به گزارش فارس، چهره وارونه و بینقاب غرب و دنیای مدعی تمدن را زمانی میتوان عریانتر مشاهده کرد که به اعمال شنیع و خلاف منطق آنها در اهانت به مقدسات و حتی آن چیزی که خود حقوق بشر مینامند با تأمل نگریسته شود.
نمایش اسلامستیزی غربیها یکی پس از دیگری
هنوز فراموش نشده است که چگونه کشیش گستاخ آمریکایی در معرض دوربینها و رسانهها تهدیدکرد که قرآن را در روز حادثه مشکوک 11 سپتامبر به آتش میکشد.
کاریکاتوریستهای مغرض دانمارکی هم پرده دیگری از سناریوی اسلامستیزی بلوک غرب را در توهین به پیامبر اعظم (ص) در غالب کاریکاتوری به نمایش گذاشتند و عجبتر آن که با توجیه آزادی بیان از جانب مدعیان احترام به بشر و حقوق بشر تبرئه شدند.
سیاستمدار نمای هلندی هم در اقدامی خلاف اخلاق فیلمی موهن تحت نام فتنه را علیه مقدسات اسلام ساخت.
در بسیاری از کشورهای به ظاهر متمدن غربی محدودیتهای بسیاری علیه آزادی پوشش حجاب و عفاف زنان مسلمان وضع شده و با همین بهانه آنها را از بسیاری از حقوق مشروع خود مثل رفتن به دانشگاهها، گرفتن گواهینامه رانندگی و یا ... منع کردهاند.
بدتر از همه این که آنها به محدودیت دادن مجوز تأسیس مسجد برای مسلمانان راضی نشدند و وقیحانه طرحی را وضع کردند که حتی سیمای ظاهری مساجد را هم تحت الشعاع قرار دهند تا جلب توجه نکند و یا حالت معنوی و روحانی خود را از دست بدهد.
حسن ختام همه این زشتیها را در قتل بانوی محجبه مصری به نام "مروه الشرینی" میتوان دید. این بانو که به شهیده حجاب ملقب شد، 3 سال پیش در دادگاه آلمانی آن هم در پیش چشمان قاضی و شوهرش و فرزند 3 سالهاش در حالی که باردار بود با 18 ضربه چاقوی یک نژاد پرست افراطی به شهادت رسید.
قاتل وی یک نژادپرست به نام "الکس دبلیو "بود که به خاطر توهین به حجاب این بانوی محجبه به دادگاه احضار شده بود.
این تلخکامی را اضافه کنید به هتاکی سربازان آمریکایی که انگشت شهروند کشته شده افغان را به عنوان یادگاری قطع میکنند و استخوانهای این قربانیان را برای خود نگهداری میکنند.
اینها تنها گوشههایی از خصلت واقعی دنیایی است که پشت نقاب دموکراسی و حقوق بشر پنهان شدهاند.
دنیایی که برای نجات یک بچه گربه گرفتار انبوهی از گروههای امداد و نجات را بسیج میکنند ولی در یک اشتباه عمدی و یا سهوی چند ده دانش آموز و کودک افغان را به خاک و خون میکشند.
معیارهای حقوق بشر فقط ارزشهای غربی هستند
این مختصر، تنها گوشه از آن چیزی بود که دنیای متمدن نمای غرب در حق ارزشهای دینی مسلمانان روا میدارد. گویا ارزش فقط آن چیزی است که آنها بدان پایبندند و داشتههای سایر ملل قابل احترام نیست.
خشکاندیشی و دید بسته غرب، کارشان را به جایی رسانده که وقتی داد حقوق بشر سر میدهند منظورشان بشری است که باید و نبایدهای آنها را قبول دارد.
با این دید محدود است که بدون در نظر گرفتن شرایط یک کشور مسلمان، داد و بیداد در رسانهها سر میدهند که در فلان کشور حقوق بشر نقض شده است.
چرا که مثلا برای شهروندی که مرتک جرم شده بر اساس قانون داخلی آن کشور مجازات اعدام در نظر گرفته شده است یا بدون فهم شرایط فرهنگی و ارزشی مسلمانان انتظار دارند که در یک کشور مسلمان مثلا همجنسبازان از حق و حقوق و آزادی برگزاری مراسم یا نمایشهایی مثل رژههای خیابانی برخوردار باشند.
اگر ممانعت شود آن کشور متهم به نقض حقوق بشر میشود ولی هزار کرده ضد بشری آنها از جمله سوزاندن قرآن در افغانستان و هزاران جنایت همچون قطع انگشتان دست قربانیان در افغانستان و کشتار افراد بیگناه در پاکستان، افغانستان و عراق و یا شهادت دانشمندان و نخبگان علمی ایران اسلامی جنایت و نقض حقوق بشر از نظر آنان تلقی نمیشود.
چرایی این رفتار دوگانه را از خودشان باید پرسید و به افغانها و تمام مسلمانان باید حق داد که از دست رفتار غیر منطقی آنان در توهین به مقدسات اسلام از جمله سوزاندن قرآن توسط نظامیان خارجی مستقر در افغانستان ناراحت باشند و بر سرشان فریاد بکشند
سیاست یک بام و دو هوای غرب
شاید این فریاد رسای آنان هم باعث بیداری نهادهای قانونی ذیصلاح بینالمللی شود و هم افکار عمومی را نسبت به عواقب بی احترامی به مقدسات هوشیار و آگاه کند.
معمای رفتار متناقض غربیها زمانی پیچیدهتر میشود که خودشان میدانند ملت افغانستان نخست بیگانهستیز است و در ثانی مسلمان و دارای آداب و رسوم ملی و فرهنگ هستند اما باز هم جسارت میکنند و در این کشور اسلامی به ساحت قرآن کریم توهین میکنند.
با این حال، ادعای امضای پیمان راهبردی با این ملت را هم پیش میکشند و انتظار دارند که افغانها هم بپذیرند.
از همین سیاست یک بام و 2 هوای غرب باید متعجب بود که با چه منطقی آنها لاف مبارزه با گروههای متحجری را میزنند که در لیست گروههای تروریست هستند ولی با عملکردشان بهانه دست آنها میدهند که قویتر از گذشته از بین افراد جامعه یارگیری کنند با این توجیه که میخواهند جلو هتاکان به مقدسات را بگیرند.
مدعای کلام درخواست اخیر طالبان از افغانها است که خواستار حمله به تمامی پایگاههای اشغالگران غربی در افغانستان شدهاند .آنها آمریکا و ناتو را عامل ناامنی و بیثباتی افغانستان میدانند و معتقدند تنها با خروج اشغالگران از این کشور، آرامش به افغانستان جنگ زده باز میگردد.
سخنگوی این گروه در این پیام خود همچنین با اشاره به اهانت نظامیان آمریکایی به ساحت مقدس اسلام و مسلمانان در افغانستان گفته است که نظامیان خارجی مستقر در این کشور بارها به اعتقادات مذهبی مردم مسلمان افغانستان توهین کردهاند.
این اتفاقات در حالی است که طالبان و گروههای متحجر همفکر آنها با این استدلال و منطق قوی که از رهگذر رفتار نسنجیده غربیها در هتک حرمت مقدسات بدست آوردهاند، قدرت مانور بالاتری در بین عوام پیدا میکنند و میتوانند خلاف بودن داعیه مبارزه با تروریسم آمریکاییها را اثبات کنند.
به هر حال، قصه هر چه باشد و عذر خواه هر کس، آب رفته را نمیتوان به جوی برگرداند و تکرار سناریوی توهین به مقدسات، دروغ بودن اصل معذرتخواهی غربیها و این که سهوا چنین کاری کردهاند را نشان میدهد.
"جان آلن" فرمانده نظامیان آمریکایی و ناتو در افغانستان و "لئون پانتا" وزیر دفاع آمریکا و کاخ سفید از افغانها عذرخواهی میکنند ولی به مجازات متناسب با جرم سربازان خود و روی دست گرفتن تمهیدی که تکرار این سناریوها را متوقف کند، نمیاندیشند.
اگر همه ماجرا این باشد که مقامات آمریکایی مدعی هستند و هر بار اقدامات خلاف عرف و منطق خود را به خطای محاسباتی و یا سهوی ارجاع میدهند پس باید گفت که اصل تهاجم غرب و آمریکا به افغانستان هم یک اشتباه بوده که باید با عذرخواهی، جبران مافات و مواخذه پایان یابد.
انتهای پیام/ق