0

بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 3 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):21-40.
 
قصه اصحاب كهف به روايت سغدي
 
زرشناس زهره*
 
* پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
 
 

داستان اصحاب كهف قصه جذاب معروفي است كه به دليل اثبات حقانيت بعث و رستاخيز مردگان، در طول تاريخ و به خصوص در قرون ميانه، مورد توجه جوامع مسيحي و مسلمان بوده است.

اين داستان، كه در جهان غرب مسيحي با عنوان«خفتگان افسس» يا «هفت خفته افسس» شهرت دارد، حماسه اي ديني و ميراث و مضمون مشترك دو دين توحيدي مسيحيت و اسلام است و متضمن گواهي بر قدرت خداوند و، به جهتي، دال بر حقانيت رستاخيز است.

در دست بودن بيش از دويست دست نويس از اين قصه به زبان هاي گوناگون و روايات متعدد از آن در ادبيات شرق و غرب، به ويژه سرياني و يوناني، حكايت از رابطه نزديك معنوي و فكري ديرينه ميان غرب و شرق دارد. اين دست نويس ها شامل دو گروه است: گروه شرقي و گروه بيزانسي و غربي (HASTiNGS1971, s.v. “Seven Sleepers”)...

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 5 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):50-67.
 
نگاهي تازه به مساله چند معنايي واژگاني
 
صفوي كورش*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

چند معنايي از جمله مسائلي است كه، برحسب سنت مطالعات زبان شناختي، در بخش معنايي دستور و به عنوان موضوعي در بررسي هاي معني شناختي قابل طرح است. در شرايطي كه يك واحد زباني چند معني پيدا مي كند، مي توان به تحليل چند معنايي در سطح تكواژ، واژه، گروه و جمله پرداخت؛ هر چند، بر حسب سنت، بحث درباره چند معنايي در سطح واژگان زبان محدود مانده است و، دست كم بر اساس اطلاع نگارنده، غير از پژوهشي اوليه در اين زمينه (قنبري 1377)، تاكنون به مسئله چند معنايي در سطوح ديگر به دقت پرداخته نشده است.

در اينجا صرفا به ذكر چند نمونه از چند معنايي در سطح تكواژ، گروه و جمله بسنده مي كنيم تا مشخص شود كه چنين شرايطي تنها در سطح واژه هاي زبان مطرح نيست. ولي، از آن جا كه بحث حاضر نيز به مسئله چند معنايي واژگاني تعلق دارد گستره گروه و جمله را رها مي سازيم و همان محدوده سنتي را مورد نظر قرار خواهيم داد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 4 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):41-49.
 
درباره «قاعده قلب» و چند نكته عروضي ديگر
 
نجفي ابوالحسن*
 
 
 

آقاي احمد سميعي، در مقاله ممتعي در نقد تصحيحات قياسي در ديوان قوامي رازي، كه در شماره گذشته نامه فرهنگستان به چاپ رسيد، ايرادات مصحح را بر وزن بسياري از ابيات مردود دانسته و بحق متذكر شده اند كه عبارت نص از حيث وزن اشكالي ندارد و تشكيك مصحح وارد نيست. تقريبا تمامي اين موارد شامل ابياتي مي شود كه يك مصراع آنها بر وزن «مفعول مفاعيل فعولن» و مصراع ديگر بر وزن « مفعول مفاعلن فعولن» است و آقاي سميعي، به حكم «قاعده قلب»، وزن همه آنها را صحيح دانسته اند. امروزه اختلاط اين دو وزن در يك قطعه شعر به گوش فارسي زبانان ناخوش مي آيد و مصحح نيز، درست به همين علت، آن ابيات را مخدوش دانسته و سعي كرده است تا با تغيير عبارت آنها را «تصحيح» كند. از اينجا مي توان نتيجه گرفت كه لابد زماني كاربرد قاعده اي به نام «قلب» در شعر فارسي جايز بوده است و امروزه ظاهرا ديگر جايز نيست. اما اين قاعده دقيقا چيست و کاربرد آن در کجا جايز است و در کجا جايز نيست و چرا بعضي آن را موزون و بعضي ناموزون مي يابند؟ غرض از يادداشت حاضر بررسي همين مساله است ...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 6 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):68-76.
 
بازنگري واژه هاي اهورايي و اهريمني در اوستا
 
رضايي باغ بيدي حسن*
 
 
 

اوستا شناسان از ديرباز بر اين باور بوده اند كه ثنويت حاكم بر اوستا صرفا جنبه ديني و عقيدتي ندارد بلكه بازتاب آن را در زبان اوستايي نيز مي توان يافت. به عبارت ديگر، در پاره اي از موارد واژه اي كه براي موجودات نيك اهورايي به كار مي رود با معادل آن براي موجودات زيانكار اهريمني كاملا متفاوت است. تاكنون درباره منشا پيدايي اين دوگانگي واژگاني فرضيه هاي گوناگوني ارائه شده است، اما هيچ يك جامعيت لازم را ندارد. نگارنده، در اين مقاله، خواهد كوشيد تا، با بررسي دوباره واژه هايي كه اصطلاحا اهورايي يا اهريمني خوانده مي شوند، منشا اين دوگانگي را بيابد.

پيشينه تحقيق - نخستين كسي كه به بررسي منشا دوگانگي واژگاني در اوستا پرداخت لئوفراختنبرگ بود. او، در مقاله اي تحت عنوان«بررسي هاي ريشه شناختي درباره واژه هاي اوهرمزدي و اهريمني در اوستايي»، با بازسازي معناي اصلي چند واژه به اصطلاح اهورايي و اهريمني، چنين نتيجه گرفت كه منشا اين دوگانگي گرايش آغازين به ايجاد تمايز ميان انسان و حيوان بوده و، به تدريج، اين تمايز رنگ ديني به خود گرفته است...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 12 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):132-138.
 
كتاب هاي درسي آموزش زبان فارسي در كشور پاكستان
 
عمراني غلام رضا*
 
 
 

كتاب هايي، كه شرح و نقد آنها پيش روي شما نهاده مي شود، رسما در شمار كتاب هاي درسي دانش آموزان پاكستاني است و چاپ و پخش و تدريس آنها، با نظارت و موافقت وزارت تعليم حكومت پاكستان و به سفارش موسسه پنجاب تيكست بك بورد، در لاهور انجام مي شود. برخي از اين كتاب ها كه در اختيار ماست تا مارس 1998 به چاپ يازدهم رسيده و هر بار با شمارگاني بين 2000 تا 18000 نسخه به بازار رسمي تعليم و تربيت عرضه شده است. اين شمارگان هجده هزاري، كه احتمالا تا امروز افزون تر شده است، تكليف ما را در مقام پرچم داران زبان فارسي سنگين و سنگين تر مي سازد و هشدار مي دهد كه تا دير نشده كاري انجام دهيم وگرنه بعدها نظاره گراني خواهيم بود كار از دست شده و ناتوان در تاثيرگذاري.

فهرست كتاب هايي كه در اين مقاله بررسي مي شود به شرح زير است:

- كتابهاي جديد فارسي، كلاس ششم (تجديد نظر شده)؛

- كتاب جديد فارسي، كلاس هفتم؛

- كتاب جديد فارسي، كلاس هشتم (نظام جديد)؛

- كتاب جديد فارسي ادب، كلاس هاي نهم و دهم؛

- كتاب فارسي، كلاس دوازدهم.

نخستين كتاب، فارسي ششم ابتدايي، داراي دو بخش متمايز است كه در بخش اول دستور زبان فارسي و تطبيق آن با دستور اردو آموزش داده مي شود و دومين بخش ويژه ايجاد مهارت خواندن است. بقيه كتاب ها، كه تدريس آنها تا سال دوازدهم دبيرستان ادامه مي يابد، بدون داشتن فصول دستوري، تنها شامل بخش هايي از نظم و نثر فارسي اند.

اين آثار را، براي بررسي بهتر، به حوزه هاي كوچك تري تقسيم مي كنيم و، سپس، به بررسي برخي از نارسايي هاي آنها مي پردازيم...

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 17 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):163-164.
 
يك خرده فرهنگ اصطلاحي
 
روح بخشان عبدالمحمد*
 
 
 

همامي، منصور، برخي اصطلاحات و تعبيرات در زبان فرانسه و معادل آنها در زبان فارسي، تهران، خاوران، زمستان 1379، پنج + 116 + 4 صفحه رقعي.

كتاب در فرانسه تدوين شده و در پاريس به چاپ رسيده است و «مخاطبان اصلي آن، همانند كتاب پيشين [مولف] آن دسته از جوانان ايراني هستند كه از وطن خود به دور مانده اند و به عللي خواندن و نوشتن فارسي را فرا نگرفته اند و امكان آشنايي با اصطلاحات و تعبيرات در كتاب ها و مطبوعات فارسي ندارند» (از مقدمه كتاب). البته اين كتاب، به نوشته مولف آن، «تنها بخش ناچيزي از اصطلاحات و تعبيرات زبان فرانسه را در بر مي گيرد». از ميان هزاران اصطلاح و تعبير فرانسوي فقط 736 مورد در اين كتاب نقل شده است كه نمي تواند راهنمايي جامع باشد.

كتاب بر حسب حروف الفباي فرانسه تنظيم شده است.اصطلاحات و تعبيرات مندرج در ذيل مدخل ها، به طور مسلسل براي هر حرف، شماره گذاري شده اند كه بي سابقه است و، هر چند زايد به نظر مي رسد، دست كم داراي اين فايده است كه به خواننده كنجكاو در شمارش و برآورد مجموع اصطلاحات ياري مي رساند. در اين فرهنگ (يا مجموعه، چنان كه مولف مرجحا به كار برده است)، ابتدا مدخل در يك سطر آمده و، در زير آن، عبارت اصطلاحي نقل شده است. معادل فارسي عبارت اصطلاحي با آوانويسي در 2 سطر جداگانه ذكر شده است. تا اين جاي كار ايرادي ندارد و حتي بايد گفت كه كوشش مولف مشكور و ماجور است. آنچه محل ايراد است چگونگي آوانويسي است...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 8 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):84-86.
 
پسوندي نام آواساز
 
حاتمي حسن*
 
 
 

پسوند ast، كه به گمان جناب نجيب مايل هروي («پسوند نام آواساز»، نامه فرهنگستان، سال اول، شماره3، ص 68-73) «پسوند فارسي خراساني» است، در گويش كازروني، يعني در بخش جنوبي ايران زمين، نيز كاربرد گسترده دارد؛ از جمله شواهد آن است:

پرست perrest، آوايي كه از پريدن پرندگان به ويژه گنجشكان و كبوتران پديد آيد...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 

 7 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):77-83.
 
زندواف
 
مولايي چنگيز*
 
* دانشگاه تبريز
 
 

بر بيد عندليب زند «باغ شهريار»

بر سرو زندواف زند «تخت اردشير»   (منوچهري)

 

واژه هاي زندواف، زندباف، زندلاف، زندخوان و زنددان، در كتب لغت فارسي، هم به معني «بلبل، فاخته، هزاردستان» ضبط شده و هم در معني «زردشتي، پيرو زردشت، امام و پيشواي زردشتيان» آمده است. از بررسي اقوال لغويون چنين مستفاد مي شود كه گويا معني اصلي اين تركيبات «زردشتي، خواننده زند» بوده است و ظاهرا، به ملاحظه اين كه زند را مقريان خوش آواز مي خوانده اند، بلبل را نيز زندخوان و زندلاف گفته اند. اطلاق زندخوان، زنددان بر زردشتيان، با توجه به اشتقاق اين تركيبات، كاملا روشن است و، چنان كه مي دانيم، زند، جزو اول زندخوان و زنددان، بر ترجمه و تفسير اوستا به زبان فارسي ميانه يا پهلوي ساساني اطلاق مي شود و بازمانده zand به معني «شرح و گزارش» در فارسي ميانه و آن نيز صورت تحول يافته zanti- به معني «شناخت، معرفت» (مشتق از ريشهzan-، فارسي باستان-dan «دانستن») در زبان اوستايي است. اما استعمال زندواف و گونه هاي ديگر آن در معني «بلبل و فاخته» تا اندازه اي عجيب مي نمايد و محتاج تحقيق و بررسي بيشتر است. پيداست كه اتكاي صرف بر قول لغت نويسان و قبول اين كه خوش آواز بودن زندخوانان و شباهت لحن آنان با صوت بلبل وجه استعمال اين لفظ در معني مذكور شده است، در حقيقت، نوعي پرهيز از مشكل رويارويي با شناخت معني حقيقي(etymon)  اين واژه است. از سوي ديگر، هر انداره كه توضيح لغت نويسان در باب اشتقاق زندواف پذيرفتني بنمايد، باز نمي توان در صحت آن يقين داشت، بلكه قراين موجود آشكارا حاكي از آن است كه قول لغويون در اين باره مبتني بر نوعي فقه اللغه عاميانه است...

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 2 : نامه فرهنگستان ارديبهشت 1380; 5(1 (پياپي 17)):13-29.
 
لغات فارسي كفايه الطب حبيش تفليسي به همراه بررسي لغات تقويم الادويه او
 
صادقي علي اشرف*
 
 
 

کمال الدين ابوالفضل حبيش بن ابراهيم تفليسي از دانشمندان قرن ششم هجري است. زادگاه او ظاهرا تفليس پايتخت گرجستان کنوني بوده، اما او روزگار خود را در آسياي صغير، به ويژه قونيه سپري کرده بوده است. از اين نظر، زباني که وي در آثار فارسي خود به کار برده به احتمال زياد تحت تاثير فارسي متداول در غرب ايران و آسياي صغير است. بنابراين، بررسي آثار او به منظور شناخت بهتر ويژگي هاي گويش هاي غرب ايران حائز اهميت است. تاکنون سه فهرست از لغات فارسي او منتشر شده است. يکي از ايرج افشار با عنوان «اندر فوائد لغوي کامل التعبير» (افشار 1342)، دوم فهرست لغات بيان الصناعات او که ايرج افشار در پايان چاپ بيان الصناعات (افشار 1336، ص 446-457) به چاپ رسانده است، سديگر مقاله دکتر مهدي محقق با عنوان «واژه هاي فارسي در کتاب تقويم الادويه» (محقق 1377).

آنچه در زير مي آيد منتخبي از لغات بخش دوم کفايه الطب اوست. اين کتاب داراي سه بخش يا سه کتاب به شرح زير است: کتاب اول در معرفت علم بجشکي؛ کتاب دوم در غذاها و داروهاي مفرده؛ کتاب سوم در غذاها و داروهاي مرکبه. مولف اين کتاب را در سال 550 نوشته و به ملکشاه پسر قلج ارسلان سلجوقي تقديم کرده است. از اين کتاب ظاهرا شش نسخه در ايران وجود دارد. دو نسخه در کتابخانه دانشکده پزشکي دانشگاه تهران به شماره هاي 222 و 223. نسخه اول داراي تاريخ 722 و نسخه دوم بدون تاريخ ولي ظاهرا از قرن سيزدهم است (رهاورد 1333، ص 373). نسخه ديگر متعلق به کتابخانه مجلس شوراي اسلامي و از قرن هشتم است. شماره اين نسخه 6332 است (حائري 1350، ص 347-349). نسخه اي ديگر با تاريخ 1271 و شماره 2491 متعلق به دانشگاه تهران است (دانش پژوه 1340، ص 1258). نسخه پنجم متعلق به کتابخانه ملي ملک و از قرن يازدهم هجري است. شماره اين نسخه 4776 است (افشار، دانش پژوه 1361، ص 625). نسخه ششم از قرون ششم و هفتم و متعلق به کتابخانه خصوصي فرهاد معتمد در تهران است.

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 9 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):87-95.
 
از كلمات و كلام محمود پسيخاني در كتاب ميزان
 
ذكاوتي قراگوزلو عليرضا*
 
 
 

محمود پسيخاني (وفات:831)، نقطوي حكيم و عارف و دين آور ايراني، از جمله شخصيت هاي كمتر شناخته شده است كه آثارش، هم به لحاظ بررسي سير تفكر در ايران و هم به لحاظ تاريخ اجتماعي و هم به لحاظ زبان و ادبيات، بايد بررسي شود. از صدها اثر بلند و كوتاه وي (شامل «رسالات» يا نامه ها) در حال حاضر فقط چهار اثر موجود است كه دو رساله بي نام را دكتر صادق كيا دركتاب پسيخانيان (مجموعه ايران كوده، 1331 ش) تلخيص و نقل و به بعضي تازه هاي زباني و نكات دستوري آن اشاره كرده اند. دو كتاب بسيار مهم محمود پسيخاني يعني مفاتيح الغيوب و ميزان را اين جانب در مقالاتي كه طي سالهاي 1366 به بعد در مجلات تحقيقات اسلامي و معارف و آينه ميراث و آشنا به طبع رسيده از لحاظ فكري و عقيدتي مورد بحث قرار داده ام. در اين گفتار، به تناسب مورد و محل، كوشش مي شود كلمات و عباراتي از كتاب ميزان كه از جهت سبك شناسي و دستور و لغت، خصوصيت و اهميتي دارد از لحاظ  خوانندگان باريك بين بگذرد و توجه متخصصان را به مطالعه فني و دقيق اين كتاب جلب كند.

ميزان مهم ترين كتاب محمود پسيخاني، بنيانگذار آيين نقطوي است. تاريخ تاليف آن 821 هجري است؛ ولي اين اثر، از جهت واژگان و عبارات، كهنه تر از قرن هشتم به نظر مي آيد چرا كه در محدوده شمال ايران (گيلان و طبرستان و سواحل ارس)، كه مركز تبليغ و رفت و آمد محمود بوده است، نگارش يافته و، چون يك متن فرقه اي است، محفوظ و از دخل و تصرف مصون مانده است...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 10 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):96-112.
 
تاريخ چين از جامع التواريخ خواجه رشيدالدين فضل الله
 
موسوي مصطفي*
 
 
 

ويرايش و پژوهش دکتر وانگ اي دان، مرکز نشر دانشگاهي، تهران ???? ش، ??? ص.

كارل يان، خواجه رشيدالدين فضل الله همداني، مولف جامع التواريخ، را نخستين تاريخ نويس جهاني دانسته است. به راستي جامع التواريخ، تاريخ جهان و در روزگاري كه پديد آمده و قرنها پيش و پس از آن عديم النظير بوده است. اين كتاب بي گمان يگانه منبع مفصل اسطوره ها و افسانه ها و تاريخ مغولان پيش از ظهور آنان در صحنه جهان و جهان گشايي آنان و نخستين منبع مكتوب افسانه اغوزخان و تركان و نخستين روايت رويدادهاي روزگار ايلخانان ايران تا غازان و، در عين حال، در برگيرنده فشرده تاريخ جهان از آغاز آفرينش و تاريخ اسلام و خاندان هاي حكومتگر ايران و، مهم تر از آن، تاريخ اقوام و ملت هاي هندي، چيني، يهودي و اغوز و فرنگ و پاپان است. بخش تاريخ ملل جامع التواريخ از روايت هاي شفاهي و نوشته شده خود آن ملت ها و اقوام و با همكاري كساني از ميان خود آنان ترجمه و تاليف شده است. تصحيح انتقادي اين تاريخ جهاني در روزگار ما (كه هنوز بخش بزرگي از آن انتشار و يا به شايستگي انتشار نيافته است)، پژوهندگان و محققاني از جاي جاي جهان مي طلبد. در اين ميان، تدارك تصحيح انتقادي تاريخ چين جامع التواريخ، به جهت ناآشنايي يا كم آشنايي با زبان و فرهنگ چيني، امتناع يا صعوبت دستيابي به منابع لازم براي آن و ويژگي هاي زبان و خط چيني دشوارتر مي نمود. اما اينك اين بخش جامع التواريخ از ديگر بخش هاي تاريخ اقوام بخت ياري بيشتر يافته و به همت بانويي فرهيخته از سرزمين چين، كه با فرهنگ و ادب و زبان ما آشنايي كافي دارد و زبان فارسي امروزي را درست و شيوا مي نويسد، تصحيح و با نتايج تحقيقات وي منتشر شده است...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 15 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):152-158.
 
مجموعه اي در عرفان و تصوف
 
آل داوود سيدعلي*
 
 
 

 اين مجموعه شامل كتاب هايي است كه به سفارش انتشارات «كرزن» تحت نام «Sufi» (صوفي) براي معرفي عرفان ايراني و تصوف اسلامي تاليف و منتشر شده است. هر يك از اين كتاب ها را افرادي از متخصصان به نگارش در آورده اند. دكتر مجدالدين كيواني به ترجمه اين سلسله آثار، به فارسي همت گماشته و انتشارات نشر مركز چاپ و نشر آنها را بر عهده گرفته است.

عناوين اين مجموعه براي همه علاقه مندان به مباحث عرفان و تصوف، اعم از متفنن و متخصص، به كار مي آيد، به ويژه آن كه تا كنون مجموعه اي با اين خصوصيات به فارسي منتشر نشده است. ترجمه كتاب ها در نهايت دقت و رواني صورت گرفته است. هم چنين براي هر ترجمه مقدمه اي سودمند و خواندني فراهم آمده است. عناويني كه تا كنون از اين مجموعه منتشر شده ذيلا معرفي مي شود...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 18 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):165-182.
 
نام اقوام در جغرافياي ايران
 
ساوينا و.ايي*
 
 
 

فلات ايران در طول قرن ها جايگاه قبايل و ملل بسياري بوده است كه در مجاورت يكديگر زندگي مي كردند. تقريبا در آغاز هزاره اول قبل از ميلاد، قبايل ايراني در سرزمين ايران سكني گزيدند و نام خود را بر آن نهادند.

در قرن هشتم / هفتم قبل از ميلاد، در شمال غربي ايران، يكي از قبايل ايراني به نام ماداي دولت برده داري ماد را تشكيل داد.

در قرن ششم قبل از ميلاد، يكي ديگر از قبايل ايراني به نام پارسه، در جنوب غربي ايران، شاهنشاهي هخامنشي را بنا نهاد كه سراسر خاك فلات ايران، آسياي مقدم، آسياي صغير و بخشي از آسياي ميانه را در بر گرفت. قبايلي كه از خانواده ايراني به شمار مي آمدند اينك نيز اصلي ترين اقوام ايران اند.

در دوره هاي تاريخي متاخر، قبايل ايراني بارها سرزمين ايران را تصرف كردند و در اين سرزمين، در كنار ايرانيان، به زندگي ادامه دادند.

در قرن هفتم، اعراب سرزمين ايران را فتح كردند و تا دو قرن ايران جزئي از قلمرو خلافت به شمار مي رفت...

 
كليد واژه: 
 
 
 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 11 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):113-131.
 
الاخطارات في المختارات
 
ذاكرالحسيني محسن*
 
 
 

يكي از نفايس كتابخانه وزيري يزد نسخه اي است خطي مورخ 693 هجري به شماره 3907 كه در پايان از آن با عنوان المختارات من الرسايل من انشا الصدور و الافاضل ياد شده و دو رساله منثور فراق نامه و داستان پيل و چكاوك هم در آغاز و انجام آن آمده و تا كنون نسخه ديگري از آن شناسايي نشده است.

اين نسخه 155 ورق دارد كه از پايان بخش رسايل آن يك يا چند ورق افتاده است. كاتب نسخه محمودبن بختيار اتابكي است كه در تاريخ چهارشنبه هفدهم محرم سال 693 آن را براي تاج الدين عبدالله بن ناصرالدين عمر، معروف به خالويه، كتابت كرده و چهار يادداشت و سه مهر مالكيت بر آن نقش شده كه يكي مورخ 735 و ديگري مورخ 952 هجري است.

اين دست نويس در سال 1355 با يك مقدمه و چند فهرست، به كوشش ايرج افشار و به همت انجمن آثارملي، به صورت عكسي چاپ و منتشر شد كه مورد توجه دانشمندان و ايران شناسان قرار گرفت و بار ديگر در سال 1378 به كوشش غلامرضا طاهر و ايرج افشار و به نفقه بنياد موقوفات دكتر محمود افشار به طريقه سربي به چاپ رسيد كه، به لحاظ اهميت متن، معرفي و ارزيابي چاپ اخير لازم آمد. متن المختارات، چنان كه ايرج افشار در مقدمه آورده، پيش از اين، در دانشگاه تهران، به عنوان پايان نامه كارشناسي ارشد مريم ميرشمسي به راهنمايي دكتر محمدرضا شفيعي كدكني، تصحيح شده و مصحح قصد چاپ و نشر آن را داشته اما فراهم آمدن چاپ ديگري از كتاب وي را منصرف كرده است...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 13 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):139-148.
 
نظري اجمالي به آثار اسماعيل فصيح(5)
 
اجاكيانس آناهيد*
 
 
 

اسير زمان

رمان اسير زمان (1373)، بر خلاف رمان هاي لاله برافروخت و زمستان 62 و ثريا در اغما - كه در آنها، با تمركز بر برهه زماني كوتاه، به جنبه اي خاص از كل روند انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي پرداخته مي شود - اثري است كه، با ديدي وسيع تر، از نخستين بارقه هاي شكل گيري انقلاب در سال 1342 آغاز سخن مي كند و اوج و فرودهاي اين روند را تا سال 1366 در بستر اوضاع سياسي و اجتماعي ايران و به خصوص در خطه خوزستان، پي مي گيرد.

هر چند اين رمان، به لحاظ طرح جنبه هاي پليد نيروي اهريمني ساواك و تاثير مخرب آن بر زندگي روزمره قشرهاي گوناگون و نيز به لحاظ شور و شوق انقلابي قهرمانش علي ويسي، شباهت هايي محسوس با لاله برافروخت دارد، اما، از نظر فضاي داستان كه طيف زماني طولاني و بيست و چهار ساله اي را در بر مي گيرد و نيز با تكيه بر نقش حياتي صنعت نفت در پيروزي انقلاب اسلامي و با طرح دو داستان عشقي، كه به موازات هم و در بطن رويدادهاي تاريخي و جريان حوادث به پيش رانده مي شوند، تنوع بيشتري عرضه مي دارد...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:09 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها