در اينكه ممكن است در ميان بازيگران و ساير سينماگران هم مثل هر قشر ديگري مشكلاتي وجود داشته باشد، حرفي نيست.
اينكه سينماگران هم به واسطه ذات سينما و نوع فعاليت در آن در معرض آسيبهاي زيادي هستند هم قابل انكار نيست، اما به دو دليل انتشار چنين اخبار و يادداشتهايي چندان منطقي و درست به نظر نميرسد؛ اول اينكه نهتنها در اين مورد كه هميشه نديدن نيمه پر ليوان و تمركز بر نيمه خالي آن كمي بيانصافي است، يعني آيا واقعا كسي ميتواند بصراحت از وجود فساد در كليت سينماي ايران سخن بگويد و از بخش سالم و شريف سينماگران كه اتفاقا بيشترين بخش بدنه سينما را تشكيل ميدهند، چشم بپوشد؟
در سينمايي كه فيلمهايي چون از كرخه تا راين، يه حبه قند، خواهران غريب، قلادههاي طلا، طلا و مس و... ساخته ميشود، چطور ميشود به اين صراحت از وجود چنين مشكلاتي گفت و چشم بر پاكيهاي آن بست؟
از سوي ديگر، نشر چنين ادعاهايي كه در هيچ نهاد منبع و مرجعي تاييد نشده و هيچ سندي براي آن وجود ندارد (بجز موارد انگشتشمار) نه مطابق شرع است و نه عرف.
طبيعتا چنين سخنان و ادعاهايي هم تنها ميتواند به بدگمانيها و آلوده كردن فضاي سينما و ترويج بياخلاقي و مشكلاتي از اين دست بينجامد و بس. در كنار آن، انتشار اين سخنان به اين شيوه و بدون هيچ حذف و اضافهاي و به صورت كاملا بيپرده، قبح مسائلي از اين دست را از بين برده و باعث شكسته شدن حريمها ميشود.
به هر روي، اگرچه مشكلات سينماي ايران قابل انكار نيست، اما اولا در كنار تعداد انگشتشماري از اهالي سينما كه ممكن است اخلاق را رعايت نكنند، انسانهاي شريف و درستكاري از اين صنف وجود دارند كه تنها به اعتلاي هنر پاك و ناب اين سرزمين ميانديشند و اتفاقا اخلاقمدارتر از خيليهاي ديگر هستند.
بدنهاي پاك از سينما كه به واسطه تلاش آنها، سينماي ايران در مقايسه با سينماي ساير كشورهاي دنيا شريفترين و پاكترين سينما شده است.
و دست آخر اينكه شايد اگر اين خانم بازيگر كه انشاءالله دلسوز سينما و سينماگران است، مشكلاتي را كه در صنف خود ديده است، به صورت قانوني و از طريق دستگاههاي مسوول پيگيري ميكرد و درصدد رفع آنها برميآمد ، طبيعتا ميتوانست بسيار مفيدتر و موثرتر باشد تا اينكه چنين مسائلي را در فضاي رسانهاي منتشر كند.