بيبي علاوه بر همه اينها بهترين دوست و همراه مجيد بود؛ سنگ صبوري كه گوش شنوايي براي شنيدن درد دلهاي يك پسر نوجوان داشت.
بي بي همان پيرزن دوست داشتني بود كه از دست خرابكاريهاي پي در پي مجيد حرص ميخورد. مثل زماني كه رفت تا تشويق شدن مجيد را سر صف مدرسه ببيند، اما وقتي مجيد را تحقير شده ديد سرافكنده از در مدرسه بيرون آمد. همان مادربزرگ خوبي كه وقتي مجيد ميخواست اردو برود چند چمدان را از خوراكي و دارو و لباس پر كرد تا نوهاش در آن چند روز احساس كمبود نكند.
پيرزن دوست داشتني قصه ما نميتوانست با بوي عجيب و غريب ميگو كنار بيايد. اما ته دلش ميخواست كه مجيدش طعم اين خوراكي جديد را بچشد.
بي بي براي همه ايرانيها نماد پاكي و مهرباني بود. او با چهره سرشار از آرامشش بينندگان تلويزيوني را ياد مادران و مادربزرگهاي دوست داشتني ايران زمين ميانداخت.
اين بازيگر محبوب در پنجمين روز سال جديد در 89 سالگي آخرين پلان زندگي اش را بازي كرد و به خاطرهها پيوست.
سال 1370 بود كه كيومرث پوراحمد مادرش را وارد دنياي بازيگري كرد. اين كارگردان به دنبال زني ميگشت كه بتواند حس واقعي مهر مادرانه را جلوي دوربين نمايان كند.
پوراحمد پس از مدتها جستجو به اين نتيجه رسيد كه هيچ كس جز مادر خودش نميتواند از عهده چنين مسووليتي برآيد.
حضور يزدانيان مقابل دوربين با مجموعه «قصههاي مجيد» آغاز شد و ايفاي نقشش در سينما از سال 1371 با «صبح روز بعد» و «شرم» كه هر سه به كارگرداني پسرش بود، ادامه يافت. «نان و شعر»، «خواهران غريب»، «شب يلدا» و مهريه بيبي (ساخته اصغر هاشمي) ديگر آثاري هستند كه در كارنامه اين بازيگر به ثبت رسيده است.
در صفحه حافظه تلويزيون ايران نام مادران زيادي به ثبت رسيده است. حميده خيرآبادي، ثريا قاسمي، مريم اميرجلالي، پري اميرحمزه و گوهر خيرانديش بارها در قالب نقش مادران فداكار و مهربان فرو رفتهاند.
حميده خيرآبادي بهترين بازيهايش را در سريالهاي «پدر سالار»، « «خانه سبز» و «همه فرزندان من» ارائه كرد. او در فيلمهاي بسياري نقش مادر را بازي كرده بود تا آنجا كه او را ركورددار بازي در نقش مادر ميدانند.
ثريا قاسمي در قاب سريال «در پناه تو» خوش درخشيد و با يك بازي حسي بينندگان زيادي را با خودش همراه كرد. گوهر خيرانديش نيز در بين بازيگران تلويزيوني كه نقش مادر را بازي كردهاند موفق شده در هر كدام از سريالهايش چهره متفاوتي از يك مادر را به تصوير بكشد.
در بين تمامي اين هنرمندان پرويندخت يزدانيان را بايد يك استثنا دانست، چرا كه او ابتدا به عنوان يك نابازيگر پا به عرصه هنرهاي نمايشي گذاشت و خيلي زود جايش را در دل مردم باز كرد.
بيبي قصههاي مجيد در سالهاي آخر عمرش به دليل بيماري آلزايمر خانهنشين شده بود و فعاليت هنري نداشت.
پيكر پرويندخت يزدانيان روز ششم فروردين در اصفهان تشييع و پس از انتقال به زادگاهش در شهر نجفآباد اصفهان به خاك سپرده شد. روحش شاد و يادش گرامي باد.