0

درس هايي كه بايد دوباره آموخت

 
ahmadfeiz
ahmadfeiz
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 20214
محل سکونت : تهران

درس هايي كه بايد دوباره آموخت

انتخابات مجلس به سرعت در حال تحميل خود به فضاي سياسي كشور است. هنوز چند ماهي تا انتخابات باقي مانده اما «جنبه انتخاباتي» گفتارها و تصميم هاي اهل سياست روز به روز در حال افزايش است. انتخاباتي شدن فضا، قبل از هر چيز به معناي آن است كه دو عامل خود را بر عرصه سياست داخلي تحميل خواهد كرد. عامل نخست باز شدن فضاي بحث و گفت وگوهاي سياسي و كنار رفتن ملاحظات و مصلحت هاست. نوعي از گشودگي در فضاي سياسي كشور اتفاق مي افتد كه اغلب آن را در مقاطع غيرانتخاباتي نمي توان يافت. سياستمداران صريح تر، بيشتر و البته بي ملاحظه تر حرف مي زنند و به همان ميزان كه حجم فعاليت سياسي آنها رشد مي كند احتمال خطا و قصور نيز افزايش مي يابد. بنابراين، با اطمينان مي توان گفت ضريب خطا در محيط سياست داخلي ظرف ماه هاي آينده به طور چشمگير رشد خواهد كرد.
عامل دوم، تلاش براي جلب راي و نظر مردم است. كمافي السابق، از اين به بعد، سياستمداران در كشور ما(به ويژه آنها كه بنا دارند به زودي خود را در معرض راي مجدد مردم قرار بدهند) عامل «نظر و عقيده مردم» را در گفتارها و تصميم هاي خود بيشتر لحاظ خواهند كرد. اين فعاليت احتمالا از جانب آنها كه طي سال هاي گذشته مردم را فراموش كرده بودند و تصور مي كردند «حالا وقت هست» به نحو شديدتري انجام خواهد شد. اين البته في حد ذاته عيب هم نيست. چه اشكالي دارد كه چند ماه مانده به هر انتخابات به خاطر جلب راي مردم هم شده نوعي مسابقه خدمت به مردم راه بيفتد؟ نويسنده به ياد مي آورد كه بويژه در دوران اصلاحات تنها مقطعي كه آقايان دوم خردادي به ياد معيشت و زندگي مردم مي افتادند همين چند ماهه باقي مانده تا انتخابات بود. فقط در همين روزها بود كه مي شد شنيد كسي در جبهه اصلاحات نمي گويد ما براي «كار ديگري» آمده ايم. اما آفتي كه همواره ديده شده و اين بار هم بي شك دير يا زود ظهور خواهد كرد، افتادن در چاه پوپوليسم و سر دادن شعارها و پراندن وعده هايي است كه وعده دهنده خوب مي داند هرگز و به هيچ شكلي مجال تحقق آن بوجود نخواهد آمد اما فقط به اين دليل كه تصور مي كند آويختن از آن ممكن است حتي اندكي بر سبد راي او بيفزايد، از آن نمي گذرد.
موضوع انتخابات مجلس نهم اما بسيار پيچيده تر از آن است كه در اين دو عامل قابل خلاصه سازي باشد. هيچ تحليلي درباره انتخابات مجلس نهم كامل نيست مگر اينكه بتواند مجموعه پروژه هاي پنهان و آشكار داخل و خارج از كشور را در كنار هم تحليل كند. تنها در اختيار داشتن اين نوع از تحليل است كه اهميت فرمايشات بسيار مهم و نكته سنجانه رهبر معظم انقلاب اسلامي در هفته گذشته را عيان مي كند.
از يك سو بدون ترديد اراده اي براي بازسازي گفتماني و- اگر مقدور بود- سازماني فتنه 88 در فضاي سياست داخلي كشور وجود دارد. فتنه 88، سه مشخصه كليدي داشته است:
1- نوعي از به هم ريختگي در طبقه خواص.
2- خياباني كردن مبارزه انتخاباتي.
3- كدگذاري ذهن افكار عمومي براي سياسي كردن مطالبات اقتصادي و اجتماعي.
اگر ايام پيش از انتخابات رياست جمهوري 88 را به ياد بياوريم، كاملا روشن است كه علائم شكل گيري فضاي مورد اشاره، پيش از انتخابات پيدا بود:
اولا، هشدار رهبري از جانب برخي خواص و سياسيون و حتي اصولگرايان در مواردي ناشنيده ماند ولو اين كه توده هاي عظيم مردم برخلاف خواص از همان روزهاي اول هرگز نگاه خويش را از انگشت اشارت حضرت آقا برنداشتند.
ثانيا، از جانب برخي گروه هاي خاص مجموعه اي از كدها دائما توليد و به افكار عمومي تزريق مي شد كه روشن بود محل مصرف آنها پس از برگزاري انتخابات است. ابتدا اين بحث به ميان آمد كه از آراي مردم بايد صيانت كرد و به نهادهاي رسمي مجري و ناظر انتخابات اعتمادي نيست، بعد ترم(گزاره) دروغگو بودن دولت به طور انبوه مورد توليد و تكرار قرار گرفت و نهايتا هم هفته ها قبل از انتخابات از مردم خواسته شد به بهانه هايي مانند گفت وگو و بحث خياباني، نوعي از كارناواليسم را به عنوان جنبه اصلي رفتار انتخاباتي خود در پيش بگيرند. بعد از انتخابات بود كه معلوم شد اتاق فكر بيروني فتنه براي همه اين كدها محل مصرفي در هفته هاي بعد از انتخابات تعريف كرده بود و هركدام از اين اقدامات بنا بوده به مثابه قطعه اي از پازل كودتاي مخملي عمل كند.
و ثالثا، رفتار طرف خارجي قبل از انتخابات 88 به وضوح به گونه اي بود كه نشان مي داد غربي ها منتظر اتفاقي در صحنه سياست داخلي ايران هستند. چنان كه بارها گفته ايم درست به همين دليل بود كه مذاكرات بسيار مهم و استراتژيك با ايران در ژنو كه علاوه بر موضوع هسته اي، دستور كار منطقه اي در افغانستان هم به عنوان يك دستور كليدي آن در حال مطرح شدن بود، به يكباره متوقف شد و تا چند ماه بعد از انتخابات كه غربي ها متوجه شدند از فتنه سبز آبي گرم نخواهد شد، مجددا آغاز نشد.
علائم هشداردهنده فتنه اكنون به آن اندازه كه در ماه ها و هفته هاي پيش از انتخابات 88 قابل مشاهده بود، آشكار نيست و مهمترين علت آن هم اين است كه اين بار هم غربي ها و هم دوستان داخلي آنها مي دانند كه ايجاد حوادثي شبيه به آنچه كه در سال 88 در ايران ديده شد تقريبا غيرممكن است بنابر اين آنچه بيشتر ديده مي شود نوعي مقدمه چيني، تست و نبض سنجي براي آن است كه ببينند چه مقدار از پروژه هاي كودتاي نرم در فضاي جديد قابل بازسازي مجدد است.
نخستين عاملي كه طراحان پشت پرده و عموما بيروني فتنه را متقاعد كرده بازتوليد شرايط سال 88 بسيار دشوار است، از دست رفتن هرگونه پشتوانه اجتماعي براي تحركات مخملي مهمترين عاملي است كه اين وضعيت را تثبيت كرده است. اخيرا تلاش هايي براي ايجاد موج هاي جديدي از ناآرامي خياباني به ويژه از طريق برگزاري تجمعاتي با محوريت سوژه هاي اجتماعي و بعد سياسي كردن آنها ديده مي شود كه هيچ كدام موفق نبوده است. سطح هوشياري مردم هرچه از فتنه 88 بيشتر فاصله گرفته ايم رشد عميق تري كرده و همچنان با خوشحالي بايد گفت متوسط هوشياري مردم از خواص بيشتر است.
عامل دوم به خواص مربوط است. جاي تاسف است اما صريح بايد گفت كه جامعه سياسي ايران در چند سال اخير از حيث توان اتخاذ تصميم هاي درست در زمان درست، امتحان خوبي پس نداده است. درس هاي فتنه 88 براي خواص چه بود؟ نخست اين كه براي حرمت، عزت و آبروي نظام ارزشي بيش از غلبه بر حريفان قائل باشند. دوم اينكه به نداي رهبر ولو مخالف ميل و منفعت جناحي شان باشد با اشتياق و به هنگام پاسخ بگويند. سوم اينكه همواره دست توطئه دشمن را ببينند و از آن غافل نشوند. چهارم اين كه با مردم روراست و صريح باشند و به قدرت تشخيص آنها اعتماد كنند. پنجم اين كه لااقل در درون پروژه هايي كه دشمن آشكارا اعلام مي كند خواهان جريان يافتن آنها در فضاي سياسي كشور است، فرو نروند. به راستي وقتي دشمن بوضوح درصدد چندپاره نشان دادن اصولگرايان است، آيا افتخاري دارد كه ما هم مهره اي در اين بازي باشيم؟ يا وقتي دشمن آشكارا بنا را بر مخدوش كردن فرايند اجرايي انتخابات گذاشته، آيا هنري است كه برخي آقايان هم به عنوان كمك كار اين پروژه ظاهر شوند؟ يا به عنوان نمونه، وقتي همه توان دشمن بر سياه نمايي و ناكارآمد نشان دادن نظام است، مستند كردن اتهامات دشمن و تقويت پروژه آن، خيانت كوچكي است؟
مجموعه اين عوامل نشان مي دهد كه فتنه آينده- اگر فتنه اي در كار باشد- درون خواص رخ خواهد داد. برخلاف آنچه معروف شده هدف گيري جنگ نرم دشمن اكنون بيش از آنكه بر روي مردم عادي متمركز باشد بر خواصي تمركز دارد كه بناست مردم را رهبري كنند. همچنان جامعه سياسي ايران بيش از هرچيز محتاج نوعي اخلاق انتخاباتي است كه در آن بازيگران قبل از هر چيز تقوا پيشه كرده باشند و خداوند را بر رفتار خود ناظر بدانند. قصه ساده مي نمايد، ولي به واقع دشوارترين بخش داستان همين جاست. درك همين يك موضوع كوچك كه ما دشمن داريم و دشمن ما بازي هايي طراحي كرده كه كشاندن خودي ها به درون آن مهمترين خطر پيش روست، خود گامي بلند به جلو است كه البته باز در هنگامه امتحان پاهاي بسياري را مي توان ديد كه در برداشتن اين گام واجب و بلند، لنگ شده اند.
بحث درباره پيچيدگي هاي سياست داخلي و آرايش هاي سياسي، در مقطع فعلي، به راستي فرع بر بحث هايي است كه بايد آن را «اخلاق حرفه اي سياست ورزي» خواند. گام اول براي جلوگيري بازسازي تجربه هاي غم بار گذشته اهتمام به فراگير شدن اين اخلاق است.

پیامبر (ص): صبر اگر به بیقراری رسید دعا مستجاب می شود.

عزیز ما قرنهاست که چشم انتظار به ما دارد!

یک شنبه 27 شهریور 1390  6:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها