0

سیلی حضرت علی(ع)به صورت یک کاسب/حمالی که صاحب قصر شد

 
ebrahimfanaei
ebrahimfanaei
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 198
محل سکونت : اصفهان

سیلی حضرت علی(ع)به صورت یک کاسب/حمالی که صاحب قصر شد

 

یكی از ویژگی‌های جالب حكومت امام علی (ع) این بود كه به بازار كوفه (دارالخلافه) مستقیما سر می زد و اوضاع را زیر نظر می گرفت. ایشان گاهی نصیحت می كردند و در مواقع لازم نهی از منكر می نمودند.

در یكی از بازدیدها ایشان متوجه شدند كه یک زن با یك كاسبكار مشغول جر و بحث است و ماجرا از این قرار است كه زن مقداری خرما از آن كاسبكار خریده است و وقتی به خانه رفته؛ متوجه شده كه خرماها ترشیده است و آنها را برگرداننده است؛ لیكن آن كاسبكار؛ خرماهای خراب را پس نمی گیرد و پول زن را بر نمی گرداند!

امام (ع) به آن مرد نصیحت كرد كه: خرمایت را بگیر و پولش را پس بده چرا كه تقلب كرده و جنس فاسد فروخته ای!

اما آن مرد زیر بار نرفت و به امام گفت: به شما مربوط نیست!

بار دیگر امام او را نصیحت كرد اما وقتی دید گوشش بدهكار نیست؛ جلو رفت و یك سیلی محكم به صورتش زد! و بعد گفت: جنس تقلبی ات را پس بگیر!

سپس پول زن را از او پس گرفت و آن زن دعا گویان به خانه بازگشت!

***

همین علی كه سیلی به صورت آن مرد كاسبكار زد؛ روزی خم شد و طفلان یتیمی را پشت خود نشانید و صدای حیوانات را تقلید كرد تا آنها را بخنداند!

این را گفتم تا مرد عدالت را كامل بشناسیم و قهر و لطف او را با هم ببینیم!

***

یكی از وظایف حكومت آن است كه به طور منظم به بازار مسلمین سر بزند و با متخلفین از كسبه بر خورد كند.(در یكی از شهر های مذهبی ایران – سالها قبل – یك بسته رطب خریدم كه بالای بسته؛ رطب بود و پایین آن خرمای نامرغوب! از آن زمان به بعد همیشه بسته خرما را دقیق بازدید می كنم!)

بازرسی از بازار؛ نه بصورت مقطعی و نمایش تلویزیونی! بلكه بصورت منظم و باقاطعیت ودر جلو چشم مردم باید صورت گیرد!

علی علیه السلام آدمی نبود كه دانه از موری به ظلم بگیرد؛ چه برسد به آنكه به صورت انسانی سیلی محكمی بزند! ایشان می دانست كه باید اقتدار حاكمیت در تخلفات اقتصادی بیشتر باشد تا هر كس به بازار می رود با ترس از تقلب نرود و دغدغه خرید جنس بی كیفیت و تقلبینداشته باشد!

در این راه اگر جلو چشمان مردم به یك انسان فاسد سیلی محكمی بزنیم؛ عین حق و عدالت است!

***

یكی از اهل معرفت در خواب می بیند كه در بهشت است و در یك قصربسیار باشكوه و شاهانه ای قرار دارد!

از كسی می پرسد: آیا صاحب این قصر بزرگ اجازه ورود می دهد؟

اجازه می گیرند و او به پیش صاحب قصر می رسد.

از او می پرسد: تو در دنیا چه كاره بودی كه به این مقام رسیدی؟

صاحب قصر می گوید: حمّال!

آن مرد می پرسد: مگر در حمالی چه كردی كه به این مقام رسیدی؟!

صاحب قصر می گوید: فقط اهل نماز جماعت بودم و در معامله با خلق خدا؛ دروغ و خیانتی نكردم!

سلام بر شما

چهارشنبه 5 مرداد 1390  11:36 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها