خميازه عبارت است از باز كردن دهان و تنفس عميق به صورت غيرارادي كه تقريبا از زمان پيش از تولد و به عبارت دقيقتر از دوره جنيني و يازده هفتگي قابل مشاهده است. دو نظريه مطرح درباره علت خميازه كشيدن وجود دارد.
نخست تئوري فيزيولوژيكي است كه بر طبق آن كمبود اكسيژن با بالا رفتن ميزان دياكسيدكربن در خون باعث ميشود گيرندههاي حسي پيام خاصي را منتقل و قسمت غيرارادي مغز فرمان خميازه را صادر كند.
نظريه دوم تئوري خستگي است كه خميازه را نوعي واكنش طبيعي بدن ميداند.
تحقيقات اخير بيان ميكند كه علت اصلي خميازه كشيدن رساندن اكسيژن كافي به مغز است اما شايد يكي از علل رخداد اين پديده هم تغيير وضعيت از هوشياري به خوابآلودگي و برعكس آن است.
گروهي از دانشمندان خميازه كشيدن را يكي از علائم كمبود قند ميدانند لذا گفته شده كه علت زياد خميازه كشيدن در معتادان به همينخاطر ميباشد. اگر قند كافي به خون برسانيم آثار خستگي را از بين برده و خميازههاي پيدرپي هم متوقف ميشود.
خميازه كشيدن فوايدي هم به دنبال دارد كه از آنجمله ميتوان به آرامش پيدا كردن مغز اشاره كرد. به گفته محققان يكي از راههاي آرامش يافتن مغز، خميازه كشيدن است. خميازه كشيدن ميتواند نوعي علامت اجتماعي (همچون خنديدن) باشد كه باعث تبادل اطلاعات ميشود و رفتار گروهي را سازمان ميدهد. خميازه با انتقال از فردي به فرد ديگر ميتواند اطلاعاتي (مثلا من خسته هستم و يا اين فيلم ملالآور است) را در يك حلقه اجتماعي منتقل كند. لذا گفته شده شايد خميازه كشيدن قبل از پيدايش زبان در بين اقوام بشر، ابزاري بوده براي ايجاد ارتباط.
آخرين بررسيها در مورد خميازه كشيدن مشخص كرده كه خنده و خميازه به گونهاي غيرعادي، قابل سرايت هستند به طوري كه حتي با مطالعه كردن درباره خميازه هم، شما نسبت به آن تمايل پيدا ميكنيد. در واقع خميازه يك بازتاب است و شما نميتوانيد به راحتي آن را متوقف كنيد.