0

ترويج ملي گرايي از سياست هاي ديكته شده به شاه بود

 
ahmadfeiz
ahmadfeiz
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 20214
محل سکونت : تهران

ترويج ملي گرايي از سياست هاي ديكته شده به شاه بود

ترويج گناه و اعمال ناهنجار
در كنار تضعيف باورهاي ديني، سعي مي كنند كاري كنند كه به ارزش هاي عملي، ارزش هاي اخلاقي و هنجارهاي ديني توجه نشود و مردم كم كم به گناه كشيده شوند و پايبند به عمل به دستورات اسلام و رعايت ارزش هاي اسلامي نباشند. اين دو كار اصلي آن ها است؛ يعني همان كاري كه شياطين با انبياء مي كردند. البته در گذشته امكانات ساده اي براي اين اهداف داشتند؛ يك شايعه ساخته مي شد و دهان به دهان پخش مي شد؛ اما امروز انواع و اقسام وسايل رسانه اي در اختيار آن هاست. هركسي وبلاگ شخصي دارد و هر چه مي خواهد، مي نويسد و ديگران هم از آن استفاده مي كنند. امكانات رسانه اي اصلاً قابل مقايسه با گذشته نيست. در گذشته وقتي مي خواستند يك حرفي را حتي در يك جامعه هزار نفري پخش كنند، به آساني ممكن نبود. اما اكنون در عرض يك دقيقه يك خبر به كل دنيا منتشر مي شود. وسايل ارتباط جمعي و به همان ميزان، نقشه هاي شياطين، پيچيده شده است؛ اما ريشه و اساس كار همان است. پس در طول جريانات همواره دو كار اساسي و استراتژيك فتنه جويان، يعني تلاش در جهت تغيير افكار مردم و تلاش در جهت تغيير رفتار مردم، ادامه دارد. براي امثال ما اين دو مورد خيلي مهم است. با دقت در گذشته معلوم مي شود از روزهاي اول انقلاب تا به حال يك سلسله تلاش هايي در جهت تضعيف باورها، اصل اعتقاد به خدا، وحي، اعتقادات شيعه، امام زمان و سيدالشهدا-عليهماالسلام- صورت گرفته، و اين اواخر همه چيز را زير سؤال برده اند. ايجاد شبهه كار مشكلي نيست؛ سنگي است كه به قول معروف ديوانه اي در چاه مي اندازد؛ اما صد نفر عاقل بايد تلاش كنند تا آنرا بيرون بياورند.
تلاش ديگري كه از اول انقلاب تا به حال صورت گرفته، اين بوده است كه سعي كنند مباني ارزشي مسلمانان، حزب اللهي ها و انقلابيون را از آنان بگيرند؛ سعي كرده اند چيزهايي كه براي ايشان مقدس و محترم است، كم كم كمرنگ شود. كمرنگ كردن يك ارزش گاهي درا ثر ايجاد شبهه هاي فكري، و گاهي به وسيله برنامه هاي عملي است. مثلاً ربا در جامعه اسلامي يكي از خط قرمزها است كه در قرآن به عنوان جنگ با خدا از آن ياد شده است: «فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله...»1: اگر دست از ربا برنمي داريد، اعلان جنگ با خدا كنيد. شياطين در دو جنبه به آن مي پردازند؛ اولاً: شبهه مي كنند كه اين ربا نيست و راه شرعي دارد و حيله هائي مطرح مي كنند كه عملاً ربا باشد، اما اسمش ربا نباشد. در نهج البلاغه به خصوص درمورد فتنه هاي آخرالزمان به همين امر تأكيد شده است. مي فرمايد: در آينده فتنه هاي عظيمي در ميان مسلمان ها اتفاق خواهد افتاد. يكي اين است كه «... فيستحلون... الربا بالبيع...»2: ربا را به نام خريد و فروش مي خورند. اين يكي از برنامه هاي شياطين است كه مفهوم و اسم ارزش يا ضدارزش را عوض كنند. ثانياً: سعي مي كنند عملاً آن قدر انجام گيرد كه قبح آن از بين برود. اين بعد جريان، نقشي است كه امروز فيلم ها و تلويزيون ها و... بازي مي كنند. اين، شبهه اي در مسائل فكري و نظري نيست؛ نمي خواهند بگويند: آيا اين ارزش است يا ضدارزش، بلكه آن قدر آن را انجام مي دهند تا ارتكاب به گناه براي جوانان عادت شود. بالاخره آدمي زاد چقدر مي تواند مقاومت كند؟ جوان در موقعيتي كه با اوج فعاليت غريزه مواجه است، مثل يك ماده محترقه اي است كه براي انفجار فقط به يك چاشني و يك اشاره احتياج دارد؛ آن وقت اگر نه يك اشاره، بلكه از در و ديوار آتش ببارد، چه بر سر او مي آيد؟ اين جا بحث از خوب يا بد بودن عمل نيست؛ اين يك عاملي است كه عملاً رفتار را عوض مي كند.
نمونه ديگر، وضعيت لباس در جامعه ماست. در بازار به زحمت مي توان لباسي كه با شئون اسلامي، تناسب داشته باشد، پيدا كرد. مدل هايي عرضه مي شود كه به صورت هاي مختلف تبليغ فرهنگ غربي است. روي بسياري از لباس ها، نوشته ها و علائم خيلي بدي وجود دارد كه مربوط به گروه هاي فاسدي است، و مصرف كنندگان هم نمي دانند، عملاً كارهاي اقتصادي و تأمين نيازمندي هاي مردم را طوري طراحي مي كنند كه خود به خود به اين ها گرفتار مي شوند. اين دو نحو فعاليت براي آنها جنبه استراتژيك دارد.
ترويج ارزش هاي ملي به جاي ارزش هاي اسلامي
گاهي مطالب خيلي ظريفي وجود دارد كه اكثراً متوجه نمي شوند، و اگر كساني هم توجه پيدا كنند، جرأت نمي كنند، بيان كنند؛ چراكه فوراً متهم به خشونت طلبي و ارتجاع مي شوند. از سياست هاي ديكته شده به شاه مخلوع، حمايت از ملي گرايي بود. برهمين اساس تاريخ دو هزار و پانصدساله را به بهانه زنده كردن مليت ايراني، جايگزين تاريخ هجري كرد. قصد داشتند اسلام تحت الشعاع مليت ايراني قرار گيرد. كلمه ميهن پرستي و وطن پرستي را در كتاب هاي سال اول ابتدايي مي نوشتند و به جاي تقويت شعارهاي ديني، روي مسائل ملي و ايراني تأكيد مي كردند. اين كارها از شاه عجيب نبود؛ اين ها جزء سياست هاي ديكته شده به آن ها براي كمرنگ كردن اسلام و ارزش هاي اسلامي بود. آن ها مي دانستند كه جامعه خالي از ارزش نمي شود و مردم به طور فطري دنبال ارزش هايي مي گردند، تا پابند به آن ها باشند؛ لذا مي دانستند اگر بخواهند ارزش هاي ديني از بين برود، بايد ارزش ديگري را جايگزين آن ها كنند. چيزي كه مي توانست جاي ارزش هاي ديني را بگيرد، ارزش هاي ملي بود. هرچقدر آن ها بزرگ شود، مسائل ديني كم كم بي اهميت تر مي شود. متأسفانه بعد از انقلاب هم گاهي در بين افرادي كه خوش نيت هم هستند، از اين نوع گرايش ها، گاهي ضعيف و گاهي قوي، ديده مي شود. از اين مسئله غافل مي شوند و تفكري را ترويج مي كنند كه دل دشمنان را خنك مي كند. ترويج اين تفكر كه ما ملتي با چند هزار سال سابقه هستيم، وسيله اي براي فراموشي اسلام و ره آورد هاي اسلام از ياد مردم است. مطرح كردن ارزش هاي به اصطلاح انساني به جاي ارزش هاي ديني و الهي، جزء اسلوب هايي است كه براي تضعيف مباني فكري، اعتقادي و ارزشي به كار گرفته مي شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- البقره/279 2- نهج البلاغه، خطبه156

پیامبر (ص): صبر اگر به بیقراری رسید دعا مستجاب می شود.

عزیز ما قرنهاست که چشم انتظار به ما دارد!

پنج شنبه 6 مرداد 1390  9:10 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها