FAC يا پرواز نزديك زميني
در طول جنگ ، هواپيماهاي شكاري نيروي هوايي پس از انجام مأموريت و هنگام بازگشت به خاك ميهن اسلام به خاطر وجود رادارهاي دشمن ناچار بودند تا در ارتفاغ پايين وبا سرعت زياد پرواز كنند ؛ به همين خاطر گاهي با هواپيماهاي دشمن اشتباه گرفته ميشدند و مورد حمله پدافند خودي قرار ميگرفتند . در آن شرايط اين موضوع در روحيه خلبانان شكاري تأثير منفي گذاشته بود وشهيد بابايي با توجه به مسؤوليتي كه داشت درصدد بود تا اين نقيصه را به نحوي برطرف كند .
او سرانجام با خوش فكري خاصي كه در كارهاي عملياتي از خود نشان ميداد ، طرحي را ابداع كرد كه تا پايان جنگ به عنوان يك طرح جامع و موفق از آن بهرهبرداري ميشد و با اجراي آن ، ضمن نجات جان خلبانان ، توانست به روند سازماندهي و عمليات جنگي در نيروي هوايي سرعت بدهد.
او انديشيده بود كه بين پايگاههاي نيروي هوايي در جنوب و جبهههاي جنگ فاصله زيادي وجود ندارد؛ به همين خاطر مسيري را ازپايگاه تا محورهاي مقدم جبهه ترسيم كرد و ضمن شناسايي مقرهاي توپ هاي ضد هوايي كه در اين مسير قرار داشتند براي هر كدام از مقرها خلباني را درنظر گرفت ؛ زيرا خلبانان هم از نظر تاكتيكهاي هوايي و هم از نظر شناسايي هواپيماهاي خودي از دشمن ، اطلاعات بيشتري داشتند .
از آن پس هرروز ، قبل از طلوع آفتاب ، اين خلبانان در حالي كه ليس پرواز هواپيماها و ساعت حركت آنها را در اختيار داشتند ، بر سر مواضع پدافندي گمارده ميشدند و در طول روز، هر هواپيمايي را كه طبع ليست از قبل تعيين شده ، به مواضع پدافندي نزديك ميشد به پدافند اطلاع ميدادند و توپچي از شليك به آن هواپيما خودداري ميكرد . اين كار در برگشت هواپيماها از خاك دشمن هم ادامه داشت .
در طول جنگ ميزان موفقيت عملياتهايي كه با استفاده از اين طرح انجام ميگرفت بالاي 90 درصد بود و احساس ميشد كه با اجراي اين طرح خلبانان در پرواز ، آرامش خاطري بيشتري دارند .(7)