خبرگزاري فارس: سرپرست باشگاه استقلال گفت: ما با مظلومي يك سال ديگر قرارداد داريم، بنابراين حتي در صورت تمايل قلعهنويي نيز من اين مربي را فعلاً به استقلال نخواهم آورد.
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرگزاري فارس، علي فتحاللهزاده سرپرست باشگاه استقلال با حضور در خبرگزاري فارس و بازديد از قسمتهاي مختلف خبرگزاري صحبتهايي را با تحريريه گروه ورزشي فارس انجام داد.
وي در خصوص مسائل مختلف فوتبال از ابتداي فصل، حضور در نقل و انتقالات، امير قلعهنويي و پرويز مظلومي، سقف قراردادها و مسائل ديگر صحبتهايي را انجام داده است كه متن اين گفتوگو را در زير ميخوانيد؛
* هر وقت من ميآيم مشكلات صف ميكشند
شرايط آمدنم به استقلال خيلي سخت بود. نميدانم چرا هر وقت كه من ميآيم همه مشكلات به صف ميشوند و اين يك مقدار كار من را سخت ميكند. من بايد توانم را براي ادامه كار مدير گذشته بگذارم، ولي هنگامي كه ميرسم كار زمين مانده است.
در ابتداي فصل براي گرفتن بازيكنان فرصتي نداشتيم و 3 بازيكن خارجي ما در روزهاي پاياني به استقلال اضافه شدند. آنها را با تماشاي سيدي انتخاب كرديم و اندرسون نيز شب پاياني نقل و انتقالات با ما قرارداد امضا كرد. تيمي كه در آن شرايط با آن اضطراب بسته شد، كار بزرگي انجام داد.
* ساختن كمپ به اندازه چند قهرماني ارزش دارد
وقتي آمدم احساس كردم كمپ مهمترين چيز است. كمپ چيزي است كه زيرساخت يك مجموعه است. مجبور بودم موازاتي روند ساخت كمپ را زير نظر بگيرم. خوشحالم كه وقتي سوزوكي وارد كمپ شد، از من چندين بار سئوال كرد كه آيا واقعا اينجا به باشگاه استقلال تعلق دارد؟! يعني او باور نميكرد. او گفت، تحت تأثير قرار گرفتهام و اين حرف او نشان ميدهد كه اين كمپ از دو سه قهرماني حتي براي ما با ارزشتر است. به لحاظ اقتصادي نيز بنيه اقتصاد را محكم ميكند. زمين خالي آن مجموعه ارزش افزوده محاسبه ميشود و خوشحالم با توجه به قولي كه به هواداران داده بودم كمپ را براي خردادماه آماده كردم.
* استقلال در فصل جديد در زمين اختصاصي خود تمرين ميكند
چمن كمپ آماده است و آخر همين ماه استقلال ميتواند تمريناتش را در آنجا برگزار كند. با توجه به اينكه زمين هنوز ريشهاش قوي نيست، گفتيم هفتهاي يك جلسه در آنجا تمرين كنند كه مشكلي براي چمن پيش نيايد. فكر ميكنم تا فصل شروع شود بچهها ميتوانند تمرينات را در زمين كمپ استقلال برگزار كنند.
* بيشتر از قولي كه به سعيدلو داده بودم درآمدزايي كردم
تا به امروز همه مشكلات را اينگونه پشت سر گذاشتيم، اما فعلا وضعيت سازمان مشخص نيست و آن پولي را كه بايد به بازيكنان بدهيم نميتوانيم پرداخت كنيم. من درآمدزايي خود را كه نزديك به 6 ميليارد بوده انجام دادهام. يعني از توافقي كه با آقاي سعيدلو انجام داده بوديم نيز بيشتر درآمدزايي كرده ام. رفتن ناصر حجازي كلي به ما لطمه زد و ما را به هم ريخت. در مجموع وقتي به كارنامه نگاه ميكنيم به اين نتيجه ميرسيم تيمي كه در پنج روز بسته ميشود و رتبه دوم ليگ را تصاحب ميكند، يعني تلاش زيادي انجام داده است.
* مظلومي فكر ميكرد قهرمان ميشويم
خودم در ابتداي فصل فكر ميكردم كه نايب قهرمان شويم. حتي زماني كه تيم در مقطعي به صدر جدول رسيد، مظلومي گفت، ممكن است ما قهرمان هم بشويم، اما به ايشان گفتم نه چون ما فقط سهميه ميخواهيم و توقع مان بالا نيست. در جام حذفي هم امسال خوب بالا آمده بوديم و اگر به كارنامه استقلال در اين چند سال نگاه كنيد، متوجه ميشويد كه تا اين مرحله بالا نيامده بوديم، اما در ليگ قهرمانان آسيا از تيم راضي نيستم. اعتقاد داشتم كه تيم ما ميتوانست به مرحله بعد صعود كند. فصل بعد از تيمم قهرماني ميخواهم و مظلومي بايد حتماً جام بگيرد و در ليگ قهرمانان آسيا هم روند رو به جلويي داشته باشد.
* برخيها ميخواستند به راحتي كمپ استقلال را واگذار كنند!
در دورههاي گذشته فكر ميكردم همه مثل من فكر ميكنند. تصور ميكردم همه كمپ استقلال را با آن زمين درست ميكنند وقتي يكي دو بار رفتم و آمدم متوجه شدم كه اصلا اينطور نيست. نه تنها علاقهاي ندارند كه كمپ را درست كنند، بلكه دوست دارند آن را واگذار كنند! اين بار ديدم تا خودم كمپ را درست نكنم آخرش خود شما خبرنگاران ميگفتيد پس آنهايي كه ميگفتند كمپ متعلق به استقلال نيست درست ميگفتند. پس فتحاللهزاده دروغ ميگفت. من كمپ را ساختم كه ثابت كنم اين ملك متعلق به استقلال است. ممكن است اين زمين معترضاني نيز داشته باشد، اما كسي كه اعتراض ميكند و ميگويد مال ما نيست شايد از 40 هزار متر زمين هزار مترش متعلق به او باشد. همه آن را كه نميخواهد؟ كدام آدم عاقلي 40 هزار متر را رها ميكند و به خاطر مثلاً هزار متر بيخيال ساخت كمپ ميشود.
* سوزوكي ميگفت، نكند ساختمان آماده كاشتهاي؟
خيلي ساده مي گويند كه كمپ را آماده كردم، زمين فوتسال ساختم، رختكنها را آماده كردم، چمن را مهيا كردم، همه اينها يك دقيقه شد، اما انجام آن مستلزم هزاران ساعت كار بود. شما باورتان نميشود كه چه دوندگي انجام داديم و با كساني كه شكايت ميكردند مقابله كرديم. اشخاص ديگر اين حوصله را نداشتند، ولي من اينكار را انجام دادم. شايد حدود 20 بار ساعت 12 شب به كمپ سر ميزدم چون روزها وقت نميكردم. وقتي سوزوكي اينجا آمد باورش نميشد كه اين زمين را ساختم. او ميگفت، سال گذشته اينجا بيابان بود، نكند شما اينجا ساختمان آماده كاشته ايد و ما خبر نداريم!
كمپ را ساختم كه وقتي رفتم ديگر كسي نگويد اينجا مال استقلال نيست. خوشحال هستم كه اگر سالها بعد از كنار كمپ رد ميشوم احساس خوبي به من دست ميدهد. انشاءالله اگر عمري باقي باشد فاز دوم كمپ را سال آينده درست ميكنم.
*مظلومي تحت تأثير اطرافيانش قرار دارد
با مظلومي تا قبل از امسال كار نكرده بودم، اما كارنامه او را رصد ميكردم. حواسم به همه استقلاليهايي كه در ليگ حضور دارند، هست. او با تيم ملي «ب» در منطقه غرب آسيا قهرمان شده بود كه كارنامه خوبي محسوب ميشود. به اين دليل با ايشان قرارداد 2 ساله بستم كه ديدم تحت تأثير اطرافيانش قرار دارد. مظلومي آدمي است كه اگر بگويد امسال تو را آوردهام ولي سال ديگر نيستي قبول ميكند؛ به همين دليل 2 ساله بستم كه به او ثابت كنم كه به اين مربي اطمينان دارم. شايد همين حالا هم ذهنيت دارد كه ميخواهند او را عوض كنند. اين نقطه ضعف پرويز مظلومي است. چون در استقلال تجربه سرمربيگري زيادي ندارد. يك روز به مظلومي گفتم، شما فرض كن من آخر فصل ميخواهم با شما قطع همكاري كنم، اگر شما اول و يا دوم بشويد و من با شما قطع همكاري كنم، به ضرر كيست؟ پس عاقلانه است كه كار كني و توجهاي به حرفها نداشته باشي. معلوم نيست كه آخر فصل من باشم يا نباشم، اما تا روز آخر كارم را با قدرت انجام ميدهم. اين يك دستور حرفهاي براي ما است كه در فوتبال غير خصوصي كار ميكنيم. اميدوارم مظلومي اين تفكرش را كنار بگذارد و به كارش ادامه بدهد.
*اگر مظلومي را كنار بگذارم مردم واكنش نشان ميدهند
اگر اين تفكر با مظلومي همراه باشد، تا آينده در ذهنش ميماند. شما علي دايي را ببينيد نميخواستم اين حرف را بگويم، اما اختلاف بين دايي و كاشاني آشكار شده، ولي از آن روز علي دايي آنقدر تلاش كرده كه در تمام بازيها پيروز شده است. يعني اين اختلاف باعث نشد كه دايي كنار بكشد اما قدرت را به او تزريق كرد. دايي خودش را به همه ثابت كرد. اينها درس است كه بايد از آنها استفاده كنيم. اميدوارم مظلومي خيلي محكم به حرفمان اطمينان كند. مردم همه چيز را ميفهمند. اگر مظلومي كه خوب نتيجه گرفته را كنار بگذاريم مردم واكنش نشان ميدهند. روزي كه من را از مديرعاملي استقلال كنار گذاشتند همه انتقاد كردند كه چرا در هفته پنجم يك مديرعامل را نقد كرديد و كنار گذاشتيد.
* به جايگاه مظلومي نه، به نيمكت استقلال چشم دارند
كسي به جايگاه مظلومي چشم ندارد، اما چشم به جايگاه سرمربيگري استقلال دارند. اين يك مسئله طبيعي است. مگر به جايگاه مديرعاملي استقلال چشم ندارند؟ چه اشكالي دارد؟ ما برويم آنها ادامه ميدهند. ما نبايد خودمان را كوچك كنيم و فكر كنيم اگر اين پست را از ما بگيرند همه چيز تمام شده است. اگر همين امروز بخواهند جاي من را بگيرند مثل نظاميها احترام ميكنم و ميروم. شايد ناراحت شوم اما به خاطر اين است كه فرق دوغ و دوشاب مشخص نميشود. يعني كسي كه كارنامه دارد با كسي كه هيچ چيز را بلد نيست، هيچ تفاوتي پيدا نميكند.
* مظلومي خيلي زود نگران ميشود!
سعي من و پورحيدري اين است كه تفكر مظلومي را به سطحي برسانيم كه فكر كند امروز هست و فردا نيست. مظلومي داراي توانمنديهاي بسياري است و اگر كمي فكرش را به موردي كه اشاره كردم (به حرف اطرافيانش توجه نكند) شايد استقلال قهرمان ليگ ميشد. مظلومي يك مقدار نگران ميشود و داخل فكر ميرود كه اين نقطه ضعفش است. اگر مظلومي اعتمادش را نسبت به مديرش بيشتر كند، موفقتر خواهد بود.
* قلعهنويي هم بخواهد فعلا او را نميخواهم
اول فصل هم گفتم، ابتدا به دنبال امير قلعهنويي ميروم چون تيم چيزي نداشت و شرايط بحراني را سپري ميكرد. ميخواستم سكان استقلال را به دست او بسپارم. وقتي نتوانستم با قلعهنويي قرارداد ببنديم با مظلومي صحبت كردم البته اين حرفها را به خود مظلومي هم گفتم. همين حرفي كه من به شما زدم تبعات دارد. برخي دوستان مطبوعاتي كم لطف هستند. من كه صادقانه ميگويم انتخابم چه كسي بوده است ولي حالا هم ميگويم كه از مظلومي حمايت ميكنم چرا كسي اينها را نميبيند. حرفهاي ما را قبول نميكنند و حاشيه درست ميكنند. حتي اگر قلعهنويي هم بخواهد ديگر براي فصل آينده او را نميخواهم چون با پرويز مظلومي قرارداد دارم و به قراردادم پايبند هستم.
* اگر بخواهم قلعهنويي را بياورم به مظلومي اطلاع ميدهم
هر چيزي جايگاه خودش را دارد. دوست دارم مظلومي موفق شود چون موفقيت او، موفقيت من نيز هست. من در آن شرايط كه اشاره كردم قلعهنويي را ميخواستم. هيچ پيغامي به قلعهنويي براي فصل آينده ندادم و به دنبالش نبودم. اگر بخواهم قلعهنويي را بياورم بدون تعارف ميگويم كه آقاي مظلومي ميخواهم با قلعهنويي كار كنم.
* من ريسك كردم ولي قلعهنويي ريسك نكرد!
قلعهنويي فصل پيش فكر نميكرد من بتوانم ميداوودي، مبعلي و آشوبي را به استقلال بياورم. اگر ميدانست كه ميتوانم اين 3 نفر را به استقلال بياورم ميآمد. او ميگفت: تيم خيلي ضعيف است و فكر ميكرد آبرويش به خطر بيفتد. در واقع قلعهنويي به تيم ما اعتماد نكرد و ترسيده بود كه تيم ضعيف باشد. من ريسك كردم ولي قلعهنويي ريسك نكرد. (با خنده)
* 2 ساعت لباس استقلال را ميپوشند پيشكسوت ميشوند
اين يك واقعيت تلخ است. سيستم اطلاعرساني و تحريمهاي ما هنوز نتوانسته است واقعيت را به مردم انتقال دهد. يك شخص دو ساعت لباس استقلال را ميپوشد اما همه از او به عنوان پيشكسوت اين تيم ياد ميكنند، اما يك مديري مثل من 10 سال در اين تيم كار ميكنم، هيچوقت او را پيشكسوت خطاب نميكنند. حتي آبدارچي باشگاه هم پيشكسوت محسوب ميشود. كسي كه استقلالي نيست ولي سرمربي استقلال ميشود، پيشكسوت اين تيم محسوب ميشود.
* مشكل سازمان حل شود بمبها را منفجر ميكنيم
بحث دولتي و خصوصي شدن كه هنوز حل نشده به استقلال و پرسپوليس لطمه ميزند. اكنون فصل نقل و انتقالات است. ما بايد بدانيم كه با وزارت طرف هستيم يا با سازمان. همه مشكلات در زمان ما ايجاد ميشود و اين از بدشانسي من است. اميدوارم اين وضعيت زود حل شود و ما محكمتر به فكر انفجار بمبهايمان باشيم.
* هيچ ارادهاي براي خصوصي شدن سرخابيها وجود ندارد
متاسفانه اراده جمعي مبني بر حل موضوع خصوصي شدن 2 باشگاه استقلال و پرسپوليس نيست. اعتقاد دارم هيچ لزومي نيست كه ما حتما خصوصي شويم. پيشنهادات خود را در قالب يك كتاب به مسئولان ارائه كردم. دقيقا نوشتهام كه از كجا شروع كنيد و به چه چيزهايي دست بيابيم، ولي وقتي به آن توجه نميشود، پس معلوم است كه نميخواهيم مشكل اين 2 تيم حل شود. حداقل معرفت داشته باشيم و پيمانكاري اين دو تيم را 5 سال به كسي واگذار كنيم. بعد از 5 سال توافقاتي بنويسيم كه اگر جواب داد، تمديد كنيم و اگر نداد به شخص ديگري واگذار كنيم. اگر شما هر ساله بخواهيم مدير عوض كنيد يك تيم را نه، بلكه فوتبال را نابود ميكنيد.
* پست مديرعاملي مثل رئيس جمهوري است
سالها در استقلال يا من بودم يا آقاي اوليايي، سپس غريب آمد، نجفنژاد آمد و بعد از آن آشتياني. درحال حاضر هفت هشت نفر هستيم كه هر كدام براي خودمان يك سري افراد مورد اطمينان انتخاب كردهايم. اين تعويض مديريت فوتبال را نابود ميكند. ما بايد يكپارچه باشيم. زماني استقلال و پرسپوليس وقتي در آزادي بازي داشتند 80 هزار نفر به ورزشگاه ميآمدند اكنون آن هواداران كجا هستند؟! به خاطر اينكه مردم ناراحت شدهاند. مديرعاملي استقلال و پرسپوليس پست كوچكي نيست كه به هر كسي بدهيم، آن هم همه ساله. اين مسئله تبعات دارد. مديرعاملي يك باشگاه حداقل بايد 5 سال سر كارش باشد. در همين باشگاه خارجي هستند تيمهايي كه 10 سال است يك مدير دارند. مديرعاملي يك پست استراتژيك در باشگاه است. مثل اين ميماند كه هر 6 ماه يك رئيس جمهور عوض كنيم. اين پستها تعريفهايي دارد. بي دليل نميگويند كه رئيس جمهور بايد 4 سال حداقل كار كند. چون روي اين مسائل مطالعه شده است. مديرعاملي باشگاه هم حداقل بايد 4 سال كار كند.
* دوست داشتم به ضعيفترين مديرعامل استقلال 4 سال وقت بدهند
وقتي يك مديريت ثبات پيدا كند اهرمهايش را جذب ميكند. وقتي براي هوادارانمان فراخوان زديم، 85 هزار نفر براي يك مسابقه به استاديوم آمدند، چون كار كرده بوديم، ولي اينها نياز به سازماندهي و برنامهريزي دارد. ما قطره قطره مردم را جذب ميكنيم، ولي وقتي مديريت تعويض ميشود، اينها از هم ميپاشند و دوباره مدير بعدي بايد به فكر جذب نفرات باشد و تصور كنيد چه زماني را بايد در اين بين خرج كند. حتي زماني كه ضعيفترين مديرعامل را براي باشگاه استقلال انتخاب كردند، اعتقاد داشتم كه بايد به او فرصت بدهند. اسمي از او نميبرم، ولي مدام ميگفتم بايد 4 سال به او فرصت داد. اين تجربه و تخصص ما است. اين مسئله استراتژيك و تثبيت شده است. يك مدير بايد حداقل 4 سال در يك باشگاه بماند. نمونه آن باشگاه سپاهان و محمدرضا ساكت است. ايشان وقتي ثبات پيدا كرد، سپاهان نظامند شد. او تازه فرصت پيدا كرد كه از كجا امكانات بگيرد. اين مسئله در چند روز حل نميشود.
* تلاشمان را براي قهرماني در جام حذفي انجام داديم
مقابل ملوان موقعيتهاي خوبي را از دست داديم تمام تلاش خود را كرديم تا بتوانيم قهرمان جام حذفي بشويم، اما نتوانستيم از موقعيتهاي خود استفاده كنيم.
ملوانيها دو موقعيت داشتند كه همانها هم به گل تبديل شدند. در هر صورت اين فصل با نايب قهرماني در ليگ برتر و آسيايي شدن و ساختن كمپ نتايج خوبي از خود به جاي گذاشتيم.
* در چند روز آينده برنامههاي مظلومي را ميگيريم
با توجه به اينكه با مظلومي قرارداد داريم در چند روز آينده برنامههاي فصل جديد را از سرمربي ميگيريم.
* ايراد AFC به نداشتن رئيس مجمع باشگاه استقلال است
نمايندگان كنفدراسيون فوتبال آسيا به استقلال نمره قبولي دادهاند و تنها ايرادي كه به باشگاه گرفتند بابت نداشتن رئيس مجمع است. كه اين مسئله هم به زودي برطرف ميشود.
* AFC ميگويد، رئيس مجمع سرخابيها يك نفر نباشد
در مطبوعات براي انتخاب هيأت مديره استقلال 300 كيلو مطلب نوشتهاند. واقعا اين قدر ارزش دارد كه اين همه در مورد هيأت مديره صحبت كنيم؟ اينكه ميگويند در AFC اعضاي هيأت مديره قبلي را رد كردهايم اشتباه است. شما فكر ميكنيد به سوزوكي نگفتهاند كه استقلال هيأت مديره ندارد؟! يا او تحقيق نكرده كه استقلال داراي هيأت مديره نيست؟ من همين امروز اگر به ژاپن بروم و تحقيق كنم ميفهمم كه كدام باشگاه هيأت مديره دارد و كدام باشگاه ندارد. مطمئن باشيد سوزوكي فهميد و حتي در اين زمينه با ما صحبت هم كرد. آنها به اين مسائل اصلا كاري ندارند، AFC ميگويد، رئيس مجمع دو باشگاه نميتواند يك نفر باشد. آنها به اين ايراد گرفتهاند. آنها ميگويند چون رئيس مجمع اين دو باشگاه يك نفر است، ممكن است در يك جاهائي براي اولي يا دومي تباني بوجود بياورند. آنها گفتند راهكاري براي اين كار پيدا كنيم كه شبههاي در آن وجود نداشته باشد.
* پست هيأت مديره را به آقايان هديه ميدهند
اينكه يك باشگاه هيأت مديره داشته باشد حرفي درست و عقلاني است، اما زمانهاي خاصي مشكلاتي به وجود ميآيد كه نميتوان هيأت مديره انتخاب كرد. من ميگويم اين مسئله اينقدر مهم نيست كه به آن ميپردازند. من به هيأت مديره اعتقاد دارم، اما هيأتي كه همراه و همپا باشد. شما تصور كنيد اگر مثلا فردا باشگاه خصوصي شود و متعلق به من باشد، چگونه هيأت مديره انتخاب ميكنم؟ نفراتي را ميآورم كه كمك حال باشگاهم باشد و به آنها ميگويم كه ما 10 ميليارد هزينه داريم و هر كدام از شما بايد يك ميليارد تومان پول بياوريد. مديرعامل هم بايد 3 ميليارد بياورد، ولي حالا هيأت مديره هست، يك قران هم پول نميدهد، مصاحبه هم انجام ميدهد و باشگاه را هم زير سئوال ميبرد. شما باشيد قبول ميكنيد؟ ميدانيد چرا؟ چون اينها صوري هستند. چون اينها هديهاي هستند كه به اشخاص ميدهند. پست هيأت مديره را به برخي از آقايان هديه ميكنند.
* گفتم پول بدهيد زير آبم را زدند!
يكي از دلايلي كه از استقلال كنار رفتم همين اختلافات در هيأت مديره بود. صورت جلسه آن موجود است. به اعضاي هيأت مديره گفته بودم كه شما 7 نفر هستيد و هر كدام بايد 500 ميليون پول بياوريد. آنها گفتند فتحاللهزاده براي ما خط و نشان كشيده و زير آب من را زدند و من هم از استقلال رفتم. هر كس هم كه ميگويد اينگونه نيست صورتجلسهاش را ميدهم كه شما منتشر كنيد. من حرف غير منطقياي زده بودم؟ پس شما هيأت مديره هستيد براي چي؟ در منچستر هزينهها را بررسي ميكنند و ميگويند اينقدر هزينه داريد. هر كس دوست دارد ثبت نام كند. آن وقت قرعهكشي ميكنند و هيأت مديره انتخاب ميشود. چون وقت نميكنيم مثل امروز با آقايان مسئول صحبت كنيم، حل نميشود وگرنه كدام آدم عاقلي دوست دارد اين تيم را يك نفره بگرداند. اگر 500 ميليون به من كمك كرده بودند الان بدهي نداشتم.
* پول بازيكنان آماده است، آخر فصل تسويه ميكنم
امسال هيچگونه بدهي نداشتم. در حال حاضر 30 درصد پول بازيكنان باقي مانده است كه اين پول آماده است و آخر فصل هم آن را صفر ميكنم. امسال براي اولين سال است كه من درآمدزايي خود را انجام دادهام و يك ريال هم بدهكار نيستم. تراز آن موجود است و در اختيارتان ميگذارم. حتي بدهي مربوط به سال گذشته را يك مقدار پرداخت كردم. روزي كه باشگاه را تحويل گرفتم، 7 ميليارد و 700 ميليون تومان بدهي داشت. 3 ميليارد و نيم به بازيكنان كه سختترين بدهي ممكن است داشتيم. بعد از انقلاب در پايان فصل هيچوقت اين رقم را به بازيكنان بدهي نداشتيم. از سال 60 اين رقم در باشگاه وجود نداشت.
* برخيها كه اينكاره نيستند براي مدير بعدي مشكل درست ميكنند
در حال حاضر استقلال 6 ميليارد بدهي دارد. هيچ مديرعاملي حق ندارد بدهيهاي گذشته استقلال را قبول نكند. اگر آنرا پرداخت نميكند، دليلش اين است كه زورش نميرسد. وقتي آدمهايي را ميآوريم كه اينكاره نيستند، مشكلات براي مدير كاربلد ايجاد ميشود. پس من چگونه آمدهام، 5 ميليارد درآمدزايي كردهام؟ البته اينها فوت و فنهايي است كه ما در اين چند سال مديريتمان ياد گرفتهايم و آنها را لو نميدهيم.
* آقايان مرا مسخره ميكردند و به حرفهايم ميخنديدند
يك فيلم دارم كه صحبتهاي 10 سال قبل خود را در آن گنجاندهام. شما ببينيد 10 سال پيش من چه گفتهام و حالا امروز ببينيد كه آن حرفها شده يا نشده. آن موقع كه حرف ميزدم مسخرهام ميكردند. ولي امروز همان آقايان ميگويند كه بايد مثلا فلان كار انجام شود. ما حرفها را خيلي وقت پيش گفتهايم ولي توجهي به صحبتهاي ما نشد. ما بايد به حرف كارشناسانه شده احترام بگذاريم. زماني مطرح كردم كه اصلا درست نيست همه بازيكنان يك تيم را مربي انتخاب كند. باشگاه 70 درصد را انتخاب ميكند، سرمربي 30 درصد بقيه را انتخاب خواهد كرد. زماني با مديران يكي از تيمهاي بزرگ اروپايي جلسه داشتيم آنها در حال بستن تيم بودند. از آنها پرسيدم مگر قرار نيست فلاني سرمربي شما شود، مدير به من گفت، او چه كاره است كه بازيكن انتخاب كند. او حق انتخاب چند نفر را دارد. اگر فردا ما اين مربي را عوض كرديم و مربي بعدي آمد ميگويد از من توقع نداشته باشيد چون تيم را من نبستم. آنوقت ما چه كنيم؟ ما كميته داريم كه آنها بازيكنان را انتخاب ميكنند. وقتي اين را گفتيم ما را مسخره كردند ولي امروز فهميدهاند كه اينكار درست است.
* سرمربي را كميته فني انتخاب ميكند نه مديرعامل
كاري را با مرحوم ناصر حجازي بنا كرده بوديم فكر ميكنيد چرا او را بعنوان رئيس كميته فني انتخاب كرده بودم. يك مديرعامل ميآيد و همش منم منم ميگويد و آخر هم هيچ كاري را انجام نميدهد. من هيچوقت نميتوانم تشخيص انتخاب بازيكن را مثل امثال حجازيها و پورحيدريها داشته باشم. آنها فني هستند. من مدير هستم و آنها هم شايد نتوانند مثل من مديريت كنند. بنابراين كميته فني بايد سرمربي را انتخاب كند نه مديرعامل. مديرعامل بايد نظر نهايي را بدهد. چرا؟ چون او ميگويد كه من هم بايد بدانم كه با چه كسي ميتواند كار كنم. مديرعامل به كميته فني ميگويد، چند نفر را انتخاب كن كه لياقت سرمربيگري استقلال را داشته باشند و اگر از اين بين هركدام را من انتخاب كردم، شما موافق هستيد و مورد حمايت شماست.
* وقتي به مظلومي حمله كردند مرحوم حجازي دفاع كرد
اين اواخر همه به مظلومي حمله كردند. زندهياد ناصر حجازي مصاحبه كرد و گفت، من زنده هستم و هنوز نمردهام. يعني همه به آن باور رسيده بوديم كه ديگر ناصر حجازي از سرمربي حمايت ميكند. آنجاست كه ديگر مطبوعات هم انتقاد نميكنند و ميگويند شخصي كه خاك خورده فوتبال است از سرمربي در حال دفاع است و كلي از حاشيههاي ما ريزش پيدا ميكند.
* سال آينده قطعاً من سرمربي انتخاب نميكنم
به كميته فني گفتهام كه امسال استثناء است. يعني شما نميتوانيد تمام نيروهايي كه ميگوئيد جذب كنيم چون امسال مظلومي تيم را به دلخواه خودش بست و بايد با او تعامل كنيم. ولي براي سال آينده ديگر قطعا انتخاب بازيكنان و سرمربي با شما است و من سرمربي را انتخاب نخواهم كرد. كميته فني به ما ليست ميدهد و از آن ليست بازيكنان را به خدمت ميگيريم.
* 4 بازيكني كه ميخواهم بمبافكن هستند
امسال فقط 4 بازيكن ميگيريم. اگر پرويز مظلومي گفته كه شايد بازيكنان استقلال بروند، درست گفته، هر چند با اما و اگرها نميتوان نشست. اگر مظلومي يكسري از بازيكنان را نخواهد آن بحثش جداست، ولي اگر بازيكنان خود را حفظ كنيم همين 4 بازيكني كه گفتم كفايت ميكند. هر 4 بازيكني كه ميخواهم، بمب نيستند بلكه بمبافكن هستند.(با خنده) بمبها خودشان را آماده كنند كه ما در راه هستيم.
* اگر قلعهنويي خواست ميتواند از استقلال بازيكن بگيرد
امسال از سپاهان هم بازيكن ميخواهم. البته اين تلافي فصل گذشته نيست، ولي اگر قلعهنويي گفته از استقلال بازيكن نميگيرد مشكلي نيست و ايشان ميتواند اين كار را انجام دهد. هر بازيكني را كه ايشان دوست داشته باشد ميتواند از استقلال بگيرد.
* مدير بعدي چكهايم را پاس نكند، بايد بروم زندان
با توجه به اينكه هنوز تكليف سازمان و وزارت ورزش مشخص نشده اين از بدشانسي ما است كه من بايد از چكهاي شخصي به بازيكنان بدهم. حتي اگر ما را هم بيرون كنند بايد چكها را پاس كنم. بچهها چون ما را قبول دارند چك من را قبول ميكنند يعني من را گير مياندازند. اگر فردا من نباشم و مدير بعدي بيايد و چكهاي من را پاس نكند، بايد به زندان بروم و آنوقت شما بايد به ملاقات من به زندان بياييد!
* به عزيز محمدي گفتم تضمين ندهي سقف را قبول نميكنيم
سال گذشته سقف قرارداد را رعايت كرديم، ولي متاسفانه خيليها رعايت نكردند. تبصرهاي را خود سازمان به ما ارائه كرد كه مثلا اگر 100 ميليون به باشگاه يك بازيكن داديم آن شامل سقف قرارداد نيست. مثلا ما 100 ميليون براي رضايت مبعلي از باشگاهش پرداخت كرديم. اين مسائل جزء قرارداد نيست. ولي ما سقف را رعايت كرديم و ايكاش كه رعايت نميكرديم. امسال هم به سازمان ليگ گفتهام كه بايد به ما تضمين بدهيد. كه اگر كسي بالاي 350 ميليون به بازيكن داد آن تيم را بايد به دسته اول بفرستيد. سال گذشته ما تضمين نگرفتيم اما امسال تضمين ميگيريم. چون ما دولتي هستيم نميتوانيم ولي تيمهايي كه خصوصي هستند و پولشان بيشتر است آنها بيشتر پول ميدهند و ما ميمانيم. حتي سال گذشته اعتراض كردم و اسم دو باشگاه را به آنها گفتم.
* مظلومي تيم را قهرمان كند، قراردادش تمديد ميشود
اگر مظلومي سال آينده تيم را قهرمان كند با او تمديد ميكنم. اگر قهرمان نكند كميته فني مربي ما را انتخاب ميكند. يعني حتي اگر قرار باشد با قلعهنويي هم قرارداد ببنديم، حتما كميته فني چنين تصميمي را گرفته است.
* ميتوانم رئيس فدراسيون فوتبال باشم
20 سال براي فوتبال زحمت كشيدم و اعتقاد دارم كه ميتوانم مثمرثمر باشد. اگر روزي براي رياست فوتبال ثبت نام كنم، هدفم اين نيست كه به جام جهاني بروم، بلكه هدفم صعود به دور دوم جام جهاني خواهد بود. رفتن به جام جهاني را كارنامهاي موفق براي يك رئيس فدراسيون فوتبال نميدانم. اين تصوير من از فوتبال است و حتي به مسئولين هم گفتهام كه اگر يك روز رئيس فدراسيون فوتبال شدم اگر به جام جهاني نرفتيم نيمي از هزينههايي كه در اين راه انجام شده به عنوان ضرر برميگردانم يعني اين كار را همه رؤساي فدراسيون فوتبال انجام دهد.
* كفاشيان داخل قطار در حال حركت افتاد
تا زماني كه كفاشيان كانديداي رياست فدراسيون فوتبال است، من در انتخابات شركت نخواهم كرد و خودم هم به كفاشيان راي ميدهم. براي اينكه ايشان در بدترين شرايط موجود با قوانين جديد در فدراسيون كار ميكند و ايشان خوب توانسته است قوانين جابهجا شده را اجرا كند. اگر بخواهم مثالي بزنم اينگونه است. (قطاري ترمزش بريده است و ايشان داخل آن قطار افتاده است) اگر دوره آينده كفاشيان خوب نباشد ميتوان در مورد كانديدا شدن من صحبت كرد.
* اگر كفاشيان دور بعد هم نتيجه نگيرد، مردود ميشود
اگر در برنامه دوم فدراسيون فوتبال كفاشيان بخواهد به همين روند ادامه دهد مردود خواهد شد. كسي به او رأي نخواهد داد. او با توجه به شرايط موجود خروجي خوبي داشته باشد. با توجه به نتايجي كه به دست آورده ارزش دارد كه يك بار ديگر به او راي بدهيم. چون خودش تلاش كرده است. ضمنا فدراسيوني كه هنوز نتوانسته است از لحاظ مالي به استقلال برسد، طبيعي است كساني كه به او كمك ميكنند با نفوذ هم خواهند شد. اين درد فوتبال ماست. وقتي تلويزيون ما دولتي است، حق باشگاه را نميدهد. اگر ما پولي از دولت ميگيريم بخاطر اين است كه بخشي از اينگونه مسائل را جبران كند. همين حالا اگر ما آزاد باشيم بازيهاي استقلال را 20 ميليارد تومان ميفروشم. اگر من اين پول را به دست بياورم به چه كسي احتياج دارم؟ وقتي حق من را نميدهند، آن وقت بايد دست به دامن دولت بشوم.
* قانون اجازه نداد بازيهاي استقلال به موبايلها برود
در حال حاضر موبايلي دارم كه 20 كانال را با آن دريافت ميكنم. يك سوكت به آن وصل ميكنم و سپس آنرا به تلويزيون انتقال ميدهم. خيلي راحت اين كار را انجام ميداديم. ولي چرا نشد؟ چون سيگنال در جمهوري اسلامي و قانون اساسي ايران مختص صدا و سيما است و اين اجازه را صدا و سيما به كسي نميدهد. برخي از دوستان هنگامي كه اين پيشنهاد را دادند ميخنديدند و ميگفتند فتحاللهزاده دروغ ميگويد و اصلا امكان چنين مسئله اي نيست، درحالي كه قانون اجازه چنين كاري را به من نداد.
* بوركينا فاسو و بنگلادش حق پخش تلويزيوني دارند، ما نه
ما همش صحبت از مديريت هزينه ميكنيم اما چه فايده وقتي پول ما را نميدهند. حق ما خورده ميشود. اگر 100 ميليارد پيشنهادي كه بابت حق پخش است به فوتبال پرداخت شود، خيلي از مشكلات حل خواهد شد. مجلس محترم ميتواند اين بودجه را در اختيار صدا و سيما قرار دهد و اگر اين كار انجام نشود حق باشگاهها پايمال خواهد شد. حتي بوركينا فاسو و بنگلادش هم حق پخش تلويزيوني دارند. ما كه از آنها كمتر نيستيم. در حال حاضر در تمام دنيا 40 تا 60 درصد درآمدزايي باشگاهها از حق پخش تلويزيوني است. وقتي 60 درصد از حق ما كنار گذاشته شود، مشخص است كه كم ميآوريم.
* از لحاظ عملي حرفهاي نيستيم
حسرت نميخورم كه چرا كانديداي رياست فدراسيون فوتبال نشدم چون در حال حاضر در حال امور اجرايي باشگاه هستم. چون زيرساختهايي را براي باشگاه انجام ميدهم ساليان سال از لحاظ وجداني راحت خواهم بود. الان در باشگاهي هستم كه احساس ميكنم مثل يك زنجير است. وقت براي كار است ولي هنوز اراده و آمادگي حرفهاي شدن را نداريم. اسم حرفهاي شدن را پيدا كردهايم ولي هنوز عملياتي نشده است.
* تاريخ نشان ميدهد كه وزارتخانه شدن ورزش درست است يا نه
به شخصه مخالف تشكيل وزارت ورزش بودم. ولي اين مخالفت به اين معنا نيست كه اگر اين وزارتخانه تشكيل شد، ديگر قصد همكاري نداريم. تاريخ نشان ميدهد كه وزارتخانه شدن ورزش درست بوده يا نه. مركز پژوهش مجلس شوراي اسلامي پيش از اين اطلاعيه داد كه اين به صلاح نبوده و بعضاً اعلام كردند كه در اين خصوص زود تصميم گرفته شد. بنابراين در خود مجلس همه به اتفاق نميگويند كه اين كار درست بود. با معاونت سطح ورزش بالاتر بود چون مستقيماً به رئيس جمهور وصل ميشد. البته حالا كه شده همه بايد كمك كنند كه از آن اطاعت كنيم. حالا كه اين انتخاب شد در مقابل آن نميايستيم و كنار آن كار ميكنيم.
* سعيدلو بهترين گزينه براي وزارت ورزش است
به اعتقاد من بهترين گزينه براي وزارت ورزش علي سعيدلو است. ما بايد سعيدلو را آماده كنيم و امكانات را در اختيارش قرار دهيم. او كارنامه بسيار خوبي دارد و هيچكس نميتواند حماسه گوانگجو را از ياد ببرد. درخشش در گونگجو تاثيرات بسيار مثبتي روي مردم ايجاد كرد. تكواندوي ما بعد از 30 سال كره را شكست داد. انصافاً كارنامه ميگويد، سعيدلو خوب كار كرده است.
* شبها هواداران استقلال با من تماس ميگيرند
اكثر شبها هواداران با من تماس ميگيرند كه البته چون سرم شبها خلوت است جواب آنها را ميدهم. آنها خيلي مهربان و خوب هستند. وقتي بيرون مردم را ميبينم خيلي به من محبت ميكنند نميدانم شايد اينگونه كه شما ميگوئيد باشد و مردم بايد انتخاب كنند كه محبوبترين مديرعامل استقلال چه كسي است. يادم ميآيد به يك شهرستان رفته بوديم كه امام جمعه يك شهرستان در كنار ما بود. وقتي مردم ما را ديدند طوري به سمت ما آمدند كه بنده خدا امام جمعه آن شهرستان ترسيد و گفت چه شده است؟ هنگامي كه داخل ماشين نشستيم، ايشان به من گفت كه نميتوانم باور كنم كه مردم به خاطر فوتبال اينهمه استقبال كردند. بايد اشاره كنم كه هواداران پرسپوليس هم به من لطف دارند و با وجود اينكه در دو دربي آنها را شكست دادهايم با من برخورد بسيار گرمي دارند. حتي آنها هم ميدانند كه به پرسپوليس احترام قلبي دارم و ظاهري نيست.
* هاشمينسب را آوردم كه ديگر به استقلال گل نزند
سالي كه هاشمينسب را به استقلال آوردم 32 ميليون به او پول دادم. هيچكس باور نميكرد. براي 3 سال 92 ميليون به او پول داديم شايد آن زمان قيمت بازيكن خوب 30 تا 40 ميليون بود. حالا كه اين مسئله گذشته است، ولي اسنادش در باشگاه استقلال وجود دارد حتي ميتوانيد از خود هاشمينسب بپرسيد. هاشمي نسب را به اين دليل گرفتم چون هر سال به ما گل ميزد! حتي كريم باقري هم خيلي خوب است و اگر بخواهد بيايد ما حرفي نداريم.(ميخندد) نكند ميخواهيد چاشني بمبها را بكشيد.
* كرار ياغي باشد، من رئيس ياغيها هستم
من 4 بازيكن ميگيرم. اين وسط شايد خيلي اسمها مطرح شوند. شما براي اينكه از من حرف بكشيد 40 اسم آوردهايد. ما با جاسم كرار قرارداد 2 ساله امضا كرديم، وي بازيكن بسيار خوبي است و مي تواند در تيم بزرگ استقلال روزهاي خوبي را تجربه كند؛ هر چند اگر كرار ياغي باشد، من رئيس ياغيها هستم.
* محمدي نبايد چنين تصوري داشته باشد
محمد محمدي به يكي از دوستان من كه مدير يكي از باشگاهها است گفته استقلاليها با من صحبت نميكنند. من نميدانم ميمانم يا نه. من هم به ايشان گفتم: چرا ايشان چنين تصوري دارد. ما فكر ميكنيم بازيكناني كه با ما هستند در اين تيم ميمانند. من اگر بخواهم با بازيكن صحبت كنم او ميگويد اول پول اين فصل من را بده بنابراين اصل من و نگه داشتن محمدي است. ما گلرهاي خوبي داريم چون آنها تجربه دارند و كار ما راحتتر است. در يك جاهايي جنس استقلال جور نيست و اگر امسال ما فقط خسرو حيدري را داشتيم وضعيتمان خيلي فرق ميكرد.
* تيموريان را استقلالي ميكنم
آندرانيك بازيكن خوبي است و او را به خدمت ميگيرم. ما به نيروهاي نقل و انتقالاتي خود ماموريت داديم كه با بازيكنان موردنظرمان صحبت كنند و اين كار را انجام خواهيم داد.
* با جباري تندتر برخورد ميكرديم نابود ميشد
مجتبي جباري به خاطر آن مصاحبهاش 30 ميليون جريمه شد. ما نميخواستيم حكم قتل صادر كنيم. در بدترين شرايط كه به جباري نياز داشتيم او را بيرون گذاشتيم و اگر تندتر برخورد ميكرديم نابود ميشد. به طور مثال در مورد مجيدي چون كاپيتان ما بود و از او توقع داشتيم، با مجيدي آنگونه برخورد كرديم و اين فوتبال كه همه چيزش ايراد دارد، بايد اينگونه برخورد كنيم. مثلا هوار از روزي كه به استقلال آمد حاشيهاي نداشت و در قراردادش همه چيز را ذكر كرده بود.
* حرفهاي قلعهنويي در برنامه 90 درست بود
سالي كه منصور پورحيدري رفت ايشان نميخواست به مربيگري ادامه دهد. جلسهاي گذاشتيم كه يك مربي انتخاب كنيم. دوستان ما فهرست دادند و اعلام كردند كه طبيعي است ناصر حجازي ارجحتر باشد. آقاي قلعهنويي و پورحيدري با مرحوم حجازي صحبت كردند كه مسئولان ماشينسازي هم اعلام كردند كه براي به خدمت گرفتن حجازي 8 ميليون بايد بدهيد كه اين كار را انجام داديم. قلعهنويي براي تعريف آن خاطره با من هماهنگ كرد و حرفهايش درست بود.
* عيادت قلعهنويي، حجازي را آرام كرد
حجازي و قلعهنويي آنگونه كه ميگويند اختلاف حادي نداشتند. شايد آنها در بعضي مواقع از لحاظ فني با هم اختلاف داشتند. اين اواخر كه قلعه نويي به عيادت حجازي رفت، ناصرخان آرام شد. من اعتقاد دارم نبايد مرحوم حجازي را به جامعه خشن معرفي كنيم. او تند بود و غرور داشت اما از قلبي رئوف برخوردار بود. يادم ميآيد در 20 سال رفاقتم هيچوقت گريه حجازي را نديده بودم تا همين اواخر.
* مطمئنم حجازي، قلعهنويي را بخشيد
روزي كه مادرم فوت كرد، مرحوم حجازي به من زنگ زد و ديدم كه گريه ميكند از او پرسيدم چرا اين كار را ميكني، گفت، مگر من نبايد حالا كنار تو باشم؟ به اطرافيانم بگو كه من را پيش تو بياورند. سعي كردم كه او را آرام كنم و به او گفتم كه ناصرخان شرايط آمدن را نداري. او قلب رئوفي داشت و امير قلعهنويي نيز هيچوقت كتمان نميكند كه شاگرد حجازي بود. مطمئنم حجازي به خاطر كدورتهاي پيشپا افتاده و فني قلعهنويي را بخشيده و اگر زنده بود رابطه خيلي خوبي با هم داشتند.
* دوست داشتم همه بازيكنانم مثل حجازي باشند
من دوست دارم همه بازيكنانم مثل ناصر حجازي باشند. او اين اواخر هر روز به باشگاه ميآمد و نشان ميدادكه چه تعصبي دارد. ما بازيكناني ميخواهيم كه عاشق باشند و براي تيمشان جان بدهند اگر بهترين بازيكن تيم استقلال تعصب نداشته باشد به درد نميخورد.
* به مظلومي اخطار دادم كه تعارف نكند
پرويز مظلومي ليستي به من داد و بعد مصاحبه كرد و گفت مربيگري حاجي مثل مديريتش قوي است. به او اخطار ميكنم كه ديگر از اين حرفها نزند و تعارف نكند چون اگر روي نيمكت بنشينم به او فرصت نميدهم و مدام قهرماني ميآورم.
* مقابل پرسپوليس هتتريك ميكرديم
حيف كه به فينال جام حذفي نرفتيم چون در آن صورت پرسپوليس را شكست ميداديم هرچند آنها انگيزه داشتند. با اين وجود انگيزه پرسپوليس باعث ميشد ما به دنبال شكست آنها باشيم.
* مجيدي بهترين خريد فتحاللهزاده بود
اولين خريد تاريخي من فرهاد مجيدي بود چون توانستم به 4 برابر او را ترانسفر كنم. بابت مجيدي 8 ميليون پول دادم و نزديك يك ميليون از اين بازيكن درآمدزايي كردم. دومين خريد من هاشمينسب بود كه حتي با پيراهن استقلال به پرسپوليس گل زد. فكر ميكنم آن دربي بهترين دربي بود چون 4 سال بود كه هرچه توپ ميآمد هاشمينسب به تور دروازه استقلال ميچسباند.
* نوري خوب است اما از پرسپوليس يار نميگيريم
اگر ما محمد نوري را داشتيم خيلي خوب ميشد، اما از پرسپوليس بازيكن نميگيريم مگر آنكه بگير بگير شود و آنها از ما بازيكن بگيرند.
* هيچ تفريحي ندارم
آنقدر در فوتبال هستم كه هيچ تفريحي ندارم. باورتان نميشود 30 سال است كه وقتي ميخواهم به خانه بروم بايد بيايم از ميدان فردوسي رد شوم چون هيچ جا را بلد نيستم.
* 250 كارمند دارم
نزديك به 250 كارمند دارم. كه حدود 2 سال است كه ميخواهيم نيروهايمان را تعديل كنيم كه نميشود.(ميخندد) البته يك صندوق دارم كه با كارمندانم در ارتباط هستم و آنرا جايي قرار دادم كه آنها حرفهايشان را راحت داخل صندوق مياندازند.
* به گزارش خبرگزاري فارس، علي فتحاللهزاده پس از گفتوگويي 3 ساعته با اعضاي تحريريه سرويس ورزشي در پايان به تك سئوالات خبرنگاران اينگونه پاسخ داد:
قلعهنويي: ژنرال
مظلومي: با مكث طولاني مردي كه سبيلهايش را برباد داد
كفاشيان: دوست خوب
واعظ آشتياني: همكار
سعيدلو: انرژيك
هاشمينسب: سرور
مؤمنزاده: دلپيرو
كريم باقري: با مرام
تراكتورسازي: عشق
دايي: اسطوره قرمزها
نجفنژاد: همكار
مرحوم حجازي: اسطوره فوتبال ايران و آسيا
خبرگزاري فارس: مكث ميكند... صفا
هواداران استقلال: ريشهها
ليدر: دوست
ماشين: تويوتا
موبايل: نوكيا
جباري: تكنيكي
كاشاني: دوست خوب
پرسپوليس: رفيق و رقيب