برق نيروگاه بوشهر پس از حدود 3 دهه وارد شبكه سراسري برق كشور شد.
سازمان انرژي اتمي اعلام كرد نيروگاه اتمي بوشهر ساعت 23 و 29 دقيقه شنبه 12 شهريورماه سال جاري با قدرت حدود 60 مگاوات به شبكه سراسري متصل شد.
به اين ترتيب، پس از چيزي حدود 3 دهه برق هسته اي به شبكه سراسري ايران وارد شده است.
در بيانيه سازمان انرژي اتمي آمده است كه آزمايش هاي لازم براي حصول اطمينان از هماهنگي هاي كامل اين پروژه با شبكه سراسري در روزهاي آينده ادامه خواهد داشت.
اين بيانيه همچنين تأكيد مي كند مراسم بهره برداري مقدماتي نيروگاه اتمي بوشهر در تاريخ 21 شهريور امسال در محل اين نيروگاه برگزار خواهد شد. اتصال برق نيروگاه بوشهر به لحاظ راهبردي از چند جهت اهميت كليدي دارد:
1- با تزريق برق هسته اي به شبكه، براي نخستين بار، مردم ايران با يك جنبه ملموس از انرژي هسته اي كه داراي تأثير مستقيم در معيشت آنهاست، آشنا خواهند شد. تمركز بر روي اين بخش از كاربردهاي انرژي هسته اي، اجماع داخلي پشت سر سياست هاي راهبردي نظام در پرونده هسته اي را به نحو بي سابقه اي تقويت خواهد كرد. به عبارت ديگر، از جنبه راهبردي مسئله اين است كه معادله «مقاومت- هزينه» در برنامه هسته اي ايران- كه البته معادله اي كاملاً قابل دفاع است- با شكل گيري معادله «مقاومت-سود» تكميل خواهد شد.
2- در مرحله بعد، اين موضوع اهميتي كليدي دارد كه توجه شود افزايش توليد برق هسته اي، باعث آزاد شدن ظرفيت هاي نفت و گاز كشور و به تبع آن، افزايش ظرفيت ذخيره سازي يا صادرات خواهد شد. مطابق محاسبات كلاسيك انجام شده در اقتصاد انرژي، با استفاده از هر گرم اورانيوم در نيروگاه ها، 5/62 ليتر نفت آزاد مي شود. بنابراين، افزايش توليد برق هسته اي، امكان مانور ايران در حوزه انرژي را بسيار وسيع تر خواهد كرد.
3- يكي از مهم ترين تبعات راهبردي اتصال برق هسته اي به شبكه اين است كه برنامه هسته اي ايران از فاز سياسي- امنيتي خارج شده و ماهيتي تجاري پيدا مي كند. اطلاعاتي وجود دارد كه نشان مي دهد برخي از كشورها منتظر راه اندازي نيروگاه بوشهر در ايران بوده اند و اكنون آمادگي دارند تا در پروژه هاي نيروگاهي ايران مشاركت كنند. در مسير تجاري سازي برنامه هسته اي ايران، بوشهر نخستين و دشوارترين گام بود. برداشتن گام هاي بعدي تا اين حد دشوار نخواهد بود.
4- از جنبه سياسي و ديپلماتيك، ورود برق بوشهر به شبكه كه نشان دهنده وقوع ايمن فعل و انفعال هسته اي در قلب راكتور است، وجود يك چرخه كامل توليد سوخت هسته اي در ايران را كاملاً توجيه مي كند. بوشهر سالانه چيزي حدود 30 تن اورانيوم 5 درصد غنا مصرف مي كند. درست است كه روس ها تأمين سوخت بوشهر را تعهد كرده اند اما سابقه عملكرد روسيه نشان مي دهد در واقع هيچ اعتمادي به آن نيست و ايران براي اينكه به يكباره با قطع جريان سوخت و خاموش شدن ناگهاني راكتور مواجه نشود ناچار بايد تضمين داخلي از حيث توليد سوخت را ايجاد نمايد. اكنون ديگر اين استدلال كاملاً بي معناست كه چون ايران نيروگاه ندارد، پس به چرخه سوخت هم نيازي نخواهد داشت.
5- و نهايتاً راه اندازي نيروگاه بوشهر يكي از عواملي است كه بدون شك گزينه نظامي را به طور كامل از روي ميز غرب حذف خواهد كرد. اگرچه هم اكنون هم چنين گزينه اي عملاً وجود خارجي ندارد اما اتصال بوشهر به شبكه، پارادوكسي ايجاد مي كند كه نتيجه آن بي معنا شدن گزينه نظامي از حيث راهبردي است. آن پارادوكس اين است: اگر به بوشهر حمله شود اكوسيستم خليج فارس و در نتيجه متحدان عرب آمريكا نابود مي شود و اگر به نطنز حمله شود، بوشهر قادر به جايگزيني كاركردهاي آن از جنبه هايي كه مورد نگراني غرب است، خواهد بود.