0

شعری از طبیب اصفهانی

 
zsaeed
zsaeed
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 17

شعری از طبیب اصفهانی

 

غمش در نهانخانه دل نشیند

بنازی که لیلی به محمل نشیند

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی

ز بامی که برخاست ،مشکل نشیند

بنازم ببزم محبت که آنجا

گدائی بشاهی مقابل نشیند

خلد گر بپا خاری آسان برآرم

چه سازی به خاری که در دل نشیند

پنج شنبه 24 شهریور 1390  6:59 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها