«مالکي و سفر به تهران» عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن ميخوانيد:
سفر نخست وزير عراق به ايران و ديدار با مقامهاي ايراني در حالي انجام ميگيرد كه عراق و منطقه در شرايط نويني قرار گرفتهاند. در اين بين اگر به اهداف و اه ميت سفر نوري مالکي نخست وزير عراق به ايران با توجه به شرايط حساس منطقه و تحولات کشورهاي عربي توجه كنيم اين سفر از چند زاويه قابل بررسي و تحليل است :
نخست اينكه بي گمان مالکي در اين سفر با مسئولان عالي رتبه ايران درباره گسترش همکاريها و ارتقاء سطح روابط دوجانبه و منطقهاي گفتگو و راههاي توسعه آن را مورد رايزني قرار خواهد داد و با توجه به در پيش بودن انتخابات استانداريهاي عراق تلاش ميكند تا با گسترش روابط با ايران ز مينههاي افزايش توسعه اقتصادي و گسترش همكاريهاي سياسي با ايران را فراهم سازد و محبوبيت خود را در عراق بالابرد.
دوم اينكه دولت عراق با برگزاري موفقيت آ ميز اجلاس سران اتحاديه عرب در بغداد و انتقال رياست دورهاي اين اتحاديه به عراق به مدت يک سال با وجود چالشها و مخالفتهاي آشكار و نهان كشورهاي عرب منطقه اكنون نيز با برگزاري نشست آينده گروه 5+1 و ايران (كه قرار است ماه آينده در بغداد برگزار شود ) سعي ميكند تا با افزايش جايگاه ديپلماسي منطقهاي و بين المللي خود از اين نشست كه از اه ميت بسيار بالايي برخوردار است در افزايش قدرت ملي و منطقهاي خود استفاده كند. بنابراين سفر به تهران به نوعي نيز رايزني براي نشست آينده در بغداد نيز هست.
سوم اينكه اگر به وضعيت كنوني داخل عراق نگاه داشته باشيم هر چند سخنان مثبت جلال طالباني رئيس جمهوري عراق كه درباره نوري المالکي (اظهارات بارزاني مبني بر اينكه نوري المالکي به سوي ديکتاتوري گام برداشته است و انحصاري عمل ميکند، درست نيست) ايراد شده است اما اكنون با توجه به پرونده ي طارق الهاش مي و نوع اظهارات و رفتار بارزاني دولت عراق اكنون با دو مسئله و چالش برخورد با اقليم كردستان و العراقيه روبرو است. چالشهايي كه تا حدي فشارهايي را بر دولت عراق به ايجاد كرده بنابراين گفتگو با تهران و حمايت بيشتر مقامات ايراني ميتواند جدا از ميانجيگري ايران تا حدي موضع دولت عراق را تقويت كند.
چهارم اينكه در واقع نوري مالکي، نخستوزير عراق در حالي وارد تهران ميشود که نخستوزير ترکيه اردوغان مالکي را به باد انتقاد گرفته و او را متهم به ايجاد درگيري طايفهاي براي حفظ قدرت کرده و مالکي هم به تندي جواب داده است. در اين بين آغاز بحران سوريه و جانبداري دولت اردوغان از مخالفان اسد و در مقابل حمايت قاطع بغداد از دمشق در کنار ايران، روسيه و چين روابط ترکيه و عراق نيز را به تيرگي كشانده و اكنون نيز با دخالت تركيه در پرونده هاش مي روابط تركيه و بغداد رو به تيرگي بيشتر سوق يافته است.
در اين بين سفر مالكي به تهران جدا از كاهش فشارهاي قطر، عربستان و تركيه بر دولت عراق به نوعي ميتواند ز مينه افزايش حمايت ايران از گروههاي شيعي و دولت عراق را فراهم كند و همچنين مقابله به مثل مالكي با هاش مي و بارزاني در افزايش گفتگوها و رايزنيها با تركيه باشد.