بازیگرانی كه لباس روحانی بر تن كردند!

یكی از نقشهای وسوسهانگیز برای بازیگران مرد حضور در نقش روحانی است؛ تعدادی از بازیگران ایرانی فرصت ایفای این نقش را داشتهاند و گاه برخی علاوه بر جذابیتهای نقش خود چیزی به آن اضافه كرده و نقش روحانی را به عنوان كاری متفاوت در كارنامه خود ثبت كردهاند و برخی نیز بیش از داشتههای خود نقش به آن نیفزودهاند و بهطور كلی قرار گرفتن در این جایگاه به واسطه حساسیتها و اهمیت روحانیون در جامعه خود نقش را فارغ از نوع ایفای آن تماشایی میكند.
بازیگران در قبای روحانیت
فیلمهایی كه فضایی تاریخی دارند، خود فرصتی برای حضور روحانیون در فیلمها به وجود میآورد. خسرو شكیبایی در همین شرایط نقش آیتالله مدرس را در مجموعه «مرغ حق» به كارگردانی هوشنگ توكلی بازی كرد. فخرالدین صدیقشریف هم در مجموعه «شكار شاه» ساخته سعید نیكپور نقش سیدجمالالدین اسدآبادی را ایفا كرد.
نگاه تاریخی فیلم «فرزند صبح» بهروز افخمی زمینه تصویر كردن دو نقش مهم امام خمینی(ره) و فرزند فقید ایشان حاج سیداحمد خمینی را ایجاد كرد و عبدالرضا اكبری و محمدرضا شریفینیا این دو نقش را ایفا كردند.
فیلمهایی كه درباره روحانیها ساخته میشود، بستری است برای تصویر كردن شمایل روحانیون مقابل دوربین مانند پرویز پرستویی و شاهرخ فروتنیان در«مارمولك» ساخته كمال تبریزی و بهروز شعیبی در «طلا و مس» به كارگردانی همایون اسعدیان كه نقش طلبهیی را ایفا كرد. مهران رجبی هم در فضای مربوط به طلبهها و روحانیهای فیلم «زیر نور ماه» ساخته رضا میركریمی ایفای نقش روحانی را برعهده داشت.
افشین هاشمی در «خیلی دور، خیلی نزدیك» رضا میركریمی، رضا كیانیان در دو مجموعه «كیف انگلیسی» ضیاءالدین دری، محمدرضا گلزار در «توفیق اجباری»محمدحسین لطیفی، فخرالدین صدیقشریف در «اخراجیها»ی مسعود دهنمكی،هدایت هاشمی در «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب، حامد بهداد در «كیمیا و خاك» عباس رافعی، پارسا پیروزفر در «وقت چیدن گردوها»ی ایرج امامی،فرهاد اصلانی در «یه حبه قند» رضا میركریمی، داریوش كاردان در مجموعه «سقوط یك فرشته» بهرام بهرامیان، محمدرضا شریفینیا در «صندلی خالی» سامان استركی و اخیرا پژمان بازغی در «روز ملاقات» مهرداد غفارزاده در نقش روحانی نقشآفرینی كردهاند.
پرویز پرستویی؛ روحانی پرحاشیه
تصور میشد فیلم «مارمولك» از آن جهت كه نقش اصلی آن را كسی با لباس روحانیت بازی میكند حساسیتبرانگیز باشد و دقیقا همینطور شد و فیلم قبل از اكران با حاشیه روبهرو شد؛ نمایش آن در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر جوایز بینالمذاهب را برایش به همراه داشت، اما این موضوع از آن مواردی نبود كه فقط نظر مدیران سینمایی درباره آن اهمیت داشته باشد و واكنشها و جوسازیهایی خارج از سینما صورت گرفت و فیلم را از نیمه اكران به پایین كشید و سازندگان آن را با تهدیدهای جدی روبهرو كرد و در نهایت فیلم تبریزی را ناكام و مخاطبان را از ساخته كمدی تبریزی محروم كرد. نخستین تصویر روحانی در این فیلم با حضور شاهرخ فروتنیان شكل میگرفت، او كه در كنار تخت رضا مارمولك با بازی پرویز پرستویی در بیمارستان بستری بود، «شازده كوچولو» در دست داشت و مطالعه میكرد و لباسهای او فرصتی برای رضا مارمولك به وجود آورد تا با شمایلی متفاوت از بیمارستان بگریزد و در موقعیتی متفاوت قرار بگیرد.
رضا مارمولك كه دزدی با همه ویژگیهای چنین شخصیتی بود، با این لباس از بیمارستان خارج میشود و به روستایی مرزی میرود تا از مرز بگریزد، اما اتفاقات این روستا و البته لباسی كه بر تن دارد، مانعی تازه برای اوست.
پرستویی در ایفای نقش دووجهی دزد و روحانی موفق ظاهر شد تا حدی كه میتوان با قطعیت گفت حتی این نقش او را بیش از حاج كاظم «آژانس شیشهیی» در ذهن عموم مخاطبان ماندگار كرد؛ این بازیگر با درك درست از نقش خود و البته با اتكا به فیلمنامه و كارگردانی موقعیتهای كمیك را به درستی درك كرد و شاید همین خندیدن تماشاگران به گفتههای یك روحانی روی منبر و بالا رفتن او از دیوار بود كه برای «مارمولك» و سازندگانش دردسرساز شد.
تقریبا اكثر مخالفان فیلم كه از شهرستانها موضعگیری خود را در مقابل این فیلم آغاز كردند، بازگشت شخصیت اصلی فیلم را در پایان كار نادیده گرفتند و با تكیه بر نكات ذكر شده فیلم تبریزی را توهین به جامعه روحانیت ارزیابی كرد و تبریزی را از پرداخت به این طیف و پرستویی را از تكرار این نقش منصرف كردند. پرستویی به واسطه جایگاه خاصی كه نقش رضا مارمولك در ذهنها پیدا كرد، با وجود همه موفقیتش در ایفای این نقش سخت دیگر در ادامه راه بازیگری لباس روحانی بر تن نكرد تا همه او را با لباس روحانی جعلی رضا مارمولك به خاطر داشته باشند.
رضا كیانیان؛ روحانیای با كیف انگلیسی
رضا كیانیان بازیگری است كه نوع بازیگری او همواره نام او را پیش از نقش مقابل تماشاگر قرار میدهد؛ اما از معدود دفعاتی كه به جا آوردن كیانیان كار سختی برای تماشاگر میشود، زمانی است كه او لباس روحانی به تن میكند.
او در «كیف انگلیسی» این لباس را بر تن كرد. او در «كیف انگلیسی» با كاری خاص روی صدای خود و نوع بیانش توانست آنچه از او انتظار میرفت را برآورده كند.
كیانیان در معدود قسمتهایی از این مجموعه مقابل دوربین ظاهر شد، اما نوع بازیگری او و ارتباط مستقیم او با شخصیت اصلی داستان با بازی علی مصفا سبب شد تلاشی كه كیانیان برای ایفای این نقش صرف كرد به خوبی دیده شود، در عین حال به واسطه متعهد بودن داستان و نقش به الگوی در ذهن جا افتاده روحانیت ایفای چنین نقشی برای كیانیان مسالهساز نشد.
«فرزند صبح» و چهرههای روحانیاش
بهروز افخمی بیش از هفت سال سرگرم كامل كردن «فرزند صبح» بود و تلاش در این مدت طولانی به واكنشهای منفی منتقدان در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر و در نهایت بلاتكلیف شدن فیلم در اكران منجر شد. او ماجــرای زندگـی امام خمینی (ره) را دستمایه این فیلم قرار داد و مقاطعی از كودكی، جوانی، میانسالی و پایان عمر ایشان را تصویر كرد. در دو بخش جوانی و میانسالی امام خمینی، هادی حیدری و عبدالرضا اكبری لباس روحانی بر تن كرده و نقش ایشان را ایفا كردند.
با توجه به حساسیت نقش مربوط به دوران میانسالی ایشان یكی از بازیگران تلویزیون و سینما بازی در نقش را برعهده گرفت. عبدالرضا اكبری كه گریم اعمال شده روی چهره او، امتیاز بالایی برای كار او در اختیارش قرار داد، با سكوتها و حركات صورت سعی كرد به شخصیتی كه تصویرش همچنان در ذهنها باقی است، نزدیك شود.
هرچند نتیجه كار فیلم چندان مورد توجه تماشاگران قرار نگرفت و انتظارات هفت هشت ساله را برآورده نكرد، اما ایرادی هم به صورت مشخص از بازی اكبری در این نقش حساس گرفته نشد.
در مقطع پایان عمر امام (ره) دیگر تصویری از ایشان دیده نمیشود و بر اساس پی او وی ایشان چهره فرزند فقیدشان حاج سیداحمد خمینی با بازی محمدرضا شریفینیا دیده میشود. به گفته بازیگر این نقش خانواده فرزند امام(ره) با بازیگری شریفینیا در این نقش موافق بودند و این بازیگر نیز در فرصت محدودی كه برای حضور مقابل دوربین در اختیار داشت، تلاش كرد مسوولیت سخت بازیگری را در نقشی كه تصویر او برای بسیاری خاطرهانگیز و زنده است، به درستی ایفا كند.
خسرو شكیبایی؛ مرغ حق آیتالله مدرس
زمانی كه خسرو شكیبایی درگذشت، یكی از بهترین بازیهای او كه همواره از آن یاد شد و بسیار به عنوان حضوری شگفتانگیز از آن یاد كردند، بازی شكیبایی در مجموعه «مرغ حق» در نقش آیتالله مدرس و مونولوگ طولانی او در مجلس، تحسین همگان را به همراه داشت.
قدرت بیان او در آن لحظات و نزدیك شدن او به چهرهیی تاریخی، تصویری ماندگار از بازیگری ساخت كه در كارنامه كاری خود نقشهایی بسیار متفاوت گرد هم آورد.
فیلمهایی با نگاهی به روحانیون
منوچهر محمدی، تهیهكننده فیلمهای «طلا و مس»، «مارمولك» و «زیر نور ماه»، بهطور مشخص دغدغه تصویر كردن روحانیون بر پرده سینما را دارد.
او این حركت را با فیلم «زیر نور ماه» آغاز كرد. حرف او بر سر تردیدهای یك طلبه برای ملبس شدن بود و اینكه پذیرش لباس تا چه حد میتواند برای كسی كه دوره تحصیلی خود را به پایان رسانده امكانپذیر باشد.
موضوع این فیلم بر گرفته از دغدغههای گروهی خاص در جامعه بود، اما كیفیت فیلم میركریمی و نگاه انسانی موجود در فیلم مخاطبان آن را بسیار گستردهتر از این گروه خاص كرد.
به واسطه فضای فیلم، افراد زیادی با لباس روحانی مقابل دوربین قرار گرفتند اما یكی از چهرههایی كه خود نیز با لباسش واكنشهای اطرافیان را به همراه داشت، مهران رجبی بود. در بخشی از فیلم این لباس دردسرهایی را برای این بازیگر موجب میشود و این با بازی رجبی سروشكل درستی به خود میگیرد.
بهروز شعیبی كه تجربه حضور در پشت دوربین را داشته، در فیلم «طلا و مس»در نقش مقابل نگار جواهریان نقش طلبهیی جوان را برعهده دارد كه در زندگی شخصی خود با مشكلاتی روبهرو میشود و این چالشهایی میان جایگاه اجتماعی او، مسیری كه در آن گام برمیدارد و زندگی خانوادگیاش، قرار میدهد.
شعیبی با همه تجربه كم خود در زمینه بازیگری به نوعی این نقش را ایفا كرد كه هرچند بیشتر حضور جواهریان در این فیلم مورد توجه قرار گرفت، اما توانست همراهی خوبی با این بازیگر داشته باشد و كاری قابل قبول مقابل تماشاگر قرار دهد.
صدیقشریف؛ بازیگر نقشهای روحانی
فخرالدین صدیقشریف در فیلمها و مجموعههای مختلفی در نقش روحانی حاضر شده است كه میتوان از مهمترین آنها به نقشش در فیلم «اخراجیها»ی مسعود دهنمكی و مجموعه «شاه شكار» سعید نیكپور اشاره كرد.
روحانی فیلم «اخراجیها» یكی از معدود شخصیتهایی است كه از افتادن در شوخیهای فیلم دور میماند و شاید تجربه شوخی با چهره روحانی در فیلم «مارمولك» سازنده «اخراجیها» را از انجام دادن این ریسك بزرگ بازداشت و فخرالدین صدیقشریف روحانی فیلم را به عنوان چهرهیی مثبت در كنار مجموعهیی از شخصیتهای حاضر برای خنداندن تماشاگر قرار داد.
او در مجموعه «شاه شكار»، نقش سیدجمالالدین اسدآبادی را بازی كرد؛ نقشی كه به گفته او برای ایفای آن تحقیقات و مطالعاتی طولانی و فراتر از آنچه فیلمنامه در اختیارش قرار داد، انجام داده بود. نقش سیدجمالالدین اسدآبادی نخستین حضور این بازیگر در تلویزیون بود.
پارسا پیروزفر؛ وقت چیدن گردوها
پارسا پیروزفر در «وقت چیدن گردوها» ساخته ایرج امامی برای تصفیه نفس خود و مطالعه درسهایش به عنوان یك طلبه در جوار مرقد عارفی ساكن میشود. چالشهای میان او و متولی این مرقد داستان را پیش میبرد. این فیلم فرصتی برای نمایش به دست نیاورد.
محمدرضا گلزار نیز در میان همه نقشهایی كه بازی كرده، در بخش ابتدایی فیلم «توفیق اجباری» نقش یك روحانی را بازی میكند. این فیلم كه در اصل به ماجرای زندگی یك ستاره سینما میپردازد، در ابتدای كار فرصتی برای دیده شدن گلزار در لباس یك روحانی به وجود میآورد.
پژمان بازغی نیز به تازگی در فیلم مهرداد غفارزاده نقش یك روحانی را ایفا كرده كه البته هنوز حاصل كار این بازیگر دیده نشده است و داریوش كاردان نیز در مجموعه «سكوت یك فرشته» چنین نقشی ایفا كرد.
مجموعه «سقوط یك فرشته» ساخته بهرام بهرامیان نیز فرصتی بود تا داریوش كاردان در نقش یك روحانی ظاهر شود.
حامد بهداد در «كیمیا و خاك» ساخته عباس رافعی با لباس روحانی مقابل دوربین حاضر شد و این كار برای بازیگری كه همواره نمود بیرونی نقشهایی كه ایفا كرده، گاه بیش از حد توقع بوده، كاری متفاوت از او محسوب میشود. او نقش یك استاد دانشگاه و روحانی را در این كار برعهده داشته؛ فیلمی كه هنوز اكران عمومی نشده است.
محمود پاكنیت در فیلم سینمایی «پنجشنبه آخر ماه» به كارگردانی ماشاءالله شاهمرادیزاده در نقش یك روحانی ظاهر شده است. در این فیلم شخصیت روحانی در موقعیتی قرار میگیرد كه اتفاقات كمیكی را به همراه دارد. این فیلم ماجرای چند جوان را روایت میكند كه قصد دارند در خانهیی دور هم جمع شده و پارتی برگزار كنند اما ناگهان یك روحانی به این خانه وارد میشود و برنامهها را تغییر میدهد.
حسین محجوب نیز در فیلم «او» ساخته رهبر قنبری نقش یك روحانی را بازی كرده است. او برای این حضور در بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر مورد تقدیر ویژه هیات داوران قرار گرفت. این فیلم روایتی از مردی روحانی است كه در دامنههای كوه سبلان به عنوان امام جماعت مورد اعتماد است و مردم برای بیان مشكلات خود به او مراجعه میكنند.
حضورهای كوتاه و بهیادماندنی
رضا میركریمی بعد از تجربه «زیر نور ماه» در «خیلی دور، خیلی نزدیك» هم نگاهی به شخصیتی روحانی دارد. افشین هاشمی در قامت یك روحانی در بخشی از مسیر دكتر عالم با بازی مسعود رایگان قرار میگیرد و با سخنانش ناخواسته تصویری دیگرگون از مرگ در مقابل چشمان دكتر عالم قرار میدهد.
فرهاد اصلانی نیز در فیلم دیگری از رضا میركریمی لباس روحانی به تن میكند؛ شخصیتی كه تردیدها و نگرانیهای او گاه انتقادهای برخی تفكرهای تندرو را به همراه داشت. اصلانی با وجود آنكه نقش روحانی را در این فیلم ایفا میكند، به صورت متظاهرانه از دین و دینداری نمیگوید و بیشتر درگیر مسائل شخصی خود است، اما قرار گرفتن او در كنار باجناقها و دنیای متفاوت آنان، اعتقادهای مذهبی او را به رخ میكشد.
بازی اصلانی در كنار جنازه دایی در حالی كه تلاش میكند نگرانی خود را از مرگ و بیماریاش كه به تازگی متوجه آن شده، فراموش كند، یكی از بخشهای بهیادماندنی فیلم است.
اما آنچه هدایت هاشمی در فیلم «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب از یك روحانی ارائه میكند، در فاصله میان خلق لحظات كمیك و جدی در رفت و آمد است.
دزدیده شدن كیف او از سوی یك دزد و درخواست عجیب او برای روضهخوانی پای تلفن منجر به رفت و آمد در میان این دو فضا میشود.
مدیر سابق تالار آموزش خانواده
abdollah_esrafili@yahoo.com
شاد، پیروز و موفق باشید.
سه شنبه 5 اردیبهشت 1391 8:33 PM
تشکرات از این پست