«شوك و استرسهاي بانكي» عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن ميخوانيد:
مثل اينکه سيستم بانکي عادت کرده هر چند وقت يک بار يک شوک جديد به جامعه وارد کند. طي ماههاي اخير اتفاقات بسياري در سيستم بانکي رخ داده که مردم را نگران کرده است. به وجود آمدن پرونده فساد مالي اخير، دخالتهاي برخي افراد سودجو در عرضه دلار و سکه، برداشت پول از حساب بانکها به عنوان مابه التفاوت ارزي، اخبار مربوط به استعفاي رييس بانک مرکزي و آخري هم لو رفتن اطلاعات الکترونيکي بانکي مردم.
در چندين مورد نسبت به نقش اعتمادزايي در رشد و توسعه اقتصاد کشور نوشتيم و بسيار نوشتند، که تا امنيت اقتصادي در کشور حاصل نشود، اعتماد وانگيزه براي سرمايه گذاري حاصل نخواهد شد. اما حاصلي که نداشته هيچ، اوضاع وخيم ترهم شده است. در پي لو رفتن اطلاعات الکترونيکي بانکها هجوم مردم به خودپردازها و صف کشيدن براي تغيير رمز عابربانکهاي خود درطي دو روز گذشته نقل محافل خبري داخلي و خارجي شده است. براساس مشاهدات عيني وگفتگو با برخي از مردم در صف عابربانکها بايد عرض کنيم که استرس و اضطراب در کلام مردم کاملا قابل مشاهده بود. مردم از اينکه اطلاعات مالي آنها نزد بزرگ ترين نهاد مالي کشور از حاشيه امنيت برخوردار نبوده حيران و نگران شدهاند.
همچنين پيامکهاي بانکها به مشتريان خود موجب شده تا بسياري از مردم به خروج فوري موجودي خود از حسابها اقدام کنند. آيا مديريتهاي غيرکارشناسي که موجب به وجود آمدن اين اوضاع و احوال شده، قادر به تامين اعتماد از دست رفته مردم خواهد بود. از جهتي ديگر چندين سال است که با تبليغات و تسهيلات فراوان نهادهاي مختلف در تلاشند تا مردم را به سمت بهره گيري از بانکداري الکترونيک سوق دهند، تا درزنجيرهاي به هم پيوسته از بسياري از مشکلات شهري، منجمله حضور فيزيکي دربانک ها، داد و ستد پول نقد، کاهش ترافيک و آلودگي هوا، صرفه جويي دروقت کارمندان و ادارات، بالارفتن عمر اسکناس ها، رفاه حال مشتريان و... کاسته شود. آيا اين وضع کنوني مشوق مردم در استفاده از بانکداري الکترونيک محسوب ميشود!؟
مورد ديگري که بسيار مورد اهميت و محور به وجود آمدن اين مشکلات شده است اينکه بحث نظارت و بازرسي نسبت به عملکرد نظام بانکي دچار ضعفهاي شديد ميباشد. اصلا انگار ما هيچ توجه به بحث پيشگيري از وقوع تخلف و اختلالات درنظام بانکي را نداريم و هنگامي که حادثه رخ داد و مشکل ايجاد شد به دنبال راه حل ميگرديم. بانک مرکزي بايد نسبت به عملکرد شرکتها و زير مجموعههاي خود نظارت کافي داشته باشد تا مردم با مشکل مواجه نشوند.
آنچه ما در پشت صف عابربانکها مشاهده کرديم زنگ خطري بود که اعلام ميکرد مردم نسبت به عملکرد نظام بانکي کشور راضي نيستند و به اعتماد آنها خدشه وارد شده است. اگر اين زنگ خطر شنيده نشود و يا قصد شنيدن آن را نداشته باشيم، بزرگترين سرمايه براي رشد و توسعه اقتصاد کشور که همان اعتماد مردم و مشارکت آنها ميباشد، از دست خواهد رفت.