انتخابات، افتخار بزرگي است كه انقلاب اسلامي نصيب ملت ايران كرد و در طول حيات پربركت نظام مقدس جمهوري اسلامي به طور معادل به ازاي هر سال، يك انتخابات در اين كشور برگزار شده است و هر ساله بر شور و حضور مردم بيش از گذشته افزوده شده است.
انتخابات مجلس شوراي اسلامي نهم هم با توجه به فضاي سياسي حاكم بر جامعه و نوع چينش گروه هاي سياسي و اينكه اولين انتخابات بعد از فتنه صهيونيستي سال 88 مي باشد، از اهميت قابل توجهي برخوردار است. از همين رو اشاره به چند مطلب در اين زمينه ضروري به نظر مي رسد:
1) آنچه را كه مردم و جريان دانشجويي از همه كانديداها و فعالين عرصه انتخابات انتظار دارند، اين است كه هدف نيل به كرسي هاي مجلس نبايد موجب زير پا گذاشتن اخلاق انتخاباتي شود و رعايت تقواي سياسي و اجتماعي بايد به عنوان يك اصل محوري و مهم مورد توجه جدي فعالين اين عرصه قرار بگيرد. به هيچ عنوان نمي توان قبول كرد كه فضاي فعال انتخاباتي كه چند ماه قبل از انتخابات به وجود مي آيد و جامعه را تحت الشعاع قرار مي دهد و بي ملاحظه گري و صراحت بيان فعالين عرصه انتخابات، دليلي براي زيرپا گذاشتن اخلاق انتخاباتي شود كه اين خود موجب سرخوردگي مردم مي شود.
2) از همه احزاب، گروه ها و فعالين سياسي و همچنين رسانه ها انتظار مي رود كه همواره منافع ملي و نظام اسلامي را بر منافع شخصي و حزبي خود ترجيح داده و اجازه ندهند «ولايت مطلقه احزاب» بر فضاي انتخابات حاكم شود.
3) بدون شك فتنه 88 ملاكي مشخص و برجسته براي سنجش ميزان وفاداري افراد و گروه هاي مختلف به نظام، خط امام و حقوق مردم است و يقينا فقط كساني امروز حق دارند دم از امام و مردم و وفاداري به انقلاب اسلامي بزنند كه مواضعي شفاف و قاطع در جريان فتنه آمريكايي - اسرائيلي 88 نسبت به فتنه گراني كه همه تلاش خود را براي انتقام گيري از مردم و ضربه زدن به آرمان هاي حضرت امام خميني(ره) به كار گرفتند، در كارنامه خود داشته باشند. امروز سه گروه در ديدگاه ملت رسوا هستند و كساني هم كه قصد نامزدي نمايندگي مردم را دارند بايد نسبت به اين سه گروه موضعي شفاف و معين داشته باشند؛ گروه اول، فتنه گران و سران مستبد فتنه هستند كه خيانت هاي پيدا و پنهان آن ها به مردم، انقلاب و امام و رهبري به قدري سنگين است كه ديگر حتي ابليس هم از آن ها روي گرداني كرده است. گروه دوم، خواص بي بصيرت و عافيت طلبي هستند كه در جريان فتنه عميق سال88، ضمن سكوتي مرگ بار، حتي به خود زحمت ندادند كه با چند مصاحبه، صحبت و سخنراني هم كه شده است از دشمنان ملت و خائنين به راه امام اعلام برائت كنند و اگر بگويم اين سكوت ناجوانمردانه و خفت بار آن ها كمتر از جنايت بزرگ صحنه گردانان فتنه نيست، سخني به گزاف نگفته ام.
دسته سوم هم گروهك انحرافي نفوذ كرده در دولت است كه اين هم بي ارتباط با جريان فتنه نيست.
4) مطلب قابل توجه ديگر اين است كه علاوه بر اينكه فتنه صهيونيستي 88 ملاكي براي سنجش مي باشد، عبرت هاي فراواني هم در آن نهفته است كه براي همه اقشار از جمله فعالين عرصه فرهنگي و سياسي
آموزه هاي وافري دارد. فتنه 88 به وضوح نشان داد كه هر شخص و گروهي كه بخواهد در برابر نظام مقدس جمهوري اسلامي، آرمان هاي امام و رهبري عزيز و حقوق مردم قد علم كند قطعا و يقينا ذليل و رسوا خواهدشد؛ حتي اگر مانند فتنه گران 88 تمام كارتل هاي اقتصادي و مافياي رسانه اي صهيونيسم و استكبار را در اختيار داشته باشد. البته ذلت و موقعيت خفت بار سران فتنه و حاميان آن ها، خود به وضوح هر چه تمام تر مبين اين واقعيت است؛ لذا ساكتين فتنه 88 هم بايد ديگر از خواب خرگوشي بيدار شده و ببينند كه فاقد پايگاه اجتماعي در بين ملت هستند و اصلا شرط روي آوردن مردم به هر فرد و گروهي اعلام برائت از آن هاست!
5) پشت سر گذاشتن فتنه عميق 88 موجب شده است كه فضاي سياسي كشور شفاف تر از هر زمان ديگري باشد و با گذشت زمان اين شفافيت بيشتر شده و مردم هم با هوشياري بيشتري به استقبال و انتخاب افراد و جريان ها مي روند. هر چه پيش مي رويم، مردم در انتخاب هاي خود بيشتر تصفيه مي كنند و كساني از فيلترهاي گزينش آن ها خواهند گذشت كه داراي خلوص بيشتري باشند.
6) جريان موسوم به اصلاحات كه زمان حاكميت دولت هاي هفتم و هشتم و مجلس ششم در اوج قدرت بود، با توجه به عملكرد ناصواب و سوءاستفاده هاي فراوان از انتخاب و اعتماد مردم و دروغ گويي به آنها، سال هاست كه با شدت هرچه بيشتر با رويگرداني مردم مواجه شده است و مزدوري آن ها در جريان فتنه هم به مثابه كوبيده شدن آخرين ميخ بر تابوت اين جريان بود؛ لكن با اين حساب، آن ها دست و پاي زيادي براي تنفسي هر چند كم در فضاي اجتماعي كشور مي زنند و لذا لازم به توجه است كه حاشيه پردازي و اختلاف افكني ها در جبهه انقلاب و مواضع به دور از تدبير از سوي برخي دلسوزان، روزنه مناسبي براي اين تنفس خواهد بود.
7)و آخر اينكه شكي نيست كه انتخاباتي كردن فضاي جامعه در زمان مناسب خود و به وجود آوردن شور و نشاط سياسي و تلاش براي مشاركت حداكثري مردم، نه تنها مذموم نيست كه بسيار لازم و درخور ستايش است؛ لكن بايد توجه داشت كه بحث و گفت وگوهاي انتخاباتي هيچ گاه نبايد عاملي شود براي بهانه دادن به دست معارضان نظام و دشمنان قسم خورده داخلي و خارجي ملت كه همبستگي مردم را همواره آماج توطئه هاي خود قرار داده اند.