناسبت های ملی و مذهبی طرفداران خود را به خیابان بکشانند و اوضاع مملکت را بحرانی جلوه دهند.
اوج گستاخی این گروه توهین به مقدسات اسلام در روز عاشورا و سر دادن شعار های ساختار شکن در مورد آرمانهای امام و انقلاب بود.
بعد از وقایع تلخ عاشورا، و رقص و پایکوبی این جماعت در سالروز شهادت امام مظلوم شیعیان، خون مردم مسلمان ایران به جوش آمد و پرده نفاق و دو رویی از چهره سران و حامیان فتنه کنار رفت. این چنین بود که در نهم دی مردم به خیابانها ریختند و همه ناپاکی هایی که این گروه با خود به خیابان آورده بود ند را شستند و برای همیشه از بین بردند.
جریان اصلاحات یعنی همان گروه همسو با خاتمی، انتخابات مجلس شورای اسلامی را نیز تحریم کرد اما محمد خاتمی در واپسین ساعت روز رأی گیری در انتخابات شرکت کرد. این رفتار خاتمی از سوی برخی تحلیل گران، واکنشی برای بازگشت به صحنه سیاسی تلقی شد
هم اکنون نیز، زمزمه هایی مبنی بر بازگشت این طیف به دنیای سیاسی به گوش می رسد و گمانه هایی در مورد کاندیداتوری سید حسن خمینی، عبد الله نوری، محمد رضا عارف و کمال خرازی برای نامزدی ریاست جمهوری 92 به گوش می رسد.
به نظر شما، با توجه به گذشته ی این طیف سیاسی و هنجار شکنی های آنها به ویژه در 18 تیر 78 و 22 خرداد 88، مردم ایران در انتخابات آینده ریاست جمهوری به خاتمی و هم فکرانش چه رویکردی خواهند داشت؟