به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، علی داوودی از آن دسته از شاعرانی است که بیشترین علاقهاش در حوزه ادبیات دفاع مقدس قابل مشاهده میباشد. وی که در هنر گرافیک و شعر صاحبنظر است خاطراتش با دکتر قیصر امینپور و صحبتهایش در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی شنیدنی است:
* از قیصر خجالت میکشیدیدم
فارس: چه سالی مرحوم قیصر امینپور را دیدید؟
من مرحوم قیصر را سال 72 دیدم. دفتر شعر جوان دوره دومش بود و ایشان هم جزء مسئولین جشنواره بود. سیدحسن حسینی، سهیل محمودی و ساعد باقری و دوستان دیگر نیز بودند. دفتر شعر جوان آن موقع پارکشهر بود. یک دفتری بود که هفتگی در کتابخانه آن جلساتی برگزار میشد ما هم از قم میآمدیم شرکت میکردیم. آن موقع من دانشآموز دبیرستانی بودم روزهایی هم میآمدیم که روز بلندتر بود تا بتوانیم برگردیم. چند جلسه به همراه علی باباجانی آمدیم و در آن جا قیصر هم را هم میبردیم. آقای باباجانی بیشتر از ما با قیصر آشنایی داشت، گاهی اوقات به سروش نوجوان هم میرفت و من هم خیلی خجالتی بودم.
فارس: از طریق کتابهای درسی با قیصر آشنا نبودید؟
نه، دوره ما که شعری از قیصر در کتابهای درسی نبود. بعدها در کتابها ورود پیدا کرد صحبت قیصر در مطبوعات بود. چون چهره شاخصی بود. ما هم که بچه شهرستان بودیم و خجالتی همان سالها هم که یکی دو تا عکس گرفتیم باز هم خجالت میکشیدم.
فارس: باز هم با قیصر ارتباط داشتید؟
من با انجمن شاعران جوان ارتباط داشتم و سالانه هم در جشنواره شعر جوان شرکت میکردم. قیصر از یک شأنی برخوردار بود که رفقای خوبی داشت که معمولا در رسانهها بودند، تلویزیون، رادیو کتابهای درسی، مطبوعات و دانشگاه و ارتباطش از استاد شفیعی کدکنی گرفته تا علیرضا قزوه خوب بود میتوان گفت که بعضی از این چیزها قیصر را نیز مطرح کرد البته واقعا قیصر ظرفیت شعری قابل توجهی برای مطرح شدن داشت.
فارس: یعنی تراز شاعری را داشت؟
بله، یعنی من خاطرم هست که «تنفس صبح» را آن موقع که دانشآموز بودم خواندم.
* قیصر در شعر و ادب انقلاب تا لحظه آخر کم نیاورد
فارس: یعنی با توجه به روحیه انقلابی تنفس صبح را حفظ کرده بودید؟ یا نه عامل دیگری بود؟
نه نمونه خیلی سالمی است. قیصر چند دهه در عرصه شعر و ادب و واقعا تا لحظه آخر کم نیاورد. با وجود کسالت و مریضی همچنان پویا بود هیچ وقت فکر نمیکردی که قیصر حرفش تمام شده است. همچنان مسایل جدیدی در شعرش طرح میشد و ادامه داشت و مهمتر از آن که با مسائل روز جامعه پیش رفت. ما یک دوره انقلاب و جنگ را داریم انعکاسش را در شعر قیصر میبینیم. دوره تغییر و تحول و توسعه سیاسی را داریم باز هم انعکاسش در اشعار او هست.
فارس: به تعبیری شاعر زمان خویشتن است؟
بله، برای موضوعات مذهبی شعر داشت برای عاشقانه شعر داشت برای مسایل اجتماعی داشت برای خلوت آدمها شعر داشت. البته قیصر جزو شاعران اولویت اول من نبود که من جذبش بشوم، ناخودآگاه خود قیصر حضور داشت. شاید در مقایسه با محمد علی بهمنی اصلا هیچ تلاشی نکردم که شعرش را زیاد دنبال کنم. من کتابهای محمد علی بهمنی را میگرفتم و همیشه زمزمه میکردم ولی قیصر خودش جریان داشت. آرام و راهش را در دراز مدت باز میکند و در دراز مدت میماند و بعد شما بر میگردید میخوانی هنوز نکاتی هست که میتوانی تازه پیدا کنی. چند لایه بودن شعرش و چند لایه بودن شخصیتش همه اینها کمک میکند تا هر موقع شعرش را میخوانی یک استنباط از شعرش میکنی. ویژگی دیگر قیصر این بود که جزء شاعران نسل اول انقلاب و آغاز گران ادبیات انقلاب مطرح بودند و اینها چون نمونههای اول شعر انقلاب بودند مجبور به نمونهسازی بودند یعنی در هر حوزهای حرفهای خوبی بزنند. در نظریههای ادبی وارد شدند، در شعر کودک وارد شدند در نثر وارد شدند. در شعر سپید وارد شدند.
فارس: بعد از سال 72 با قیصر رابطه دوستی پیدا کردید؟
یک روز دفاعیه آقای مودب بود و من رفتم دانشگاه و بعد از آن دیگر آمدیم و در کنار قیصر امینپور آمدم و یکی دو تا عکس گرفتم و این عکسها خیلی این طرف و آن طرف پخش شد. یک عکسی هست که ایشان دارد بالا را نگاه میکند و کیفش را انداخته است روی دوشش.
* میگفت چرا در حالت کسالت از من عکس گرفتی؟
فارس: نشریه شعر هم به صورت پوستر چاپ کرده بود؟
بله، خیلی جاها به صورت جداگانه چاپ شده بود. یک روز برای سالگرد تولد قیصر به همراه دوستان شاعر به منزلشان رفتیم. یادم هست که عکس را قاب کرده بودم و به ایشان دارم و ایشان گفت چرا این عکس من را در حالت لاغری و کسالت از من گرفتهای؟!
فارس: از افرادی که با شما آمدند منزل استاد امینپور چه کسانی بودند؟
آقای مودب آقای سیار، آقای مهدینژاد، آقای کمیل قاسمی میلاد عرفانپور. کما بیش دوستان بودند چون آن جا فقط شاعران نبودند، یادم هست آقای هوشنگ جاوید که در عرصه موسیقی کار میکنند هم بودند. دفعه اولی که ایشان تصادف کرده بودند من دانشگاه هنرهای زیبا درس میخواندم و ایشان هم آنجا ادبیات درس میداد. نمیدانستم که قیصر آن جا درس میدهد. اتفاقا ایشان را با عصا دیدم و رفتم سلام و علیک کردم و خیلی برای من حسرت آمیز بود که ما دقیقا در کلاس همجوار قیصر، ادبیات داشتیم همان ساعتی که ایشان ادبیات درس میداد. من یک جلسه خاطرم هست از کلاس رفتم بیرون و از شیشه در کلاس نگاه کردم و یک جور دلگرمی خاصی وجودم را میگرفت.
* مجموعه «آینههای ناگهان» مرا دلتنگ میکند
فارس: با توجه به این نکته که شما در حوزه نقد هم فعال هستید آیا تا به حال جایی کارهای «قیصر امینپور» را نقد کردهاید؟
یک بار سالگرد فوت ایشان دانشگاه مازندران رفتیم و آن جا راجع به ایشان صحبت کردم.
فارس: شما از نظرگاه ذوقی خودتان کدام یک از کتابهای امینپور را میپسندید؟
من همه کارهایش را میپسندم ولی «آینههای ناگهان» را کمتر دوست دارم بخوانم چون خیلی به من دلتنگی دست میدهد. در «دستور زبان عشق» خیلی نگاه انسانیتر و وسیعتر است و دلتنگی از جنس آیندها نیست.
* «گلها همه آفتابگردانند» مواجهه قیصر با زندگی شهری و شخصی است
فارس: «گلها همه آفتابگردانند» چطور؟
«گلها همه آفتابگردانند» مواجهه قیصر با زندگی شهری و شخصی است. در بعضی شعرهای «تنفس صبح» هم با زندگی شهری مواجه هست، مثلا شعری با عنوان «نان ماشینی» دارد که در آن به ماشینیسم تمایل ندارد.
بله، این نگاه فراگیر را نمیتوان به قیصر معطوف کرد. گریز از شهر در کارهای عبدالملکیان هست، در کارهای علی معلم هست، در کارهای سلمان هراتی هم هست، در شعرهای کودکان و نوجوانان بخشی از شعر هم همین است که روستا جای دنج و سراسر سکوت است و موافق طبع و آرامش دهنده هست. قیصر به قدرت و حکومت ادبیات معتقد بود برای همین سعی کرد به جای این که خودش را به جریانات زودگذر روزمره و سیاسی و البته کند مشغول تحقیق و شعر خودش باشد.
فارس: در همین سالها هم هست که میآید «سنت و نوآوری در شعر معاصر» را مینویسد و تئوری پردازی میکند با احتساب این رویه که جریانسازی از دورهای که ایشان و دوستانش در حوزه هنری بودند رقم خورده است و حتی در سروش نوجوان هم ادامه مییابد.
بله. با یکی از اساتید صحبت میکردم که چرا این عزیزان به نقد آثار بعد از انقلاب نپرداختند و هر کس نوشته است تا 57 نوشته است به من آن استاد گفت: اگر قیصر میخواست نقد شعر سالهای پس از انقلاب را بنویسد همهاش باید خودش را نقد میکرد!
فارس: چون سهم عظیمی در شعر انقلاب دارد و یکی از قلل مرتفع شعر بعد از انقلاب است؟
شما نگاه میکنی یک جریان طولانی مدت مثلا قبل از انقلاب و یک جریان کوتاه مدت 30 ساله بعد از انقلاب تازه این جریان دارد به کمال میرسد.
فارس: الان به نظر من موقعش است برای نقد کردن طیف شاعران انقلاب؟
بله، قیصر به عنوان یکی از سرآمدان شعر انقلاب آرایههایی مثل «کنایه» ، «ایهام» ، «ایهام» خیلی خوب و هنرمندانه در کاهایش متجلی است. من در کار هیچ یک از شاعران معاصری که مشهور هستند هیچ کدامشان مثل قیصر ، هنرمندانه ایهام را به کار نبرده است. شما یک جاهایی فخامت کلام «حسین منزوی» را در کارهای قیصر میپسند و یک جاهایی هم لطافت «بهمنی» را.
فارس: البته بنده اعتقاد دارم قیصر خودش بود، قیصرانه بود. شاید زیاد هم از این شاعران ارجمندی که نام بردید تأثیر نپذیرفته است؟
اصلا تأثیر پذیرفتن گاهی وقتها خوب است این که نهایت خودت هم کسی میشوی و بعد میشود قیصر امینپور. در مجموعه «دستور زبان عشق» خیلی گزینشی عمل میکند و حرفهای دیگری هم بعد هست ولی به این نتیجه رسیده است که کمتر بنویسد و شعر بگوید و بعد چه توقعی از شاعر خیلی موفق میرود که قیصر انجام نداده است، قیصر در سطح خوبی کار کرده است.
---------------------------------------------
گفتوگو از: حسین قرایی
---------------------------------------------
انتهای پیام/و