تاریخ قابل استنادی در باب چگونگی ورود هنر انیمیشن به ایران وجود ندارد، چرا كه حتی در مقطعی خاص، كسی چون ناصرالدینشاه حكم بر وارد شدن آن نكرد. ورود و نمایش آثار اولیه كمپانیهایی چون «دیزنی» كه اغلب بر روی نوارهای فیلم بود، تماشای این نوارها و مقایسه فریمهای نقاشی شده با یكدیگر، نقاشانی كه در دوایر دولتی كار میكردند را بر آن داشت تا تجربیاتی هر چند ابتدایی در این زمینه داشته باشند. از اولین نفراتی كه در این زمینه دست به تجربه زد و قدمهایی در این راه برداشت، میتوان به استاد «اسفندیار احمدیه» اشاره كرد كه همچنان نیز در مركز «صبا» مشغول به كار است. در همین راستا نام «ابراهیم تجارتچی» هم به چشم میخورد كه چندین كار تبلیغاتی، كه در زمان خود نمود بسیاری داشت، ساخت. البته تقدم و تأخر نامها كمكی به ما نمیكند، مسیر ورود اینگونه بود؛ از راه آزمایش و خطا.
كمكم نفراتی به این گروه تجربهگر اضافه شدند و گسترش علاقهمندان سازمانهایی را به فكر واداشت تا قدمهایی جدیتر در این مسیر بردارند و سرمایهگذاریهایی هر چند اندک در جهت ترویج انیمیشن ایجاد كنند. هر كدام از این سازمانها به خاطر مسایل سیاسی زمان خود، مسیری متفاوت برای این هنر صنعت برگزیدند؛ وزارت فرهنگ راهی را برگزید و كانون راه دیگری. ابتدا به كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان میپردازیم، چرا كه سردمداران وقت این مركز داعیه روشنفكری بیشتری نسبت به مراكز دیگر داشتند؛ شاید هم به لحاظ كار باید اینگونه مینمود تا هنرمندان به اصطلاح روشنفكر را گرد خود جمع میكرد.
كانون پرورش فكری كه ادعای كار برای كودكان و نوجوانان را داشت، تعدادی از افراد مورد اعتماد خود را برای فراگیری این رشته به كشورهای بلوك شرق آن زمان گسیل داشت تا با یادگیری اصول آن، پایههایش را در ایران مستحكم كند. پس از بازگشت این گروه، تولید انیمیشن در كانون شروع شد اما نه در جهت گسترش این هنر و برای مخاطب كودك، بلكه برای مقاصد سیاسی، جشنوارههای خارجی و مخاطب بزرگسال.
از همان تولیدات اولیه، تنها چیزی كه به آن توجه نمیشد كودكان بودند و بیشترین تأكید بر جشنوارههای خارجی بود . اتفاقا نقدی كه بر شیوه گسترش انیمیشن در ایران وارد است، از همین نوع نگاه سرچشمه میگیرد. ما از همان ابتدا مرجع و الگوی مناسب و سالمی برای ترویج این هنر صنعت نداشتیم و انتخاب نكردیم. كشورهای الگو، كشورهایی بودند كه اغلب درگیر مسایل سیاسی و جنگ سرد بوده و دیدگاههایی متفاوت با ما داشتند. موضوعات آنها دغدغه جوان ایرانی و مردم ایران نبود.
از همان زمان به جوانانی كه وارد این رشته میشدند القا میكردند كه فیلم موفق انیمیشن، فیلمی است كه اولا زمانی كوتاه داشته باشد، ثانیا یك بیانیه سیاسی در پس آن عنوان شود. الگوهای این جوانان نیز كسانی بودند كه با نام كودك، فیلمهایی سیاسی میساختند.
البته رشته انیمیشن شاخههای مختلف دارد و منكر بخش جشنوارهای آن نیستیم، ولی حالا، پس از سالها كه مدعی هستیم سابقه تولید انیمیشن در ایران به نیم قرن میرسد، وقتی به پیشینه آن نگاه میكنیم، متوجه بیراهه رفتنها میشویم. امروز وقتی كه میبینیم درآمد حاصله از تولید انیمیشن در بعضی از كشورها بیشتر از درآمد نفتی كشور ماست، تازه متوجه به خطا رفتن آنها میشویم؛
طراحی شخصیت در انیمیشن كه به تعبیر هنرمندان خالق اثر مفهومی گستردهتر از چند خط طراحی دارد، عبارت است از ترسیم خلاقانه جوهره وجودی شخصیت كه دربرگیرنده ویژگیهای شخصیتی در فرم و هیئت ظاهری بوده و شامل تظاهرات بیرونی است توأم با نحوه رفتار و اعمال كه همخوانی كامل با خصوصیات درونی و نامشهود شخصیت دارد.
فرایند خلق شخصیت در انیمیشن متفاوت از خلق آن در دنیای داستان و سینماست. در داستان، نویسنده طرحی ذهنی از شخصیت دارد كه در طی اثرش آن را برای خواننده توصیف میكند و در عین حال تخیل خود خواننده است كه فرایند نویسنده را در ذهنش ترسیم میكند. ویژگیهای جسمانی، روانی، فكری، احساسی، عملكردی و اجتماعی شخصیت در داستان توصیف میگردند، ولی در سینما نشان داده میشوند؛ هر آن چه از خصوصیات بیرونی شخصیت لازم است دیده شود در هیئت او به نمایش گذاشته شده و بیننده بهطور مستقیم مشاهده میكند، اما خصوصیات درونی او مثل این كه ناامید است یا بسیار شاد، دارای اعتماد به نفس با تمهیدات و پیشزمینههایی كه نویسنده فیلمنامه و كارگردان در طول پیش راندن ماجرا برای تماشاگر به وجود میآورند نمایانده میشوند.
در سینما مقدمهای برای فهم هر ویژگی شخصیتی در اختیار بیننده قرار داده میشود، انگیزه رفتار و اعمال شخصیتها از پیش به نحوی آشكار میگردد تا ارتباط بیننده با فیلم قطع نشود و در برخی موارد هم با تمهیداتی برای ایجاد حالت تعلیق، انگیزههای شخصیت كمكم در طی ماجرای فیلم آشكار میشود. در حالی كه در انیمیشن اغلب با اغراق در شكل و آناتومی كاراكترها این امر حاصل میگردد. در انیمیشن معمولا به دلیل این كه هدف نشان دادن عصاره و جوهره حقیقت است، بلافاصله وارد اصل موضوع شده و كمتر به حواشی پرداخته می شود.
فیلم همانند رمان جریان خود را در بستری از حوادث تلخ و شیرین به تصویر میكشد، ولی انیمیشن بهمانند شعر در نهایت اختصار و ایجاز مفهوم را بازگو میكند .
مهمترین و عمدهترین شاخصه ای كه سبب بروز ایجاز در انیمیشن میگردد، طراحی شخصیت است؛ برای نمونه فرض كنید میخواهیم از شخصیت انسانی كه ثبات خوبی در زندگی دارد و از اعتماد به نفس برخوردار است در فیلم انیمیشن استفاده كنیم، پس در آناتومی كف پایش یعنی محل ایستایی كاراكتر اغراق كرده و بزرگتر از حد طبیعیاش آن را طراحی میكنیم و برعكس محدودههایی كه فاقد قدرت بیان كافی در ارایه موضوع هستند را كوچكتر ترسیم میكنیم، یا مثلا در مورد فردی كه قدرت تكلم نداشته و یا اینكه فقط قدرت ارتباط كلامی با اجتماع اطراف خود را ندارد، دهان و لبها بسیار كوچک و حتی غیرمحسوس ترسیم میگردند و در مواردی خاص حتی میتوانیم آنها را حذف كنیم.
انیمیشن میتواند ویژگیهای ظاهری و همچنین حقیقت و درون افراد را در چهره و آناتومیشان به هر نحو ممكن نشان دهد. این مسئله حتی در مورد شخصیتپردازی اشیا و درختان و گیاهان نیز عمومیت دارد، چون گستره تخیل تمامی اجزای طبیعت را میتواند در بر بگیرد؛ «تخیل »محصول ذهن انسانی است و در میان تمام جانوران این انسان است كه صاحب تخیل پیشرفته و گسترده است.
تخیل كاركردی شگفت دارد كه تعریف و شناسایی آن را دشوار میكند. انسان با استفاده از نیروی تخیل توانسته است ناتوانیهای خود را در برابر طبیعت جبران كند ... اگر خردورزی زبان رابطه ما با طبیعت است، تخیل زبان رابطه با خودمان است؛ انسان با زبان خرد با طبیعت حرف میزند و با زبان تخیل با خودش. در فیلمهای انیمیشن انسان نیازها، آرزوها، ترسها و علایق دیرینهاش را از طریق عنصر تخیل بیان میكند. جوهره فیلمهای انیمیشن همانا تخیل است.
اما ساخت انیمیشن یا همان پویانمایی درایران مشکلات خاص خودش را دارد نبود حمایت کننده مالی و نبود سرمایه گذاری دراین بخش شاید بتواند مهمترین مشکلات باشد.
وحید نصیریان، انیماتور جوان ایرانی است که سال هاست انیمیشن های داستانی کوتاه خود را می سازد. می گوید: انیمیشن ما مریض نیست. اتفاقا یکی از پرپتانسیل ترین و پرجهش ترین اتفاقات در هنر ایران است. انیمیشن ایران در حال حاضر درمعرض ابتلا به بیماری است و نمی شود جلوی بیمار شدنش را با بحث های تئوریک گرفت. باید در وهله اول این خطر را احساس کرد و این بیماری را تشخیص داد.
در جریان هنر و به طور خاص سینما و انیمیشن، که هنر صنعت هستند، مشکل مالی خیلی بیشتر از دیگر هنرها خود را نشان می دهد. در انیمیشن ما، مسئله این است که بودجه وجود دارد و استفاده می شود. اما سوال این است که بودجه را چه کسانی استفاده می کنند؟ پاسخ من این است که این بودجه را افرادی استفاده میکنند که نه نامی دارند و نه نشانی. نه استعدادی از خود به جامعه انیمیشن ایران نشان داده اند و نه کسی از این جامعه، آنها را می شناسد.
بچه های ایرانی به راحتی کارتون های خارجی را از سوپرمارکت سرکوچه تهیه میکنند و تفاوت کیفیت ها را می فهمند. آنها آگاه هستند و مجبور نیستند سلیقه های بد را انتخاب و تحمل کنند. قیمت انیمیشن در کشورهایی مثل کره و ژاپن یک رقم عجیب و غریبی است. هشتصد میلیون دلار رقم گردش سرمایه انیمیشن در این کشورهاست، بدون احتساب هزینه های دیگر. گردش سرمایه هم در مقابل هزینه های دیگر مثل عوارض و پرداخت ها و ... معمولا مبلغ ناچیزی است.
نبودن سالن نمایش مشکل بزرگی است. برای پخش تلویزیونی هم که امکانش بسیار کم است. جای دیگری هم وجود ندارد مگر اینکه انیمیشن بلند باشد که خود ساخت انیمیشن بلند آنقدر مشکلات دارد که خیلی از انیماتوها با این وضع هزینه ها اصلا سراغش نمی روند.
تا کمترین استانداردهای جهانی فاصله مان بسیار زیاد است. وقتی بودجه نیست و برنامه ریزیهای موجود امیدوار کننده نیستند انتظاری بیش از این هم نمیتوان داشت. اگر برنامهریزی درست باشد ما به سادگی می توانیم به بازارهای جهانی، نمی گویم دست پیدا کنیم، اما دست کم می توانیم به این بازارها نزدیک شویم.
حسن احمدی نویسند کتاب کودک ونوجوان در این زمینه معتقد است که باید در حوزه انیمیشن هزینه کرد همان گونه که در حوزه سینما و تله فیلم هزینههای بسیاری می شود. به عنوان مثال مخاطبین یک فیلم یا یک سریال بالای 10 میلیون نفر هستند اما همانگونه که گفتم در زمینه کتاب در خوش بینانهترین حالت یک کتاب دو هزار مخاطب دارد.
ما امروز در کشورمان در زمینه ایده، فکر، سواد و نیروهای متخصص در زمینه انیمیشن کم نداریم بلکه تنها مشکل ما عدم تبلیغات و سرمایه گذاری در این حوزه است. امروز در دنیا حرف اول را انیمیشن می زند در سال 86 کشوری مثل ژاپن چهار برابر پول نفت ایران از طریق فروش انیمیشن درآمد داشته در صورتی که ما در چند سال گذشته در حوزه انیمیشن پست رفت و عقبگرد داشته ایم.
یک برنامه ریزی درازمدت باید داشته باشیم تا به نتایج دلخواه برسیم، هر چند در طول یک سال گذشته پیشرفت هایی در این زمینه داشتهایم. ساخت انیمیشن حمایت صدا و سیما،نویسندگان ومسئولین را می طلبد تا به حوزه انیمیشن توجه کافی شود. دراین وانفسا تولید انیمیشنی چون «شکرستان» کمک شایانی میتواند به کودکان ونوجوانان ایرانی برای هر چه بهتر آشنا شدن با داستانهای ایرانی و انیمیشن ایرانی داشته باشد. به هر حال باید به سازندگان این انیمیشن خسته نباشید گفت که دراین شرایط توانسته اند چنین کار ارزنده ای را برای نمایش هر چه بهتر انیمیشن ایرانی وداستان ایرانی انجام دهند.
این روزها انيميشن «شكرستان» در قالب يک سريال 90 قسمتی از شبكه دو سيما در حال پخش است و موفق به جذب مخاطبان زيادی از كودک و بزرگسال شده و به نظر می رسد اين مجموعه توانسته با داستانها و ضربالمثلهای خود كه كاملا ايرانی و با حال و هوای امروزی هستند، اوقات خوبی را برای تماشاگران ايجاد كند. «شكرستان» در بخش های مختلف از داستان گرفته تا گرافيک، طراحی كاراكتر، رنگ و حجم انيميشن خوب، قابل دفاع و در نوع خود خاص محسوب می شود.