اميد به نجات و انتظار بهروزي در قرآن مجيد به صورت شعار و صرفاً يك آرمان طرح نشده، بلكه وجود م
ستمر رهبر اين نجات پرداخته شده است. و خط ناجي و موعود پس از رسول اكرم(صلي الله عليه وآله وسلم) به خوبي ترسيم شده است؛ به خلاف نجات خواهي در متون اديان ديگر كه تنها به كليات و اصل ضرورت آن پرداختهاند.
در قرآن مجيد آياتي فراواني است که لازمة آنها، وجودمستمر يک انسان الهي و جانشين بر حق رسول اکرم(صلي الله عليه وآله وسلم) در تمامي طول تاريخ است که وظيفة نجات نهايي بشر را عهدهدار است كه تعدادي از اين آيات را به طور اجمالي مورد بررسي قرار ميدهيم:
1. لاينال عهدي الظالمين دلالت و مضمون التزامي اين آيه آن است که عهد و امامت الهي (مقام ناجي و موعود) که به ابراهيم(عليه السلام) داده شد، پس از او سنتي جاري و هميشگي است که حضرت ابراهيم(عليه السلام) آنرا براي ذرية خود طلب کرد و خداوند خبر داد که اين عهد اختصاص به غير ظالمين دارد. پس بايد همواره چنين شخصيت شايستهاي روي زمين باشد.
2. انما انت منذر ولکل قوم هاد روايات ميگويند منذر، رسول اکرم(صلي الله عليه وآله وسلم) و هادي قوم صدر اسلام، امام علي (عليه السلام) بودهاند و به حکم عموميت آيه، ديگر اقوام نيز نيازمند هادياند و هادي امت عصر حاضر، حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است.
فخر رازي ميگويد: «انذار کننده، پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله وسلم) و هدايت کننده، علي(عليه السلام) است، چون ابن عباس ميگويد: پيامبر دست مبارک را بر سينهاش گذاشت و فرمود: انا المنذر و سپس اشاره به علي(عليه السلام) کرد و فرمود: انت الهادي يا علي بک يهتدي المهتدون من بعدي.
در تفسير نورالثقلين 15روايت در اينباره نقل شده است؛ از آن جمله امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«کل امام هادي کل قوم في زمانه؛ کل امام هاد للقرن الذي هو فيه.»
3. «لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّ»؛ «لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ» و «و يحيي من حي عن بينه قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ». اگر يک پيشواي الهي و جانشين رسولالله(صلي الله عليه وآله وسلم) و يک هدايتگر زنده و موعود ناجي در ميان انسانها نباشد، حجّة و بينّة و حجّة بالغه تمام نيست؛ سخن امير مؤمنان، علي(عليه السلام) بر همين استدلال ناظر است كه «اللهم بلي لايخلو الارض من قائم لله بحجّ اما ظاهراً مشهوراً و اما خائفاً مغموراً لئلا تبطل حجج الله و بيناته.»
4. «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ»؛ علامه طباطبايي پس از تحقيق در معناي امام و عهد الهي و وظايف امام،
. بقره/124.
. رعد/7.
. فخر رازي، تفسير كبير، 1914.
. تفسير نور الثقلين، 2/482.
. نساء / 165.
. انفال / 42.
. انعام / 149.
. نهجالبلاغه، حكمت 147.
. اسراء / 71.