0

نفوذ معنوی ایران و دست و پا زدنهای آمریکا و عربستان در منطقه

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

نفوذ معنوی ایران و دست و پا زدنهای آمریکا و عربستان در منطقه

سیاست عربستان در منطقه به گونه ای است که گاهی به میخ می زند و گاهی به نعل. در حالیکه آل خلیفه در بحرین مورد حمایت همه جانبه عربستان است و با خیال راحت به کشتار مردم بی گناه می پردازد در قبال سوریه اقدام به حمایت از مخالفان این کشور کرده است.

خبرگزاری فارس: نفوذ معنوی ایران و دست و پا زدنهای آمریکا و عربستان در منطقه

اقتدار، منطق و ابتکار عمل، مبنای تعاملات جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دنیا است که در همین راستا شاهد افزایش روز افزون محبوبیت ایران در میان مردم کشورهای منطقه و جهان هستیم. از این رو تحولات بیداری اسلامی در منطقه را می توان تابعی از روشنگری های انقلاب اسلامی ایران دانست. موقعیتی که ایران از لحاظ استراتژیک در منطقه دارد سبب شده است تا بسیاری از تغییرات و اتفاقاتی که در ایران رخ می دهد دارای تاثیراتی در منطقه باشد. موج بیداری اسلامی و اسلام ناب محمدی (ص) از همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشت و این یکی از برکات انقلاب اسلامی است و این انقلاب بزرگ باعث بیداری مسلمانان شد تا به دنبال حقوق خود و تحقق عدالت باشند.

انقلاب اسلامی ایران در این مدت به ملتهای مسلمان این جرأت را داد تا با عدالت خواهی در مقابل ظالمان و مستکبران مقابله کنند و در مقابل ظالمان بایستند. موج بیداری اسلامی مدیون انقلاب اسلامی و رهبر بزرگ آن امام خمینی (ره) و ادامه دهنده راه ایشان، حضرت آیت الله خامنه ای است.

تأثیر قدرت و نفوذ روز افزون ایران در منطقه به حدی است که دکتر کمال الهلباوی از رهبران برجسته اخوان المسلمین مصر میگوید: «آرزوی ما مصری ها این است که بتوانیم مانند ایران به موفقیتهای علمی بزرگی برسیم و رهبران ما همانند رهبران ایران باشند و شخصی همچون دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور ما باشد که سخنان وی در سازمان ملل همان سخنان عدالتخواهانه ای است که در همه جا مطرح می کند و به نظر من وی فردی شجاع و متواضع و با تقوا است. در مصر، ما علما و فقهایی می خواهیم که دارای جرأت و شجاعتی مانند علمای ایران باشند.»(1)

از شگفتى هاى سیاست در خاورمیانه می توان به این امر اشاره کرد که اقتدار پوشالی زمامداران کشورهایی مانند تونس، مصر، لیبی، یمن و... پس از سالها دیکتاتوری نظامهای مستکبر به دست جوانان مسلمان فرو ریخت و هیبت نظام های آمریکایی- صهیونیستی آنها در هم شکست. پیروزى انقلابیون در موج بیداری اسلامی که از تونس آغاز شد معادلات سیاسى منطقه را دچار تغییر کرده است. معادلاتی که پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره)، به طور کلی دگرگون شده بود و کاخ پوشالین امپریالیسم جهانی را متزلزل نمود و امروز موج بیداری عظیم اسلامی در حال به ثمر نشستن در خاورمیانه که مهد تمدن بشریت است، می باشد.

مقام معظم رهبری در بیاناتی که در خرداد امسال در دانشگاه امام حسین داشتند، نسبت به شکست آمریکا و موفقیت اسلام در منطقه، فرمودند: «سیاست بسیار حساسِ تعیین‌کننده‌ى خاورمیانه‌اى آمریکا به کلى شکست خورده است؛ این را همه دارند مى‌بینند و همه به آن اعتراف میکنند. در فلسطین شکست خوردند. مزدوران و یاران و هم پیمانان نزدیک خود را از دست دادند. یک روز فقط رژیم طاغوتِ فاسدِ پهلوى از دست آنها رفته بود؛ امروز رژیمهاى دیگرى از دست آنها رفتند یا در شرف از دست رفتن هستند؛ بنابراین متزلزلند.

امروز آمریکا در منطقه‌ى غربى آسیا - یعنى همین منطقه‌ى شمال آفریقا و منطقه‌اى که اسم آن را «خاورمیانه» گذاشتند - منزوى است. امروز اسلام در این منطقه زنده است. امروز جوانان با شعار اسلامى وارد میدان میشوند. یک روزى در سى سال پیش، چهل سال پیش، در همین کشورهاى شمال آفریقا، اگر کسى میخواست از انگیزه‌هاى ملى و انقلابى حرفى بزند، به شعارهاى چپ متوسل میشد؛ امروز این حرفها دورافتاده است، این حرفها به زباله‌دان تحویل داده شده است. امروز در این منطقه، حرف رائج، سکه‌ى رائج، سخن قاطع، اسلام است و قرآن…»(2)

پایداری و ثبات قدم مردم مسلمان ایران نشان داد که می توان به آرمانی اعتقاد داشت، به قدرت یاری خدا اعتقاد داشت و در برابر بزرگترین ظالمان دنیا ایستاد و برای دیگران تبدیل به الگو شد. که شکست سیاست های آمریکا در منطقه، خود مؤید این نکته است.

بیش از 30 سال پیش و پس از سقوط محمدرضا پهلوی، یکی از بزرگترین طرفداران آمریکا در منطقه از میان برداشته شد و جریان انقلاب اسلامی ایران توانست با نفوذ تدریجی در میان مردم منطقه، بذر آرمان های اسلام را بیافکند و اکنون شاهد به بار نشستن آن در منطقه باشد.

ایران اسلامی از همان آغاز انقلاب، مردمان دیگر کشورها را به عنوان گروه هدف قرار داد و سعی کرد تا با سرمایه گذاری معنوی بر روی افراد، بتواند پیام اسلام را منتقل کند. در مقابل، آمریکا با در پیش گرفتن سیاست هایی که به دنبال نفوذ در مقامات و حاکمان مناطق مختلف است، بیشتر توانسته است با قدرت های رسمی ارتباط برقرار کند.

درحالی که به جنبه دیگر قدرت، یعنی مردم توجه چندانی نداشته است و بدون توجه به این نکته که حمایت مردمی سبب مشروعیت بخشیدن به قدرت است سبب شده تا این حاکمان پناهگاه اصلی خود را از دست داده و با شروع کوچکترین اعتراضاتی، پایه های حکومتشان دچار لغزش شده و با مقاومت مردم در ادامه مسیرشان، به کلی سرنگون شده و قدرت خود را از دست بدهند. کما اینکه در اتفاقات اخیر منطقه شاهد این موارد بوده ایم. و همین گونه مسائل و از دست رفتن پایگاه ها است که سبب می شود تا انزوای آمریکا در منطقه هرچه بیشتر شود.

یکی از موضوعات اساسی که سبب به چالش کشیده شدن آمریکا و ضعف آن در منطقه شده است، مسأله فلسطین است. رامی خوری سردبیر روزنامه دیلی استار در این باره می گوید: « مهمترین عامل در سردرگمی، تناقض و تخریب آمریکا، ناتوانی این کشور برای متوقف کردن پیشنهاد به رسمیت شناخته شدن استقلال فلسطین در مرزهای قبل از 1967 در سازمان ملل است، که منجر به انزوای چشمگیر واشنگتن در منطقه شده است. به دلیل تعهد آمریکا به اسرائیل، تمامی‌مسائل دیگر منطقه از جمله استفاده از قوانین بین المللی در مورد مسائل مختلف همچون گسترش شهرک‌های یهودی نشین اسرائیل را بی اثر می‌کند.

فلسطینی‌ها نه تنها اعتراضات صریح آمریکا در مورد این اقدام در سازمان ملل متحد را رد می‌کنند، بلکه به دنبال به رسمیت شناخته شدن در سازمان یونسکو هستند. این درخواست، تصویب مقدماتی را از جانب گروه هیئت اجرایی دریافت کرده است. ایالات متحده تهدید کرده است که سهم 22 درصدی خود در تامین بودجه یونسکو قطع خواهد کرد. امروزه فلسطینی‌ها عمل میکنند و واشنگتن عکس العمل نشان میدهد.»(3)

از دیگر ضرباتی که آمریکا در منطقه خورده است، از دست دادن مصر می باشد. از دست دادن پایگاه هایی مانند مصر برای آمریکا بسیار گران تمام شده است چرا که مصر دوران حسنی مبارک به عنوان شریک استراتژیک اسراییل در منطقه، به طریق اولی دوستی قابل اطمینان برای آمریکا به شمار می آمد که با توجه به اتفاقات اخیر قطعا این فرصت برای آمریکا از دست رفته است.

در ادامه این جریان می توان به اتفاقات بحرین اشاره کرد و حمایت های عربستان از حاکمان این کشور. چرا که عربستان سعودی مجبور است از آل خلیفه حمایت کند. زیرا این روند دقیقا مانند دومینویی است که با توجه به نزدیکی جغرافیایی و شرایط مشابه فرهنگی بحرین با مناطق شرقی عربستان( که مردم این مناطق در حال حاضر نیز دارای تمایلات گریز از مرکز هستند) پس از بحرین قطعا به عربستان سرایت خواهد کرد. و به درد سر افتادن آل سعود مساوی است با افزایش مشکلات برای مقامات آمریکا. لذا آمریکا و عربستان تمام تلاش خود را انجام می دهند تا بتوانند به هر طریق ممکن از سقوط حکومت آل خلیفه جلوگیری کنند.

در ادامه همین بحث لازم به ذکر است که «عربستان سعودی شامل 5 استان اصلی است. حضور شیعیان عربستان در استان «الشرقیه» متمرکز است .این استان بالاترین ذخایر نفتی عربستان را در خود جای داده است. حضور اکثریت شیعیان در این منطقه استراتژیک و هم‌چنین همسایگی این منطقه با بحرین که اکثریت قاطع جمعیت آن را شیعیان تشکیل می¬دهند، وضعیت خاصی برای ساکنان این منطقه ایجاد کرده است. حکومت همواره به شیعیان این مناطق با نگاه خاصی نگریسته است.»(4)

سیاست عربستان در منطقه به گونه ای است که گاهی به میخ می زند و گاهی به نعل. در حالی که آل خلیفه در بحرین مورد حمایت همه جانبه عربستان است و با خیال راحت به کشتار مردم بی گناه می پردازد. در قبال سوریه اقدام به حمایت از مخالفان این کشور کرده و به صورت رسمی از ارسال سلاح و تجهیزات به تروریست ها و شبه نظامیان مخالف دولت سوریه برای کشتار مردم و اعمال فشار بر دولت این کشور حمایت می کند.

عربستان همواره به دنبال این است تا جایگاه خود را در منطقه ارتقا دهد و برای این کار از هر راهی استفاده می کند. غافل از اینکه اینگونه اقدامات سبب کاهش محبوبیت در میان مردم کشور خود و دیگر کشورها می شود. یکی از راه هایی که این کشور استفاده می کند پناه دادن به دیکتاتور هایی است که دیگر در میان مردم کشور خود جایی ندارند.

همه این نکات در حالی است که مقامات این کشورها نفوذ معنوی ایران را در منطقه نادیده گرفته و اتفاقات شرق عربستان را ناشی از دخالت ایران می دانند. در حالی که دخالت ایران در منطقه، از جنس فطرت انسان است چرا که ایران قلوب مردم را هدف قرار داده است. ایران بر اساس اصول حسن همجواری روابط خوبی با کشورهای منطقه برقرار کرده است و برای برقراری هرچه بیشتر ثبات در منطقه می کوشد.

به جرأت می توان گفت که از میان انواع راه های موجود در دیپلماسی، ایران به خوبی توانسته است تا از دیپلماسی عمومی بهره گیرد و آن نفوذ معنوی ایران در دل مسلمانان و مردم دنیا است. در تعریف دیپلماسی عمومی مورد استفاده ایران باید گفت: « دیپلماسی عمومی به عنوان یک ابزار سیاست خارجی عبارت است از فرایندی که از طریق آن، دولت جمهوری اسلامی ارتباط و روابط مستقیم با مردم و ملت های دیگر برقرار می کند تا مبانی، آرمان ها، ارزش ها و گفتمان انقلاب اسلامی را در این جوامع گسترش دهد.

به بیان دیگر، دیپلماسی عمومی فرایند ارتباط جمهوری اسلامی با عموم مردم کشورهای دیگر برای شناساندن ایده ها، ایده آل ها، آرمان های اسلامی – انقلابی، معرفی نهادها، فرهنگ و هنجارها و تبیین اهداف و سیاست های خود است. »(5) ایران می کوشد تا با استفاده از ظرفیت های مختلف در قالب دیپلماسی عمومی به افزایش جایگاه و حوزه نفوذ خود در منطقه بیافزاید و تلاشی داشته باشد برای انزوای هرچه بیشتر آمریکا در منطقه.

محمد قربانی

منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی

 

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

چهارشنبه 16 فروردین 1391  7:52 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها