پاسخ: البته انسان می تواند بر خلاف فطرت خود هم عمل بکند ولی در قرآن گفته نشده که دین و ایمان به خدا یک چیز فطری است. واژه فطرت در قرآن فقط یکبار در سوره روم در آیه 30 بکار رفته است:
« فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنِیفًا، فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّینُ الْقَیمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا یعْلَمُونَ».
«بنابر این در دین همیشه حنیف باش! این (یعنی: حنیف بودگی) سرشت و نهاد خدائی است که مردم را بر آن سرشته است. هویت و ماهیت خلق خدا (یعنی مردم) را نمی توان عوض کرد. دین پایدار هم همین است (یعنی دینی که افراد در آن حنیف باشند) ولی اغلب مردم این را نمی دانند».
آیه میگوید: در دین همیشه "حنیف باش" و بعد می گوید "حنیف بودگی سرشت و نهاد خدائی است، و مردم را بر آن سرشت سرشته است". بعد می گوید: هویت و ماهیت مردم را نمی شود عوض کرد (یعنی نمی شود مردم را مقلد و پیرو خود نمود، بلکه مردم رابطه حنیفی را می پذیرند)، و بعد میگوید: دین پایدار (یعنی دینی که در زمان می ماند و با زمان پیش می رود) هم همان دینی است که افراد در آن حنیف باشند. موضوع آیه "همیشه حنیف بودن در دین (یا بعبارتی چگونه بودن در دین)" است، و فطرت در آیه به جمله ماقبل خود که: "همیشه حنیف بودن در دین (یا بعبارتی چگونه بودن در دین)" است برمی گردد. موضوع آیه «دین» و «فطری بودنِ دین» نیست. معنی حنیف و حنیف بودن در دین در پرسش 46 آمده است.