0

چگونگى ولادت

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

چگونگى ولادت

چگونگى ولادت

حضرت مهدى(عج), ولادت استثنايى داشته و اين,براى بسيارى سؤال انگيز بوده و هست. از اين روى ,ترسيم و تصوير و شرح مقدمات ولادت و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بيت(ع), در برابر اين پديده, ضرور مى نماد.جريان امامت پيشوايان معصوم(ع), پس از رسول خدا(ص) فراز و فرودهاى گوناگونى پيدا كرد. امامان(ع), با حفظ استراتژى كلى و خطوط اساسى امامت, در رابطه با حفظ مكتب و ارزشهاى آن, تاكتيكها و روشهاى گونه گونى را در برابر ستم پيشگان, در پيش گرفتند.
اين فراز و نشيبها, تا زمان امامت على بن موسى الرضا(ع), استمرار داشت و امامان اهل بيت, هر يك به تناسب زمان و مكان و ارزيابى شرايط و اوضاع سياسى و اجتماعى, موضعى خاص انتخاب مى كردند.
پس از امام رضا(ع), جريان امامت شكل ديگرى يافت.
امام جواد, و امام هادى و امام حسن عسگرى(ع), در برابر دستگاه حاكم و خلفاى عباسى موضعى يگانه برگزيدند.
از آن جا كه اين بزرگواران, زير نظر مستقيم و مراقبت شديد خليفه وقت, در حصر و حبس به سر مى بردند, حركتها, هدايتها و رهبريهاى آنان محدود شد وفرصت هرگونه حركت سياسى, از آنان سلب گرديد.
اين محاصره و سخت گيرى, نسبت به امامان سه گانه, از تزويج دختر خليفه به امام جواد(ع) آغاز شد(1) و با فراخوانى امام هادى(ع) و فرزندش امام حسن(ع) به مركز خلافت (سامراء) و سكونت دادن آنان در محله (عسكر) ادامه يافت.(2)
گزارشهاى جاسوسان خليفه از مدينه به وى رسيد كه امام هادى(ع) محور و ملجائ شيعيان و دوستداران اهل بيت گرديده است. اگر اين مرز وبوم را مى خواهى اقدام كن.
متوكل عباسى, پيامى به والى مدينه نوشت وافرادى را براى آوردن امام, به سامراء گسيل داشت.
به اين اقدام هم بسنده نكرد, پس از اقامت امام در سامرا, گاه و بى گاه ماموران خود را به خانه امام مى فرستاد. بارها و بارها آن حضرت را به پيش خليفه بردند, و مورد آزار و اذيت قرار دادند. (3)
روز به روز,حلقه محاصره تنگ تر مى شد. و ملاقات شيعيان با امام دشوارتر. البته علت اصلى اين سخت گيريها, از ناحيه حكومت, بيم از انقلاب و شورش مردم عليه آنان وجلوگيرى از رسيدن وجوه شرعى و اموال به امام(ع) و مسائلى از اين دست بود.
پس از امام هادى(ع) و در زمان امامت امام حسن(ع), اين فشارها به اوج رسيد و دشمن, با تمام توان و تلاش, در برابر آن حضرت موضع گرفت و ارتباط شيعيان با امام (ع) را به پايين ترين حدّ رساند. آزار و شكنجه و زندانهاى مكرّر آن حضرت, گوياى اين حقيقت است, بويژه اين كه دشمن احساس كرده بود آنچه را كه از آن نگران است, در شرف تكوين و وقوع قرار گرفته از اين روى, مى كوشيد تا واقعه را پيش از وقوع آن علاج كند.
تولد مهدى موعود(عج), به عنوان دوازدهمين پيشواى شيعيان, با نشانه هايى چون:
نهمين فرزند امام حسين(ع), چهارمين فرزند امام رضا(ع) و... مشهور شده بود و مسلمانان حتى حاكمان, آن را بارها از زبان راويان و محدثان شنيده بودند و مى دانستند كه تولد اين نوزاد با اين ويژگيها, از اين خانواده, بويژه خانواده امام حسن عسكرى(ع) بيرون نيست و روزى فرزندى از آن خانواده به دنيا خواهد آمد كه حكومت عدل و داد بر پا خواهد كرد و ضمن فرمانروايى بر شرق و غرب, بنياد ظلم را بر خواهد انداخت.
از اين روى بر فشارها و سخت گيرى هاى خود نسبت به امام حسن عسكرى(ع), مى افزودند, مگر بتوانند با نابودى ايشان از تولد مهدى(عج) و تداوم امامت جلو بگيرند(4) اما برخلاف برنامه ريزيها و پيشگيريهاى دقيق و پى در پى آنان, مقدمات ولادت امام زمان(عج) آماده شد و توطئه هاى دشمنان, راه به جايى نبرد.
امام هادى(ع), در زمان حيات خويش مى دانست كه آخرين حجت خدا در زمين از نسل اوست. از اين روى در مساله ازدواج فرزند برومند خود, حسن بن على اهتمام تام داشت و براى روييدن و رشد آن شجره طيّبه, به دنبال سرزمينى طيّب و طاهر مى گشت.
داستان ازدواج امام حسن(ع) به دو گونه روايت شده است, لكن آنچه با قرائن و روند طبيعى مساله سازگارتر مى آيد آن است كه: خواهر امام هادى(ع), حكيمه خاتون, كنيزان فراوان داشت. امام هادى(ع) يكى از آنان را به نام (نرجس), كه از آغاز زير نظر وى فرائض و معارف دينى را به درستى فرا گرفته بود, به نامزدى فرزندش در آورد وبا مقدماتى كه در كتابهاى تاريخى آمده است, به عقد ازدواج امام حسن(ع) در آورد.(5) مدتى از اين ازدواج مبارك گذشت دوستان و شيعيان در انتظار ولادت آخرين ستاره امامت, روز شمارى مى كردند و نگران آينده بودند.
امام حسن(ع) , گه گاه, نويد مولودش را به ياران مى داد:
(... سيرزقنى الله ولداً بمنّه ولطفه)(6).
به زودى خداوند به من فرزندى خواهد داد و لطف و عنايتش را شامل من خواهد كرد.
با تلاوت مكرر آيه شريفه:
(يريدون ليطفئوا نوراللّه بائفواههم واللّه متمّ نوره ولو كره الكافرون)(7).
به ياران اميد و بشارت مى داد كه هيچ نقشه و مكرى نمى تواند جلو اين قدرت و حكمت خداوندى را بگيرد وروزى اين وعده به تحقق مى رسد.
از آن سو, دشمن نيز,آنچه در توان داشت به كار گرفت, تا اين وعده بزرگ الهى, تحقق نيابد: قابله هاى فراوانى در خانواده هاى منسوب به امام حسن(ع), بويژه در منزل امام(ع) گمارد, امام را بارها به زندان افكند, مامورانى را گمارد كه اگر فرزند پسرى در خانه امام ديدند,نابودش كنند و...(8)
اما بر خلاف اين تلاشها, نرجس خاتون حامل نور امامت شد و جز امام حسن(ع) و افراد خاصى از وابستگان و شيعيان آن حضرت, از اين امر, آگاه نشدند(9).
تقدير الهى بر تدبير شيطانى ستمگران پيروز شد و درشب نيمه شعبان سال 255 ه.ق.
آن مولود مسعود, قدم به عرصه وجود نهاد و نويد امامت مستضعفان و حاكميت صالحان را داد(10).
امام حسن(ع) كه آرزوى خود را بر آورده ديد, فرمود:
(زعمت الظلمة انّهم يقتلونى ليقطعوا هذا النسل فكيف راوا قدرة اللّه(11)...)
ستمگران بر اين پندار بودند كه مرا بكشند, تا نسل امامت منقطع گردد, اما از قدرت خداوند غافل بودند.
بدين ترتيب, در آن شرايط رعب و وحشت و در آن فضاى اختناق و حاكميت خلفاى جور, دوازدهمين ستاره فروزان امامت و ولايت طلوع كرد و با تولدش, غروب و افول ستمگران و حاكميت ستمديدگان را اعلام كرد. (12)

ياد آورى دو نكته:
1. ولادت پنهانى
معمولاً كسى كه داراى فرزند مى شود, خويشان, دوستان و همسايگان از آن آگاه مى شوند, بويژه اگر شخص داراى موقعيت اجتماعى باشد, اين مساله از كسى پوشيده نمى ماند. چگونه مى توان تصور كرد كه براى امام حسن(ع) نوزادى به دنيا بيايد و مخالفان, با آن همه دقت و حساسيّت و گماردن جاسوسهاى فراوان در منزل امام و وابستگان آن حضرت, از تولد نوزاد آگاه نگردند.
آيا اين مساله عادى و طبيعى بود, يا اعجاز و خرق عادت؟
پاسخ: امام حسن(ع), از پيش گوييها آگاه بود و اهميّت و عظمت آن مولود را نيز به درستى مى دانست و از حساسيت دشمنان درباره تولد اين نوزاد, غافل نبود و اوضاع سياسى و شرايط اجتماعى را كاملاً مى شناخت, از اين روى, به گونه اى,مقدمات و پيش زمينه هاى ولادت فرزندش را فراهم ساخت كه نه تنها دشمنان, بلكه بسيارى از دوستان هم از اين امر آگاه نشدند. بنابراين, مى توان گفت:
تدبير و كياست و حزم و دور انديشى امام حسن(ع) ايجاب مى كرد تا آن حضرت به گونه اى اين ماموريت را به انجام رساند كه دشمنان در هدفهاى شوم خود, ناكام بمانند و چنين هم شد.
به همين جهت, شيخ طوسى, ولادت پنهانى امام زمان(ع) را امرى عادى و معمولى دانسته و مى نويسد:
(اين نخستين و آخرين حادثه نبوده است و در طول تاريخ بشرى, نمونه هاى فراوان داشته است.(13)).
اشاره دارد, به: ولادت پنهانى ابراهيم(ع), به دور از چشم نمروديان(14) و ولادت پنهانى موسى(ع) به دور از چشم فرعونيان.(15)

2. مكان تولد و نگهدارى
در اين باره, چند احتمال وجود دارد:
الف. در سامرا به دنيا آمد و تا آخر عمر پدر بزرگوارش, در آن جا زيست.
ب. در سامرا متولد شد و پيش از درگذشت پدر, به مكه فرستاده شد.
ج. در سامرا قدم به عرصه وجود نهاد و براى حفاظت و رشد, او را به مدينه بردند.
د. در مدينه زاده شد و در همان جا ادامه حيات داد.
براى هر يك از اين احتمالها شواهد و قرائنى است


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

یک شنبه 7 اسفند 1390  1:08 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها