به گزارش فارس، سایت آنتیوار در مقالهای با عنوان "فرصت صلح با ایران؛ آیا لابی اسرائیلی آن را از بین میبرد؟" به قلم "جاستین ریموندو" مینویسد: در حالی که قیمت بنزین افزایش و چشمانداز انتخاب دوباره رئیس جمهور باراک اوباما کاهش مییابد، تاخیر در رویارویی با ایران و کاهش تنشهای منطقهای به یک الزام سیاسی برای دولت او تبدیل شده است. اکنون سوال این است که آیا لابی اسرائیلی میتواند مذاکرات احیاشده را تخریب کند؟
* در مذاکرات استانبول پیشرفتهای خوبی حاصل شد
اینکه اصول توافقشده از مذاکرات 12 ساعته استانبول با گزارشات مربوط به پیشرفت در این گفتوگوها و توافق برای دیدار دوباره در 23 ماه مه در بغداد از این نشست خارج شد، خبر خوبی بود که باید به آن توجه کرد. اکنون بیش از یک سال از زمان دیدار مذاکرهکنندگان میگذرد و آخرین دور مذاکرات با اتهامات علنی دو طرف علیه یکدیگر پایان یافت و منجر به بنبست کنونی شد. در این زمان به نظر میرسید که ایرانیها کاملا درگیر مذاکرات هستند و کاملا میدانند که میخواهند درباره چه چیزی مذاکره کنند و در حالی که مسئله غنیسازی و دسترسی بیشتر آژانس اتمی به تاسیسات هستهای ایران به طور محترمانهای در انظار عمومی مطرح شد، همه گروهها از این نشست به عنوان دیداری سازنده یاد کردند. مهمترین نکته از دید ایرانیها این بود که مذاکرات قرار است بر اساس پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای پیش رود که ایران نیز یکی از امضاکنندگان آن است و اسرائیل، دشمن اصلی ایران آن را امضا نکرده است. بر اساس انپیتی، ایران حق دسترسی به برنامه هستهای صلحآمیز برای تولید انرژی را دارد که آنها تاکید دارند همیشه هدفشان بوده است. توافق بر اساس این چارچوب عدم تمایل اسرائیلیها به امضای انپیتی را نشان میدهد و حتی وجود تسلیحات هستهای آنها را تایید میکند. تنها چند ساعت از مذاکرات گذشته بود که اسرائیلیها با کجخلقی واکنش نشان دادند. "بنیامین نتانیاهو"، نخست وزیر اسرائیل در دیدار با سناتور "جو لیبرمن" خطاب به اوباما و اروپاییها گفت: "احساس من این است که به ایران فرصتی پنج هفتهای داده شده تا غنیسازی خود را بدون محدودیت و ممنوعیت ادامه دهد." انگار که ایران در مدت پنج هفته میتواند دست به تولید سلاح هستهای بزند. این مسئله همیشه از سوی نتانیاهو و رهبران سیاسی اسرائیلی مطرح شده که تصویری خیالی از تهدید برنامه هستهای ایران ساختهاند و همسایگان همانند دزدگیر خودرو به طور آزاردهندهای آن را تحمل میکنند. بارها و بارها آنها اعلام کردهاند که ایران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای در مدت دو سال، یک سال یا شش ماه است- صدای تیکتیک این بمب ساعتی از مدتها پیش به صدای پیشزمینه این ماجرا تبدیل شده است. اسرائیلیها اغلب در این باره هشدار دادهاند.
* غربیها در مذاکرات استانبول فتوای رهبر انقلاب علیه تسلیحات هستهای را بسیار جدی گرفتند
ایرانیها از نطق کردن برای دیپلماتهای غربی در استانبول خودداری کرده و گزارش شده که مذاکرهکننده ارشد آنها به مسائل مهمی مانند غنیسازی و دسترسیهای آژانس اتمی اشاره کرده است. مذاکرهکنندگان غربی، خصوصا اروپاییها که رهبری این تلاش را به عهده دارند، نیز ظاهرا برای اولین بار فتوای رهبر عالی ایران علیه تسلیحات هستهای را جدی گرفتهاند. گروه 1+5 که ریاست آن را کاترین اشتون به عهده داشت، این نشست را با تایید حق ایران بر اساس انپیتی برای استفاده از کاربردهای انرژی هستهای آغاز کرد. اشتون مورد نفرت اسرائیلیهاست و آنها احتمالا تبلیغات خود را علیه مذاکرات با اتهام علیه وی به عنوان فردی که منافع اسرائیل را در نظر نمیگیرد، آغاز میکنند. خوشبینی که پس از پایان مذاکرات استانبول ایجاد شد، امیدوارکننده است اما ارزیابی واقعگرایانه از این مسئله باید سیاست را پیش از دیپلماسی مد نظر قرار دهد. در حالی که "میت رامنی" نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای حمله علیه سیاست خارجی این کشور آماده میشود و اسرائیل از ایجاد اختلاف میان دو گروه منافعی را بدست میآورد، محدودیتهای سیاسی برای حل مسائل در سال انتخابات افزایش مییابد. این مسئله بدان معنا نیست که رامنی سیاستی متفاوتتر از آنچه که اوباما و اطرافیانش در پیش گرفتهاند مانند تحریمهای سختگیرانه، فشار دیپلماتیک و سیاسی شدید و تلاشهای مخفیانه برای تغییر حکومت ایران، اتخاذ کرده است.
رئیس جمهور و مشاورانش بر روی طنابی نازک راه میروند: کوچکترین بادی از هر جهت میتواند آنها را ضعیف جلوه داده و یا آنها را به سوی جنگ بکشاند.
* نتانیاهو در داخل اسرائیل از حمایت برای انجام حمله یکجانبه علیه ایران برخوردار نیست
ایرانیها نیز مانند آمریکاییها محدودیتهای سیاسی خود را دارند: آنها از دیدار با نمایندگان آمریکا برای انجام مذاکرات دوجانبه به دلیل ترس از بازگشت به خانه و متهم شدن به کوتاه آمدن در برابر آمریکا سر باز زدند. سعید جلیلی، مذاکرهکننده ارشد ایران و معاون سابق وزیر خارجه این کشور در یک کنفرانس خبری و در مقابل پوستری از چهار دانشمند هستهای ترورشده ایرانی ظاهر شد. اخبار مبنی بر اینکه آمریکا افرادی از یک گروه ضدایرانی را در خاک این کشور آموزش داده- گروهی که وزارت خارجه آمریکا مدتهاست آن را به عنوان سازمانی تروریستی میخواند- احتمالا اعتمادسازی نمیکند: این مسئله و حملات تروریستی مداوم جندالله در بلوچستان و اعضای گروه پژاک به عنوان برگهای برنده واشنگتن در چانهزنی محسوب میشوند که به ندرت از آنها در اخبار غربی صحبت میشود. هر دوی این گروهها در گذشته از کمکهای آمریکا بهره بردهاند و مطمئنا از اسرائیلیها نیز کمک میگیرند. در حالی که اسرائیلیها از انجام جنگ مخفیانه علیه حکومت ایران شرمنده نیستند، برغم مواضع علنی که میگیرند، احتمال حمله آشکار کلا منتفی شده است. تهدید اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران دروغی است که از سوی واشنگتن و تلآویو برای بر جای گذاشتن تاثیرات منفی مطرح میشود: ما باید به این باور برسیم که اسرائیلیها خواستار چنین حملهای هستند و این تنها آمریکاییها هستند که از این کار جلوگیری میکنند. نتانیاهو در داخل اسرائیل از حمایت برای انجام حمله یکجانبه برخوردار نیست و خود نیز این موضوع را میداند.
* مذاکرات استانبول مانعی بر سر راه اسرائیل برای تهییج سیاستمداران آمریکایی برای جنگ علیه ایران است
جدای از این مسئله، بمبهای اسرائیلی علیه ایران منجر به نقض دکترین راهبردی و نظامی اسرائیل میشوند که همیشه آمریکاییها را برای جنگیدن و مردن به جلو بفرستد. این مسئله در عراق کارایی داشت، هنگامی که اطلاعات اسرائیلی دولت بوش را به سوی جنگی اسرائیلی علیه صدام تهییج کرد. آنها امیدوارند بتوانند چنین نقشهای را علیه ایران نیز اجرا کنند و موفقیت ظاهری مذاکرات استانبول اکنون مانعی بزرگ بر سر راه این مسئله است که البته راههایی برای تخریب آن وجود دارد. اسرائیلیها که در دو جبهه آمریکا و منطقه به اقدامات خود ادامه میدهند، میتوانند پیش از نشست 23 مه در بغداد کارهای زیادی انجام دهند. سوریه با وجود جنگ داخلی در مرزهای لبنان و ترکیه درنقطه جوش قرار دارد. واشنگتن با کمک کردن به گروههای مخالف مسلح در ترکیه و داخل سوریه و تسهیل فروش تسلیحات به عربستان سعودی، قطر و دیگر گروههای متمایل به خرید سلاح در حال جنگ علیه ایران در سوریه است. اگر اسرائیلیها بتوانند جنگ سرد واشنگتن علیه سوریه را به جنگی آشکار تبدیل کنند، میتوانند پیچیدگیهای جدیدی را به آنچه که باید روند مذاکراتی صریح و متمرکز باشد، وارد کنند. در حالی که به نظر میرسد بشار اسد اکنون قاطعانه قدرت را در دست دارد، فشار فزاینده دیپلماتیک و سیاسی بر یکی از متحدان ایران میتواند منجر به سناریویی شود که در آن تهران به دلیل عصبانیت از چشمانداز از دست دادن تنها متحدش در منطقه مذاکرات را ترک کند.
برگ برنده دیگر اسرائیلیها ماهیت و میزان فعالیتهای مخفیانه اسرائیل در ایران است: ترورهایی که توسط گروه تروریستی مجاهدین خلق تحت حمایت اسرائیل انجام میشود ایرانیها را عصبانی کرده و منجر به برخوردهای امنیتی داخلی شده است. همچنین مسئلهای که نباید آن را از ذهن دور داشت، گسترش میزان حملات علیه مقامات ارشد و دانشمندان ایرانی است. اسرائیل تلاش کرده است احیای تروریستهای جندالله که مقر آنها در بلوچستان است را به گردن آمریکاییها بیندازد و همین مسئله نه تنها میتواند مذاکرات را بر هم بریزد بلکه ما را وارد جنگی تسلیحاتی با ایرانیها میکند که هدف اسرائیلیهاست.
* مخالفان جنگ با ایران باید بتوانند سیاستهای خود را در داخل آمریکا پیش ببرند
در پایان، جنگ برای یافتن راه حلی دیپلماتیک برای این بحران دستساز نه تنها در استانبول یا بغداد بلکه در واشنگتن باید به پیروزی برسد. اما این شهر امپریالیستی پایگاه لابی قدرتمند اسرائیل است که کنگره را همانند کرانه باختری به محاصره درآورده و درباره سیاست خارجی نفوذی سرنوشتساز بر رهبری هر دو حزب دارد. میزان تاثیرگذاری جنگ با ایران بر منافع ملی ما بر سر تسلیحات کشتار جمعی تهران که وجود خارجی ندارد، مشخص نیست اما جلوی چنین اتفاقی را تنها هنگامی میتوان گرفت که مخالفان جنگ بتوانند در داخل آمریکا سیاستهای خود را پیش ببرند. در حالی که نظرسنجیها نشان میدهد اکثر آمریکاییها خواستار جلوگیری از چنین جنگی هستند و از مذاکرات حمایت میکنند اما تبدیل آسان این مسئله به سیاست دولت فرضیهای سادهلوحانه است: متاسفانه بسیاری افراد فکر میکنند که دموکراسی به معنای حکومت اکثریت است. هنگامی که نوبت به حفاظت از منافع اسرائیل پیش از منافع آمریکا میرسد، لابی اسرائیلی منابع، عزم و سابقهای شکستناپذیر از موفقیت را در این زمینه دارد.
انتهای پیام/100649/ج.ص