بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران مسایل جنگ تحمیلی، مقطع زمانی عمليات والفجر 8 تا كربلاي 4 را مشكلترين، و در عين حال، پربارترين سالهاي دفاع مقدس مينامند .
شرايط حاد سياسي و اقتصادي تحميل شده از سوي دشمنان جهاني انقلاب اسلامي، در اين سال، بيشترين تهديدها و طاقت فرساترين فشارها را متوجه مسئولين جنگ كرد. این فشارها موجب پدیدآمدن تنگناهايي عمده شد که در وهلة اوّل به نظر بنبستآفرين ميآمد.در اين ميان، پيروزي در عملیات بی نظیر والفجر 8 و فتح فاو، به عنوان يك عامل قوي حفظ موازنه همچنان خود را نشان ميداد. عراق هم شیوه دفاع متحرک را در برابر پیروزی ایران تعریف کرد. ایرانیها نیز در یک سلسله عملیات، فرمول جدید متجاوز را شکستند تا بالاخره در 19 دی ماه 1365 عملیات سرنوشت ساز رزمندگان ایران با هدف تسلط بر شهر بصره با موفقیت انجام شد.
دو عامل باعث شد تا سپاه كه بيشتر در فكر آمادهسازي عمليات گسترده بعدي بود ضمن بازنگري مجدد درخطوط پدافندي نيروهاي خودي، عمليات محدود را سر لوحه برنامههاي خود قرار دهد.عامل اول تأكيد مكرر حضرت امام(ره) كه پس از عمليات فاو طي چندين نوبت و به طور مكرر، در فرمايشات خود رزمندگان اسلام را به استمرار عمليات دعوت ميفرمودند: «شما در جبههها، هيچ نگذاريد آرامش پيدا كند دشمن، اگر بگذاريد آرامش پيدا كند، ميرود و تجهيز زيادتر ميكند و شما را به زحمت مياندازد. بايد نگذاريد كه او يك شب از اضطراب بيرون بيايد. الآن در اضطراب هستند؛ نگذاريد از اضطراب بيرون بيايند. بايد عمليات كنيد، ولو ايذايي". فرمايشات و تأكيدات فوق، مسئولين سپاه را بر آن داشت كه به هر نحو شده، تا زمان فرا رسيدن عمليات بزرگ، دست به يك سري عمليات محدود بزنند.
اين تأكيدهاي مستمر امام در آغاز سال و در حالي كه نيروهاي رزمنده از پيروزي عظيم فاو ـ شادمان ـ بهنظر ميرسيدند، موجب تعجب بسياري گرديد، اما با آغاز دفاع متحرك عراق و حمله به مهران و چند نقطه ديگر از مناطق خودي، اهميت اين سخنان بهطور مشخص آشكار شد.عامل دوم ضرورت مقابله با استراتژي دفاع متحرك دشمن بود كه عمليات محدود و ايذايي در مقطع فوقالذكر تنها راهحل فوري و عملي بود كه دشمن را از سياست تهاجمي به انفعال و زبوني ميكشاند بر همين اساس و براي تحقق اهداف فوق، سپاه، چندين نقطه را به عنوان مناطق عمليات محدود، انتخاب كرده، پس از طرحريزي و تعيين سازمان رزم، دست به انجام عمليات زد.
مناطق انتخاب شده براي انجام عمليات، نقاطي بودند كه عراق در تهاجمات اخير خود، آنها را به تصرف درآورده بود (مهران) و يا احتمال حمله عراق به آنها ميرفت (جزيرة جنوبي)؛ و يا اينكه از لحاظ پدافندي، نقاط ضعفي در آن ديده ميشد.در ادامه به كليات اهداف چند عمليات که با این هدف انجام شد ميپردازیم.
3 عملیات كربلايی
با تأكيد حضرت امام(ره) مبني بر آزادي مهران، رزمندگان اسلام در ساعت 22:30 دقيقه نهم تيرماه 1365، با يورش به مواضع دشمن از 4 محور عمليات كربلاي 1 را آغاز كرده و طي 5 مرحله كه 7 شبانه روز به طول انجاميد شهر مهران را آزاد كرده و با 100درصد موفقيت اهداف عمليات را تأمين نمودند.اين عمليات پاياني بود بر استراتژي دفاع متحرك و منفعل شدن سياست تهاجمي دشمن. 10 شهريور 65 هم در منطقه حاج عمران با شركت 28 گردان از سپاه كربلاي 2 انجام شد.سپس نوبت به نيروي دريايي سپاه رسید تا عمليات كربلاي 3 را در 19 شهريور 1365 در شمال خليجفارس به انجام رساند. در اين عمليات، لشكر 14 امام حسين (ع) با سه گردان شركت داشت. هدف از انجام عمليات، تصرف اسكلههاي البكر و الاميه بود. تصرف اين اسكلهها كه 32 كيلومتر تا ساحل فاصله داشتند، اين امكان را براي ايران فراهم ميكرد كه ضمن تأمين جناح جنوبي در منطقه فاو، جزيره بوبيان كويت را نيز در معرض تهديد قرار دهد.
جنگ شهرها
حملات هوايي دشمن، كه به دنبال مطرح شدن عمليات سرنوشتساز و همچنين شكست دشمن در عملياتهاي كربلاي 1 و 2 و 3، در تير و شهريورماه تشديد شدهبود، ادامه يافت و طيماههاي شهريور، مهر و آبان 1365، مناطق صنعتي، كارگري، اقتصادي و نفتي و نيز شهرها و مناطق مسكوني و مناطق عملياتي زير شديدترين حملات هوايي و بمبارانهاي دشمن قرار گرفتند.عراق از اين كار دو هدف را دنبال ميكرد، يكي هدف كوتاه مدت كه جلوگيري از اجراي عمليات سرنوشتساز بود. ديگري هدف بلندمدت كه انهدام منابع ارزي و درآمد كشور و همچنين به ستوه آوردن مردم و برانگيختن مخالفت آنها با جنگ و در نتيجه تسليم جمهوري اسلامي و پذيرش آتشبس به نحوي كه مطلوب رژيم عراق باشد، بود.
افزايش توان هوايي عراق و دسترسي به نقاطي كه قبل از اين در توان عراق نبود، علاوه بر اينكه به دليل واگذاري تجهيزات و هواپيماهاي پيشرفتهاي بود كه شوروي و فرانسه در اختيار عراق گذاشته بودند، مرهون همكاري كارشناسان امريكايي بود.بيشترين حملات عراقيها طي اين مدت به باختران صورت گرفت. همچنين طي اين مدت تأسيسات نفتي خارك و نقاط مسكوني و صنعتي اصفهان، اراك، تهران، سردشت، خرمآباد، تبريز، لرستان، شيراز، آغاجاري، هفتتپه، گيلانغرب، آبادان، پتروشيمي بندر امام، راهآهن انديمشك، و سدهاي دز و شهيد عباسپور زير حملات شديد هوايي دشمن قرارگرفت.
جنگ نفتكشها
عراق جنگ نفتكشها را با دو هدف به راه انداخت و آن را دنبال كرد. هدف اول در راستاي همان حملات هوايي يعني حمله به تأسيسات نفتي و صنعتي بود تا با جلوگيري از صدور نفت ايران، جمهوري اسلامي را در تنگناي اقتصادي قرار دهد و دوم اينكه با پيشبيني اقدام متقابل ايران، در تلاش بود تا ديگر كشورهاي منطقه را نيز به طور مستقيم وارد درگيري كرده، جنگ را بينالمللي كند تا از فشارهاي وارد بر خود بكاهد.
مك فارلين
در آبان 1365 در وضعيتي كه ايران تحت فشار همه جانبهاي قرار گرفته بود، افشاي ماجراي مكفارلين به عنوان مهمترين تلاش سياسي پنهان امريكا براي برقراري رابطه با ايران و به دستگيري ابتكار عمل در جنگ ايران و عراق، اوضاع سياسي - نظامي جنگ را در موقعيت جديدي قرار داد.تلقي عراق از اهداف و نتايج نهايي تلاشهاي امريكا و احتمال قرباني شدن صدام، به واكنش شديد رژيم عراق در برابر امريكا و گرايش اين رژيم به سوي شوروي منجر شد.بنابراين امريكا و شوروي عملاً به حمايت از عراق، ايران را تحت فشار مشترك قرار دادند.عراق نيز با توجه به موقعيتي كه به دست آورده بود، ميكوشيد با استفاده از حملات هوايي، جمهوري اسلامي را در موقعيتي قرار دهد كه هر چه سريعتر از ادامة جنگ دست كشيده و از تنبيه متجاوز عدول كند.
عمليات سرنوشت ساز
از اوايل سال 65 سلسله تلاشهاي وسيعي به منظور طرح ريزي و آمادهسازي عمليات «سرنوشتساز» صورت گرفت. چنين ارزيابي ميشد كه گرچه پيروزي فاو تاثيرات قابل ملاحظهاي در تقويت موقعيت برتر جمهوري اسلامي داشته است، ولي حاميان منطقهاي و جهاني عراق هنوز حاضر به تامين حقوق ايران نيستند، بنابراين اگر رزمندگان اسلام يك عمليات تعيين كننده را با موفقيت به انجام برسانند، تحقق خواستههاي جمهوري اسلامي تسهيل خواهد شد.بر اساس چنين تحليلي، بيش از شش ماه سياست تبليغاتي كشور در جهت بسيج نيرو و امكانات براي اجراي عمليات سرنوشتساز متمركز شد. تا اينكه در سوم ديماه 1365 عمليات كربلاي 4 آغاز گرديد. عملياتي بسيار پيچيده و سخت كه هدف نهايي آن تصرف شهر ابوالخصيب واقع در جنوب اروندرود و حومه بصره بود.با شروع عمليات كربلاي 4 مشخص گرديد كه تاكتيك ويژه عمليات لو رفته و دشمن از آن آگاهي كامل دارد. براي همين طي زماني كوتاه دستور توقف عمليات صادر شد.نتيجه عمليات كربلاي 4 به شكل نامطلوبي موقعيت برتر ايران را كه با فتح فاو حاصل شده بود، تحت تاثير قرار داد و شرايطي بحراني به وجود آورد. ضرورت تجديد و تثبيت موقعيت برتر، نياز به تلاشي سريع و وسيع داشت.
پنجمین كربلا
تلاش براي اجراي عمليات پيروز سرنوشتساز، جوهره و هسته اصلي طرحريزي عمليات كربلاي 5 را تشكيل ميداد. در هم شكستن مستحكمترين و پيچيدهترين مواضع دشمن در شرق بصره و در نتيجه حفظ برتري سياسي- نظامي در برابر عراق، بخشي از دستاوردهاي اين عمليات است. همچنين موفقيتهاي جمهوري اسلامي ايران و احتمال پيروزي نظامي قريبالوقوع آن، دنيا را به اين نتيجه رساند كه راههاي به پايان رساندن جنگ را با تصويب قطعنامه 598 هموار سازد.
زمینههای یک قطعنامه
زمينههاي تصويب قطعنامه 598 پس از پيروزي عمليات كربلاي 5 چيده شد. به دنبال اين عمليات بود كه غرب و شرق قطعنامهاي را كه در آن براي اولين بار به نظرات ايران توجه شده بود، تصويب كردند.عراق كه نظام بينالملل را جاي خود ميدانست و تصويب قطعنامه را به عنوان راه حلي براي نجات خود از حملات جمهورياسلامي تلقي ميكرد، بلافاصله آن را پذيرفت. البته مواد قطعنامه به نفع عراق تنظيم نشده بود، زيرا در اين صورت نميتوانست نظر تهران را جلب كند، براي همين عراق نيز به آن با سوءظن مينگريست ولي اميدوار بود كه در صورت پذيرش قطعنامه از سوي ايران و با توجه به عدم حمايت دو بلوك قدرتمند شرق و غرب از ايران و متقابلاً حمايت آنان از عراق، ضمن اينكه از ادامه تحميل فشار نظامي ايران نجات پيدا كند، بر سر اجراي مواد قطعنامه نيز بتواند با حمايت همپيمانان خود، مانع از تحقق خواستههاي ايران شود. جمهوري اسلامي نيز متقابلاً با درك اين مسأله كوشيد تا پذيرش قطعنامه را منوط به رفع ابهام آن كرده و منافع ايران را در آن صراحت بخشد.
ليكن، دنيا حاضر به اعتراف صريح به حقوق جمهوري اسلامي نشد بلكه با حضور مستقيم نظامي در خليجفارس و ورود نظام بينالملل در جنگ، كوشيد قطعنامه را به ايران اسلامي تحميل كند. در همين راستا تمام همپيمانان عراق از آمريكا و شوروي گرفته تا آلمان، انگليس و فرانسه بطور سرسامآوري تجهيزات عراق را تقويت كردند و سلاحهاي مرگبار در اختيار آن گذاشتند تا به هر نحو ممكن مانع از پيروزي ايران اسلامي شوند.
اين در موقعيتي بود كه جمهوري اسلامي در يك محاصره اقتصادي طولاني به سر ميبرد و حتي در تهيه امكاناتي چون خودرو و وسايل بيسيم نيز در فشار بينالمللي قرار داشت. در چنين شرايطي قطعنامه 598 به جمهوري اسلامي تحميل شد.
اما به لطف خداوند ، پس از پذيرش قطعنامه با اوضاعي كه در جهان پيش آمد، از جمله واقعه سلمان رشدي و تهاجم عراق به كويت، نه تنها موقعيت جمهورياسلامي در جهان مجدداً تثبيت شد، بلكه اين قطعنامه بيش از آنكه براي عراق سودي داشته باشد، ابزاري در دست ايران اسلامي شد تا توسط آن حقوق خود را محقّق سازد.
مهدی قمصریان - همشهري آنلاين