|
عشق سالم
|
عشق نا سالم
|
|
اولویت دادن به خود و عقاید فردی
|
غرق شدن در رابطه ی عشقی
|
|
راهی برای رشد کردن و پیشرفت،
و علاقه به رشد و پیشرفت دیگران
|
امنیت و راحتی فقط در مطابقت با فرد مقابل دیده می شود، شدت این نیاز می تواند به عنوان اثباتی برای این عشق باشد که ممکن است به ناامنی، ترس و تنهایی بینجامد.
|
|
علایق جداگانه و متفاوت،
دوست های جدا و حفظ روابط و
دوستی های دیگر در کنار این عشق
|
روابط اجتماعی بسیار محدود، فراموش کردن علایق و دوستی های سابق خود
|
|
تشویق کردن یکدیگر به پیشرفت،
اطمینان به ارزش های فردی
|
شیفتگی و غرق شدن در رفتارهای فرد مقابل، ترس از ایجاد تغییر
|
|
اعتماد صحیح (اعتماد به فرد برای رفتار کردن به صورت طبیعی و نرمال)
|
حسادت، احساس مالکیت، ترس از رقابت
|
|
سازش و مصالحه با یکدیگرف کمک و همفکری با یکدیگر برای حل مشکلات
|
قدرت، حق کنترل و حاکمیت در رابطه را می دهد، سرزنش کردن به خاطر کارها و اعمال گذشته
|
|
در نظر گرفتن فردیت و شخصیت طرف مقابل
|
تلاش در تغییر شخصیت فرد مقابل و شبیه کردن او به خود
|
|
واقع گرایی در همه ی جنبه های رابطه
|
رابطه بر اساس پندارهای بیهوده و فرار از واقعیت و مسائل ناخوشایند است
|
|
مراقبت و توجه به خود، حالت و وضعیت روحی و روانی هر فرد به احوالات طرف مقابل وابسته نیست
|
داشتن این توقع که فرد مقابل میتواند حال و هوای شما را بهبودی بخشد و شما را نجات دهد
|
|
جدایی عشقی (توجه کردن و اهمیت دادن به فرد مقابل اما در عین حال رها کردن او به حال خود)
|
هم جوشی (غرق شدن در مشکلات و احساسات فرد مقابل)
|
|
سکس مسئله ای است که از سر دوست داشتن و توجه در رابطه به وجود می آید
|
وجود فشار و سختی روی مسئله ی سکس به خاطر ترس، عدم امنیت و نیاز به لذت فوری
|
|
توانایی لذت بردن از تنهایی خود
|
ناتوانی و درماندگی به هنگام تنهایی و جدایی
|
|
چرخه ای از آرامش و رضایت
|
چرخه ای از نا امیدی و درد
|
|
گفتگوها براساس درک متقابل، کمک و همدردی بنا شده است
|
گفتگوها براساس سرزش و عیبجویی کردن، تسلیم شدن یا کنترل فرد مقابل بنا شده است
|