حسین در جمع کادرهای اعزامی از مریوان ، پاوه و همدان به جنوب ، اولین نفری بود که از طرف حاج احمد متوسلیان ، برای مسئولیت فرماندهی نخستین گردان تیپ 27 محمد رسول الله (ص) انتخاب و معرفی شد . بیست و چهار ساعت اول بعد از آن انتصاب ، اصلا خودش را از همه مخفی کرده بود . همه ، از جمله حاج احمد ، کنجکاو بودند که حسین کجا غیب اش زده و علت این کارش چیست ؟ بعد از آن بیست و چهار ساعت گوشه گیری اش از جمع ما ، وقتی دوباره سر و کله اش پیدا شد ، دیدیم آمده و خیلی قاطع می گوید : من اصلا در حد چنین مسولیتی قرار ندارم . بنا بر این لطفا در مورد این انتصاب تجدید نظر کنید. در جلسه ای که در ستاد فرماندهی تیپ ؛ در دوکوهه . به جز بنده ؛ حاج احمد متوسلیان و حاج محمود شهبازی هم حضور داشتند . وقتی حسین حرف اش را زد ، سگرمه های حاج احمد بد جوری توی هم رفت و یک لحظه صورت سبزه اش مثل شاه توت سرخ شد . خوف غریبی به دل ام افتاد . به خودم گفتم الان است که دیگ غیظ احمد جوش بیاید ، خدایا خودت ختم به خیر کن ! این جا بود که حاج محمود خیلی ظریف دخالت کرد و گفت : قابل توجه حضار ؛ امیرالمومنین (ع) می فرماید : در هنگام غضب ؛ نه تصمیم ، نه دستور ، نه تنبیه ! درست زد به خال . حاج احمد برگشت با تحیر لحظه ی کوتاهی به آقای شهبازی نگاه کرد ،
بعد گفت : لا اله الا الله ...
خیلی زود به خودش مسلط شد ، بعد برگشت خطاب به حسین قجه ای گفت : برادر حسین ، الان که ما در آستانه ی شروع یک عملیات بزرگ قرار داریم ، حالا که ما موجودیت اولین گردان تیپ مان را داریم اعلام می کنیم و نیاز به رعایت دیسیپلین ، برای تقویت فرماندهی داریم ، شما آمدی و داری نقض دستور می کنی ؟ حسین گفت : برادر احمد ، چرا مرا به نقض دستور متهم می کنید ؟ بنده عذر خودم را گفتم ؛ خودم را در سطحی نمی بینم که مسئولیت یک گردان را به عهده بگیریم ، همین. حاج احمد از گوشه ی چشم نگاهی به حاج محمود انداخت و گفت : ان شاء الله که برادرمان حاج آقا شهبازی هم با ابن مطلب موافق اند که تشخیص صلاحیت افراد برای واگذاری مسئولیت به آن ها فعلا در حوزه ی اختیارات مجموعه ی فرماندهی این تیپ است. حسین باز آمد حرفی بزند که حاج احمد خیلی جدی با او گفت : حرف همان بود که به شما گفته شد برادر جان. حاج محمود هم به حسین گفت : حسین جان ، بهتر است واقع بین باشیم . خدا می داند من و همت و احمد برای انتخاب هر کدام از کادرهای موجود ، برای واگذاری مسولیت فرماندهی گردان های این تیپ ، ساعت ها وقت صرف کردیم . نشستیم و کلی بحث کرده ایم ، دانه به دانه ی آدم ها را همه جوره محک زده ایم تا به یک جمعبندی مشترک رسیده ایم . اجرای دستوری که احمد به تو داده ، در حکم تکلیف شرعی توست . پس تکلیف داری از این دستور اطاعت کنی. این شد که حسین قجه ای کوتاه آمد و مسولیت فرماندهی گردان سلمان فارسی را قبول کرد.
http://www.sardar.blogfa.com