السلام عليك يا فاطمة الزهرا. يا بنت محمد، يا قرة عين الرسول يا سدتنا و مولاتنا انا توجهنا واستشفعنا و توسلنا بك الي الله و قدمناك بين يدي حاجاتنا، يا وجيحتاً عندالله اشفعي لنا عندالله. سلام بر تو اي فاطمه زهرا (س)اي دختر رسول خدا، سلام من به پهلوي شكسته تو. سلام من به صورت كبود تو، سلام من به آخرين نماز تو، سلام من به آخرين دعاي تو، سلام من به آخرين نگاه تو، سلام من به حسن و حسين تو، سلام من به محسن شهيد تو... آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشه چشمي به ما كنند دردم نهفته به ز طبيبان مدعي باشد كه از خانه غيبش دوا كنند فاطمه جان! نمي دانم از كجا بنگام كه شايسته ستايشت بود. اين سرور زمان، شرمم مي آيد كه بسيار شنيده ام و خوانده ام، اما اكنون ديگر تاب شنيدن مناجات علي (ع) را بر بالين سرت ندارم و از شنيدن آن سخت گريان و هراسانم. آنجا كه در نيمه شب شهادت تو با سوزو گداز اين ابيات را بيان مي كرد كه: «الا اي ابرها با من بگرييد كه امشب اين منم تنها ترينم شكست آئينه ام ديگر كسي نيست كه من با او به درد دل نشينم از اين پس اين منم تنها و خسته به داغ جانگداز تو گرفتار مگر تو مونس دردم نبودي چرا با من سر ماندن نداري الا اي مونس تنهايي من علي را از چه تنها مي گذاري كنونكه مي روي سوي پيمبر برايش ماجرا را داستان كن رسان او را سلام از من به محضر اگر پرسيد از چه نيامد بگو كه ريسمان بر گردنش بود...» اي دختر نبوت، اي همسر ولايت و اي مادر امامت، از تو گفتن سخت دشوار است و از وصف تو نوشتن دشوارتر از آن. اي دخت رسول خدا سخت گمراهم، اصلاً نمي دانم چرا زندگي مي كنم. براي زندگي هر لحظه اش انتظار است. واي به لحظه آخر كه هيچ در بساط ندارم، گويا كه اصلاً فرياد شوهرت كه فرمود «مجهز شويد» را نشنيده ام. حتماً تو درد دلم ز من به داني و دوايش هم داني. آخر مادر، كسي غير از تو درد مرا نمي داند و اگر داند دوايش نمي داند. اي مادر بزرگوار، اي مادر انسانيت، اي حبيبه خدا، قسم از شما چيزي نمي خواهم جز اينكه اين حالت معنوي را از من نگيري... نوشته اي از شهيده اشرف گنجوي زندگي اي مانند كتابي است كه صفحه اول آن تولد و صفحه هاي بعد، روزهاي آن و صفحه آخر آن مرگ است. اي كاش كتابها جلد نداشتند تا كسي آنها را تمام شده نمي پنداشت و زندگي همان دفتري بد خط و ناخوانا، همانند مشقهاي كودكي شش ساله و مانند جاده اي قديمي است، با اين حال ماندن در آن را ترجيح مي دهند. چرا بايد اين طور باشد؟