0

پرسشی درباره نماز

 
mohsenh
mohsenh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 1156
محل سکونت : قم

پرسشی درباره نماز

اگر براى نماز همین عبارات محدود و زمان مشخص و ترتیب ویژه نبود، بهتر نبود؟ مثلاً هر کس با خداى خودش با زبان خودش و راحت بدون هیچ آداب محدود کننده‏اى نیایش مى‏کرد بیشتر قربت نصیبمان نمیشد؟
فلسفه نماز فقط شکرگزارى نیست و آثار مهم دیگرى نیز دارد. افزون بر این، شکر خداوند وقتى عملى خواهد شد که آنچه او خواسته است انجام دهیم نه آنچه دلمان مى‏خواهد؛ چه این که روح عبادت عبودیت و بندگى است؛ یعنى تسلیم فرمان بودن. طبیعتاً باید انضباط و مقرراتى باشد تا بنده را به آن امتحان کنند و روح بندگى را در او پرورش دهند.
در پاسخ این پرسش که «چرا نمى‏توان به جاى نماز و روزه هرگونه دلمان خواست خدا را شکر گزارى کنیم» باید گفت:
۱. عبادات تنها جنبه شکرگزارى ندارد و از فلسفه‏هاى دیگرى نیز برخوردار است.
۲. انسان باید دقیقا جایگاه خود را در هستى، به ویژه در برابر خداوند، بازشناسد و متناسب با آن تصمیم بگیرد و عمل کند؛ به عبارت دیگر، ابتدا باید جهان‏بینى خود را درست کرد و موضع خویش را در برابر خداى هستى روشن ساخت. در این جا، دو رویکرد وجود دارد:
الف) موضع اومانیستى‏
این نگرش در سده‏هاى اخیر در اروپا رونق گرفت و به دیگر نقاط جهان نیز سرایت کرد به گونه‏اى که بسیارى نادانسته و حتى بدون آشنایى با نام و مفهومش شدیدا تحت تأثیر آن قرار گرفته‏اند. بر اساس این بینش، انسان به جاى خدا مى‏نشیند. هرگونه برنامه و دستورالعمل آسمانى و خدایى را واپس مى‏زند و هرگونه بخواهد تصمیم مى‏گیرد و عمل مى‏کند. طبق این بینش، اگر انسان بخواهد خداپرستى هم بکند، به دلخواه خود و آن سان که مى‏پسندد عمل مى‏کند نه آن طور که از ناحیه خداوند تعیین شده است؛ به عبارت دیگر، در نگرش اومانیستى انسان اصل است. این روش چیزى جز حاکمیت مطلق نفس اماره نیست و مسأله‏اى به نام تکلیف و وظیفه از ناحیه موجودى قدسى و فرابشرى به کلى کنار نهاده شده است.
ب ) موضع توحیدى‏
این نگرش بر چند واقعیت مبتنى است:
اول: مالک تمام هستى از جمله انسان خدا است(انا لله) و ما حتى مالک خویش نیز نیستیم.
دوم: تمام هستى به سوى خدا باز مى‏گردد.(وانا الیه راجعون)
سوم: کمال نهایى انسان در عبادت و پیروى از پروردگار است‏
چهارم: نخستین لازمه عبادت شناخت معبود و بازشناسى این نکته است که چگونه عبادتى شایسته مقام او است؛ و چون خداوند بهتر از هرکس حقیقت خویش و چگونگى عبادت شایسته را مى‏شناسد، پس او بهتر مى‏تواند ما را به این امر هدایت فرماید. از همین رو، ما را به بهترین نوع عبادات رهنمون مى‏شود.
افزون بر این، در نماز راز و رمز و اهدافى چند نهفته که بعضى از آن‏ها عبارت است از:
۱. یاد خدا
انسان موجودى فراموشکار است. بنابراین، هر چند ساعت یک بار، با خواندن نماز خداى سبحان را یاد کرده، متذکر وجود لایتناهاى او مى‏شود.
۲. وقتى انسان متذکر خدا بود و خدا را مراقب خویش دید، قهراً از انجام گناه و منکرات شرم مى‏کند. بنابر این، یکى از اهداف نماز جلوگیرى از فحشا و منکرات است: «ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنکر».
۳. هدف دیگر نماز عبودیت و خشوع و خضوع در پیشگاه مقام ربوبیت است. مؤدب ایستادن، رکوع کردن، جبین به خاک ساییدن، سجده و نشستن دو زانو و... همه نشانه‏هاى خضوع است. این حق خداى سبحان است که هر انسانى موظف به اداى آن است. توجه داشته باشید که این خشوع و خضوع به تدریج در روح و جان ما اثر گذاشته، انسان را در برابر سایر افراد متواضع مى‏کند. امام على(ع) مى‏فرماید: «ومن تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعاً ؛ خداى سبحان نماز را مقرر داشت تا پیشانى از روى تواضع به خاک مالیده شود.»(نهج‏البلاغه). حضرت فاطمه(س) نیز مى‏فرماید: «جعل اللَّه الصلاه تنزیها لکم من الکبر ؛ خداوند نماز را مقرّر داشت تا دامن انسان را از کبر و منیّت پاک گرداند.»
۴. راز دیگرى که در نماز نهفته، تشکیل جماعت‏ها است. ویل دورانت مى‏نویسد: بر هیچ انسان منصفى پوشیده نیست که شرکت مسلمان‏ها در نمازهاى جماعت روزانه چه اثر خوبى در وحدت و تشکّل آن‏ها دارد. با کمى دقت مى‏توان دریافت که در سایه همین جماعت‏ها و جمعه‏ها انسجام و اتحاد در گروه‏هاى مختلف ایجاد مى‏شود و در سایه آن برکات و ارزش‏هایى وجود دارد، از کارهاى عمرانى یک منطقه گرفته تا راه حل سایر مشکلات افراد و جامعه. آنچه ذکر شد، بیانگر این حقیقت است که یکى از اهداف نماز، پاک و منزه ساختن روح انسان از کبر و منیت است؛ همچنان که نماز بازدارنده انسان از لغزش‏ها و گناهان به شمار مى‏آید. نقش نماز در ساحت روح انسان، مانند نقش نرمش و ورزش در ساحت جسم انسان است. اگر کسى ورزش را براى مدت طولانى ترک کند، کم‏کم بدنش دچار نوعى سستى و کسالت مى‏شود و چه بسا سلامت خود را از دست مى‏دهد.
بنابراین، انسان باید روزانه یا دست کم هفته‏اى چند ساعت به راهپیمایى و ورزش بپردازد تا به تدریج جسم را سلامت و شاداب سازد. روح انسان نیز چنین نیازى دارد. باید هر روز این نیایش و سرود مذهبى و اسلامى تکرار گردد تا به تدریج سلامت و شادابى روح انسان در سایه یاد حق احراز گردد.
۵. براى این که در نماز، به ویژه در رکوع و سجود، حالت خشوع و خضوع فراموش نشود، شایسته است قبل از نماز با خود پیمان بندیم که به غیر خدا توجه نکنیم و نیز در حین نماز با مراقبت شدید نگذاریم ذهن ما به انحراف‏کشیده شود. به تدریج آثار مثبت و مفید پایبندى بر این نکته‏آشکار مى‏گردد. براى پایدار ماندن حالت خضوع در نماز رعایت نکات زیر ضرورت دارد:
الف) نماز خواندن در محیط آرام و بى‏سر و صدا
ب) برطرف ساختن موانع؛ چنان که نماز در برابر عکس، درِ باز، آتش و آیینه کراهت دارد.
ج ) در حال نشاط و اعتدال نماز خواندن. خواب آلودگى، گرسنگى زیاد، محیط خیلى گرم یا خیلى سرد و... مانع از حضور دل خواهد شد.
از نگاه روان‏شناختى و جامعه‏شناسى نیز به تجربه ثابت شده است، حداقل نظم در زندگى فردى و التزام به قانون در رفتار اجتماعى موجب فرهنگ‏سازى هنجارها مى‏شود؛ از ناهنجارى‏ها مى‏کاهد و در بهره‏ورى بهینه از فرصت‏ها براى رشد مادى و معنوى سودمند است. ناگفته نماند برپایى نماز با آداب خاص حداقل چیزى است که باید فرد مسلمان رعایت کند؛ چنان که رعایت قانون حداقل چیزى است که یک شهروند انتظار مى‏رود. بى‏تردید هر قدر انسان بتواند بیش‏تر با خداوند مناجات کند، بهره معنوى بیش‏ترى مى‏برد و براى این منظور وقت مشخص و حالت خاص مطرح نیست. هرگاه نشاطى داشت و با هر زبانى مى‏تواند با خداى خویش نیایش کند و حتى از راه تفکر برترین عبادت‏ها را انجام دهد.
«الذین یذکرون الله قیاماً و قعوداً و على جنوبهم و یتفکرون فى خلق السموات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک فقنا عذاب النار؛ [خردمندان‏] همانان که خدا را [در همه احوال‏] ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد مى‏کنند و در آفرینش آسمان‏ها و زمین مى‏اندیشند [که:] پروردگارا، این‏ها را بیهوده نیافریده‏اى، منزهى تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار.» آل عمران(۳):  191                              

منبع:موسسه جهاني سبطين                                                

سه شنبه 9 اسفند 1390  11:37 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها