فراز سوم: چرا امروز حجاب را دوست میدارم
در دینی که من بر آن رشد یافتهام؛ همواره دو صفت برای زنان بهعنوان برترین صفات برشمرده شده است: اولی عفت و دیگری حجاب. که اتفاقا این دومی یعنی حجاب است که اولی یعنی کرامت و عفت را ضمانت میکند.
در مسیر رشد و بالندگی خصوصا آنجا که داستان زندگیام با فمنیسم گره خورد، اندیشیدم که حجاب؛ جریان ظالمانهاى است که حاصلی جز محدودیت و حصار برای زن ندارد پس با پشت سر گذاشتن آن میتوان بزرگترین نشانهی ضعف و محدودیت را در زن از میان برد. همچنین آموختم که پرسشهای انکاری اطرافیان را با یک پاسخ ابهامآمیز پیوند دهم و آن اینکه حجاب، انتخابی فردی است و التزام یا عدم التزام به آن در حیطهی آزادیهای نهایی یک زن میگنجد و برای آن نمیتوان مرز یا جبری قایل شد.
به تدریج آموختم که به سلسه دلایل خود، موضوعات دیگری را پیوند بزنم که بعضى فلسفى بودند، برخی اجتماعى، تعدادی اخلاقى و مابقی اقتصادى و روانى. دلایلی از این دست که: میل به ریاضت و رهبانیت ندارم. در سایهی حجاب از ممیزههای عدالت اجتماعى دور میمانم. با کمک آن پدرشاهى و تسلط مرد بر زن و استثمار وی را تایید کردهام. خود را تسلیم حسادت و خودخواهى مرد کردهام. به مقررات خشنى تن دادهام که سنخیتی با روحیه و تمایلاتم ندارد. پذیرای شرایطی شدهام که مرا از برداشتن گامهای بلند بهسوی موفقیتهای فردی بازمیدارد. میل به زیبایی و پاکیزگی را سرکوب کرده و کثیفی و ژولیدگی را جانشین این صفات برتر کردهام. به خستگی بیهودهی ناشی از بهکار بردن پوشش در شرایطهای سخت راضی شدهام و ...
اما در این فضا؛ گاه که به کتابهایی از برخی نویسندگان که دوستشان میداشتم یا آنها که در پی نقدشان بودهام، سری میزدم، درمییافتم که فلسفهاى که آنها(مروجان حجاب) راوی آن هستند؛ مواردی جز این است و اتفاقا این خداوند است که عفاف و حیا را خصلت وجودی زن قرار داده و آن را معبر اصلی مسلمانی و پاکی برشمرده است نه یک حکومت یا نظام سیاسی.
دریافتم شهید مطهری به حق؛ حجاب را عامل عقب راندن زن تعبیر نمیکند: "حجابى که اسلام براى زنان تعیین فرموده به معناى در خانه ماندن و نداشتن فعالیت اجتماعى نیست، بلکه زنان با رعایت کامل حجاب مىتوانند در اجتماع و هرجا که ضرورت داشته باشد، حضور داشته باشند."
هرچند دلایل او بر دل بسیاری از زنانی از نوع من ننشسته بود اما من بوی خوشی از آن استشمام کردم.
قدر مسلم مرور پیامدهای برهنگی زنان در جوامع غیرمسلمان و نیز مسلمان توانست به این شبهه پایان دهد. وقتی که آمار جنایت، استثمار، تجاوز، خودکشی، از هم گسستگیهای خانوادگی و طلاق، فرزندان نامشروع، امراض روانی و بحرانهای فردی و اجتماعی را آنهم در جوامعی که دامنهی وسیعی برای آزادیهای زنان قایل بودند، روز به روز درحال افزایش یافتم.
توان اقناع گروههای کوچک فمنیست و مخالفان حجاب درنظرم کاهش مییافت و دلایل آنها را صرفا در بهانههایی چون تساوی حقوق زن با مرد، دفاع از حقوق زنان، مبارزهی سیاسی با قوانین اجباری و ناعادلانهی حاکمیت و گام برداشتن در مسیر روشنفکری و تمدن روز بشری مییافتم که هیچیک ردی از فلسفهای بسامان و قابل اقناع نداشتند.
هر روز علاقهام به بازگشت به سادگیهای باورهای قدیمی اما بااصالت در مسیر افزایش بود و دانستم که چرا خداوند فرموده: یا أَیهَا النَّبِى قُل لِّأَزْوَاجِک وَ بنَاتِک وَ نِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِک أَدْنَى أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا.
اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند به احتیاط نزدیکتر است و خدا آمرزندهی مهربان است.
در این میان دانستم که تنها ما نبوده و نیستیم که در روزگار امروز؛ وجوب حجاب برایمان اصل شده است که حتی همان جوامعی که آزادیهایشان را زمانی دراز میستودهام؛ برای حضور افراد در اماکن عمومی و دانشگاهها قوانینی تدوین کردهاند تا مراجعان به این اماکن از شاخصههای حداقلی برای پوشش برخوردار باشند. ازجمله این اماکناند: دانشگاهها و دانشکدههای ایالتی فلوریدا، آلن آمریکا، لانگوود آمریکا، جنوب غربی میسوری آمریکا، آلورنیای آمریکا، آلابامای آمریکا، پن آمریکا و ...
در مرور ضوابط پوشش در این دانشگاهها به نکات جالبی برخورد کردم. دانشگاه ایالتی فلوریدا آمریکا در شمار دستورالعملهایش برای پوشش دانشجویان دختر و پسر این دانشگاه آورده است:
- تمام شلوارها و دامنهایی که پوشیده میشوند نباید بیش از حد کوتاه باشند.
- شلوارها و شلوارکهای خاکی رنگ، دامنها، و پیراهنهای زنانه باید از رنگی یکدست و یکسان برخوردار باشند. اندازه شلوارکها، دامنها و پیراهنهای زنانه نباید کوتاهتر از سر زانو باشد.
- جینهای آبی رنگ باید یک رنگ، یکدست، یکسان و بدون سوراخ و شکافتگی باشند.
- پیراهن زنانه، تیشرت آستیندار با رنگ یکدست مجاز میباشد.
- کفشهای شکیل و ساده یا بدون مدل قابل قبول میباشند. تردد با پای برهنه، پوشیدن دمپایی و کفشهای راحتی، کفشهای پاشنه میخی یا پاشنه بلند(بلندتر از 3 اینچ)، یا کفش چرخدار و گیرهدار مجاز نمیباشد.
- در روزهای معین شده بهعنوان مناسبتهای مذهبی دانشجویان میتوانند تیشرتها یا پیراهنهایی که حاوی عبارات و لغات شرمآور و زننده نباشند؛ به تن کنند.
این موارد هم قابل قبول نمیباشند:
- هر نوع پوششی که دربردارندهی عبارات زشت یا توهینآمیز به مقدسات، وسوسهانگیز و ناشایست یا مرتبط با دستهها، احزاب و گرایشاتی که شخص را ترغیب به استفاده از موارد مخدر، مشروبات الکلی و یا خشونت کند.
- هرگونه لباس و پوششی با پارگی، لکه، سوراخ و وصله
- پیراهنهای زیانه و مردانه پشت باز
- بلوز یا پیراهنهای یقه باز
- هرگونه پوشش بدن نما
- شلوارهای افتاده و آویزان
- بازوبند، مچبند، کمربند یا دیگر اقلام با قطات سنگین آهنی و زنجیر.
پس در پایان این داستان دانستم که زن مسلمان، تجسم حرمت و عفت در جامعه است و حفظ پوشش؛ احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وی از نگاههای شهوانی و حیوانی است: "ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذن" این پوشش، نزدیکتر است که زنان به حیاء و عفت شناخته شوند و مورد اذیت ناهلان واقع نشوند.
منبع