0

چرا مغز غمگین مغزی بر‌تر است؟!

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

چرا مغز غمگین مغزی بر‌تر است؟!

مغز ما ممکن است خودش خاکستری باشد، اما ترجیح می‌دهد که همه چیز یا سیاه و یا سفید باشد.

خبرگزاری فارس: چرا مغز غمگین مغزی بر‌تر است؟!

  سینانیوز به نقل از دی ایج نوشت: این‌‌ همان دلیلی است که ما عموما خود را محدود می‌کنیم. این‌‌ همان دلیلی است که ما خود و دیگران را در قفس‌های کوچک ذهنی جا می‌دهیم. در پس آن این فرض است که اگر کاری به روشی انجام می‌شود، آن تنها روشی است که می‌توان آن را انجام داد. این دلیل آن است که ما پنجره‌های ماجراجویی و هر آنچه را که ناشناخته و بصورت بالقوه ترسناک باشد به روی خود می‌بندیم.

بنا بر این گزارش، این می‌تواند توضیح دهد چرا هنگامی که به نتیجه‌ای می‌رسیم، بر آن پا می‌فشاریم و هر مستندی که دال بر اشتباه ما باشد را نفی می‌نماییم. این ما را ترغیب می‌کند تا گزینه آسان‌تر را برگزینیم، حتی اگر آن بهترین گزینه نباشد.

مغز ما ممکن است خودش خاکستری باشد، اما ترجیح می‌دهد که همه چیز یا سیاه و یا سفید باشد.

هنگامی که زندگی کوچک است و ساده و کاهش پذیر، مغز ما خوشحال است. اما، آن بدین معنا است که ما خود را از امکان‌ها برای دستیابی به زندگی پر و غنی‌تر و دستیابی به تمامی امکان‌های بالقوه خود محروم می‌سازیم. یا آنکه خیلی ساده از تصمیم گیری‌های آگاهانه درباره هر چیزی دوری می‌کنیم.

این به معنای از دست دادن بخش شکوه‌مندی از طیف رنگارنگ دنیا است.

به گفته دیوید دیسالوو متخصص مغز و اعصاب در استرالیا و نویسنده کتاب تازه چاپ شده‌ای با عنوان چه کاری مغز شما را راضی می‌کند و چرا شما باید عکس آن را انجام دهید، این همه نتیجه سیم کشی تکاملی و تحولی مغز ما است.

او به SharpBrains اظهار داشت: ‌ مغز ما با هدف تامین بقای ما تکامل یافته است. مغز به این منظور تحول نیافته است که پاسخگوی نیازهای پیچیده ما در یک فرهنگ مبتنی بر اطلاعات باشد. سرعت تحول‌های فرهنگی سیر تحول طبیعی را پشت سر گذاشته است، و ما در یک وضعیت دایمی تلاش برای رسیدن و پر کردن این فاصله قرار گرفته‌ایم.

او توضیح می‌دهد: این به آن خاطر است که مغز تامین بقا را با داشتن وضعیت متعادلی در درون که هومئواستاتیس نامیده می‌شود، یکی فرض می‌کند. بنا بر این، در تلاش برای پردازش جهان اعجاب برانگیز پیرامون خود، مغز در جستجوی قطعیت، کنترل و پیوستگی است. همه آن چیزهایی که ما را به گونه‌ای فردی کوته نگر ساخته و در رویارویی با دنیایی قرار می‌دهد که دورنمای آن پیوسته در حال تغییر مکان و رنگ است؛ محیطی پویا که از ما می‌خواهد تا توان آن را داشته باشیم که به‌‌ همان اندازه نسبت به آن انعطاف پذیر و درگیر باقی بمانیم.

دیسالوو در کتابش می‌نویسد: ‌ مغزهای بزرگ ما، با تمامی پیشرفتشان، با مجموعه‌ای از کاستی‌های پیچیده همراه هستند.

 

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

چهارشنبه 16 فروردین 1391  9:12 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها