دوست داشتن چه نشانه هایی دارد؟
بعضیها معتقدند انسان بدون عشق نمیتواند به زندگی ادامه دهد و دائما احساس میكند یك چیز كم دارد. نقطه عطف عشق در جامعه ما ازدواج است. روز به روز از تعداد ازدواجهای اجباری كاسته شده و دختر و پسر، خودشان تصمیم به ازدواج با هم میگیرند. در چنین شرایطی وجود عشق و محبت بین طرفین، یكی از عوامل مهم و تعیینكننده در این تصمیم است. پس میتوان به این نتیجه رسید كه تقریبا تمام ازدواجهای امروزی با عشق آغاز میشود. اما مهم، سرنوشت این عشق است كه به كجا كشیده خواهد شد و چه بلایی سر آن میآید و در زندگی زناشویی بعد از ازدواج چه نشانههایی از آن باقی میماند.
برای آن كه بتوانیم به كسی محبت كنیم ابتدا باید دیدگاه طرف مقابل را درباره محبت كردن بدانیم، این كار را باید قبل از ازدواج انجام دهیم تا ببینیم آیا كسی را كه میخواهیم به عنوان همسر انتخاب كنیم با روحیات ما همخوانی دارد یا خیر؟
برای یافتن این دیدگاه باید این سوال را از خود و طرف مقابلتان بپرسید كه به نظر شما اگر كسی شما را دوست داشته باشد چگونه باید آن را ابراز كند و به تعبیری دیگر مظاهر محبت و عشق چیست؟
در جواب این سوال، دیدگاه همه راجع به محبت معلوم میشود. بعضیها محبت را بیشتر در مادیات میبینند مثلا از گرفتن یك كادوی گرانقیمت میفهمند كه كسی دوستشان دارد. بعضیها گفتار عاشقانه را دوست دارند و میخواهند كسی كه دوستشان دارد دائما به آنها ابراز علاقه كلامی كند و بسیاری از نمودهای دیگر محبت و عشق ورزیدن كه بر اساس سلیقه و شخصیتهای متفاوت، متغیرند.
پیدا كردن این ترجیحات در خود و طرف مقابل، به ما این امكان را میدهد كه محبت خود را آن طور كه میخواهیم به همسرمان ابراز كنیم و نتیجه مطلوبی بگیریم.
وقتی كسی را دوست داریم، تنها با گفتن "دوستت دارم" نمیتوانیم به او ثابت كنیم كه حقیقتا دوستش داریم. عشق و محبت، احساسی است كه در ما نسبت به كسی به دلایل مختلفی ایجاد میشود.
وقتی كسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی كارها میكنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمیدهیم :
1- به او دروغ نمیگوییم
دروغ گفتن و هر نوع پنهان کاری نسبت به شخصی که دوستش دارید نه تنها حس اعتماد طرفین را از بین خواهد برد بلکه تداومی را برای ابراز دوستی در پی نخواهد داشت. چرا که در یک ارتباط زناشویی توام با عشق و محبت تنها راستی و صداقت است که بنیان تمام رفتارهای منجر به پذیرش متقابل را بوجود می آورد.
2- غرورش را نمیشكنیم
گاهی وقت ها شکستن غرور شاید برای رسیدن به خیلی چیزها خوب باشه ولی نه به این شکل که صراحتا برای طرف مقابل بکار ببرید. چون این کار یکنوع خورد کردن شخصیت و ایجاد تنشی را در پی خواهد داشت که شاید در یک زمان کوتاه جبران اینکار چندان هم ساده نباشد.
3- به خانوادهاش و كسانی كه دوست دارد احترام میگذاریم
همسر شما از دل یك خانواده آمده است كه اگر آن خانواده نبود، همسر شما نیز امروز در كنار شما نبود، پس به خاطر وجود همسرتان كه دوستش دارید باید از خانوادهاش سپاسگزار باشید و به خاطر وی به آنها احترام بگذارید و مطمئن باشید كه همسر شما قدردان این احترام خواهد بود.
4- او را به باد نقدهای بیرحمانه نخواهیم گرفت
این به معنی تایید همه جانبه همسرتان نیست چون هر كسی ایراداتی دارد، اما اگر كسی بخواهد همیشه تنها ایرادات شما را بگوید قطعا خسته خواهید شد. همیشه نقاط مثبت را در كنار نقاط منفی ببینید تا به همسرتان احساس ارزشمند بودن بدهید و از بهانه گیری و ایرادهای بیخود بپرهیزید.
5- با او لجبازی نمیكنیم
وقتی همسرتان را دوست داشته باشید در برابر خواستهها و رفتار او موضع گیری و لجبازی نمیكنید.
6- وقتی اشتباهی در قبال همسر خود مرتكب میشویم براحتی و بدون قید و شرط از او عذرخواهی میكنیم
اشتباه كردن در زندگی، اجتناب ناپذیر است و یكی از راههای برطرف كردن اثرات این اشتباه در ذهن طرف مقابل، عذرخواهی است كه این عمل در برابر كسی كه دوستش دارید باید برایتان بسیار راحت باشد چرا كه غرور در برابر معشوق جایی ندارد.
7- او را در كارها و تصمیماتمان دخیل میكنیم
وقتی همسرتان را دوست داشته باشید همیشه میخواهید نظر او را راجع به همه چیز جویا شوید و كاری كنید كه او را خوشحال میكند، پس همیشه با او مشورت میكنید و تصمیمات خود را به تنهایی نمیگیرید.
8- اگر مخالفتی با او داریم با آرامش قانعش میكنیم
اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتناب ناپذیر است اما برخورد همسران در این اختلاف نظرها میتواند آن را مشكل ساز و یا سازنده كند. پس اگر همسرتان را دوست داشته باشید با آرامش با او سخن میگوئید و دلیل مخالفتتان را روشن و واضح برایش توضیح میدهید و آنگاه میتوانید قانعش كنید.
9- به او در كارهایش كمك میكنیم
زن و مرد باید در همه چیز با هم همكاری داشته باشند. درست است كه این دو، در زندگی وظایف مشخصی دارند اما امروزه این مرزها كمرنگ شده و زن و مرد در بیرون و داخل خانه در همه چیز همكاری میكنند. پس به راحتی میتوان این كمك كردن را در زندگی امروزه معنی كرد.
10- اگر گاهی حوصله ندارد و غمگین است به او كمك میكنیم
اگر همسرتان غمگین یا عصبانی یا بیحوصله است اگر دوستش داشته باشید تمام تلاشتان را میكنید كه این احساس منفی را از او دور كنید یا اگر لازم باشد به او فرصت دهید تا بتواند به حالت عادی برگردد نه اینكه بیشتر به او خرده بگیرید و او را ناراحتتر كنید. گاهی آرامش داشتن در برابر كسی كه عصبانی است او را بیشتر عصبانی میكند. اگر همسرتان را عصبانی كردید با آرامش بی موقع خود، او را عصبانیتر نكنید چرا كه او فكر میكند آنقدر برایش ارزش ندارید كه وقتی ناراحت است عین خیالتان نیست.
11- میتوانیم به راحتی اشتباهات او را ببخشیم و فراموش كنیم
درست است كه بعضی اشتباهات بخشودنی نیست اما تعداد آنها بسیار كم است و معمولا در زندگی اشتباهات كوچكی پیش میآید كه میتوان با محبت از آنها گذشت و با صحبتهای منطقی، از بروز دوباره آن جلوگیری كرد.
12- از اینکه در كنارش هستیم خوشحالیم و نمیخواهیم از كنارش فرار كنیم
بعضی از زن و شوهرها دائما میخواهند از هم فرار كنند و تنها باشند و یا وقت خود را با دیگران بگذرانند. درست است كه ممكن است گاهی انسان، به تنهایی و خلوت كردن نیاز پیدا كند اما طبیعتا در اكثر اوقات از اینکه در كنار فردی كه دوستش دارید هستید لذت میبرید و میشود این خوشحالی و لذت را نشان دهید تا همسرتان بداند كه در كنارش خوشحالید.
13- با لذت، گذشت خواهیم كرد و تمام چیزهای خوب را برای همسرمان میخواهیم
این گذشت به معنی نادیده گرفتن خودتان نیست بلكه وقتی كسی را دوست دارید اول به او میاندیشید و بعد به خودتان.
14- در جملههایمان كمتر از "من" استفاده میكنیم و بیشتر از او و خوبیهایش میگوییم
با کاربرد این روش در واقع كارهایی كه خودمان از همسرمان انتظار داریم میتواند فهرست خوبی از این دسته باشد.
و اما تفاوت "عشق" و "دوست داشتن"
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی است خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.
عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است. اما دوست داشتن آرام و استوار و پروقار است و سرشار از نجابت.
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سر می زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می گیرد.
عشق در اغلب دلها، در شکلها و در رنگهای تقریبا مشابهی، متجلی می شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است، اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش را دارد.
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصلها و عبور سالها بر آن اثر می گذارد، اما دوست داشتن در ورای سن و زمان زندگی میکند و بر آشیانه بلندش، روز و روزگار را دستی نیست ... دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و جذب زیباییهای روح که زیباییهای محسوس را به گونه ای دیگر می بیند.
عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است. اگر دوری به طول انجامد ضعیف می شود، اگر تمام دوام یابد به ابتذال می کشد و تنها با بیم و امید و تزلزل و اضطراب و "دیدار و پرهیز" زنده و نیرومند می ماند. اما دوست داشتن با این حالات ناآشناست.
و آنگاه که عشق و دوست داشتن لازم و ملزوم یک پیوند ناگسستنی باشند
عشق همواره اهدا میشود؛ آزادانه، مشتقانه و بی چشمداشت، حتی اگر به چشم نیاید یا گرامی داشته نشود. با این استدلال که :
عشق نمی ورزیم که به ما عشق بورزند، آنگونه "عشق" می ورزیم که "دوست داشتن" را بمعنای واقعی تفسیر کرده باشیم ...