دعاهاي امام سجاد (ع) گرچه غالب اينهايا همه اينها به صورت جمله انشائيه است و دستور هست؛ امّا صبغه وصفي و راهنمائي هم دارد و مانند آن.
در دعاي نوراني بيستم كه دعاي مكارم الاخلاق است، وجود مبارك حضرت دستور داد ما از ذات أقدس له اموري را بخواهيم؛ رابطه خود را با خودمان حل كنيم، مشكل داخلي مان را حل كنيم، رابطه خودمان را با مردم حل كنيم. اين دو تا پيوند را در سايه رابطه اصلي كه رابطه عبد و مولاست، رابطه مخلوق و خالق است حل كنيم. آن اگر حل بشود، هم رابطه خودمان با خودمان حل مي شود، هم پيوند خودمان با جامعه.
دعاي امام سجاد (ع) جهت انجام امور خير در جامعه
اوّل عرض مي كند:اللّهمّ عبّ دن ي لك و لا تفس د ع بادت ي ب العجب(1). خدايا ! مرا بنده خاص خودت قرار بده، اين توفيق توست. مبادا اگر عبادت كردم، با عجب،عبادت مرا باطل كني ! پس بايد ابتدا رابطه عبد با مولا و خلق با خالق تحكيم بشود.
حالا كه اين رابطه درست شد، من شدم بنده تو؛ آنگاه: واجر ل لنّاس علي يد ي الخير و لا تمحقه ب المنّ (2). چون دست بگير را خدا دوست ندارد ! دست بگير بدترين دست هاست: اليد العلياء خير م ن اليد السّفلي(3). آدمي كه خيالش اين باشد، به جيب زيد و به كيف عمرو نگاه مي كند و ذليلانه زندگي مي كند. امّا دست بده را خدا دوست دارد.
آنگاه اگر كسي اين رابطه را تحكيم كرد، به خدا عرض مي كند: خدايا ! من هم بايد نسبت به مردم كار خير بكنم. خير مردم از دست من صادر بشود، جاري بشود. نه اينكه ديگري كار خير بكند، من تماشاچي باشم ! يك آدم تماشاچي در دنيا و آخرت هم تماشاگر است و به او مقام نمي دهند ! عرض كرد: خدايا ! تو كه به مردم خير مي رساني؛ آن توفيق را بده كه من مجراي خير باشم. اگر كاسبم، كشاورزم، دامدارم، تاجرم؛ توليد خوب و توزيع خوب داشته باشم. اگر حوزوي و دانشگاهي ام، نوآوري خوب داشته باشم، حرف خوب بزنم، خودم عمل بكنم تا گفتار من در جامعه اثر بكند، خيري از من به مردم برسد،بعد آن توفيق را به من بده كه اين را منّت نگذارم، نگويم: من آنم كه اين كارها را كردم، اين كار نشود ! پس رابطه ما با خدا در سايه عبادت محكم بشود، يك؛ پيوند ما با خلق از نظر خير رساني تحكيم مي شود، اين دو.
زينت اخلاقي
درخواست امام سجاد (ع) از خداي سبحان
امّا خودمان با خودمان چه كار كنيم: و هب ل ي معال ي الاخلاق و اعص من ي م ن الفخر(4). خدايا ! من نمي خواهم اخلاق متوسط داشته باشم، مي خواهم اخلاق عالي داشته باشم. نه تنها جهاد اصغر، جهاد اكبر را داشته باشم. اگر به آن درجات عاليه علم و عمل رسيدم، آن توفيق را هم به من بده كه من گرفتار فخر فروشي و امثال ذلك نشوم! از اين افتخارات بيجا كه من آنم كذا و كذا، مرا نجات بدهد.پس با اين بيان نوراني حضرت، اضلاع سه گانه اين مثلث روشن مي شود كه وظيفه ما در برابر خدا:عبّ دن ي و لا تفس د ع بادت ي ب العجب؛ وظيفه ما نسبت به جامعه: و اجر ل لنّاس علي يد ي الخ ير و لا تمحقه ب المنّ؛ وظيفه ما درباره كمالات نفسي خودمان: و هب ل ي معال ي الاخلاق و اعص من ي م ن الفخر است.
زيور متّقيان؛ گسترش عدل و فرو بردن خشم
بعد اگرانسان اين اضلاع سه گانه را در خودش حفظ كرد، سعي مي كند نسبت به جامعه در همه كارها عدالت را گسترش بدهد. اين چون خيلي مهم است، اين جمله را دوباره با بيان ديگر فرمود. عرض كرد:و الب سن ي ز ينه المتّق ين ف ي بسط العدل و كظم الغيظ (5). خدايا ! آن زيور مردان با تقوا را به ما بده. زينت متّقيان چيست؟ زينت مردان با تقوا نه تنها عادل بودن خودشان است، گسترش عدل و كظم غيظ است. زود عصباني نشود، خويشتن دار باشد؛ همه مردم را كه به روال ما نساخته اند ! همه مردم هم كه در يك حدّ نمي انديشند. خدايا ! آن توفيق را بده كه من عدل گستر باشم، آن توفيق را بده كه اگر در اين راه ناملائماتي هم رخ داد؛ من تحمّل بكنم، كظم غيظ بكنم. اينها را در دعاي بيستم كه دعاي مكارم الأخلاق است فرمود.
ملاك «عزّت» در كلام سيّد السّاجدين (ع)
در دعاي سي و پنجم كه به عنوان ر ضا ب القضا است، معيار ارزش را در جامعه ذكر مي كند. عرض مي كند: خدايا ! آن توفيق را به من بده كه من در تشخيص معيار عزّت و ذلّت، شرف و غير شرف، اموال و سرمايه را معيار قرار ندهم، اشتباه نكنم:و اعص من ي م ن ان اظن ب ذ ي عدم خساسهً و ب صاح ب ثروه فضلاً، فنّ الشّر يف من شرّفته ع بادتك و عزيز من اعزّته ا طاعتك (6). عرض كرد: خدايا ! مبادا آن بينش ضعيف را بر من تحميل كني يا تحميل شود كه من بين فقير و غني فرق بگذارم؛ فقير را ذليل و غني را عزيز خيال بكنم؛ چرا؟ براي اينكه شريف كسي است كه عبادت تو او را شريف كرده باشد؛ چه فقير، چه غني. عزيز كسي است كه اطاعت تو او را عزيز كرده باشد؛ چه فقير، چه غني.
اينها دعاست اما از سنخ اللّهمّ اغف ر ل ي و ل وال دي(7) نيست ! آن روزها وجود مبارك حضرت در نهايت رنج و تقيه بود، با همين دعا آن معارف را مشخّص كرد. سؤال: معيار ارزش افراد در جامعه چيست؟ حضرت فرمود: توانگري و تهي دستي نيست؛ اين را به صورت دعا ذكر كرده. سؤال: ا نزوا چيز خوبي است يا در متن جامعه و سياست بودن؟ جواب: در متن سياست و جامعه بودن. خير به مردم چيست؟ بهترين كار اين است كه انسان به جامعه خير برساند.
بيانات حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي (مدظلّه العالي) در ديدار با جمعي از ائمه جماعات استان تهران به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام سجاد (ع) - قم-5/ 11/ 1387
ـــــــــــــــــــــــــــــ
(1و2) صحيفه سّجاديّه/ دعاي 20 (3) الكافي/ 4/ 11
(4و5) صحيفه سّجاديّه/ دعاي 20 (6) صحيفه سّجاديّه/ دعاي 35
(7) اقبال الأعمال/ 236