منتقدان تلويزيوني از توانايي بالاي اين شبكه تلويزيوني در امر توليد مستندات مختلف (با مضامين متفاوت و در گونهها و ژانرهاي متنوع) صحبت ميكنند.
در اين بين مستندهاي حيات وحش اين شبكه و كارگردانان آن، جاي ويژهاي را به خود اختصاص دادهاند و حس برتر هم يكي از آنهاست.
بهترين كارگردانان، فيلمبرداران و تدوينگران سينماي مستند با بيبيسي همكاري ميكنند و حضور همين نامهاي سرشناس و مطرح گونه مستند است كه باعث موفقيت اين شبكه در زمينه كار مستند شده است.
جان داونر مستندساز مشهور تلويزيوني هم يكي از آنهاست كه كارگرداني «حس برتر» را به عهده داشته است. تا به امروز اين مجموعه تنها مجموعه و كار مستند اين فيلمساز بوده است.
او پس از نمايش موفقيتآميز مجموعه خود، ترجيح داد به كار تهيهكنندگي آثار مستند بپردازد و در شركت فيلمسازي خود به حمايت از مستندسازان جواني بپردازد كه با دوربين خود (و چشم كنجكاوي كه در پشت آن قرار دارد) به ضبط واقعيتهاي زندگي موجودات روي كره زمين ميپردازند و آنها را براي نسلهاي امروز و فردا به يادگار
ميگذارند.
«حس برتر» با هدف به تصوير كشيدن ابزار طبيعي ارتباطي جانوران جلوي دوربين رفت. تهيهكنندگان مجموعه تلاش كردند با استفاده از دوربينهاي جديد فيلمبرداري و تكنيكهاي نوين اين حرفه، نقبي به زندگي دروني موجودات داخل حيات وحش بزنند و تا حد امكان به آنها، دنيايشان و ديدگاههايي كه دارند نزديك شوند.
امكان ارتباطگيري آدمها با موجودات زنده روي كره زمين بسيار كم است كه دليل اصلي را بايد در عدم همزباني آدمها و اين موجودات دانست.
اما «حس برتر» تلاش ميكند به واسطه اقدامات و حركات حيوانات مختلف در زندگي روزمرهشان، درك آنها از محيط پيرامون خود را به نمايش بگذارد. در همين رابطه است كه سازندگان اين مجموعه ديدني و جذاب مستند، به نمايش تفاوتها و شباهتهاي موجودات زنده ميپردازند و روشهاي عجيب و غريبي را كه آنها در ارتباط با بقيه موجودات از خود نشان ميدهند، به تصوير ميكشند.
تهيهكنندگان «حس برتر» زماني كه دوربين خود را روي دوش گذاشته و راهي حيات وحش شدند، تصور نميكردند كه حاصل كارشان تبديل به يك مجموعه مستند طبيعي 6 قسمتي شود.
واحد تاريخ طبيعي بيبيسي كه درخواست توليد اين مجموعه را به جان داونر داد بر اين تصور بود كه او با فيلمي يك ساعته برميگردد و اين مستند در لابلاي بقيه كارهاي مستند شبكه روي آنتن ميرود. اما دوربين داونر موفق به ضبط صحنههايي شد كه ضرورت توليد مجموعهاي طولانيتر را ايجاب ميكرد.
او در همان ابتداي كار از اندرو ساچس راوي مطرح تلويزيوني و كارهاي مستند دعوت كرد تا او را در سفر مستندوارش همراهي كند.
علت اين درخواست اين بود كه او با قرار گرفتن در فضاي خاص توليد، بتواند هنگام روايت تلويزيوني خود حس و حال خاص مربوط به قصه مستند را داشته باشد. (در نسخهاي كه شبكه مستند سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش ميكند، داوود نماينده، راوي ماجراهاست.)
داونر درباره اين مستند ميگويد: «وقتي به لوكيشنهاي مورد نظرم رسيدم، متوجه شدم تكنيكهاي معمولي فيلمبرداري كارهاي مستند در اينجا جواب نميدهد. زندگي اين حيوانات و نوع ارتباطشان با دنياي اطراف به گونهاي خاص و ويژه بود كه براي ضبط آنها بايد به شيوه خودشان عمل ميكردم. به همين دليل بود كه مجبور به استفاده از تكنيكهاي نفسگير و هيجانانگيز شدم. احساسم اين بود كه براي نزديك شدن به آن حيوانات، بايد برطبق حس و حال خود آنها جلو بروم و دنيا را از زاويه ديد آنها ببينم.
وقتي از روي آبهاي اقبانوس رد ميشوي، بايد مثل يك پليكان رفتار و هوا را استنشاق كني. زماني كه در آسمان هستي و همه چيز زير پاي توست، ميتواني حس يك پرنده آزاد را داشته باشي. اين راز زندگي هر موجودي است كه كمك ميكند تا واقعيتهاي زندگي او بر ملا شود».
تهيهكنندگان «حس برتر» براي توليد آن نزديك به دو ميليون دلار سرمايهگذاري كردند. گرچه داونر پس از اين مجموعه، با هيچ مجموعه ديگري به عنوان كارگردان همكاري نكرد، ولي گروه توليد آن بيكار ننشست و در سالهاي بعد در يك همكاري مشترك تازه دست به توليد دو مجموعه «حس زندگي» (1991) و «سوپر نچرال: قدرت ديده نشده حيوانات» (1999) زدند.
اين مجموعهها حال و هوايي شبيه «حس برتر» داشتند و به نوعي دنبالهاي بر ماجراجوييهاي آن به حساب ميآمدند، شيوه ساخت و فيلمبرداري اين مجموعهها هم دقيقا مثل «حس برتر» بود. منتقدان تلويزيوني از كار خلاقه و هنرمندانه جان داونر به عنوان تحولي در امر مستندسازي در دهه 80 اسم ميبرند. آنها مجموعه «حس برتر» را يكي از آثار برتر تاريخ مستندسازي ميدانند.
شيوه كاري داونر پس از او، بارها و بارها توسط ديگر مستندسازان انگليسي و غيرانگليسي مورد استفاده قرار گرفت و به يك سبككاري تبديل شد. از داونر به عنوان يكي از پيشگامان موج نوي مستندسازي ياد ميشود كه شيوه فيلمبرداري او و آن تكنيكهاي چشمنواز و با شكوهي كه مورد استفاده قرار داد، اكنون در مستندسازي حياتوحش به صورت علائم منحصر به فرد تجاري در آمده است.
اگر تماشاگران مستندهاي تلويزيوني با پرواز در آسمان و همراهي با يك دسته از پرندگان، احساسي مثل آنها پيدا ميكنند، به دليل ديدگاه با ذوق و خلاقه داونر است كه دوربين كوچك خود را روي بدن يكي از همين پرندگان قرار داد. او همين تكنيك را روي زمين هم مورد استفاده قرار داد.
براي تماشاگران تلويزيوني هنوز هم جالب است كه از ديد يك حيوان به حيوانات ديگر و محيط اطراف نگاه كنند. تا قبل از داونر هيچ مستندسازي به فكرش نرسيده بود كه چنين كارهاي عجيب و غريب و در عين حال جذاب و بانمكي را انجام دهد.
TV guid