به گزارش فارس، اظهار نظرها در خصوص مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 در استانبول ترکیه با نزدیک شدن موعد آن در اواسط ماه جاری میلادی به طرز فزاینده ای به آن چیزی نزدیک میشود که میتوان آن را "واقعی" و به دور از حساسیتها و مصلحتسنجیهای سیاسی دانست.
سخنان "جان کری"، رییس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا درباره این که ایران "اصلی ترین" چالش سیاست خارجی آمریکا، نمایی کامل از آن چیزی است که دستگاه حاکمه آمریکا به رهبری باراک اوباما با آن روبه رو است و حالا دیگر چیز تازه ای برای رو کردن ندارد.
*غرب و تمام کارتهایی که رو شده است
در حقیقت غرب به رهبری آمریکا تمام کارتهای خود را در مذاکرات هستهای با ایران رو کرده است که آخرین آن تحریم نفت ایران و بانک مرکزی است تا به یاری آن بتواند ایران را به تسلیم شدن در مقابل خواسته های متحدان خود نزدیک کند.
گزینه ای که شاید آخرین راهکار غیر نظامی غرب برای مقابله با رشد ایران در عرصه هسته ای باشد و در صورت شکست آن باید بین گزینه نظامی یا پذیرفتن نقش مسلط ایران در منطقه به همراهی یک توان غیر نظامی هستهای انتخاب کند؛ گزینهای که شاید بهترین توصیف را از آن مکگاورن تحلیلگر سابق سازمان "سیا" دانست که در نشریه «کانسرتیوم نیوز» با عنوان راهکار "غلط کردم" نام میبرد.
*دستگاه اطلاعاتی آمریکا دیگر اشتباه عراق را تکرار نمیکند
در شرایط فعلی کمتر تحلیلگر امنیتی است که در ساختمان پنتاگون در خیابان کالیفرنیا و یا مقر "سیا" در لانگلی بیچ ویرجینیا بر غلط بودن گزینه نظامی در حل مسئله هسته ای ایران تردید داشته باشد.
واقعیت آن است که دستگاه اطلاعاتی آمریکا دیگر نمی خواهد اشتباه عراق را در مورد ایران تکرار کند، مسئله ای که نویسنده نشریه نیویورک تایمز در مقاله دو روز پیش خود بر آن تاکید می کند و از تاکید ردههای مختلف بر آن سخن میگوید و شواهد نیز نشان می دهد که ازهیچ حربه ای برای جلوگیری از آن گریزان نیست.
انتشار اطلاعات مربوط به همکاری احتمالی آذربایجان و رژیم صهیونیستی در نشریه فارین پالیسی برای استفاده از فرودگاههای به جا مانده از دوران اتحاد جماهیر شوروی بخش کوچکی از این برخورد است.
چه این که سرمقاله نویس روزنامه یدیعوت آحارونت چاپ اسراییل بر این نکته تاکید می کند که بدون رضایت واشنگتن امکان دستیابی خبرنگاران به چنین اطلاعاتی در آمریکا ممکن نیست.
*شلاق قیمت بر تن رنجور اقتصادهای غربی
از سوی دیگر تمام تحلیلها و شبیهسازیهای ممکن نشان می دهد که در صورت هر گونه حمله نظامی از سوی غرب، تلفات جبران ناپذیری برای نیروهای نظامی منطقه و البته جهان به خصوص در مورد قیمت نفت دارد؛ نفتی که بالا رفتن قیمت آن میتواند تن اقتصادهای رنجور اروپایی و به خصوص اقتصاد آمریکا که کورسویی از امید را در مقابل خود می بیند به شدن بلرزاند.
انتشار خبر کشته شدن 200 نفر و غرق ناو هواپیمابر آمریکا در منطقه با اولین حمله در شبیه سازی اخیرفرماندهی نیروهای مرکزی آمریکا شاید گواه بخشی از همین نگرانی باشد که خاطر ژنرال های چهار ستاره آمریکایی را مشوش کرده که نه تنها از هر تحرک تهدیدآمیزی خودداری می کنند، بلکه افسار اسراییلیها نیز محکم در دست گرفتهاند تا خطایی نیز از آن سر نزد.
چه این که پس از استقرار سیستم راداری ایالات متحده در منطقه نقب یک پشه هم بدون نظارت آمریکا نمی تواند بر خاک این منطقه پرواز کند، چه برسد به 100 هواپیمای مسلح که عازم بمباران ایران هستند.
*یک جمع بندی ناامیدانه
در سمت دیگر نیز به نظر میرسد که سلاح تحریم نفت و بانک مرکزی نتیجه دلخواه غرب را نداشته است. بر اساس مقاله ای که یک پایگاه فعال ایرانی در خصوص مسائل هستهای منتشر کرده است، در طی یک ماه گذشته 3 گزارش اطلاعاتی با طبقه بندی محرمانه به بالا از سوی سرویس های اطلاعاتی اروپایی و امریکایی تولید شده که جمع بندی همه آنها این است که ایران به دلایل متعدد برنده بزرگ تحریم های نفتی بوده و این تحریم ها به نحوی کاملا هوشمند درآمدهای ایران را در حالی که متوسط درآمد تمام کشورهای جهان به دلیل بحران اقتصادی در حال کاهش است، افزایش داده است.
*نفت ایران گرانترین در اروپا
بر اساس این گزارش، یکی از اصلی ترین محورهای این گزارش ها که هم اکنون تیم هایی از سرویس های اطلاعاتی سیا (امریکا)، موساد (اسراییل)، MI6 (انگلیس)، BND (آلمان) و DGSE (فرانسه) در استکهلم درحال بحث درباره آن هستند این است که تحریم نفتی ایران به جای اینکه باعث کاهش درآمد ایران شود، آن را ظرف 3 ماه گذشته بیش از 3 میلیارد دلار افزایش داده است.
شاید این نکته که هم اکنون بالاترین قیمت نفت در بورس های اروپایی متعلق به ایران است، یکی از دلایلی باشد که تحریم نفتی آن به صورت مطلق شکست خورده است و حتی مشروعیت خود را به عنوان یک سلاح تبلیغاتی در مذاکرات هسته ای بین ایران و غرب از دست داده است.
*عملیات پنهانی، شاید گزینه ای دیگر
پس اگر تحریم نفتی که ناکامی آن چنین روشن شده است و از سوی دیگر راهها برای فشار نظامی بر ایران بسته است، آیا ابزار فشار دیگری برای غرب در مقابل ایران باقی مانده است.
شاید ادامه عملیاتهای پنهانی، استفاده از سلاح های سایبری همچون استاکس نت و خرابکاری در مراکز هستهای ایران راه دیگری باشد که سازمان های اطلاعاتی غربی و در راس آن موساد در چند سال گذشته از ان استفاده کرده اند.
*پیروزی ایران در جنگ سایه
اما در این خصوص یک نکته را نباید از خاطر داشت و آن بالا رفتن آمادگی ایران در مقابله با چنین عملیات هایی است که هر آن ممکن است، افتضاحی همچون ترور المبحوح در دبی را به ارمغان بیاورد و تمام دستاوردهای تبلیغاتی بر باد برود.
کما اینکه نشریه تایم در مطلبی مدعی شد نتانیاهو به دلیل ترس از افشا شدن و یا عملیات های انتقام جویانه ایران در مقابله با عملیات های مخفی ایران عملا دستور کاهش عملیات های مخفی در ایران را صادر کرده است.
خبری که به وضوح نشان دهنده پیروزی تدریجی نبردی است که رونن برگمن خبرنگار اسراییلی از آن به عنوان جنگ سایه ها بین ایران و غرب یاد می کند.
*توان علمی، مهمترین برگ برنده ایران
اما در این سو ایران گزینههای فراوانی در مقابل تلاش های غرب برای تحت فشار قراردادن ایران برخوردار است. دانشمندان ایرانی به وضوح توانسته اند برای دور زدن محدودیت های فناورانه غرب در مقابله با ایران به روش های جدیدی دست پیدا کنند.
استفاده از کامپوزیت در نسل جدید سانتریفیوژهای ایرانی که عکس العملی در مقابل جلوگیری از واردات فولاد مخصوص به ایران بود و تحسین دانشمندان غربی را بر انگیخت تنها بخشی از پیشرفت هایی است که می تواند غربی ها در مقابل ایران خلع سلاح کند.
*بالا رفتن درجه غنی سازی پاسخ ایران به درخواست غیر منطقی غرب
حتی می توان به این گزینه اندیشید که شاید در صورت درخواست های غیر منطقی غرب از ایران در مذاکرات 1+5 میزان خلوص غنی سازی اورانیوم در ایران بالاتر برود و به دو برابر میزان کنونی که بیست درصد است، برسد.
توانمندی که در مدت بسیار کوتاهی برای دانشمندان ایرانی قابل دستیابی و اجرا است و ایران نیز در تهیه سوخت های نوین هسته ای به آن نیاز دارد.
*امتیازات دردناک آینده
از این رو غرب گزینه های خاصی در مقابل ایران ندارد و شاید در مذاکرات آینده به خوبی دست خالی آمریکا و متحدان آن آشکار شود.
شاید آمریکا از هم اکنون باید به فکر تغییر مسیر راهبرد خود در مذاکرات باشد تا در آینده نه چندان مجبور به اعطای امتیازات دردناکتری در سطوح گسترده تر نباشد.
انتهای پیام/ص