0

دانشنامه ستاره شناسی ( م )

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

دانشنامه ستاره شناسی ( م )

ماده تاریک
Dark matter
ماده در جهان شامل دو نوع است: ماده مرئی و ماده اسرار آمیزی به نام ماده تاریک. دانشمندان از ترکیب بندی ماده تاریک بی اطلاعند.با بررسی چرخش کهکشانها وسرعتهای ستارگان وبررسی حرکات ابرهای گاز  در مناطق مختلف آنها دانشمندان متقاعد شده اند که در هاله کهکشانها بیش از آنچه که قبلا"دیده شده جرم وجود دارد. این اندازه گیریها نشان داده اند که جرم کهکشانها چندین بار بیشتر از جرم اجرام مرئی در آنها است. همه این مشاهدات بیانگر این هستند که مقدار ماده تاریک در کائنات 30 برابر ماده مرئی در آن است. 
مواد به شکل باریون یا اکسیون برای توجیه این مواد سرد گمشده پیشنهاد داده شده اند.شاید این جرم گمشده برای بسته شدن کیهان کافی باشد.(به بحث کیهان بسته مراجعه نمایید).اندازه گیری های جدید از تابش میکروویو زمینه و کوتوله های قهوه ای در هاله کهکشانها احتیاج به این مواد تاریک سرد را در توجیه جرم گم شده کم رنگ کرده است.
یکی از کاندیداهای مواد تشکیل دهنده ماده تاریک ذرات ویمپ هستند: درحالیکه هیچ نشانی از ماده تاریک در پرتو الکترومغناطیس یافت نمی شود دانشمندان می توانند با استفاده از پرتوهای گاما، به وجود آن پی ببرند. ماده تاربک ممکن است در پرتوهای گامای بسیار پرانرژی مشخص شود؛ اگر ماده تاریک تشکیل یافته از نوعی ماده ابرمتقارن موسوم به WIMP ها باشد. WIMP (Weakly Interacting Massive Particles) ها مواد ذرات پرجرمی هستند که فرآیند واکنش آنها بسیار ضعیف است (ماده ای که تنها بوسیله گرانش واکنش می دهد و نه از طریق فعل و انفعالات الکترومغناطیسی). اگر WIMP ها وجود داشته باشند، و اگر چنانچه آنها دارای خواص مشخصی باشند که بوسیله برخی تئوری های ابرتقارنی پیش بینی شده است، آنگاه، سبک ترین WIMPها دارای نوعی خودتخریبی هستند که این فرآیند، دو پرتو گاما (در حالت عادی و تعادل جرمی یک WIMP) تولید می کنند. همانطوری که الکترون و زوج پادماده آن یعنی پوزیترون، با تخریب یکدیگر، دو پرتو گاما با انرژی 511 کیلوالکترون – ولت تولید می کنند، آثار تخریبی WIMP ها نیز اطلاعاتی را درباره میزان جرم متعادل ذرات ماده تاریک به ما می دهد.
 
منبع :www.shafaq.co.cc
  

مطلبی درباره ماده وانرژی تاریک از سایت http://tehranclub.ir
یکی از بزرگترین معماها در نجوم جدید آن است که بیش از 90 درصد از جهان نامرئی است. این کلان ماده مبهم با نام " ماده تاریک " شناخته می شود.این مسئله از آن موقع رونق گرفت که اخترشناسان می خواستند جرم یک کهکشان را محاسبه کنند. برای انجام این کار دو روش وجود دارد، روش اول آنکه، ما می توانیم تنها با مشاهده نور و سپس با استفاده از فرمول و تبدیل آن به جرم، آن را محاسبه کنیم.
 روش دوم مشاهده و ثبت چگونگی حرکت ستاره ها است. همه چیز در عالم چرخش محوری دارد. زمین به دور محور خود می چرخد، تمام سیارات در منظومه شمسی مداری را به دور ستاره مادر، یعنی خورشید طی می کنند. خورشید به همراه بیلیون ها ستاره به دور مرکز کهکشان راه شیری می گردد و اینگونه رقصی عظیم در کیهان شکل می گیرد. این چرخش از روش دیگری برای محاسبه جرم کهکشان پشتیبانی می کند. مطالعه چگونگی حرکت ستاره ها، که با سرعت زیاد در لبه کهکشان در حال چرخش به دور مرکز اند می تواند، جرم کهکشان را به ما نشان دهد. و هرچه سرعت چرخش کهکشان بیشتر باشد، جرم نهفته در آن نیز بیشتر خواهد بود.
اما هنگامی که اخترشناسان با نام های Jan Oort و FritzZwicky در حال محاسبه دو سیستم کهکشانی در سال 1930 بودند با مشکلی بزرگ برخورد کردند. برای هر کهکشانی که آنها جرمش را محاسبه می کردند دو جواب به دست می آمد که با هم برابر نبود. آنها بسیار دلگرم بودند چرا که هر دو روش محاسبه سالها امتحان، و از آنها جواب درست گرفته شده بود. لذا آنها با نتایجی شگفت انگیز مواجه شده بودند- خارج از محاسبه آنها و جواب بدست آمده و به جز ماده موجود باید مواد دیگری هم باشد که آنها قادر به مشاهده اش نبودند- بنابر این آنها، آن را " ماده تاریک " نامیدند. ماده تاریک به راستی مهم بود، چرا که اگر وجود نداشت، قسمتی مهم از کهکشان ناشناخته می ماند، در حالی که همواره با آن بود و بر گرد آن می گشت.
 ممکن است که این ماده ناشناخته باشد، اما وجود دارد و ماده ای خیالی نیست. مانند آن است که به برجی در هنگام شب نگاه کنید. گرچه می توانید چراغ هایی از برخی اتاق ها را ببینید، اما این بدان معنا نیست که برج فقط همان تعداد اتاق را که شما می بینید، داشته باشد. ماده تاریک نیز دقیقا مانند همان اتاق های خاموش است که از خود درخششی ندارند.
 اخترشناسان نیز امروزه در حال تحقیق و مطالعه بر روی این ماده گم شده هستند. همچنین آن می تواند مرکب از ناشناسانی دیگر مانند، ماخوها (MACHO)، ویمپ ها و نوترینو ها باشد. و می تواند حلالی برای موضوع انرژی تاریک یا نظریه ریسمان باشد. اما هرآنچه که باشد، فهم آن می تواند، کمکی بزرگ به یکی از سوال های مهم و پایه ای در نجوم باشد، و این سوال مهم، سرنوشت جهان چه خواهد شد؟
                                                                انرژی تاریک
 هنوز مدتی از کشف ماده تاریک نگذشته بود که معمای دیگری ظاهر شد. کیهان شناسان که به این موضوع پی برده بودند که جهان از ماده ای نامرئی پر شده است، اکنون فهمیدند که عالم بسیار اسرار آمیزتر از تصورات قبلی نیز هست.
بعد از سرشماری تمام کهکشان های مرئی، اخترشناسان جرم کلی آنها را (شامل ماده تاریک) محاسبه کردند، اما تنها یک سوم جرم بحرانی که برای شناخت تئوری تورم لازم بود، به دست آمد.ابتدا کیهان شناسان اندیشیدند که تورم باید غلط باشد. اما سپس داده های اندازه گیری شده از تابش زمینه کیهانی نشان دادند که چگالی کل عالم به مقدار جرم بحرانی خاص افزوده شده است، بنابراین تورم دوباره برقرار شد و راه حلی جدید کشف گردید. بعد از جستجوی عالی منجمان برای از نو ساختن کیهان، اغلب عالم در حال انبساط و فرار از ما باقی ماند.
 به نظر می رسید که مسئله جدید بسیار بیگانه تر از ماده تاریک باشد. زیرا نه تنها مانند ماده تاریک، نامرئی است بلکه نیروی دافعه نیز دارد. به بیان دیگر بر حرکت کهکشان ها و انبساط عالم نیز تاثیر می گذارد. بنابراین، این جرم رازآلود با نام "انرژی تاریک" شناخته شد. انرژی تاریک نوعی نیروی ضدگرانش است که جاذبه گرانش را خنثی می کند. این بدان معناست که به جای آنکه انبساط عالم کم شود، سرعت می گیرد. اندازه گیری های اخیر از ابرنواخترها بر این استنتاج مهر تائید می گذارد که جهان با سرعتی زیاد در حال انبساط است.
 جالب آن است که این موضوع قبلا در معادلات اینشتن آمده بود، اما به علت غیر معقول رسیدن این انبساط، اینشتن عاملی با نام "ضریب کیهان شناختی" را وارد معادله خویش ساخت تا به نظر خود نتیجه را اصلاح کند. سپس ادوین هابل با مطالعه سرعت عقب رفتن 25 کهکشان، انتقال به سرخ آنها را محاسبه و آنها را در نموداری با توجه به فاصله قرار داد. او متوجه شد که سرعت انتقال به سرخ و فاصله با هم رابطه ای خطی دارند. این، اثبات انبساط عالم بود و نشان دهنده آن بود که کهکشان های دور تر با سرعت بیشتری از ما دور می شوند. شیب این خط نیز ثابت هابل نامیده شد.اینشتن پس از توجه به داده های هابل، ضریب کیهانشناختی را بدترین اشتباه زندگی خود دانست، اما او از این موضوع بی طلاع بود که 85 سال بعد همین اشتباه تنها توضیح برای نمایش نیروی ضدگرانشی در فواصل زیاد عمل می کند.
 
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمایید:
http://www.persianstar.com/content/view/181/1/
 
 
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  8:56 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

         

ماراتن مسیه
Messier mararthon
                          مطالبی درباره رقابت مسیه سال ۱۳۸۶
ماراتن مسیه مسابقه ای میان با تجربه ترین منجمان است. رصدگران شرکت کننده در این مسابقه در طول سال در شبهای متناوب به شکار اجرام مورد نظر پرداخته وبه کسب تجربه می پردازند. در ماراتن مسیه هدف پیدا ومشاهده کردن 110 جرم فهرست مسیه بکمک دوربین دوچشمی یا تلسکوپ طی یک شب تاصبح است. البته ممکن است رقابت آنقدر تنگاتنگ شود که شرکت کنندگان مجبور به رصد چند جرم از کاتالوگ ان.جی.سی (یا حتی فهرستهای دیگر)شوند. اکنون می خواهیم بدانیم که از ابتدا تا پایان ماراتن باید چه کارهایی را انجام دهیم.
 
شرکت کنندگان از غروب خورشید تا طلوع بعدی با توجه به طول و عرض جغرافیایی محل و زمان رصد بین 9 تا 10 ساعت فرصت دارند تا 110 جرم مسیه را به ترتیب از جنوب غربی و غرب به شرق آسمان رصد کنند.بیشترین تعداد اجرام مسیه مربوط به صور ت فلکی قوس (14 جرم) و سنبله (11 جرم) و دب اکبر (6 جرم) و عقرب و مارافسای و اسد و تازی ها هر کدام با 5 جرم است. پس بهتر است وقتی به سراغ اجرام یک صورت فلکی می روید تمام اجرام آن صورت را رصد و سپس به سراغ بقیه اجرام صورتهای فلکی دیگر بروید. حدود 20 تا 30 دقیقه پس از غروب خورشید ماراتن با سوت داوران آغاز می شود و شما باید به سرعت به سراغ نخستین شکارهای خود یعنی دو کهکشان ام 77 و ام 74 در قیطس و حوت بروید. به دلیل نزدیکی این دو جرم به افق غربی آسمان و محل غروب خورشید بایست در رصد این دو جرم سرعت عمل به خرج دهید. بهتر است چند دقیقه پیش از شروع ماراتن ابزار خود را به سوی این اجرام نشانه بگیرید. سعی کنید فهرستی از ترتیب رصد اجرام مسیه را با توجه به تجربیات خود به همراه داشته باشید تا بر اساس آن به ترتیب رصد دیگر اجرام بپردازید.
اجرام مشهور فهرست
 
بیشتر اجرام مسیه زبر آسمانی تاریک به خوبی با دوربین دوچشمی با دهانه حداقل 60 تا 70 میلی متر دیده میشوند. ولی رصد این اجرام با دوربین های دوچشمی 50×10 یا 60×20 بسیاردشوار است. بعضی ازاین اجرام در کاتالوگ مسیه عبارتند از: شماره های 74 و 77 و 99 و 1  و 89 و 76و 59 و 97 و 98. قدر این اجرام بیش از 8+ است. البته فقط قدر این اجرام باعث نمی شود که شما نتوانید با دوربین های متوسط آنها را ببینید بلکه موقعیت آنها در آسمان نیز دلیل دیگری است. رصد دو کهکشان ام 74(از قدر 3/9 در حوت)و ام 77 (از قدر 9 در قیطس) به دلیل نزدیکی به افق مغرب در هنگام غروب خورشید بسیار مشکل است قبلا آنها را در نیمه دوم سال رصد کنید و جای این دو جرم را خوب یاد بگیرید تا در شب ماراتن برای پیدا کردن آنها کار آسانتر شود.
 
جرمی که رصد آن از این دو جرم هم سخت تر است خوشه کروی و کم فروغ ام 30  در جدی است که در این زمان از سال باید در لب افق در سپیده دم به دنبال آن گشت. تعدادی از اجرام مسیه دارای قدر ظاهری پائینی هستند و در آسمانی با حد قدر 5/6 با چشم غیر مسلح دیده می شوند. از آن جمله می توان به کهکشان آندرومدا (از قدر 4/3) و سحابی جبار (از قدر 7/3) و بخش شمالی این سحابی (ام 4۳  از قدر 8/6) و خوشه پروین (از قدر 5/1) و خوشه کروی جاثی (ام 13 از قدر 8/5) و خوشه باز و پر نور ام 25 (از قدر 6/4) و دو خوشه ام 6  و ام 7  در عقرب به همراه سحابی مرداب در قوس و خوشه باز ام 41 در کلب اکبر (از قدر 5/4) و خوشه کروی ام5 در مار (از قدر 7/5) و خوشه کروی ام 4 در  عقرب (از قدر 4/5) و خوشه های کروی ام 22 (از قدر2/5) و ام 55 (از قدر3/6) و خوشه باز ام 44 در خرچنگ (معروف به خوشه کندوی عسل از قدر 1/3) اشاره کرد. اما کهکشان مارپیچی ام 33 در صورت فلکی مثلث (از قدر 7/5) به دلیل درخشندگی سطحی بسیار کم که دارد اغلب با چشم غیر مسلح دیده نمی شود اما با دوربین دو چشمی به سادگی مشاهده می شود.
  
سخت ترین بخش ماراتن
 
پس از اینکه جرمهای مربوط به بازه زمانی از غروب خورشید تا نیمه شب را یافتید (68 جرم !) ممکن است داوران استراحتی کوتاه به شرکت کنندگان بدهند. اما سخت ترین بخش ماراتن هنوز باقی مانده است. پس از این استراحت بایستی به سراغ اجرام صورت فلکی دب اکبر بروید. در این بخش از آسمان 6 جرم وجود دارد که از میان آن رصد 3 جرم از سخت ترین اجرام مسیه است که آن 3 عبارتند از: سحابی سیاره نمای   ام 97 و کهکشان ام 108 و کهکشان ام 109.
 
ام 109 در کمتر از یک درجه ای پائین ستاره گاما- دب اکبر نزدیک به سر ملاقه قرار دارد و به دلیل کمی نور این ستاره رصد کهکشان سخت است. برای پیدا کردن دو جرم بعد از ستاره گاما به ستاره بتا-دب اکبر در سر ملاقه یک خط فرضی بکشید. پس از طی نصف خط فرضی و در کنار خط در 5/2 درجه ای بتا ام 97 (سحابی جغد) مشاهده می شود که به صورت لکه مه آلود دایره شکلی دیده می شود. یک درجه بالاتر از آن و در نزدیکی ستاره بتا-دب اکبر در داخل خطی که پیش فرض کرده بودید کهکشان کم نور و مه آلود ام 108 را می بینید که از لبه دیده می شود. البته اگر با دوربین دوچشمی متوسط در حال رصد این اجرام هستید ام 97 و ام 108 را در یک میدان دید مشاهده خواهید نمود.
 
تعدادی از اجرام مسیه به دلیل جدائی زاویه ای کمی که از هم دارند در دوربین های دو چشمی در یک میدان دید قرار می گیرند. از آن جمله می توان به کهکشان های سنبله یا زوج ام 81 و ام 82 اشاره کرد که در بالای سر ملاقه قرار دارند. در تصویر چشمی تلسکوپ کهکشان ام 81 بزرگتر و پرنورتر از زوج خود است و کهکشان ام 82 به شکل خوابیده به پهلو دیده می شود.
 
سخت ترین بخش ماراتن هنگامی است که از حدود ساعت 23 می خواهید بیشترین تعداد اجرام مسیه را در خوشه سنبله شکار کنید. صورت فلکی سنبله قلمرو یک مجموعه کهکشانی پر شمار است. بسیاری از این اجرام جزء اجرام مسیه هستند اما به هم فشرده. به دلیل تراکم اجرام در خوشه باید تعیین مکان اجرام را از قبل تمرین کرده باشید تا در هنگام ماراتن سر در گمی نشوید. دقت کنید که هر چه ابزار اپتیکی قوی تری داشته باشید در شکار اجرام این صورت فلکی موفق تر خواهید بود. خوشه سنبله محدوده ای به وسعت 10 درجه میل و 1 ساعت بعد و بیش از 100 درجه مربع است. برای شکار اجرام این خوشه بایستی ابتدا به سراغ سماک اعزل بروید و سپس به سوی شمالی ترین ستاره پر نور خوشه یعنی اپسیلون- سنبله. در میان خط فرضی که 2 ستاره اپسیلون- سنبله و بتا- اسد را به هم متصل می کند ده ها کهکشان خوشه سنبله قرار دارد.
 
آخرین شکار
آخرین شکار  در واپسین دقایق ماراتن و پیش از طلوع خورشید خوشه کروی ام 30 در جدی است که در بالا به آن اشاره شد. هرچه عرض جغرافیایی شما کمتر باشد بخت شما برای شکار این جرم از قدر 7 بیشتر خواهد بود. شکار این جرم می تواند در آخرین لحظات ماراتن در برنده شدن شما موثر باشد.
منبع : سایتhttp://isfastro-club.blogfa.com/post-17.aspx

 
 
 
1- من و دوستم فقط برای رتبه‌ی اول داریم می‌آییم و بس!!!
از من به شما نصیحت که اصلاً با ذهنیت اول‌شدن به رقابت نیایید. چون فشار و استرس روحی شدید به دلیل جو بسیار خاص رقابت به شما وارد می‌شود. به هر حال هدف شما می‌تواند کسب رتبه‌ی اول باشد و این انگیزه کافی است. ولی تا زمان پایان رقابت و اعلام نتایج نمی‌توانید حتی به برگزیده‌شدن خویش مطمئن باشید چه برسد به رتبه‌ی اول! چون همیشه رقابت در رده‌ی دوچشمی و بیشتر تلسکوپی سنگین و میلیمتری بوده و عوامل زیادی در برگزیده شدن افراد نقش داشته است. از طرفی اگر تاکنون تجربه‌ای را در شرکت رقابت مسیه نداشته‌اید باز هم کار شما سخت‌تر خواهد بود. ضمناً این مسابقه هدفی است برای گرد هم آمدن منجمان آماتور ایرانی و بُعد رقابتی آن ارزشی بالایی ندارد. چون افراد شرکت‌کننده با اجرام مسیه رقابت می‌کنند و عملاً رقابتی با یکدیگر ندارند و لذا رفاقت بیشتر از رقابت مطرح است. کسی موفق است که تمرین بیشتری را از قبل داشته و از هر لحاظ نیز برای این رقابت آماده باشد. از طرفی برای رصدگر کسب رتبه در این رقابت نباید یک نقطه‌ی بیشینه باشد که وقتی به آن رسید دیگر فکر کند که بر قله ایستاده است. در واقع مهمترین مزیت شخصی برای این رقابت، افزایش بار تجربی شما در رصد آسمان شب و تسلط بر آن است.
 
 2- قبل از مسابقه بهترین نحوه تمرین چگونه است؟
اگر تنها هستید یا هم‌گروهی دارید فرقی نمی‌کند، بایستی برنامه‌های مشترک زیادی را برای رصد این اجرام انجام دهید و در حین هر برنامه روش‌های موجود برای شکار یک جرم را بررسی کنید. مثلاً بایستی ‌وظیفه‌ی نفر دوم را مشخص کنید که نقشه‌خوان باشد و یا این‌که کارها را با شما نصف کند یا این‌که استراحت کند و یکی در میان جرم بگیرید. به نظر من روش اول بسیار خوب است ولی بایستی خیلی با یکدیگر هماهنگ باشید. مثلاً رصد جرم‌های دور افتاده و سخت را بایستی تمرین کنید. و با استفاده از زمان‌بندی و رفتن چند باره به روی اجرام و کوتاه کردن زمان را بایستی در دستور کار خویش قرار دهید. مزیت این تمرینات این است که به شما کمک می‌کند تا با بهترین برنامه به رقابت مسیه بیایید. این‌گونه تمرینات باعث می‌شود تا با آشنایی و تسلط کامل بر ابزار، احساس نیاز به ابزارهای جنبی و ... را از قبل متوجه می‌سازد تا مشکلات را برطرف نمایید.
 
3- از چه نقشه و نرم‌افزارهایی بهتر است استفاده کنیم؟
قبل از رقابت کار جستجوی اجرام با نرم‌افزار‌های گرافیکی دقیق مانند Starry Night کمک زیادی خواهد کرد. حتی می‌توانید نقشه‌های اجرام را با نماهای مختلف پرینت بگیرید و از آن در رصدگاه استفاده کنید. بهترین نقشه هم برای رقابت Observer و Sky Atlas است. چون طراحی آن ساده بوده و کار با آن بسیار راحت است. نوع آشنایی و تمرین با نقشه خیلی مهم است. مثلاً در یکی از رقابت‌ها به دلیل مشکل در نقشه حدود 15 دقیقه از وقتم را صرف گرفتن یک جرم ساده کردم و جالب است که به دام هم نیفتاد. پس تسلط به نقشه بسیار مهم‌تر از حتی جنس نقشه است.
 
4- چه ابزار و امکانات جانبی به همراه داشته باشیم؟
چراغ قوه‌ی قرمز با یاطری اضافه را هیچ وقت فراموش نکنید. چون اگر نور شما در این شب از دست برود کار شما نیز سخت خواهد شد. چهار پایه تاشو برای استراحت نیز می‌تواند به شما کمک زیادی کند. سایر ابزارها را نیز بایستی بر اساس احساس نیاز که در تجربه‌های شخصی به دست آورده‌اید، می‌توانید انتخاب کنید.
 5- از چه چه نوع چشمی و با چه شماره‌ای استفاده کنیم؟
اگر در رده‌ی تلسکوپی هستید بهترین چشمی در رقابت در درجه‌ی اول یک چشمی با کیفیت و در درجه‌ی بعد میدان دید مناسب است. اگر چشمی شما هر دو قابلیت را داشته باشد مسلماً کار شما برای شکار اجرام راحت‌تر خواهد بود. کیفیت چشمی باعث تفکیک اجرام کم‌نور می‌شود. میدان دید بالا باعث می‌شود که اجرام سریع‌تر در درون چشمی به دام افتند. در مجموع بهترین چشمی خود را بایستی در رصد تمرینی رقابت پیدا کنید. شماره‌ی چشمی هم بایسنی به حدی باشد که علاوه بر تفکیک اجرام، میدان دید مناسبی نیز به شما بدهد. اما استفاده از یک بزرگنمایی متوسط بین 20 تا 40 برابر مناسب است. البته اگر تجربه‌ی بالایی در اختیار داشته باشید بر اساس میزان سختی جرم می‌توانید چشمی‌های متفاوتی را نیز در اختیار داشته باشید تا در صورت نیاز استفاده نمایید.
 
6- جرم‌های گیسو و سنبله را چگونه از هم تفکیک کنیم؟
برعکس آن‌چه که فکر کنید رصد اجرام سنبله و گیسو راحت است. فقط برای رصد بایستی از ستاره‌های راهنما برای پیدا کردن این اجرام استفاده نمایید و در تفکیکی ان دقت کنید. در این محدوده‌ی پر تراکم حتی ممکن است 2 یا حتی 3 جرم را نیز در یک کادر جا دهید و اگر قانون خاصی بر رقابت حاکم نباشد می‌تواند در یک آن 2 یا 3 جرم خویش را در یک میدان‌دید تأیید کنید. ولی سعی کنید تا یک تمرینی از پیش برای این اجرام داشته باشید. البته سخت‌ترین اجرام مسیه در کاسه‌ی دب‌اکبر قرار دارند و در کل کمی کم‌نور هستند.
 
7- نحوه کار با داور به چه شکل است و چگونه جرم ما رو تایید می‌کنند؟
بعد از آن‌که داور خویش را شناختید بد نیست در مورد نحوه‌ی پذیرش جرم توسط ایشان سوالاتی را جویا شوید. ولی آن‌چه که معمول است شما باید جرم‌ها را در مرکز تصویر قرار دهید و با استفاده از نقشه‌ی راهنما ایشان را راهنمایی کنید تا ابتدا در جستجوگر و سپس درون چشمی بتواند آن را مشاهده نماید.
رصدگران تلسکوپی دقت داشته باشند که با توحه به این مسأله که تصویر در جوینده و چشمی معکوس و حتی در بعضی از چشمی‌ها وارونه‌ی حجانبی هم اضافه می‌شود لذا برای این‌که کار شما راحت‌تر شود نقشه‌ی رصد را ابتدا با نحوه‌ی قرار‌گیری صورت فلکی در زمان رصد تغییر دهید و در زمان یافتن جرم حتماً نقشه را 180 درجه بر عکس در دستان خویش بچرخانید تا دچار مشکل در یافتن جرم مخصوصاً درون جوینده نشوید. داور پس از دیدن جرم آن را تأیید کرده و در برگه‌ی مخصوص ثبت می‌کند. فقط اگر تا علامت‌خوردن جرم و تأیید کنار داور باشید بهتر است تا خود نیز مطمئن شوید. البته شما نیز بایستی هر جرمی را که داور تأیید می‌کند درون یک لیست علامت بزنید تا به اشتباه دوباره به سراغ آن نروید.
 
8- در رابطه با استراحت و تغذیه قبل و هنگام مسابقه نکته‌ی مهمی است؟
قبل از مسابقه بهتر است یک برنامه‌ی منظم را طراحی کنید. به خصوص اگر فاصله‌ی زیادی با محل برگزاری این رقابت دارید و در واقع مسیر بیشتری را بایستی طی کنید. پس حتماً باید استراحت خوبی چند روز قبل از رقابت داشته باشید. در واقع کوله‌بار سفر را حتماً روز پیش از رقابت ببندید تا با خیال آسوده فقط به استراحت بپردازید. این را بدانید که در رقابت مسیه استقامت شما در یک شب سخت رصدی حرف اول را می‌زند و لذا میزان استراحت شما از قبل تأثیر به سزایی در موفقیت شما در طی این شب زیبا خواهد داشت.
بهترین تغذیه در زمان رقابت خوردن و نوشیدن مواد مقوی است. هیچ وقت از مواد تشنه‌زا و سنگین استفاده نکنید و برای دوری از خواب کمتر غذا میل نمایید. حتماً حواس خویش را به میزان سرما و گرمای محیط معطوف کنید تا نوع پوشش را بر این اساس انتخاب نمایید. در زمان رقابت معمولاً 2 استراحت نیم ساعته یا یک استراحت یک ساعته وجود دارد. در این زمان می‌توانید برای تجدید قوا شام میل کرده و یا استراحت کنید. البته اگر گروه شما بیش از یک نفر است بسته به تقسیم وظایف می‌توانید در حین رقابت نیز یکی از نفرات استراحت لازم را داشته باشد. از طرف دیگر هیچ وقت در زمان استراحت برای رفع خستگی دراز نکشید. چون با توجه به تاریکی محیط و خستگی حتماً به خواب خواهید رفت و معروف است که جرم بعدی را که خواهید دید خورشید است!
9- و آخرین نکات مهم؟
اگر از ابزار تلسکوپی سود می‌برید ابزار خویش را حتماً به دقت زیاد هم خط نمایید.
با داور خویش نهایت برخورد مناسب را داشته باشید تا از خستگی وی جلوگیری شود تا احیاناً حق شما ضایع نشود.
با مسوولین برگزاری این رقابت عظیم به خصوص مسوول برنامه نهایت همکاری را داشته باشید تا در آسایش برگزای رقابت نقشی اساسی را ایفا کنید.
استفاده از چراغ قوه با نور قرمز به نفع خود شما است. چون نور سفید آن هم به مقدار زیاد چشم را خیره می‌کند و زمانی هم صرف تطبیق چشمان شما با محیط از بین خواهد رفت.
برای یافتن هر جرم با صبر و حوصله پیش بروید. ابتدا ناحیه‌ی آن جرم را با استفاده از صور فلکی بیابید و سپس با ستاره‌های راهنما به سراغ جرم بروید. در درون نقشه نیز می‌توانید یا به روش پرش ستاره‌ای و یا ساخت اشکال هندسی جرم را در وسط میدان دید خود قرار دهید. و باز هم تمرین از قبل نقش موثری در تمرکز شما خواهد داشت.
ابزار و امکانات خود را پیش از آغاز سفر وارسی نمایید و قبل از شروع رقابت نیز آن را به دقت کنترل کنید، به خصوص اگر از تلسکوپ‌های دابسونی استفاده می‌کنید.
منبع: سایت:
 
nojumnews.com نویسنده : علی ابراهیمی سراجی   

 
 چشم انسان یک اندام فوق العاده است که دارای محدودیت های است زمانی که شما از جای پر نور به جای تاریکی می روید چشم شما چند لحظه ای را نیاز دارد تا بتواند تنظیم شود وخود را با تاریکی تطبیق دهد. یا زمانی که شما در شب از یک اتاق  پر نور به بیرون بروید برای چند لحظه شما هیچ چیز نمی توانید ببینید. چشم شما برای عادت کردن به محیط تاریک نیازمند زمان است تا خود را با محیط تطبیق دهد. اما چه اتفاقی برای چشمان شما می افتد: اول: مردمک چشم در زمانی که در روشنایی هستید تنگ بود و زمانی که به جای تاریکی بروید مردک چشم شما باید گشاد شود تا نور بیشتری از محیط جمع آوری کند. دوم: سلولهای میله ای چشم مقداری rhodops را می سازد که حساسیت به نور بیشتر شود. حال میتوان گفت که سلولهای میله ای چشم به نور قرمز کمتر حساس هستند تا نور آبی و سفید به همین علت نور قرمز کمتر باعث میشود که مردمک چشم شما تنگ شود به همین علت ساده است که منجمان در شب های رصدی زمانی که نیازی به نور دارند تا تلسکوپ یا نقشه هایشان را ببینند از نور قرمز استفاده می کنند.
اما شما می توانید اشیاء بزرگ و با نور مناسب را با خیره شدن به آن و تمرکز بر روی آن ببینید. اما اگر بخواهید شی کم نوری را ببینید شما هرچه خیره تر شوید و بیشتر توجه کنید کمتر خواهید دید اما بر عکس اگر از تمرکز دست بردارید یا با چپ چپ نگاه کردن نگاه کنید موفق تر خواهید بود.
اما دلیل این موضوع چیست؟ 
چشم چگونه کار می کند؟
در چشم لایه های گیرنده ای وجود دارد که به دو گونه تقسیم می شود یکی مخروطی و دیگری استوانه ای در چشم هر انسانی حدود 120 میلیون نورون استوا نه ای و 5 میلیون نورون مخروطی یافت می شود. نورونهای استوانه ای نسبت به نور حساسترند و در نور کم هم فعالیت می کنند. آنها با تاریکی سازش یافته و به تدریج سبب می شوند که در محیط تاریک هم ببینیم به همین جهت در دید شبانه نقش مهمی دارند. حساسیت نورونهای مخروطی  کم است. این سلول ها فقط درروشنایی زیاد تحریک می شوند و اهمیت آنها در تشخیص رنگ و جزئیات است. در نور کم مخروطی ها از کار می افتند و کناره شبکیه برای تشخیص بهترخواهد بود. قطعه خارجی نورونهای استوانه ای دارای ساختمان غشایی لایه لایه است و در آن ارغوان شبکیه یا ردوپسین قرار دارد. رودوپسین از یک بخش رنگین به نام رتین و یک بخش پروتئینی به نام اسپین ساخته شده استرسیدن نور به رودپسین باعث جدا  شدن رتینین  از اسپین  می شود. رودوپسین به کمک ویتامین A در سلولهای استوانه ای ساخته می شود. در تاریکی و نور کم ویتامینAبا واسطه ی آنزیمهای موجود در نورونهای  استوانه ای به ریتین تبدیل می شود. کمبود این ویتامین باعث شبکوری می شود. البته مصرف زیاد آن هم مشکلاتی را در بر دارد. منابع غنی از ویتامین A عبارتند از: کره، جگر، شیر، زرده تخم مرغ، ماهی، هویج ، کدو حلوایی، طالبی، زرد آلو ، کلم بروکلی ، گریپ فروت، اسفناج و سایر سبزیجات سبز تیره و برگی شکل. برای شب های رصدی خود را آماده کنید از چراغ قوه قرمز استفاده کنید و چشمانتان را قوی کنید.
ترجمه:محمود زارعی، مسئول گروه کاهش آلودگی نوری انجمن ستاره شناسی اراک
منبع:کتاب زبان اصلی آموزش ساده نجوم
 
 
 
 
         

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  8:57 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

مارس اکسپرس
  Mars express

مارس اکسپرس در سال ۲۰۰۳ بکمک موشک سایوز به سمت مریخ روانه فضاشد.این فضاپیمااولین ماموریت آژانس فضایی اروپا به مقصد سیاره مریخ است. یکی از ابزارهای دیگر این فضاپیما،مولکول یاب آن است که  در جریان عکسبرداری از زمین و ماه قبل از رسیدن به مقصد مورد آزمایش قرار گرفت.همچنین طیف سنج فروسرخ آن(موسوم به OMEGA) به تجزیه و تحلیل ساختار ترکیبی مریخ خواهد پرداخت.دوربین آن قادر به تفکیک عوارض مریخ تا پهنای 2 متر می باشد.

مارس اکسپرس در اوایل دی ماه سال 1386 به مریخ رسیده و به مطالعه عوارض سطحی و توپوگرافیک و فرایندهای زمین شناختی و تحولی مریخ خواهد پرداخت.این فضاپیما همچنین میزان آب موجود در مریخ در گذشته و حال را معین خواهد کرد.طیف سنج فرابنفش فضاپیما (موسوم به SPICAM) وظیفه مطالعه اوزون و بخارآب در جو مریخ را به عهده دارد.سطح نورد بیگل ۲ قسمتی از این پروژه بود که نتوانست کار خود را انجام دهد.

 


 

با همکاری:

http://www.parssky.com

برای کسب اطلاعات بیشتر به زبان انگلیسی به سایت زیر مراجعه نمایید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Mars_Express

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:07 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

مارک آرونسون(1987-1950)
  Aaronson . marc (1950-1987)

 

ستاره شناس آمریکایی که طی یک حادثه دلخراش هنگام تکمیل گنبد 4 متری رصد خانه در کیت پیک جان خود را از دست داد. سیارک شماره 3277 به افتخار او سیارک آرنسون نامیده شده است.

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:07 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

مارینر 10
  Mariner 10

مارینر ده یک فضاپیمای آمریکایی با وزن 576 کیلوگرم بود که در سال 1973 پرتاب شد این مدارگرد هفتمین مدارگرد از سری مارینر ها بود ودر سال 1974 از 705 کیلومتری سیاره تیر گذشت.این سفینه تاسال 1975 سه بار از نزدیکی سیاره گذشت وحدود 2700 عکس گرفت.این عکسبرداریها تنها حدود 40 درصد سطح تیر را پوشش دادند.این فضاپیما ٬اولین فضاپیمایی بود که امکانات عکاسی داشت علاوه این به عنوان اولین فضاپیمایی که برای رسیدن به یک سیاره از گرانش سیاره دیگر استفاده می کند به حساب می آید.این فضاپیما در حال حاضر در یک مدار بدور خورشید می چرخد.

برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمایید

 

 http://www.solarviews.com/eng/marin10.htm

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:08 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

ماسکن
  Mascon

این کلمه مخفف "Mass concentration" است وبه معنای تمرکز چگالی در زیر سطح ماه می باشد.ماسکن به دلیل اثراتش روی مدار ماهواره هایی که دور ماه می چرخیده اند کشف شده است.ماسکن هایی که به همراه دهانه هایی شهابی هستند عموما" در زیر مرکز دهانه ها قرار دارند.

برای کسب اطلاعات بیشتر به زبان انگلیسی به آدرس زیر مراجعه نمایید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Mascon

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:09 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

ماگما
  Magma

ماده مذاب زیر سطح سیاره یا ماه که ممکن است توسط فعالیت آتشفشانی به سطح آورده شود.اگر این مواد به سطح بیایند لاوا Lava  نامیده می شوند.

 

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:10 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

   

 
ماه
  Moon

 ماه تنها قمر طبیعی زمین وپنجمین قمر بزرگ منظومه شمسی، چندمیلیارد سال است که به دور زمین می چرخد. هزاران سال است که انسان آن را نظاره نموده و به عنوان نشانی از خداوند به آن احترام گذاشته است. او همواره در این رویا بوده که روزی بتواند به این جهان همسایه سفر کند. ماه با پدیده های نوری منظم و از روی قاعده ای که مرتب تکرار می شود از قبیل هلال و بدر به نیاکان ما یاری نموده تا بتوانند نخستین تقویم های قابل استفاده را به وجود آورند. ماه به خاطر نزدیک بودن به زمین بعد از خورشید درخشانترین جرم آسمانی از دیدگاه زمینیان است که در حالت بدر(ماه کامل) با قدر ۱۲- می درخشد. ماه همچنین اولین جرم آسمانی بود که انسان توانست در مورد فاصله، اندازه، ابعاد و مناظر آن به تحقیق و بررسی بپردازد.

ماه در یک مدار بیضوی( همانند مدار سیارات منظومه شمسی) به دور سیاره مادر خود یعنی زمین می چرخد که در حالت حضیض (نزدیکترین فاصله) ۳۵۶۵۰۰ کیلومتر و در حالت اوج (دورترین فاصله) ۴۰۶۷۰۰ کیلومتر از زمین فاصله می گیرد ولی به طور متوسط ۳۸۴۰۰۰ کیلومتر از زمین فاصله دارد. قطر ماه در حدود ۳۵۰۰ کیلومتر است و تقریباً برابر با عرض قاره استرالیا است.

این تغییر فاصله باعث می شود قطر ظاهری ماه بین 38/29 تا 53/33 دقیقه قوسی تغییر کند.(منظور از قطر ظاهری،اندازه زاویه جسم در کره آسمان است.به عبارت دیگر زاویه ای است که بین دو خط رسیده از دو سر جسم در چشم راصد ایجاد می شود)واضح است که هرچه ماه به حضیض مداریش نزدیکتر باشد قطر زاویه ای آن بیشتر وهرچه دورتر باشد(یعنی در اوج باشد)کوچکتر دیده خواهد شد.

 ماه تقریباً هر ۵/۲۷ روز یک بار به دور زمین می چرخد و در این مدت هم یک بار به دور خود می چرخد. به این جهت است که ماه همواره یک روی خود را به ما نشان می دهد چیزی که به قفل شدگی گرانشی معروف است.درواقع بشر قبل از پرتاب سفینه های فضایی به ماه،هرگز طرف دیگر ماه را ندیده بود.

نکته دیگری که باید به آن اشاره نمود اختلاف بین محور چرخش ماه به دور خود با صفحه مداریش است.ماه مانند زمین ،در صفحه مداریش به دور خودش نمی چرخد بلکه استوای ماه با صفحه مداری آن زاویه ای در حدود 1 درجه و32 دقیقه قوسی می سازد.البته این زاویه در مقایسه با زاویه تمایل محور دوران زمین که در حدود 5/23 درجه است بسیار کم است.این زاویه در زمین موجب بوجود آمدن فصول سال گردیده است.

                               حرکت ظاهری ماه در آسمان

آنچه که ظاهرا یک ناظر از حرکت ماه در آسمان مشاهده می کند،حرکت از غرب به شرق در آسمان می باشد.در این حرکت ،در هر ساعت ماه حدود نیم درجه ودر هر روز حدود ۱۲ درجه از غرب به شرق حرکت می کند.همچنین با این حرکت در چهارده روز اول ماه قمری،بطور متوسط زمان غروب ماه حدود ۵۰ دقیقه بتاخیر می افتد( جالب است بدانید از آنجاییکه دلیل اصلی وقوع پدیده جزر ومد هم ماه می باشد رخ دادن جزر ومد هم روزانه به همین اندازه به تاخیر می افتد)

در پشت این حرکت ظاهری ،حرکت واقعی ماه در آسمان ودر فضا قرار دارد که این ناشی از جاذبه اصلی زمین واثرات گرانشی وتاثیرات مغناطیسی خورشید ودیگر سیارات می باشد.به لحاظ جرم ناچیز ماه در منظومه شمسی، حرکت مداری ماه بسیار پیچیده بوده ومدار آن بسیار متغییر است بطوریکه در کتب مرجع نجومی روابط محاسباتی مدار ماه به کمک بسط روابط به سری هارمونیکهای کروی به یک دنباله حدود ۶۰۰ جمله مثلثاتی صورت می گیرد که خود نشان دهنده پیچیدگی محاسبه وآنالیز مدار ماه می باشد.یکی از پدیده های مرتبط به مدار و سرعت چرخش ماه بدور زمین رخگرد است.برای کسب اطلاعات بیشتر درباره رخگرد اینجا را کلیک نمایید.


                                          دمای سطحی ماه
دامنه تغییرات دمای سطح ماه بسیار زیاد است. هر بخش از سطح ماه به مدت تقریباً دو هفته پیاپی در معرض اشعه خورشید قرار می گیرد و سپس برای مدتی به همین درازا شب را می گذراند. به دلیل عدم وجود جو قابل ملاحظه در ماه، همچنین کم بودن ضریب بازتاب این کره (حدود ۷ درصد) اختلاف دما میان بخش روشن و تاریک ماه بسیار زیاد است.
دمای بخش روشن ماه گاهی به حدود ۱۳۰ درجه سانتیگراد می رسد و این در حالی است که دما در بخش تاریک آن تا حد ۱۸۰- درجه سانتیگراد کاهش می یابد. یعنی این جرم آسمانی اختلاف دمایی در حدود ۳۱۰ درجه را در سطح خود تحمل می کند.


                                            اهله ماه
می دانیم که ماه هیچ نوری از خود ندارد و تنها با منعکس کردن نور خورشید روشن می شود. در نتیجه در هر لحظه زمانی تنها نصف سطح ماه روشن خواهد بود(نیم سطحی که روبه روی خورشید است) در حالی که نیم سطح دیگر تاریک است.

راز بوجود آمدن این اشکال متفاوت ماه یعنی از هلال تا بدر،در مدار ماه ونحوه ی نورپردازی خورشید نهفته است. چون ماه دور زمین را در کمتر از یک ماه تقویمی طی می کند بسته به این که چه مقدار از سطح روشن شده ماه به طرف ما باشد شکلهای مختلفی از آن را مشاهده می کنیم.
در ماه نو (NEW MOON)ماه تقریباً بین خورشید و زمین قرار می گیرد به طوری که طرف تاریکش به سوی ماست و ما نمی توانیم آن را ببینیم.همچنان که ماه به سفر خودش به دور زمین ادامه می دهد کم کم از جلوی خورشید کنار می رود و ما می توانیم قسمتی از آن را که به وسیله نور خورشید روشن می شود ببینیم(هلال رو به بدر یاWaxing crescent ). در این موقع ماه به صورت یک هلال نازک دیده می شود. در زمانی که ماه یک چهارم سفرش به دور زمین را طی کرده باشد ما می توانیم نصف طرف روشن شده ماه را ببینیم و در آن موقع گفته می شود که تربیع اول (1st  Qr)است. بعد از این و به تدریج قسمت های بیشتری از ماه را می بینیم (تحدب به سوی بدریا Waxing Gibbous)تا این که در حدود دوهفته بعد از ماه نو تمام قسمت های قابل رویت ماه دیده می شود(حالت بدریا Full moon). در این حالت خورشید و ماه در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند و زمین بین آنهاست. وقتی که ماه در این موقعیت است ماه در حدود زمان غروب آفتاب طلوع می کند. همچنان که ماه به سفرش ادامه می دهد به خورشید نزدیک تر می گردد (تحدب به سوی محاق یا Waning Gibbous)و بنابراین ما به تدریج قسمت کمتری از آن را مشاهده خواهیم کرد. تربیع دوم( ۳rd Qr)یا تربیع آخر زمانی اتفاق می افتد که ما بتوانیم نصف طرف روشن ماه را در آسمان صبح ببینیم بعد از چند روز در حالت هلال به سوی محاق (Waning crescent)بسر برده و بالاخره بعد از بیست و نه روزگذشته از ماه نو ماه یک بار دیگر طرف تاریکش را به سوی زمین نشان می دهد.مسلمانان جهان مناسک دینی واعمال مذهبی خود را بر اساس تقویم قمری به جای می آورند.مبنای این تقویم ،رویت هلال ماه است.


                                              گره های ماه
زمین سالیانه یک بار به دور خورشید می گردد. البته ناظر زمینی این طور برداشت می کند که خورشید در طول سال روی یک مدار که آن را دایرﺓ البروج می نامند به دور زمین می گردد. مدار ماه دقیقاً منطبق بر این سطح نیست بلکه به اندازه کمی تقریباً در حدود ۵ درجه(مقداری متغییر بین ۹۸/۴ تا ۲۸/۵ درجه) نسبت به این سطح شیب دارد. ماه در هر دور گردش خود به دور زمین دوبار با دایرﺓ البروج برخورد می کند. هرگاه این برخورد از شمال به جنوب باشد ماه در حالت گره پایین رونده یا نزولی وهرگاه مسیر ماه از جنوب به شمال باشد در گره بالا رونده یا صعودی است.

برای ناظر زمینی در این حالت (قرار داشتن در نقاط گره ای)ماه روی دایرﺓ البروج قرار دارد. چون از نظر ما خورشید همیشه روی این دایره قرار دارد پس در حالت ماه نو فقط در صورتی خورشید گرفتگی به وجود می آید که ماه به طور همزمان با خورشید در یک گره واقع شود . چون معمولاً این اتفاق نمی افتد هر ماه ،خورشید گرفتگی رخ نمی دهد. ماه اغلب اوقات یا از بالای خورشید یا از زیر آن می گذرد به شکلی که قرص خورشید را نمی پوشاند.از طرف دیگر سایه زمین نیز همیشه روی دایرﺓ البروج قرار دارد بنابراین در صورت قرص کامل ماه(حالت بدر) فقط زمانی ماه گرفتگی ایجاد می شود که ماه همزمان نزدیک یک گره قرار گیرد. این حالت نیز به ندرت پیش می آید به طوری که ماه اغلب اوقات در سایه زمین قرار نمی گیرد. بنابراین آگاهی از وضعیت گره ها برای محاسبه بسیار مهم است. اگر گره ها همیشه در یک وضعیت ثابت می بودند این عمل بسیار آسان بود. متاسفانه این چنین نیست: در اثر تاثیر نیروی گرانش خورشید این گره ها هر ۶۱/۱۸ سال یک بار به دور دایرﺓ البروج ( به سوی چپ )می گردند(به عبارت دیگر در هرسال به اندازه۳/۱۹ درجه در جهت عقربه های ساعت). به نحوی که در هر مقطع زمانی در مکان متفاوتی قرار می گیرند. 
                            پارامترهای شش گانه مدار ماه

 

برای بررسی مدار بیضوی ماه شش پارامتر تعریف میشود:

 

۱-نیم قطر بزرگ وکوچک ببضی مدار(a,b):هربیضی داری دو محور تقارن در جهت قطر کوچک وقطر بزرگ می باشد که ابعاد بیضی را می توان با مقادیر نصف طول هریک از اقطار مشخص نمود.

۲-خروج از مرکزیت مدار(e)

۳-آنومالی حقیقی(f):مبداء حرکت ماه در مدار را نقطه حضیض یا کمترین فاصله در نظر می گیرند.زاویه ای که در هر لحظه بین ماه ونقطه حضیض قرار دارد را آنومالی حقیقی می گویند.این پارامتر در هرروز حدود ۲/۱۳ درجه افزایش می یابد.

 

۴- میل مداری(i)

5-آرگومان حضیض(ω):زاویه بین نقطه گره صعودی ونقطه حضیض مدار را آرگومان حضیض می گویند.

6-بعد(bod) گره صعودی() :زاویه بین نقطه اعتدال بهاری وگره صعودی مدار ماه را بعد گره صعودی می گویند.

گفتنی است این پارامترها ثابت نیستند  وهمین مسئله مدار ماه را پیچیده نشان می دهد.محدوده تغییرات پارامترهای فوق:

۱- ابعاد بیضی مدار در حال تغییر بوده ودر نتیجه مقدار خروج از مرکزی مدار بین ۰۴۳۵/۰ تا ۰۷۱۴/۰تغییر می کند.یعنی فواصل اوج و حضیض مدار نیز مداوم در حال تغییر می باشند.

۲-زاویه میل مداری بین ۹۸/۴ تا ۲۸/۵ درجه تغییر می کند.

۳-نقاط گره صعودی ونزولی (خط واصل بین آنها یا نودال)در هرسال حدود ۳/۱۹ درجه در جهت عقربه های ساعت حرکت می کند وهر ۶۱/۱۸ سال ی دور کامل دوران می کنند در نتیجه بعد گره صعودی مداوم در حال کاهش می باشد.

۴-خط اوج-حضیض مدار نسبت به خط واصل گره صعودی-گره نزولی  ثابت نیست وحرکت این خط باعث جابجا شدن نقاط حضیض واوج می شوند.بنابراین زاویه آرگومان حضیض نیز تغییر می کند.این خط تقریبا هر ۳/۵ سال یکدور کامل می چرخد(هر سال حدود ۶۸ درجه)

۵-به دلیل بیضی بودن مسیر ماه بدور زمین آنومالی حقیقی بطور ثابت تغییر نمی کند.زیرا سرعت زاویه ای  ماه بین ۴۹/۰ تا ۶۴/۰ درجه در هرساعت به ترتیب از حالت اوج به حضیض تغییر می کند.   

                                   میدان مغناطیسی ماه


در سال ۱۹۵۹ کاوشگر لونیک ۲ مشخص نمود که ماه میدان مغناطیسی مانند زمین ندارد. همچنین اطلاعات حاصله از مغناطیس سنج هایی که توسط ماموریت های آپولو در سطح ماه مستقر شدند نشان دادند که این کره فاقد میدان مغناطیسی است. با این وجود مطالعه سنگ های این کره که سنی بالغ بر میلیاردها سال دارند نشان از یک میدان مغناطیسی ضعیف در گذشته این کره دارد. این مورد شاید به این دلیل باشد که ماه قبلاً دارای یک هسته آهنی مذاب بوده است که به مرور زمان و با سرد شدن این کره احتمالاً هسته مزبور جامد شده و میدان مغناطیسی آن از بین رفته است. ولی مناطقی در سطح ماه وجود دارد که اثراتی از میدانهای مغناطیسی بسیار ضعیفی در آنها یافت می شود. مثلاً فضانوردان آپولوی ۱۶ در آزمایشها و پژوهشهای خود در منطقه ای به نام دهانه پرتو شمال چنین میدانی را تشخیص دادند. یک میدان مغناطیسی محلی ضعیف نیز در نقطه ای از قسمت پشتی ماه نزدیک به یک فرورفتگی عمیق به نام وان دوگراف وجود دارد.
                                          عوارض سطحی ماه
قبل از اینکه فضا کاوها به سطح ماه برسند همه آگاهی ما درباره آن با نگاه از میان تلسکوپها به ماه حاصل می شد. در سال ۱۶۱۰ وقتی که گالیله با تلسکوپ تازه اختراع شده خود به رصد ماه پرداخت نواحی تاریکی را در سطح آن مشاهده کرد و فکر کرد که این نواحی تاریک دریاست و لذا این مناطق را دریا نامید. البته قبل از گالیله ستاره شناسان دیگری این مناطق را رصد کرده بودند و نام دریا را روی آن مناطق گذاشته بودند. گرچه ستاره شناسان امروزی می دانند که هیچ آبی در سطح ماه وجود ندارد با این حال اسامی سنتی همچنان روی نقشه های ماه باقی مانده اند. در واقع دریاهای ماه سطوحی عظیم و کاملاً خشک از سنگ گدازه ها هستند. این گدازه ها میلیاردها سال پیش در بخشهایی از سطح سفید ماه که مملو از دهانه های آتشفشانی بوده سرازیر شده و روی قسمتهایی از آنها را پوشانده است. سپس این حجم عظیم گدازه ها سرد شده اند و به این ترتیب دریاهای ماه به وجود آمدند.
علاوه بر مناطق تاریک دریاها که در واقع دشتهای گدازه ای قدیمی هستند انواع بسیاری از مشخصه های حفره مانند در سطح ماه وجود دارند. بعضی از این حفره ها ظاهراً از بقیه تازه ترند. حفره های جدید که در کنار حفره های قدیمی قرار گرفته اند اغلب قسمتهایی از آنها را خراب کرده اند. بعضی از این حفره ها در اثر اصابت سیارکها و شهابسنگهای غول پیکر به وجود آمده اند و برخی دیگر دهانه های آتشفشانی اند. در امتداد حاشیه دریاها، کوهها با شیب تند بالا رفته اند و ارتفاع آنها از ۷۰۰۰ متر نیز فراتر می رود. گسترده ترین رشته کوههای ماه کوهستان آپناین است که بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر طول دارد. مرتفع ترین قله این کوهستان بر فراز دره های اطراف آن در ارتفاع حدود ۶۵۰۰ متر قرار دارد.برای کسب اطلاعات درباره کوهها اینجا را کلیک نمایید.

                                               پوسته ماه

سطح یا قسمت خارجی پوسته ماه همان بخش قابل مشاهده آن است.پوسته ماه ضخامت متغییری  بین 60 تا 150 کیلومتر دارد.پدیده جالبی که د مورد کره ی ماه پیش آمده این است که هسته مرکزی ماه،در زمانی که هنوز  کل کره مذاب بوده ،به علت چگالی بیشت  با نیروی بیشتری به سمت زمین کشیده شده وباعث گردیده که هسته چگالتر در درون کره مذاب کمی جابجا شده است.به بیان دیگر مرکز هسته از مرکز ماه فاصله گرفته وبه همین علت تفاوت ضخامت در پوسته ماه بوجود آمده است.در واقع در قسمت  رو به زمین با نزدیک شدن هسته چگال به سطح از ضخامت لایه کاسته شده وبر عکس ،به علت دورشدن هسته از طرف مقابل ،باعث افزایش ضخامت پوسته در آن مناطق شده است.میانگین ضخامت پوسته در قسمتی که همیشه به سوی زمین است حدود 60 کیلومتر ودر طرف مقابل که هیچگاه از زمین دیده نمی شود حدود 150 کیلومتر است.سطح ماه از یک لایه غبار نرم به نام رگولیت(سنگ پوش)پوشیده شده است.این لایه بر اثر نشستن ریزشهابها بر روی سطح ماه بوجود آمده است.ریز شهابها ذرات بسیار ریز گرد وغباری هستندکه از مواد اولیه تشکیل دهنده ی سیارات منظومه شمسی باقی مانده اند.این ذرات بسیار ریز،که اندازه آنها د حد میکرون است به آرامی بر سطح اجرام منظومه شمسی ،از جمله ماه ،می نشینند.

ضخامت رگولیت در مناطق مختلف ماه متفاوت است ،میانگین ضخامت آن را حدود 20 متر ارزیابی کرده اند که البته این مقدار در کف دره ها بیشتر ودر دامنه ها ومناطق پرشیب کمتر است.

فضانوردانی که بر سطح ماه قدم زده اند  جاپایی از خود به یادگار گذاشته اند که ممکن است میلیون ها سال برسطح آن باقی بماند.فقدان فرسایش زیاد در سطح ماه دلیل ماندگاری این آثار در طی میلیون ها سال است.(در سیاره زمین،با فرسایش به اشکال مختلفی مواجه هستیم که از مهمترین آنها می توان به آب ،باد،حرکات زمین،اثرات انسانی و.....اشاره نمود)

برخورد شهاب سنگهامهمترین عامل بروز تغییرات سطحی در ماه است.در واقع ما اثر این عامل را در سطح زمین بسیار کم می بینیم،زیرا جو غلیط وضخیم زمین مانند سپری مانع از برخورد این اجرام به سطح آن می شود.اما در ماه جوی به معنای واقعی وجود ندارد که بتواند از برخورد این شهابسنگها با سطح ماه جلوگیری کند واین به معنی آن است که سطح ماه بطور مداوم توسط شهابسنگها بمباران می شود.مطالعات نشان می دهد که در هر 10 میلیون سال بر اثر برخورد شهابسنگها دهانه ای به قطر 10 کیلومتر،در هرماه یکبار دهانه ای به قطر حدود 1 متر ودر هرچند دقیقه یکبار گودالی به قطر 1 سانتی متر در سطح ماه پدید می آید.

از عوارضی که در سطح ماه به چشم می خورند می توان به موارد زیر اشاره نمود:

Rilleیا rimaeکه به صورت چین وچروکهایی کانال مانند در سطح دریاهای ماه است وناشی از سرد ومنقبض شدن مواد سطحی دریاها می باشد.عمق آنها چند کیلومتر وطول آنها می تواند به چند صد کیلومتر برسد.

Dorsa  که به صورت نواحی مرتفع رشته کوه مانند هستند که در سطح دریاها وجود دارند

Rupes که به شکل نواحی شیبدار دره مانند هستند که دو ناحیه با ارتفاع متفاوت را از هم جدا می کنند

برای کسب اطلاعات درباره نامگذاری عوارض سطحی ماه به آدرس زیر مراجعه نمایید:

http://planetarynames.wr.usgs.gov/Page/MOON/target

                        مواد تشکیل دهنده اصلی پوسته ماه

پیروکسین:سیلیکاتی از ترکیب کلسیم منیزیم وآهن که ماده اصلی تشکیل دهنده لاوا می باشد ونیمی از نمونه های ماه که به زمین آورده شده اند  از جنس آن می باشند.به شکل کریستالهای زرد وقهوه ای می باشد که اندازه آن به چند سانتی متر هم می رسد.

پلاژیوکلاز (یا فلدسپار):از جنس سیلیکات سدیم آلومینیم یا کلسیم آلومینیم می باشد وبه شکل کریستالهای سفید کشیده می باشد.

آنور توزیت:نوعی صخره که شامل پلاژیوکلاز- پیروکسین یا به همراه اولیوین با خواص مختلف می باشد.

بازالت :نوعی صخره که شامل پلاژیوکلاز- پیروکسین و ایلمنایت با خواص مختلف می باشد.

اولیوین:سیلیکاتی از ترکیب منیزیم آهن که به شکل کریستالهای با اندازه در حد میلیمتری ورنگ صورتی تاسبز می باشد و وجود آن در آنورتوزیت رایج است.

ایلمنایت:ماده ای که در بازالت به چشم می خورد واکسیدی از جنس آهن تیتانیوم می باشد.

                                              پیدایش ماه
پیش از انجام ماموریت های فضایی آپولو تنها سه نظریه مختلف در مورد منشا ماه وجود داشت. اولین نظریه، نظریه جدایش بود که بر اساس آن اعتقاد بر این بود که کره ماه از یک زمین اولیه که به سرعت در حال چرخش بوده جدا شده است(هسته وسط زمین دقیقا٬در مرکز نبوده وبر اثر چرخش سریع و بر اثر لق زدن گوشته ای از زمین کنده شده وماه را بوجود آورده است). نظریه دوم، نظریه تسخیر بود که بر اساس آن ماه در مکان دیگری از منظومه شمسی شکل گرفته و آنگاه تحت اثر نیروی گرانش زمین به تسخیر این کره در آمده و حول آن به گردش درآمده است. نظریه سوم، نظریه شکل گیری همزمان زمین و ماه بود که بر اساس این نظریه زمین و ماه از ابتدا به صورت جداگانه در منظومه شمسی شکل گرفته اند.
امروزه اکثر دانشمندان بر این باورند که هیچ کدام از نظریات برشمرده صحیح نمی باشند. در عوض طبق شواهد به دست آمده توسط ماموریت های آپولو دانشمندان بر نظریه جدیدی تکیه کرده اند که این نظریه با عنوان نظریه جدایش برخوردی معروف شده است. بر اساس این نظریه، زمین اولیه با یک جرم آسمانی به بزرگی تقریبی مریخ برخورد نموده و این برخورد باعث جدا شدن قطعاتی از کره زمین شده است که از تجمع این قطعات جدا شده کره ماه به وجود آمده است. نتایجی که از بررسی سنگ های ماه به دست آمده (مشابهت با مواد تشکیل دهنده پوسته زمین )همچنین شواهدی که از تشکیل سیارات منظومه شمسی بر اساس این نظریه در دست می باشد با این نظریه همخوانی خوبی دارد.
                                              سفر به ماه
همانطور که قبلاً گفته شد انسان از روزگاران بسیار دور همواره در این رویا بوده که روزی بتواند به نزدیکترین همسایه خود یعنی کره ماه سفر کند. در سال ۱۸۶۵ یک نویسنده فرانسوی به نام ژول ورن داستانی با عنوان از زمین تا ماه منتشر نمود که درباره سفر یک سفینه فضایی از یک مرکز فضایی در فلوریدا به کره ماه بود. حدود صد سال بعد از او فلوریدا نقطه شروع اولین سفرهایی بود که به وسیله انسان و برای دسترسی به دنیاهای دیگر طراحی شد. بالاخره بین سال های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲، ۱۲ فضانورد بر روی ماه پیاده روی کردند و پس از قرن ها تخیل سفر به ماه به حقیقت پیوست.
برنامه های مطالعه دقیق ماه از سال ۱۹۵۹ شروع شد. یعنی زمانی که شوروی سابق، ۳ مدارگرد کوچک را به سوی ماه پرتاب نمود. کوشش آمریکایی ها در راه رسیدن به ماه به اوایل دهه ۱۹۶۰ و شروع برنامه های فضایی رنجر بر می گردد. این سفینه ها که به ۶ دوربین تلویزیونی مجهز شده بودند به سوی ماه فرستاده شدند و قبل از برخورد با سطح این کره تصاویر جالبی از سطح ماه را به زمین مخابره کردند. در ادامه این مطالعات، نقشه برداری کاملی با دقت زیاد از سطح ماه توسط برنامه های فضایی لونا صورت گرفت. در طی این ماموریت ها ۵ سفینه در بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۷ به فضا پرتاب شدند. این پنج سفینه که به دور ماه گردش می کردند بیش از ۱۹۵۰ تصویر با دقت زیاد از سطح ماه به زمین مخابره نمودند که این تصاویر جمعاً ۵/۹۹ درصد از سطح ماه را پوشش می دادند. در بعضی از این تصاویر ساختارهایی با ابعاد ۱ متر نیز قابل تشخیص می باشند. تصاویر یاد شده به دلیل دقت بسیار زیاد آنها کمک فراوانی به دانشمندان ناسا نمودند تا بتوانند محل های مناسبی را برای فرود فضانوردان بر ماه انتخاب نمایند.
اولین بار در سال ۱۹۵۹ سفینه فضایی لونا ۳ شوروی توانست از بخش غیر مرئی ماه یعنی جانب دور از زمین این کره عکسبرداری نموده و تصاویری از آن بخش از ماه را به زمین مخابره نماید. بر اساس این اطلاعات مشخص گردید که بر خلاف جانب رو به زمین، جانب دور از زمین کره ماه دارای دریاهای خیلی کمتری است.
در آن زمان چنین تصور می شد که طی میلیاردها سال بمباران سطح ماه توسط شهابسنگ ها بایستی سطح این کره از غبار ریز پوشیده شده باشد. حتی پس از ماموریت فضایی رنجر هم معلوم نبود که آیا سطح ماه مکانی مناسب برای فرود آ رام سفینه ها می باشد یا خیر؟
شاید سفینه ای که قصد فرود بر روی آن را داشته باشد به آسانی در این غبار فرو رود. بنابراین قبل از فرود انسان بر روی ماه لازم بود کوشش شود یک فرود آرام بدون سرنشین بر روی این کره انجام گیرد تا چگونگی فرود مشخص گردد. این موضوع هدف اصلی برنامه های مطالعاتی سورویر(surveyor) بود. بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ پنج فضاپیمای سورویر به طور موفقیت آمیزی بر روی ماه به آرامی فرود آمدند. این ماموریت ها نشان داد که سطح ماه برای فرود آرام مناسب می باشد. همزمان با این ماموریت ها در سال های ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ شوروی سابق نیز مجموعه ای از سفینه های بدون سرنشین به نام لونا(Luna) را در مدار ماه قرار دادند که این سفینه ها به دور ماه گردش کرده و به آرامی بر سطح ماه فرود آمدند.
بعد از اتمام موفقیت آمیز ماموریت های سورویر و لونا دیگر هیچ مانعی برای سفر انسان به ماه وجود نداشت. در بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ سفینه های سرنشین دار آپولو(
Apollo) از سوی سازمان فضایی آمریکا(ناسا) به سوی ماه پرتاب شدند. شروع ماموریت های آپولو با شکست همراه بود. سفینه آپولو ۱ در لحظه پرتاب آتش گرفت و سه فضانورد آن در آتش سوختند. این حادثه ناگوار باعث شد تا ماموریت سفینه های آپولو به تعویق افتد. بالاخره سفینه سرنشین دار بعدی یعنی آپولو ۷ بود که با سه فضانورد به فضا پرتاب شد. فضانوردان این سفینه و سه ماموریت بعدی یعنی آپولوهای۹،۸و۱۰ با موفقیت مراحل مختلف سفر انسان به ماه را تمرین کردند و نهایتاً سفینه آپولو ۱۱ انسان را به ماه رساند.
سرنشینان آپولو۱۱ عبارت بودند از نیل آرمسترانگ،  ادوین آلدرین و مایکل کالینز. ماه نشین این سفینه در روز ۲۰ ژولای ۱۹۶۹ به آرامی در ناحیه دریای آرامش فرود آمد و نیل آرمسترانگ نخستین جای پای بشر را بر روی خاک ماه حک کرد. او به هنگام قدم گذاشتن بر خاک ماه چنین گفت: این قدم کوچکی است برای یک مرد و گامی است بزرگ برای بشریت.
از بین ماموریت های فضایی آپولو، سفینه های آپولو۱۱ و ۱۲ در دریاهای ماه فرود آمدند. آپولو۱۳ بر اثر نقص فنی ناموفق بود و نتوانست بر سطح ماه فرود آید. ۴ ماموریت دیگر یعنی آپولوهای ۱۶،۱۵،۱۴و۱۷ به آسانی در نواحی مرتفع ماه فرود آمدند. فرود در نواحی مختلف ماه این امکان را به فضانوردان داد تا بتوانند از بخش های مختلف این کره نمونه برداری نمایند و این نمونه ها را جهت مطالعات بیشتر به زمین منتقل نمایند.
ماموریت های آپولو باعث توسعه شگرفی در دانش انسان از ماه گردید. علاوه بر انجام عمل نمونه برداری از سنگ های ماه، استقرار دستگاه های لرزه سنج، مغناطیس سنج و سایر مطالعات انجام شده توسط این ماموریت ها باعث شد که اطلاعات ما از این کره آسمانی به طور وسیعی افزایش یابد.

 


 

 حتی اگر با یک دوربین دو چشمی به ماه بنگرید، سطح ناهموار آن را به وضوح مشاهده خواهید ‏کرد. سطح ماه توسط هزاران حفره و دهانه برخوردی ناشی از برخوردسنگهای سرگردان آسمانی، آبلهگون ‏شده است.

اما چرا در زمین چنین شواهد خشنی از برخورد را شاهد نیستیم؟ آیا زمین که قاعدتاً ‏هدفی بزرگتر است از برخوردهای سهمگین جان به در برده؟

پاسخ منفی است و ما امروزه به کمک ‏تصاویر ماهوارهای دهها دهانه برخوردی کوچک و بزرگ در سراسر زمین بافتهایم که همگی در اثر ‏فعالیتهای گوناگون آب و هوایی فرسوده شدهاند.‏

بررسیها نشان میدهد که از زمان پیدایش زمین تا کنون، این سیاره شاهد برخوردهایی سهمگینتر ‏و بمبارانهایی شدیدتر از تنها قمر خود، ماه بوده است. اما از آنجاییکه زمین سیارهای فعال و زنده ‏است، آتشفشانها، زلزلهها و باد و باران زخمهای چهره زمین را در طول تاریخ پاک کردهاند. ‏فرسایش شدید، دهانههای برخوردی که از زمانهای باستانی تا کنون بر سطح زمین پدید آمدهاند ‏را از چهره زمین زدوده و در نگاه اول شواهدی از برخورد به چشم نمیآید.‏

اما در ماه شرایط به گونه دیگری است. ماه فاقد اتمسفر است و بنابراین قادر به سوزاندن هیچ سنگ ‏سرگردانی قبل از برخورد به خود نیست. از طرفی ماه، جرم سماوی مرده‌ای است. به جز ماهلرزههای گاه ‏و بیگاه هیچ فعالیتی که دال بر زنده بودن اینقمر باشد به چشم نمی خورد. عدم وجود اتمسفر ‏نیز باعث می شود موضوع فرسایش سطحی منتفی شده و در نهایت عاملی برای زدودن زخم ‏برخورد از چهره ماه وجود نداشته باشد.‏

‏"پاول اسپودیز" سیارهشناس ارشد دانشگاه جانز هاپکینز که در آزمایشگاه فیزیک کاربردی به ‏تحقیق مشغول است این موضوع را یکی از دلایل مهم بازگشت بشر به ماه و آغاز دوباره ‏سفرهای سرنشیندار به تنها قمر زمین میداند. از نظر او ماه گنجینه دست نخوردهای برای ‏مطالعه تاریخ زمین است.‏
پاول اسپودیز معتقد است که ماه صفحه شاهد زمین می
باشد. زمانی که محققان در صدد اندازه‏گیری نوع، مقدار و الگوی ویرانی ناشی از یک برخورد یا انفجار بر میآیند مواد و شرایط گوناگونی ‏را در معرض برخورد مورد نظر قرار میدهند تا اثرات ناشی از برخورد جسم و امواج ناشی از آن را ‏مطالعه کنند. به نمونه آزمایشی "صفحه شاهد" میگویند.‏

ماه و زمین در موقعیت یکسانی از منظومه شمسی قرار دارند و میتوان گفت که بدشانسیهای ‏یکسانی از نظر برخورد با سنگهای سرگردان داشتهاند. زمین سیارهای بسیار فعال است و آثار ‏زخمهای بزرگ و کوچک کهن را از چهره خود پاک کرده است. از طرفی بیشتر سطح زمین را ‏دریاها پوشاندهاند که در اثر برخوردهای معمولی آثاری از خود بر جای میگذارند. در مقابل ماه ‏فاقد اتمسفر است و از نظر زمینشناسی سیارهای مرده به حساب میآید. با این حساب میتوان ‏مدعی شد که با مطالعه دهانههای برخوردی ماه قادر به بازنویسی داستان زمین خواهیم بود.‏

 نکته قابل تعمق دیگری نیز وجود دارد!!  
در اواخر دهه هفتاد میلادی، فضانوردان سه ماموریت پایانی ‏آپولو (15، 16 و 17) نمونه
هایی از عمق دو متری سطح ماه که از سه مکان مختلف مأموریتهای ‏آپولو 15 تا 17 تهیه شده بود را با خود به زمین آوردند. عمیقترین نمونهای که به زمین آورده شده ‏بود حدود 2 بیلیون سال قدمت داشت و بررسیها نشان داد که مواد مذکور و ساختمان آنها از آن ‏زمان تا کنون تغییری نکردهاند.
کشف بزرگ دیگری که در این تحقیق به دست آمد مربوط به ‏ذرات تشکیل دهنده بادهای خورشیدی بود که توسط گرد و غبار و مواد سطحی ماه به دام می
‏افتند. بررسی مواد استخراج شده از عمق ماه نشان داد که ساختار بادهای خورشیدی در 2 میلیارد ‏سال قبل نسبت به امروز متفاوت بوده است. علم ستارهشناسی هیچ توضیحی برای این مورد ندارد ‏اما درک درست این یافته مطمئناً به دانشمندان کمک خواهد کرد تا تاریخ شکلگیری زمین و ‏داستان زندگی ستارگان را دوبارهنویسی کنند.‏

پرسش بزرگ دیگری که بازگشت به ماه در یافتن پاسخ آن موثر خواهد بود این سوال است که چه ‏عاملی باعث انقراض‌های متعدد، ناگهانی و گسترده گونههای زیادی از حیات بر روی زمین بوده است؟
این برخوردهای سهمگین
خود ‏به گونهای باعث پیدایش دوره‌های  زمینشناسی بر سیاره ما شده است.‏به عنوان معروفترین رویداد از این دست میتوان به فاجعهای که در 65 میلیون سال پیش باعث ‏انقراض نسل دایناسورها شده، اشاره نمود. رویدادی که دوره مسوزوئیک را پایان ‏داد و عصر جدیدی با نام دوره سنوزوئیک به وجود آورد. حدس زده میشود که این رویداد عظیم در ‏نتیجه برخورد شهابسنگی به قطر بالغ بر ده کیلومتر به زمین روی داده باشد. گرد و غبار و گاز ‏حاصل از این برخورد چنان زمین را در خود فرو بردو تاریکی را بر سطح زمین گستراند که گیاهان دیگر قادر به ادامه حیات نبودند و ‏به تدریج و با کمبود غذا جانداران نیز از پای در آمدند.‏

تحقیقات انجام شده بر روی لایههای مختلف زمین و فسیلهای جانوری و گیاهی نشان میدهد که ‏چنین روبدادهایی هر 26 میلیون سال یکبار زمین را با بحرانی حیاتی روبرو میکنند.‏
تئوریهای مختلفی برای این اتفاق
ات دورهای وجود دارد. بعضیها همدمی تاریک و دوردست برای ‏خورشید متصورند که هر از چندگاهی در چرخش منظم اجرام ابر اورت اختلال به وجود میآورد. ‏چنین اختلالی باعث سرازیر شدن این اجرام به داخل منظومه شمسی و در نتیجه برخورد آنها با ‏اعضای این منظومه خواهند شد.‏

تئوری دیگری میگوید که منظومه شمسی در مسیری نوسانی دائماً صفحه کهکشان راهشیری را ‏قطع میکند و بالا و پایین میرود. این حرکت دورهای باعث میشود در زمان قطع صفحه ‏کهکشان راه شیری، مجموعه پر جمعیتی از اجرام سرگردان، منظومه ما را هدف برخورد قرار دهند.‏

ما برای درک درستی از آنچه بر سر ما خواهد آمد باید تاریخچه این برخوردها را عمیق و دقیق ‏مطالعه و بررسی نماییم. ماه به عنوان جرم فضایی فاقد فعالیتهای زمینشناسی و اتمسفر، بسان فسیلی ‏دست نخورده اطلاعات زیادی از برخوردها را در سینه خود حفظ کرده است. مطمئناً مطالعه سطح ‏و عمق ماه دانش بشریت را در رابطه با آنچه سنگهای سرگردان بر سرش آوردهاند فزونی خواهد ‏بخشید و به انسان قدرت پیشگویی آینده را در این زمینه اعطا خواهد کرد.‏
ماه تنها صفحه شاهد زمین است که دست بر قضا در دسترس بشر نیز قرار دارد. بنابراین برای سفر ‏به این همسایه زیبا نباید شکی به دل راه داد.‏

باهمکاری:عضو رسمی انجمن ستاره شناسی  اهواز  -  میلاد جبوری عباسی و سایت

http://www.spacescience.ir

مقاله ای از آقای سید قاسم رستمی


   

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:14 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

   

ماه آنومالی
Anomalistic Month
ماه مانند تمام اجرام سماوی دارای مداری بیضی شکل بوده ودارای نقطه حضیض واوج می باشد. فاصله زمانی دو عبور متوالی ماه از نقطه حضیض مداری نسبت به  زمین ماه آنومالی نامیده می شود. طول یک ماه آنومالی تقریباً 554551/27 روز متوسط خورشیدی (برابر با 27 روز و13 ساعت و18 دقیقه و33.2 ثانیه)می‌باشد.مدار ماه در فضا(امتداد قطر بزرگ مدار ماه)  ثابت نیست بلکه می توان آنرا بصورت یک بیضی چرخان تصور کرد که چرخش آن ناشی از اثرات گرانشی خورشید است.بر اثر اختلالات گرانشی، نقطه حضیض ماه حول مدار می چرخد و دوره چرخش نیز8.85 سال است.در نتیجه همین چرخش طول ماه آنومالی 5.5 ساعت بلند تر از ماه نجومی است.یعنی ماه باید بدلیل جابجایی وپیشروی نقطه حضیض زمان بیشتری را طی بکند که به آن برسد.
اندازه ظاهری ماه با این مدت زمان ارتباط مستقیمی دارد بنابراین از این فاصله زمانی در پیش بینی گرفتگی ها استفاده می شود.
 
 
   

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:15 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

ماه گرهی
ماه اژدهایی Draconitic moon

 فاصله زمانی بین دو عبور ماه  از یک گره برابر با 27 روز و5 ساعت و6 دقیقه.

از آنجاییکه این کمیت در پیش بینی ماه گرفتگی کاربرد دارد ودر زمان قدیم تصور می شده که در این زمان ماه توسط یک اژدها بلعیده می شود نام اژدهایی  برای انتخاب شده است.

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:15 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

ماه گرفتگی
  Moon eclipse

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 یکی از پدیده هایی که همواره نظر انسان را به خود جلب کرده ماه گرفتگی است.

ماه گرفتگی یا خسوف زمانی اتفاق می افتد که ماه در فاز کامل(بدر) و در حال عبور از بخشی از سایه ی زمین باشد. سایه ی زمین در واقع از دو قسمت مخروطی شکل درست شده است که یکی در داخل دیگری قرار دارد. بخش خارجی یا نیم سایه ای(penumbra) منطقه ای است که زمین فقط قسمتی از پرتو های خورشید را مسدود می کند و مانع از رسیدن آنها به ماه می شود.در مقابل بخش درونی یا قسمت سایه(umbra)، ناحیه ای است که زمین مانع از رسیدن تمام پرتو هایی می شود که از خورشید به ماه می رسد قاعده ی این مخروط مقطع زمین و طول   متوسط آن 0 138000 کیلومتر است، طول این سایه بر اثر تغییر فاصله ی زمین از خورشید وتغییر فاصله ماه تا زمین تا حدود 40000 کیلومتر تغییر می کند.با توجه به جابجایی ماه در مدار ،همواره 2 هفته قبل یا بعد از خورشید گرفتگی امکان گرفتگی ماه هم وجود دارد.

 با توجه به موقیت های مختلف زمین ،ماه وخورشید سه نوع متفاوت از ماه گرفتگی قابل تشخیص است:
1) خسوف نیم سایه ای :
ماه از قسمت نیم سایه ی زمین عبور می کند. در این حالت تغییر نور سطح ماه بسیار کم بوده و مشاهده آن دشوار است.

2)خسوف جزیی یا partial:
در خسوف جزیی بخشی از ماه از سایه ی زمین عبور می کندو  قسمتهایی از آن در تاریکی فرو می رود.
رصد این رویداد حتی بدون استفاده از ابزار اپتیکی نیز ساده است.

3)خسوف کلی یا total:
تمام ماه از داخل سایه ی زمین عبور می کند وبطور کامل در تاریکی فرو می رود.
این رویداد به خاطر رنگ های گوناگون و متغییری که ماه در لحظه ی گرفت کامل در سطح خود دارد بسیار برجسته و مورد توجه است.

 

ماه در مدت 21222/27 روز(ماه گره ای) یک دور کامل به دور مدار خود حول زمین می گردد اما در این مدت خورشید در آسمان زمین تقریبا" به اندازه 30درجه جابجا شده است و ماه ناچار است(با توجه به اینکه ماه ظاهرا" هر روز 15 درجه در آسمان جابجا می شود)  دو روز دیگر وقت صرف کند تا به خورشید برسد. پس این مدت به طور متوسط برابربا 53056/29 روز(ماه هلالی) است.
با توجه به آنچه گفته شد ممکن است این سوال در ذهن ایجاد شود که « اگر ماه هر 5/29 روز به دور زمین می گردد و خسوف تنها در زمان ماه کامل رخ دهد پس چرا در هر ماه سال یک کسوف به وقوع نمی پیوندد؟» پاسخ به این سوال نیازمند توجه بیشتر به مدارها است.
مدار ماه به گرد زمین در حدود 15/5 درجه نسبت به مدار زمین به دورخورشید انحراف دارد.این امر بدان معنی است که ماه در اغلب اوقات درسطح پایین تر و یا در سطح بالاتر از مدار زمین قرار دارد. صفحه ی مدار زمین به دور خورشید با اهمیت است زیرا سایه ی زمین دقیقا" در همین صفحه قرار دارد. در طی ماه کامل ، قمر طبیعی زمین می تواند تا بیش از 32000 کیلومتر از بالا یا پایین سایه ی زمین عبور کند بنابراین خسوفی رخ نخواهد داد.این پدیده دقیقا" زمانی به وقوع می پیوندد که ماه در یکی از دو مکان برخورد مدارها (نقاط گره ای) قرار داشته باشد.

 

البته این تطابق صددرصد لازم نیست و75/18 روز قبل یا بعد از این موقعیت ویژه نیز می توان منتظر رخ دادن گرفتگی بود.همین زمان موجب بوجود آمدن فصل گرفتگی شده است.از آنجاییکه ماه سینودیکی (5/29روزه) کمتر از فصل گرفتگی می باشد در هر فصل گرفتگی امکان رخ دادن دو گرفتگی وجود دارد.

 

با توجه به آنچه گفته شد شرط وقوع خسوف را در دو مورد می توان خلاصه کرد:
1) ماه و خورشید و زمین در یک راستا یا خط مستقیم قرار گیرند به طوری که زمین بین ماه و خورشید قرار داشته باشد. به عبارت دیگر ماه در حالت بدر از زمین دیده شود.
2) ماه در حرکت مداری خود به دور زمین در یکی از گره ها ویا در نزدیکی آن قرار داشته باشد.

 

در هر سال ماه از بخشی از سایه یا نیم سایه ی زمین عبور می کند و یکی از سه نوع خسوف ذکر شده روی می دهد . در هنگام خسوف هر کسی که در قسمت تاریک کره زمین قرار داشته باشد می تواند آن را ببیند. حدود 35% از خسوف ها از نوع نیم سایه ای است که تشخیص آن حتی به کمک تلسکوپ بسیار دشوار است. در حدود 30% خسوف ها نیز جزیی می باشد که با چشم مسلح به راحتی قابل رویت است. و درنهایت 35% خسوف ها نیز کلی است که رویدادی بسیار برجسته برای رصد می باشد.تعداد ممکن خورشید گرفتگی در هر سال بیشتر از ماه گرفتگی است اما به دلیل اینکه در ماه گرفتگی قسمتهایی بزرگی(مثلا" نیمی) از زمین می توانند آنرا ببینندبه نظر می رسد که تعداد گرفتگی های ماه بیشتر از خورشید گرفتگی باشد.در خورشید گرفتگی تنها مناطق کوچکی از سطح زمین به صورت یک نوار باریک می توانند آنرا مشاهده کنند . پهنای منطقه گرفتگی خورشید بر سطح زمین از 272 کیلومتر تجاوز نمی کند.
هنگامی که ماه به طور کامل درون سایه ی زمین قرار می گیرد باز هم شعاع های نوری غیر مستقیمی از خورشید به آن می رسند و ماه را قابل مشاهده می کنند .دلیل اینکه قرص ماه در زمان گرفتگی  کامل،قابل مشاهده است چیست؟

پرتوهای خورشید در مسیرشان به سمت ماه از جو زمین عبور می کنند.این جو مانند فیلتر اکثر طیف های آبی پرتو های خورشید را پراکنده می کند و مابقی نور که به رنگ قرمز پررنگ و یا نارنجی است و به مراتب تیره تر از نور سفید آفتاب می باشد در درون آن دچار مقداری شکست شده تا اینکه کسر کوچکی از آن به سطح ماه می رسد و آن را پرفروغ می کند.
اگر زمین اتمسفری نداشت ماه در طی یک گرفت کامل، کاملا" سیاه به نظر می رسید. در حالی که اکنون ماه می تواند رنگ های زیادی از قهوه ای و قرمز تیره گرفته تا نارنجی و زرد روشن ، بر سطح خود داشته باشد.

گرفت های کلی بعد از فوران های عظیم آتشفشانی بسیار تاریک به نظر می رسند چون فوران ها مقادیر عظیمی از خاکسترهای آتش فشانی را وارد اتمسفر زمین می کند .به عنوان مثال در طی یک خسوف کلی در دسامبر 1992 خاکستر های ناشی از کوه میناتوبو باعث شدند که ماه تقریبا" غیر قابل رویت گردد.

مدت زمان خسوف:
در فاصله متوسط ماه تا زمین قطر مخروط سایه ماه در حدود 9170 کیلومتر است چنانچه ماه از مرکز مخروط زمین عبور کند مدت زمان خسوف طولانی است و با توجه به این، حداکثر زمان گرفتگی کلی به یک ساعت و44 دقیقه می رسد. در حدود 1 ساعت طول می کشد تا ماه کاملا" وارد سایه ی زمین شود(قبل از گرفتگی کامل) و برای خروج کامل از سایه نیز 1 ساعت زمان نیاز دارد.ماه گرفتگی ها در فاصله دو هفته از خورشید گرفتگی(قبل یا بعد ازآن)می توانند رخ دهند.

گفتنی است طول متوسط مخروط سایه نیز در حدود 1367650 کیلومتر است.

رصد ماه گرفتگی:
بر خلاف خورشید گرفتگی ( کسوف)، رصد ماه گرفتگی کاملا" بی خطر است و شما به هیچ فیلتر محافظی نیاز ندارید .حتی برای رصد این پدیده نیازی به استفاده از تلسکوپ نیست .شما می توانید ماه گرفتگی را با چشمان خود نیز رصد کنید اگر دوربین دوچشمی دارید بکارگیری آن سبب می شود که چشم انداز بزرگ تری داشته و نیز زمینه ی رنگی سطح ماه پرفروغ تر گردد. یک دوربین دوچشمی 35*7 و یا 50*7 می تواند کارآیی خوبی داشته باشد . منجمان آماتور می توانند در طی یک خسوف رصدهای مفیدی انجام دهند؛ پیش بینی میزان تاریکی ماه در هنگام گرفت کلی امری غیر ممکن است رنگ ماه می تواند از خاکستری تیره یا قهوه ای تا رنگهای قرمز روشن و نارنجی روشن تغییر کند. رنگ و درخشندگی ماه بستگی به میزان گرد و غباری دارد که در طی خسوف در اتمسفر زمین وجود دارد. با استفاده از« میزان درخشندگی دانژون» برای ماه گرفتگی ، منجمان آماتور می توانند رنگ و درخشندگی ماه را طبقه بندی کنند.

0 : بسیار تاریک.در این حالت ماه تقریبا" غیر قابل مشاهده است.

1:تاریک.ماه به رنگ خاکستری یا قهوه ای دیده می شود.جزییات سطح ماه به سختی قابل تشخیص است.

2:نسبتا" تاریک.یک لکه تیره درون قرص دیده می شود وکناره های قرص روشن تر دیده می شوند.

3:سرخ آجری.گاهی نوری روشن یا زردی در کناره های قرص مشاهده می شود.

4:رنگ مسی یا نارنجی- سرخ.قرص ماه روشن دیده می شود.

یک خسوف سوژه ی بسیار جذابی برای عکاسی است خوشبختانه عکاسی از خسوف آسان است به شرط آنکه امکانات مناسبی داشته باشید و از آن به خوبی استفاده کنید.

همانطور که در بالا اشاره شده است وقوع گرفتگی (چه خورشید وچه ماه)ارتباط مستقیمی با مکان گره های مداری دارد. با توجه به اینکه نقاط گره ای روی دایرﺓ البروج به سمت غرب حرکت می کنند

با توجه به اینکه نقاط گره ای روی دایرﺓ البروج به سمت غرب حرکت می کنند ماه در کمتر از 6 ماه به نقطه گره مقابل می رسد وبعد از گذشت 00362/346 روز(یا 346 روز و14 ساعت و52 دقیقه و6/50 ثانیه) نیز به همان گره اولی می رسد این زمان سال گرفتگی نام دارد. مدت سال گرفتی بدلیل جابجایی قابل ملاحظه گره مدار در خلاف جهت حرکت خورشید،کوتاهتر از سال نجومی است.

 

 

                                                      پیش بینی گرفتگی

منجمین بابلی پدیده های مختلف آسمانی را به همراه زمان آن به دقت روی لوحه های گلی ثبت می کردند. با رصدهای پیگر و متداوم در طول قرن ها نظمهای خاصی در زمان پدیده های نجومی یافتند. فاصله ی زمانی بین مقارنه ها و رجعتهای سیارات، کسوف ها و خسوف ها از جمله دوره های منظمی بود که منجمین بابلی به آنها توجه کردند. با بدست آوردن این دوره ها ایشان می توانستند این پدیده ها را با دقت قابل قبول پیش بینی کنند.

در این میان جالب توجه ترین پدیده ی آسمانی، کسوفها و خسوف ها بودند. با رصد این پدیده ها و ثبت آنها، ایشان توانستند نظم بین گرفتها را پیدا کنند. ایشان متوجه شدند از میان این گرفتگی هایی که معمولا" همه ساله روی می دهند، هر کدام پس از 18 سال دوباره تقریبا" به همان شکل تکرار می شوند.

 

دوره ی ساروس

دوره ی ساروس، دوره ای است با چرخه ای حدود 18 سال و 11 روز و 8 ساعت (تقریبا 6585 و 3/1 روز) که می تواند برای پیش بینی گرفتگی خورشید و ماه استفاده شود. بعد از گذشت 18 سال از یک کسوف یا خسوف،مکان نقاط گره ای به جای قبلی خود بر گشته و ماه و خورشید و زمین تقریبا" دوباره به حالت قبلی برمی گردند و کسوف یا خسوفی شبیه همان کسوف یا خسوف قبلی روی می دهد گفته می شود این گرفتهای مشابه تشکیل یک سری می دهند.

این قانون اولین بار توسط کلدانی ها یا منحمین بابلی چندین قرن قبل از میلاد مسیح کشف شد. بعد ها این قانون به دست منجمین یونانی و رمی و مسلمان رسید. نام «ساروس» اولین بار توسط ادموند هالی در سال 1691 به چرخه ی کسوفها اطلاق شد، که آن را از یک دایرة المعارف بیزانسی در قرن 11 گرفته بود. واژه سومری/بابلی «سار» یکی از یکاهای اندازه‌گیری بود و ارزش عددی آن ظاهراً 3600 بوده‌است.

با توجه به تطابق های زیر می توان زمان رخ دادن گرفتگی ها را پیش بینی کرد:

1- 223 ماه هلالی (سینودیکی)=6585.32 روز   که در آن، ماه هلالی: فاصله زمانی بین دو ماه بدر متوالی

2- 242   ماه گرهی=6585.36 روز   که در آن ، ماه گرهی: فاصله زمانی بین دو عبور ماه  از یک گره

3- 239 ماه آنومالی=6585.54 روز    که در آن، ماه آنومالی: فاصله زمانی بین دو عبور متوالی ماه از نقطه اوج (یا حضیض)مداریش

4- 19 سال گرفتگی=6585.78 روز     که در آن، سال گرفتگی: دوبرابر فاصله زمانی بین دو فصل گرفتگی متوالی

 

در نتیجه تطابق مورد اول ومورد دوم ،هر گرفتگی به فاصله 6585.5 روز(معادل 18 سال 11 روز و8 ساعت که البته با توجه به وجود سال های کبیسه می تواند 18 سال و10 روز و 8 ساعت یا 18 سال و12 روز و8 ساعت باشد)از گرفت قبلی رخ می دهد. بخاطر 8 ساعت تاخیر (قسمت اعشار مورد اول)مکان رویت گرفتگی های متوالی(در هر دوره ساروسی) به اندازه یک سوم چرخش روزانه زمین به سمت غرب جابجا می شوند.

 

تطابق با مورد سوم نیز به این منجر می شود که در هر دوره ساروسی، بدنبال هر گرفت کلی یک گرفت کلی وبه دنبال هرگرفت طولانی یک گرفت طولانی دیگر رخ دهد الی آخر. با توجه به تغییرات اندکی که بدلیل تغییر موقعیت نسبی در هر دوره رخ می دهد بعد از مدتی دوره به انتهای خود می رسد بنابراین هر دوره عمر مشخصی دارد.

 

 تفاوت مورد اول و مورد چهارم یعنی 46/0 نیز موجب انتقال مسیر گرفتگی به اندازه 2 تا 3 درجه به سمت شمال یا جنوب مسیر گرفتگی قبلی می شود.در نهایت٬ هر دوره ساروسی  به سمت قطبها پیش رفته ودر آخر پایان می یابد

اکنون چندین دوره ساروسی فعال در جریان است وطول این دوره ها بین 1244 تا 1514 سال می باشد. هردوره ساروسی می تواند شامل 43 خورشید گرفتگی و 28 ماه گرفتگی باشد .

 

 منابع:

کتابی از پاتریک مور  و مقاله ای از یوسف شعبانی   عضو انجمن علمی پژوهشی نجم شمال زیرگروه رؤیت هلال ماه   www.nssra.ir وسایت:

 http://www.hupaa.com/page.php?id=2834

 

برای کسب اطلاعات بیشتر به زبان انگلیسی به سایت های زیر مراجعه نمایید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Lunar_eclipse

http://www.mreclipse.com/Special/LEprimer.html

 منبع تصویر :

http://lunar.arc.nasa.gov/science/images/eclipse.gif

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:16 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

ماه هلالی
Synodic moon
فاصله زمانی بین دو ماه بدر متوالی برابر با 29 روز و12 ساعت و 44 دقیقه
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:20 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

بدر
ماه کامل Full moon
-                               در وسط دوره یک هلال و در حدود روز 14 ام، سطح ماه کاملاً روشن شده و فاز ماه 100 درصد خواهد بود. در این حالت، ماه در طرف مقابل خورشید نسبت به زمین قرار دارد و در حداکثر نورانیت می باشد.به این حالت مقابله ماه وخورشید نیز گفته می شود. از زمان بدر به بعد از میزان روشنایی سطح ماه کاسته می شود. در حالت بدر همزمان با غروب خورشید در غرب آسمان ناظر، ماه نیز از شرق طلوع می کند در نیمه شب در بیشترین ارتفاع از افق و تا طلوع خورشید در روز بعد، در آسمان خواهد بود. در حالت بدر فاصله ماه با خورشید حدود 180 درجه می باشد.از زمان بدر  به بعد طلوع ماه از اول شب به بعد خواهد بود.
-                               بر خلاف تصور مردم در این شب هم بدلیل نورانیت زیاد وهم بدلیل اینکه عوارض سطحی ماه تنها باوجود سایه خوب دیده می شوند نمی توان عوارض سطحی بویژه مناطق کوهستانی ماه را مشاهده کرد.برای دیدن دریاهای ماه در زمان بدر جهت کاهش نورانیت سطحی٬ استفاده از فیلتر مخصوص ماه توصیه می شود.گفتنی است حالت بدر می تواند در شبهای ۱۲،۱۳ و۱۵ و۱۶ هم رخ دهد.
 
 
گفاتی
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:21 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

ماهواره آریاباتا
  Aryabhata Satellite

نام اولین ماهواره هندی که در سال 1975 به منظور کسب اطلاعاتی در مورد فن آوری ماهواره‌ای، ستاره شناسی اشعه ایکس و فیزیک خورشید با کمک اتحاد جماهیر شوروی سابق به فضا پرتاب شد و به مشاهداتی از بالای جو زمین پرداخت.

دوره تناوب ماهواره 3/96 دقیقه، ابعاد مداری 619× 563 کیلومتر،‌قطر ان 4/1 متر و به صورت 26 وجهی بود. بعد از 5 روز ارتباط باآن قطع شد و در تاریخ 11 فوریه 1992 وارد جو غلیظ زمین شده و از بین رفت. اریا باتا نام ریاضیدان و ستاره شناس هندی است که بین سالهای 476 تا 550 میلادی می‌زیست. او معتقد بود که زمین متحرک و ستارگان ثابت هستند. او حرکت ظاهری سیارات در آسمان را به دوره چرخش انها حول خورشید و شعاع مداری آنها نسبت می داد.

برای کسب اطلاعات بیشتر درباره‌ی ماهواره اریاباتا به سایت یر مراجعه نمائید:

www.astronautix.com/Craft/aryabhata

 

 

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:23 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( م )

ماهواره آریل
  Ariel satellite

مجموعه‌ای 6 ماهواره علمی انگلیسی که با مشارکت ناسا بین سالهای 1962 تا 1979 به مدار زمین پرتاب شدند. هدف چهار ماهواره اول بانامهای آریل یک، دو، سه وچهار مطالعه یونسفر زمین و چشمه های رادیویی کهکشانی بود. هدف آریل 5 ستاره شناسی در طول موج اشعه ایکس بود و توانست طی 5 سال فعالیت مفید دهها چشمه اشعه ایکس کشف کند.

هدف آریل 6 علاوه بر ستاره شناسی اشعه ایکس پرتوهای کیهانی هم بود. آریل 6 دارای اشکالاتی بود ودرتاریخ فوریه 1982 فعالیت آن به اتمام رسید.

برای کسب اطلاعاتی درباره‌ی ماهواره‌های آریل یک به سایت زیر مراجعه نمائید.

www.nasm.edu/spacecraft/ss-ariel1.htm

 

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 3 خرداد 1390  9:25 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها