0

نگاهي به قيام مختار ثقفي

 
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

نگاهي به قيام مختار ثقفي

به گواهی تاریخ، قیام امام حسین (علیه السلام) سرمنشا بسیاری از نهضت‌ها و قیامهای برحق در اسلام بوده است. این قیام باعث تحكیم و بقای اسلام بود. امام حسین (ع) با قیام خود در ابتدا حاكم زمان را رسوا ساخت. یزید كه قبل از حادثه عاشورا شخصی منفور در بین مردم بود بعد از حادثه عاشورا مردم او را بسیار لعن و نفرین می‌كردند. از دیگر نتایج قیام عاشورا این بود كه بار دیگر مسلمین روحیه سلحشوری را به دست آورند و این موضوع همان طور كه اشاره شد سرمنشا بسیاری از قیام های دیگر در اسلام بود. از جمله قیام‌هایی كه بعد از عاشورا رخ داد و می‌توان آن را از نتایج قیام عاشورا دانست، قیام مختار ثقفی می‌باشد. مختار فرزند ابوعبید بن مسعود ثقفی است. او فردی بسیار شجاع و دارای هوش بسیار بود. مختار از نوجوانی روحیه جنگاوری را در خود داشت و بسیار علاقه مند به شركت در جنگها بود. مختار ثقفی در هنگام قیام مسلم بن عقیل همان طور كه در سریال مختار نامه هم نشان داده شد ابتدا برای یاری او لشكر كشی كرد اما با آگاه شدن از شهادت مسلم بن عقیل از قیام دست كشیده و به دست عبید الله بن زیاد دستگیر و زندانی شد.
عبیدالله‌بن‌زیاد كه وجود مختار را حتی در زندان و در زنجیر برای حكومتش خطرناك می‌دید دستور قتل او را صادر كرد. در این میان نامه‌ای از سوی یزید به دست عبیدالله رسید مبنی بر اینكه مختار ثقفی باید آزاد گردد. مختار كه در زندان از آینده خود توسط میثم تمار آگاه شده بود پس از آزادی به كوفه وارد شده و خود را مامور خون‌خواهی حسین (ع) نامید و عده‌ای را دور خود گرد آورد. گروهی از بنی امیه كه از قصد مختار باخبر شده بودند نزد حاكم كوفه رفته و درخواست دستگیری او را داشتند. بدین ترتیب دوباره مختار ثقفی به فرمان حاكم كوفه دستگیر و زندانی شد.
مختار در زندان نامه‌ای را برای سلیمان بن صدد نوشت و از او خواست كه او را یاری دهد تا از زندان رها شده و برای خونخواهی امام حسین(ع) قیام كند. مختار پیكی را هم به مدینه فرستاد تا از عبدالله بن عمر درخواست كند كه نزد حاكم كوفه تقاضای آزادی او را بكند. پس بار دیگر مختار با تقاضای عبد الله بن عمر از حاكم كوفه، از زندان آزاد می‌شود. پس از آزادی مختار، بار دیگر مردم را از قصد خود مطلع كرد و شیعیان كوفی نزد او رفتند و با او بیعت كردند. در این میان عبد الله بن مطیع كه به تازگی به ولایت كوفه دست پیدا كرده بود. خبر بیعت 20 هزار نفر از شیعیان را كه بیشتر آنها عجم بوده اند شنید و دستور داد مختار را دستگیر كنند. ابن مطیع گروهی را برای دستگیری مختار به سوی او فرستاد. ابن قدامه از فرستادگان ابن مطیع، مختار را از قصد حاكم خبردار می‌كند. مختار هم خود را به مریضی می‌زند و اعلام می‌كند كه حال خوبی ندارد. خبر ناخوشی مختار به حاكم می‌رسد و او از تصمیم خود منصرف می‌شود.
مختار یارانش را در كوفه برای قیام در ماه محرم آماده كرد. در این میان گروهی دچار تردید درباره برحق بودن قیام مختار شدند كه برای همین منظور با محمد بن حنیفه و امام زین العابدین (ع) دیدار كردند و امام آنها را به یاری كردن مختار دستور داد. به روایت تاریخ، مختار در ربیع الثانی سال 66 هجری در كوفه با شعار ( یامنصور امت) و ( یا لثارات الحسین) قیام كرد. سپاهیان مختار و ابراهیم بن مالك اشتر كه اوهم فردی شجاع بود وبا مسلم بیعت كرده بود در ابتدای قیام با سپاهیان دشمن كه قصد سركوب آنها را داشتند به جنگ پرداختند.پس از گذشت جنگهای فراوان بین مختار و سپاهیان ابن مطیع بالاخره مختار به پیروزی‌های بزرگی دست پیدا می‌كند . مختار شهر را تصرف كرده و به سمت دارالاماره رفته و آنجا را محاصره می‌كند. طبق تاریخ عبد الله‌بن‌مطیع شبانه به صورت مخفی از قصر خارج می‌شود. صبح روز بعد مختار قصر را تصرف كرده و بعد از آن مردم كوفه با مختار بیعت می‌كنند.
آغاز انتقام: آن دسته از مردم كوفه كه در جنگ با امام حسین (ع) در سپاه دشمن حضور داشتند از كوفه فرار كرده و به شهرهای دیگر از جمله مكه پناه می‌برند. مختار هم در اولین اقدام خانه‌های آنها را تخریب می‌كند. اسب سواران كسانی بودند كه در روز عاشورا بر بدن مبارك امام حسین(ع) اسب تاختند. طبق تاریخ این گروه از اولین گروه‌هایی بودند كه مختار آنها را مجازات كرده است. مختار دستور داد آنها را بر زمین میخكوب كرده و با اسب بر آنها بتازند. گروه بعدی عده‌ای بودند كه اموال امام را در عاشورا غارت كرده و در بازار فروختند. به دستور مختار آنها در بازار به دار آویخته شدند.
از جمله كسانی كه مختار آنها را به سزای اعمالشان رساند عمر بن سعد و خولی بودند. به دستور مختار سر از بدن این دو جدا كردند و بدنهایشان را سوزانده و سرها را برای مختار ارسال كردند. حرمله ، شمر، سنان بن انس « لعنت الله اجمعین» وشمر بن ذی الجوشن لعنت الله علیه در درگیری با سپاهیان مختار كشته شدند. سنان ابن انس كه جرمش نیزه زدن بربدن امام حسین (ع) می‌باشد به دستور مختار انگشتان و بعد دست و پایش را قطع كرده واو را در دیگی از آب جوش انداختند.
حرمله هم بدین صورت ابتدا دست‌ها و پاهایش قطع شده و پس از آن او را در میان آهن ذوب شده سوزاندند. ( طبق روایات، امام سجاد (ع) از خداوند متعال درباره حرمله چنین درخواستی كرده بودند: اللهم اذقه حر النار اللهم اذقه حر الحدید: خدایا حرارت آتش و حرارت آهن را به او بچشان).
ابن سلیم ( لعنت الله) كسی بود كه انگشت امام حسین (ع) را قطع كرد و انگشتر آن حضرت را غارت كرد ، به دستور مختار او را تكه تكه كردند.
عبیدالله بن زیاد هم كه جنگی را برای سركوب مختار راه انداخته بود شكست خورده و كشته می‌شود.
به دستور مختار سر عبیدالله و دیگر سرها برای امام سجاد(ع) فرستاده شد. پس از این موضوع آمده است كه امام سجاد (ع) بسیار مختار را دعا كرده و از خدا جزای خیر برای او خواستند.
 

دوشنبه 2 خرداد 1390  9:24 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها