(إِنَّ اللّهَ تَعالى هُوَ الَّذی خَلَقَ الاَْجْسامَ وَقَسَّمَ الاَْرْزاقَ، لاَِنَّهُ لَیْسَ بِجِسْم وَلا حالٌّ فی جِسْم، لَیْسَ كَمِثْلِهِ شیءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ، وَأَمَّا الاَْئِمَّهُ(علیهم السلام) فَإِنَّهُمْ یَسْأَلوُنَ اللّهَ تَعالى فَیَخْلُقُ، وَیَسْأَلوُنَهُ فَیَرْزِقُ، إِیجاباً لِمَسْأَلَتِهِمْ وَإِعْظاماً لِحَقِّهِمْ)
تنها خداوند متعال است كه اجسام را خلق و روزى ها را تقسیم كرده است; زیرا او جسم یا حلول كننده در جسم نیست. چیزى همانند او نیست. او شنوا و داناست; امّا ائمّه(علیهم السلام) چیزى را از خدا مى خواهند و خدا نیز براى آنان خلق مى كند. از خدا مى خواهند، خدا هم روزى مى دهد. خدا چنین مى كند، چون بر خود حتم كرده كه خواسته ى آنان را اجابت و منزلت و شأن آن ها را عظیم گرداند.
الغیبه، طوسى، ص 294، ح248; احتجاج، ج2، ص285; بحارالأنوار، ج 25، ص 329، ح4.
شرح
شیخ طوسى(رحمه الله) دركتاب الغیبه نقل مى كند،جماعتى از شیعیان، در مقام اهل بیت(علیهم السلام) اختلاف كردند.عدّه اى قائل بودند كه خداوند ـ عزّوجل ـ قدرت خلق و رزق را به امامان معصوم واگذار كرده است.در مقابل، عدّه اى براین عقیده بودند كه این امر،محال است وبر خداوند متعال جایز نیست كه امر خلق و رزق رابه ائمه واگذار كند;زیرا، تنها خداوند متعال قادر برخلق اجسام است.
شیعیان، در این امر، به نزاع شدید برخاستند. شخصى كه در آن مجلس حاضر بود، گفت: «چرا نزد ابى جعفر محمّد بن عثمان عمرى (سفیر دوم حضرت) نمى روید و در این باره از او سؤال نمى كنید تا حقّ بر شما روشن گردد؟ او تنها راه و واسطه به سوى حضرت صاحب الأمر(علیه السلام)است.» شیعیان، بر این امر راضى شدند و نامه نوشتند و در آن، مسئله ى مورد نزاع را پرسیدند.
حضرت در جواب نامه مرقوم فرمودند:
خالق نباید جسم، و رازق نباید روزى خورنده باشد; در نتیجه، ما چون جسم داریم و روزى مى خوریم، نه خالق هستیم و نه رازق; ولى خداوند، حق ما را بزرگ قرار داده و درخواست ما را اجابت مى كند; لذا دعایى كه مى كنیم، برآورده مى شود، نه این كه ما، خود، جداى از خواست الهى، توان این را داشته باشیم.