0

۶ جمادی الاول● ولادت آیت‏الله العظمی قاضی طباطبایی

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

۶ جمادی الاول● ولادت آیت‏الله العظمی قاضی طباطبایی

ولادت آیت‏الله العظمی قاضی طباطبایی
روحانی مبارز، آیت‏الله قاضی طباطبایی در چنین روزی از سال ۱۳۳۳ هجری قمری چشم به جهان گشود.
در دوران حکومت بنی‌امیه و بنی‌عباس بر جهان اسلام، زندگی به دانشمندان و شخصیت‌های شیعه چنان تنگ شد که آنان راه مهاجرت را برگزیدند. بزرگ‌ترین این قشر «سادات علوی» بودند. در میان این سادات، خاندان «آل‌طباطبا» هم بودند که به ایران، آذربایجان و اصفهان مهاجرت کردند و در آذربایجان با نام «عبدالوهابیه» شناخته شدند.
همه‌ طایفه‌های کنونی طباطبایی مقیم ایران و عراق، فرزندان ابراهیم طباطبا از اولاد امام حسن (ع) و از یاران امام جعفر صادق (ع) می‌باشند. از خاندان طباطبایی در آذربایجان، مردان دانشمند و عارف زیادی برخاسته‌اند که آیت‌الله آقا میرزا علی قاضی، علامه طباطبایی، آیت‌الله سیدمحمدحسن الهی طباطبایی و سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی از آن جمله‌اند.
حضرت آیت‏الله العظمی سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی در تاریخ ششم جمادی‌الاولی سال ۱۳۳۳ هجری قمری در شهر تبریز چشم به جهان گشود. وی برای کسب علم به مدرسه‌ علوم دینی طالبیه‌ تبریز رفت. چندی بعد که دوران سختگیری رضاشاه به روحانیان آغاز شد، او و پدرش جزو مبارزان بودند. وی درحالی‌که شانزده ساله بود، به‌همراه پدر به تهران و اندکی بعد به مشهد تبعید شدند و یک سال در آنجا زندگی کردند.
در بیست و نُه سالگی و پس از پایان سطوح مقدماتی تحصیل خود، راهی قم شد و یازده سال در آن شهر از کلاس درس مراجعی چون آیت‌الله محمدحجت کوه‌کمری، آیت‌الله سیدصدرالدین صدر، آیت‌الله محمدرضا گلپایگانی، آیت‌الله مرعشی نجفی، آیت‌الله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی (ره) بهره‌مند شد.
پس از آن به محضر درس آیت‌الله کاشف‌الغطاء، آیت‌الله محسن حکیم، آیت‌الله عبدالحسین رشتی، آیت‌الله حاج میرزا باقر زنجانی و آیت‌الله بجنوردی در عراق شتافت. او از روش عملی و سیاسی آیت‌الله کاشف‌الغطاء که از اوضاع سیاسی مسلمانان ناراضی بود و بار‌ها حوزه‌ علمیه را ترک کرده و به جمع مبارزان با نیروهای استعمارگر انگلستان پیوسته بود، الگو گرفت. بعد از سه سال اقامت در عراق، به تبریز بازگشت؛ درحالی‌که بیست آیت‌الله و مرجع بزرگ شیعه‌ جهان اسلام، به او اجازه‌ اجتهاد داده بودند.
وقتی در بیست و چهارم شهریورماه ۱۳۴۴ش به تبریز برگشت، ممنوع‌الکلام شده بود. مدتی بعد از گوشه‌گیری، برای زیارت خانه‌ خدا به عربستان و از آنجا به دیدار حضرت امام (ره) در عراق رفت. وقتی بازگشت تا آذرماه ۱۳۴۷ش حرکت‌های سیاسی محسوسی نداشت اما در آن ماه، در منبر خود، علیه حکومت و اسرائیل سخنرانی کرد که منجر به تبعید شش ماهه‌اش به بافت کرمان شد.
او در این شهر، کتاب «سفرنامه‌ بافت» را نوشت. با این حال رابطه‌اش را با مردم قطع نکرد و در نتیجه‌ چاپ مقاله‌هایش در کشورهای عربی، ممنوع‌الملاقات نیز شد. دوره‌ تبعید در بافت به‌سر رسید. او عازم تبریز بود که از بستان‌آباد به زنجان و از آنجا به تهران منتقل شد و بعد از مدتی به تبریز برگشت.
وقتی فرزند امام (ره) حاج‌آقا مصطفی به شهادت رسید، آیت‌الله قاضی مراسم عزاداری مفصلی را در مسجد آیت‌الله بادکوبه‌ای تبریز برگزار کرد که دانشجویان زیادی از دانشگاه آذرآبادگان در آن شرکت کردند. هنگامی که مقاله‌ رشیدی مطلق در روزنامه‌ اطلاعات چاپ شد - که امام خمینی (ره) را به شهرت‌طلبی و بی‌اعتقادی متهم کرده بود - حوزه و شهر قم تعطیل شد و مردم تظاهرات کردند، در پی آن دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان تبریز دست به تظاهرات زدند و با پلیس درگیر شدند.
چهلم قربانیان در قم از راه رسید و آیت‌الله قاضی طباطبایی و آیت‌الله سیدحسن انگجی عزای عمومی اعلام کردند. مردم از اول وقت بیست و نهم بهمن‌ماه ۱۳۵۶ش در جلو مسجد میرزایوسف‌آقا جمع شدند. دانشجویان، دانشگاه را تعطیل کردند. کسبه و تجار هم مغازه‌هایشان را بستند و تبریز تعطیل شد. تعداد اجتماع‌کنندگان به بیش از بیست هزار نفر می‌رسید.
اقدام و اهانت سرگرد مقصود حق‌شناس - رئیس کلانتری ۶ تبریز - به مسجد، جرقه به خرمن خشک زد و محمد تجلی با پاره آجری به وی حمله کرد. سرگرد او را با کلتش به شهادت رساند. مردم پیکر او را به دست گرفته و از بازار سرپوشیده خارج شدند و به خیابان‌ها آمدند.
اگرچه مردم به گلوله بسته می‌شدند اما آیت‌الله قاضی، خود را از صف اول مردم به کنار نمی‌کشید. خبر قیام عمومی تبریز به عراق و به امام خمینی (ره) رسید. امام (ره) خطاب به مردم تبریز نوشتند: «سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز. درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند...» آیت‌الله قاضی به آرامش توفانی که برخاسته بود، نمی‌اندیشید. برای همین، به بالای منبر مسجد شعبان رفت و گفت: کار دیگر از سخنرانی و پخش اعلامیه‌ها گذشته. زیرا این‌گونه تبلیغات، اثری ندارد. باید قیام کنید. قیام و بس.
در ادامه، ساواک از گرایش آیت‌الله قاضی به عملیات مسلحانه خبر می‌دهد که اجازه‌ عملیات مسلحانه را صادر می‌کند. هم‌چنین برای تخریب چهره‌ وی، ساواک نامه‌ای جعلی به امضای امام خمینی (ره) را در میان بازاریان تهران پخش می‌کند که در آن آیت‌الله قاضی، فردی مجهول‌الهویه نامیده می‌شود. خبر این اعلامیه در پاریس به گوش رهبر انقلاب می‌رسد. اعلامیه‌ای را می‌نویسند و آیت‌الله قاضی را یکی از دوستان قدیمی و از خدمت‌گزاران اسلام معرفی می‌کنند.
وقتی انقلاب پیروز می‌شود، آیت‌الله طالقانی اولین نمازجمعه را در تهران برگزار می‌کند، آیت‌الله قاضی نیز در مردادماه ۱۳۵۸ش، اولین نمازجمعه‌ تبریز را برپا می‌کند اما سه گلوله‌ گروه افراطی منحرف فرقان به او اجازه نمی‌دهد تا به فعالیت‌های علمی و سیاسی‌اش ادامه دهد.
حضرت آیت‏الله العظمی سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی در شبانگاه عید قربان و به‌هنگام بازگشت از نماز مغرب و عشاء در دهم آبان‌ماه ۱۳۵۸ش ترور می‌شود و به ملکوت اعلی می‌پیوندد. چهل و سه کتاب و چندین مقاله به زبان عربی از اولین شهید محراب انقلاب اسلامی به یادگار مانده است

عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)

پنج شنبه 10 فروردین 1391  12:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها