**بحث در مورد تطبيق آئيننامه انضباطي فدراسيون فوتبال ايران با آئيننامه انضباطي فيفا
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
* شريفي: تدوين آئيننامه معنايش ترجمه نيست
مجتبي شريفي در مورد تطبيق آئيننامه انضباطي فدراسيون فوتبال با آئين نامه انضباطي فيفا گفت: آئيننامه انضباطي فدراسيون فوتبال ايران از سوي مجمع عمومي فدراسيون فوتبال مورد تصويب قرار ميگيرد. اساسنامه فدراسيون فوتبال ما را هيات دولت تصويب كرده كه در واقع اين تصويب در ماهيت اساسنامه تغيير ايجاد نميكند. فقط اعتبار مضاعفي به آن ميدهد و اهميت آن را نشان ميدهد.
در آنجا تعيين شده آئيننامه انضباطي به تصويب مجمع عمومي فدراسيون برسد. اين آئيننامه تدوين شده است و تدوين آئيننامه معنايش ترجمه نيست. اگر قرار بود ما آئيننامه را ترجمه كنيم ديگر لزومي نداشت مرجع بالادستي آن را تصويب كند.
فدراسيونهاي ملي هر كدام آئيننامهاي دارند كه منطبق و همسو بر آئيننامه انضباطي فيفا است اما شرايط خاص اقليمي مخصوصا در تعيين مصاديق بر آئيننامه اعمال ميكنند. سپس مجمع ميآيد و آئيننامه انضباطي هر كشور را با شرايط بومي و هماهنگي آن كشور تطبيق ميدهد. يعني اين آئيننامه هم با شرايط فيفا هماهنگ است و هم بومي بودن در آن لحاظ شده است.
در حالي كه برخي دوستان به اشتباه ميگويند عينيت در آئيننامه كه اگر قرار باشد عينيت لحاظ شود و همان آئيننامه فيفا بايد ترجمه شود و ديگر لزومي به تصويب از سوي مجمع عمومي فدراسيون نيست.
به عنوان مثال تعدد كارت زرد موجب محروميت بازيكن ميشود اما در برخي كشورها بازيكني با دريافت سه كارت زرد و در برخي ديگر با دريافت 5 كارت زرد محروم ميشود. اگر يك مورد الزامي در آئيننامه انضباطي فيفا باشد و فدراسيون ديگر به بهانه آنكه آن شرط مطابقت با آئيننامه بومي آن كشور ندارد آن را از الزام بيندازد، اين مسئله غلط است. اينكه مثلا نميتوان تعدد كارت زرد را باعث عدم محروميت يك بازيكن دانست.
بنابراين من تعارضي در گفتههاي خودم با اظهارات دهمياني و نصيرزاده نميبينم بلكه تبيين بيشتري ميطلبد زيرا براي اولين بار است كه چنين بحثي در رسانههاي ورزشي مطرح ميشود. اين مسئله نياز به واكاوي بيشتري دارد.
* نصيرزاده: غير فوتباليها آئيننامه انضباطي را نوشتهاند
نصيرزاده: آقاي دكتر شريفي ميخواهم از شما بپرسم نظرياتي كه صاحبنظران به شما درباره تدوين آئيننامه انضباطي دادند و نظرات زيادي هم بود كدام يك اعمال شد؟
شريفي: اين نظرات را ما كپي گرفتيم و به اعضاي كميته انضباطي داديم. مثلا در يك مورد 20 نفر آمدند و گفتند حداقل جريمه در نظر گرفته شده براي بازيكن يك ميليون تومان است در حالي كه در برخي از مسابقات زيرگروه قرارداد يك بازيكن در استان ما 700 هزار تومان است.
در مورد نظر كارشناسان بايد بگويم آئيننامه انضباطي روي سايت فدراسيون بود و كارشناسان ميتوانستند نظرات خود را در اين مورد بدهند اما آنها ميگفتند ما نظرات را بگوييم و بعد شما آن را به اسم خودتان استفاده كنيد كه ما پيشنهاد كرديم هر كارشناسي ميتواند نظراتش را روي سايت فدراسيون بگذارد و بگويد اين ماده در اينجا اشتباه دارد و پيشنهاد من براي اين ماده اين است تا اين ماده به نام آن شخص ثبت شود و آن شخص بوده كه بزرگواري كرده و پيشنهاد داده و ايرادما را رفع كرده تا همان كارشناس ترغيب شود تا ايرادها را بگويد و همان ماده اصلاحي در صورت تصويب نهايي به نام آن شخص ثبت و ضبط شود.
نصيرزاده: اگر يك بازي به دليل بارش برف و باران قطع شد، كميته انضباطي در اين زمينه چه تصميمي بايد بگيرد؟ اينكه بازي بايد فقط يك نيمهاش انجام شود يا از ابتدا تكرار شود، تكليف اين مسئله بايد مشخص شود اما در آئيننامه انضباطي چنين مسئلهاي ديده نميشود و دليلش هم آن است كه همه افرادي كه در كميته انضباطي هستند اعضاي دادگستري هستند و مسائل فوتبالي را در آن لحاظ نكردهاند.
شريفي: اين مسئله مطرح شد. ما در فدراسيون؛ سازمان ليگ برتر، سازمان ليگ فوتسال، سازمان ليگ آزادگان داريم و سازمان ليگ بانوان هم داريم. اختلافاتي هم در ريز مسائل آقايان با هم دارند. ما هم دوست داشتيم جزئيات به طور كامل در آئيننامه انضباطي مطرح كنيم اما ترجيح داديم بنويسيم آئيننامه برگزاري مسابقات در هر رده در اين موارد تصميم گيرنده باشد. چارهاي هم نداشتيم زيرا اختلافاتي وجود داشت. ما به همين دليل رده برگزاري مسابقات در خصوص اين موارد نظرش را بيان كند تا به عنوان كارشناس از آن استفاده كنيم.
فوتبال ما كم كم دارد معيارهاي فوتبال مدرن در آن استقرار پيدا ميكند. بنابراين آنچه در اساسنامه بايد رعايت شود و اجرايي ميشد، نشده است. ما اين مسائل را در آئيننامه انضباطي ديديم اما رده برگزاري مسابقات معمولا نظرش را به عنوان كارشناس به ما ميگويد.
* دهمياني: فوتبال ما قدمت و سابقه خارجيها را ندارد
دهيماني گفت: من ميخواهم به چند نكته كه مغفول مانده است اشاره كنم. نصيرزاده به مواردي اشاره كرده كه در مسيري است كه از آن ميخواهد نتيجهاي حاصل شود. در بحث فوتبال مدرن قرار نيست يك وكيل از يك بازيكن دفاع كند بلكه ميتواند يكي از اهالي فوتبال يا هر شخص ديگري اين كار را انجام دهد كه از فوتبال اطلاع داشته باشد.
اين حرف ايشان كاملا درست است. 10-12 سال پيش فقط خود ذينفع يا متخلف به كميته انضباطي مراجعه ميكرد اما بعد كم كم پاي وكلاي دادگستري به كميته انضباطي فوتبال باز شد. دليلش هم آن بود كه تصور ميشد اگر فردي مطلع به امور حقوقي باشد، شايد از اطاله وقت دادرسي جلوگيري شود اما بعدا اين نتيجه حاصل شد كه يكي از اهالي فوتبال شايد بتواند مفيدتر از يك حقوقدان يا وكيلش باشد.
مطلب ديگر اينكه فيفا اين قيد را برداشته كه هر كسي ميتواند براي دفاع از بازيكن به كميته انضباطي مراجعه كند. البته به شرط آنكه اهل باشد نه آنكه نااهل باشد.
الان كاستيهايي در آئيننامه انضباطي براي اجرايي شدن وجود دارد مانند اينكه كميته وضعيت بازيكن وجود ندارد، يا هيات منصفه وجود ندارد، به همين دليل است كه همه مسائل مربوط به قراردادها و ساير موارد به كميته انضباطي ارجاع ميشود.
اين كميتهها اگر وجود داشت اين امور در آن كميتهها بررسي ميشد و كميته انضباطي متمركز بر مسائل انضباطي و نظارت متمركز ميشد تا اشكالات كمتر شود اما بايد واقع بين بود. ما حدود 64 سال است كه فدراسيون فوتبال به طور رسمي داريم. در حالي كه كشورهاي اروپايي 150 سال است كه سابقه فوتبال دارند و طبيعي است كه آنها در طول اين مدت كه هم ابداع كننده اين ورزش بودند و هم از ما جلوتر هستند هم از نظر امكانات ورزشي كه دارند و هم در زمينه ضوابط و چارچوبهايشان پيشرفتهتر از ما هستند.
* يك باشگاه به معناي كامل در ايران نداريم
دهمياني ادامه داد: حدود 4-5 سال قبل بود كه اعلام شد ژاپن 28 هزار باشگاه به معناي واقعي دارد. اينكه بودجه مصوب، هيات مديره و مكان مشخص دارند و در همه رشتههاي ورزشي هم فعالند اما ما در ايران يك باشگاه به معناي كامل نداريم. اگر بگوييد سپاهان و ذوبآهن بايد بگويم آنها نيز كامل نيستند.
اينكه بين باشگاهها در مورد ميزان بودجه شاهد درگيري رسانهاي هستيم نشانگر آن است كه بودجه مشخص و تصويبشدهاي ندارند كه اين تعارضات وجود دارد. يك باشگاه هم به معناي واقعي نداريم. بنابراين در اين شرايط طبيعي است كه كار هيات منصفه، كميته وضعيت بازيكن و چند كار ديگر كه زمين مانده به كميته انضباطي محول كنند.
با توجه به سابقه فوتبال ما اين مسئله طبيعي است. آيا روز اول كه هواپيما اختراع شد، با هواپيماهاي سوپر مدرن كنوني قابل مقايسه است؟ فوتبال ما هم بايد تكامل پيدا كند اما عارضهاي كه وجود دارد اين است كه بايد در ميان مديريت فوتبال ما دگرگوني ايجاد شود و نگاه دولتي و امر و نهي كردن بايد تعديل شود تا فوتبال راه خودش را برود و كاستيها را اهالي فوتبال برطرف كنند و در واقع مشكلات فوتبال با دست اهالي فوتبال برطرف شود. همانطور كه آقاي نصيرزاده گفتند كه فوتبال بايد دست فوتباليها باشد،
نصيرزاده: تكرار ادامه مسابقه بر اساس چه قانوني صورت گرفته است؟
به گزارش فارس نصيرزاده در ادامه اين نشست، گفت: قانون 7 فوتبال ميگويد تمام بازيهاي نيمهتمام بايد عينا تكرار شود. اما در اين مورد هيچ آئيننامهاي در ايران وجود ندارد اما باقيمانده بازيهاي نيمهتمام را تكرار ميكنيم ولي فيفا ميگويد تمام بازيهايي كه قطع شده بايد از ابتدا تكرار شود مگر آنكه آئيننامه بازيها چيز ديگري بگويد.من ميپرسم ادامه انجام بازيهاي نيمهتمام كه در ايران انجام شده طبق كدام آئيننامه انجام شده است؟ 7 دقيقه مسابقه برگزار كرديم. در كشورهايي كه برف و باران باعث قطع بازي ميشود مانند سوئيس و آلمان بازي تكرار ميشود اما در ايران، امارات و پاكستان اين مسئله وجود ندارد. پس اين قانون از كجا آمده است.
شريفي: خلاء قانوني داريم
رده برگزار كننده مسابقه بايد آئيننامه مسابقات را به طور مكتوب تعريف كند اما چون اين مسئله مكتوب و مصوب نشده، از نظر آنها به عنوان نظر يك نظر كارشناس فقط در اين زمينه استفاده ميشود، خلاءهايي كه نصيرزاده به آن اشاره ميكند را قبول دارم. اين ايده قابل بحث است. ما در قانون مشكلي نداريم ولي گفتهايم نظر رده برگزاري مسابقات تعيين كننده است.
نصيرزاده: ابلاغ راي از طريق فضاي مجازي ممنوع است
نصيرزاده گفت: يك مورد ديگر اين است كه ابلاغ از طريق فضاي مجازي ممنوع است. فيفا صراحتا ابلاغ ازطريق فضاي مجازي را منع كرده اما ما ميگوييم چون راي خلعتبري را روي سايت فدراسيون گذاشتهايم اين بازيكن يك جلسه محروم است. بايد بازيكن برود و اين حكم را ببيند ولي فيفا ميگويد بايد كاغذ به فرد متخلف ابلاغ شود. فيفا براي فدراسيونها در مورد محروميتها فقط نمابر ميفرستاد و ايميل نميزند.
شريفي: صدور راي در دنياي مجازي براي اطلاع رساني
به گزارش فارس، شريفي در واكنش به اين موضوع گفت: در بحث قضايي يك ابلاغ قانوني داريم و يك ابلاغ واقعي كه تفكيك هم شده است. ضمن تائيد كليات صحبتهاي نصيرزاده بايد بگويم، فيفا تاكيد كرده آرايي كه آثار محروميت دارد بايد مكتوب ابلاغ شود اما گاهي اوقات رأيي نيز در فضاي مجازي به عنوان فضايي كه قرار است آثار محروميت را بر فرد مترتب كند را به كار نميگيريم بنابراين اگر فضاي مجازي را براي اطلاعرساني اهالي فوتبال در نظر بگيريم درست است اما اين ما را بينياز از ابلاغ رسمي به متخلف نميكند.
** كميته انضباطي بايد رسانهاي باشد يا خير؟
-----------------------------------------------------
* شريفي: نميخواستم با هيچ رسانهاي مصاحبه كنم
شريفي درباره اينكه كميته انضباطي بايد رسانهاي باشد يا خير عنوان كرد: اگر ذهنتان ياري كند من در ابتداي حضورم در كميته انضباطي اعلام كردم مصاحبه نميكنم. بعد به من گفته شد نشست خبري برگزار كن. يك نشست خبري گذاشتم به سوالات جواب دادم و روز بعد كه خروجي اين نشست را در رسانهها ديدم مطالبي از قول من نقل شده بود كه من به آن شكل آنها حرفها را مطرح نكرده بودم و انتقاداتي نيز صورت گرفته بود كه آن انتقادها به من وارد نبود. تا حدود 2 هفته كفاره يك نشست خبري را پس ميدادم و اين نشست دو هفته بازتاب داشت و من ميگفتم منظور من اين نبود.
رسانهاي كه آن مسئله را مطرح كرده اشتباه كرده است. از طرف آن رسانه با من تماس گرفته ميشد و ميگفتند چرا به ما گفتهاي كه ما اشتباه كردهايم. ميگفتم تو اشتباه نكردي. برداشت اشتباهي شده است و در نهايت ديدم فايدهاي ندارد و تصميم گرفتم از آن پس با رسانههاي تصويري صحبت كنم.
اولين مصاحبه تلويزيوني خيلي مزه داد! اما ديدم از 10 دقيقه نشست 2 دقيقه پخش شده و بقيه آن حذف شده است و 30 نفر با من درگير هستند. مثلا گفتم اگر اين شرايط بوده شما اشتباه كرديد و فقط جمله شما اشتباه كرديد، پخش شده است.
به من گفته شد چرا به من ميگوييد اشتباه شده است. سه جمله شرطي گفتم كه آنها حذف شده بود تصميم گرفتم در برنامه زنده تلويزيوني شركت كنم و اين برنامه را هم تجربه كردم تا موارد خاص را بيان كنم اما گفته شد رئيس كميته انضباطي فلان كشور را كسي نميشناسد. من قبول دارم اما شايد كشوري در اروپا نباشد كه من به آن سفر نكرده باشم نه به عنوان مسئولي از فدراسيون فوتبال، بلكه تحت عنوان ديگري و پيش از حضور در فدراسيون هم اين سفرها را ميرفتم و با اهالي فوتبال آن كشورها صحبت كردم. آن زمان در ساختار ديگري چنين سفرهاي ورزشي انجام ميدادم.
آن سفرها ربطي به فدراسيون فوتبال نداشت. ساختاري كه اكنون با آن نيز به سفر خارجه ميروم، پابرجاست و كار تحقيقاتي انجام ميدهيم. اگر بگويند شريفي نيست ديگر نميگويند فدراسيون او را به سفر خارجي فرستاده است.
* كجاي دنيا راي كميته انضباطي را زير سوال ميبرند؟
شريفي گفت: در كشورهاي اروپايي تمام محيطي كه محل نگاه انضباطي است مجهز به سيستم هوشمند و دوربينهاي انضباطي است و فيلم تهيه شده روي ميز كميته انضباطي قرار ميگيرد و راي طبق آئيننامه صادر و ابلاغ ميشود.
اكنون به من بگوييد روزنامههاي كدام كشور بعد از صدور راي در مورد آن اظهار نظر ميكنند؟ كجا ماهيت رأي را نفي ميكنند؟ كجا ساعت 1 نيمه شب در مورد رأي سؤال پرسيده ميشود و ايجاد شبهه ميكنند و به خانه آدم هم زنگ ميزنند؟ همه با هم بايد مسائل را تغيير دهيم. بگوييم اين ساختار انضباطي است. رايش را صادر ميكند. در مورد راي نيز چون شبيه يك امر حقوقي است. ما پرسشگري نداريم زيرا ربطي به مسائل فني فوتبال ندارد.
نميشود طرح سؤال و ايجاد شبهه كرد و ايراد و اشكال گرفت اما اگر فرد در مقام پاسخگويي بربيايد، پاسخگو را متهم به انجام مصاحبههاي زياد ميكنند. اين اشتباه است ما حتي در مورد ايراد به راي به آقاي دهمياني هم ميگفتيم راي صادر كنيم و خودمان 8 اشكال از راي بگيريم و در واقع تحليل محتوا كنيم اما اينكه چرا چنين كاري نكرديم، به دليل نداشتن بودجه بود. ميخواستيم يك نشريه انضباطي منتشر كنيم ولي بودجهاي در اختيارمان قرار نگرفت.
* كميته انضباطي از قبل رسانهاي شده بود
به گزارش فارس شريفي تصريح كرد: زماني كه من كميته انضباطي را تحويل گرفته بودم، كميته انضباطي رسانهاي شده بود يا نه؟ من كميتهاي پاسخگو و رسانهاي را تحويل گرفتم. روز اول هم كه به كميته انضباطي آمدم چند دوربين براي مصاحبه آمدند. من گفتم بلد نيستم بادوربين صحبت كنم. كلاس رفته بودم و تدريس كرده بودم اما مصاحبه با دوربين نداشتم.
به من گفته شد در مورد شهرآورد صحبت كن. گفتم چه بايد بگويم؟ گفتن بگو اگر هواداران چنين كنند ما هم چنان ميكنيم. گفتم هرگز چنين كاري نميكنم زيرا اين تهديد است. چون بايد اخلاق را رعايت كنيم. 4 بار مصاحبهام ضبط شد زيرا نميتوانستم با دوربين صحبت كنم. نميخواستم با دوربين صحبت نكنم اما شرايط به گونهاي بود كه امكان صحبت نكردن وجود نداشت.
يادم هست يك روزنامه 16 ايراد به احكام كميته انضباطي گرفته بود. در حالي كه من فقط يك هفته بود اين كميته را تحويل گرفته بودم و در جريان آن آرا نبودم و نميدانستم آن آرا را چه كسي صادر كرده است.
به من گفته شد راي به كاهش امتياز و انجام مسابقه در شهر ديگر داده است و از مسائل حقوقي سر درنميآورد. يك راي ساخته شده بود من آن را توضيح دادم و گفته شد به حمدالله زبان رئيس كميته انضباطي باز شد در حالي كه من اصلا آن آرا را صادر نكرده بودم و به 16 ايراد گرفته شده، پاسخ دادم. ميخواهم بگويم خود رسانهاي بودن يا رسانهاي نبودن عارضه است.
آنچه موجب رسانهاي شدن ميشود آن را بايد نشانه گرفت. آيا شما ميگوييد توليد شبهه و ايراد اشكال نسبت به راي تكليف رسانههاست. اگر تكليف است ميشود طرح شبهه تكليف باشد اما پاسخگويي نه؟ اگر ميخواهي پاسخگويي را تكليف ندانيد زمينههايي كه پاسخگويي را الزامي ميكند، بايد برطرف كرد. به من ميگويند آقا نصف شب چرا پشت خط ميآييد؟ موبايلم خاموش است و تلفن خانه را هم از پريز كشيدهام. تلفن پدرم را هم دارند. چه كار بايد بكنم؟ كجا بايد زندگي كنم؟ با مردم كار دارم. ممكن است خواهرم تماس بگيرد و گوشي را بردارم و بگويم شهربانو جان! سلام اما ميبينم كه خواهرم نيست و بايد توضيح دهم و ميگويند صبر كن تا سه بشمار و بيا روي خط برنامه زنده. من هم ميگويم عرض سلام و احترام دارم به خدمت آنها كه آنجا حضور دارند و...بين كميته رسانهاي شده با كميته رسانهاي نشده فرق بگذاريد.
* شريفي: اين ايراد را قبول دارم
شريفي در پاسخ به اين سؤال كه برخي آراي كميته انضباطي واقعا شبههانگيز بود مثلا اينكه دايي ممنوعالمصاحبه شد و اهالي فوتبال گفتند مگر ميشود فردي ممنوعالمصاحبه شود و براي رفع اين شبههها چه كرديد؟ گفت: ميخواستيم توضيحاتي در مورد آرا صادر كنيم.3 يا 4 خط به آرا اضافه كنيم اينكه بر فرض مثال راي صادره بر مبناي گزارش داور و استفاده از الفاظ ركيك چنين رايي صادر شده است و ماده فلان آئيننامه انضباطي در اين مورد چنين جرائمي در نظر گرفته است.
قبول دارم اين ايراد بوده كه برخي موارد دليل اثبات تخلف و ماده آئيننامه انضباطي كه به آن استنباط شده بايد در آراي صادره ميآورديم و اين كار را نكرديم. مثلا سؤال ميشود شما از كجا فهميديد اين ناسزا 5 ميليون توماني است. ميخواهم بگويم نوع الفاظ به كار گرفته شده شدت و غلظتش تاثيرگذار است. كلمات را هم داريم و نميتوانيم آنها را در راي بيان كنيم. ميخواهم بگويم ميتوان راي را نوشت. تخلف را، نحوه اثبات تخلف را، ماده تنبيه تخلفكار را و اينكه چرا بين حداقل و حداكثر راي اعمال شده است يا مابين اين دو برگزيده شده است، همه ار در راي آورد.
فردي ميگفت ظاهرا ناسزاها در ليگ برتر 5 ميليون تومان است، در ليگ دسته يك 2 ميليون و در ليگ دسته دوم يك ميليون تومان است. ما ميگوييم اين گونه نيست. تاثير الفاظ ركيك در ليگ برتر به دليل آنكه پخش مستقيم است، بيشتر است و حتي ناسزاي شهرآوردي جريمهاش بيشتر از جريمه غير از مسابقات ديگر است.
اين مسئله از نظر تاثير است زيرا در شهرآورد ميتواند جو را به هم ريخته و هواداران را تحريك كرد و آثار آن ناسزا به مراتب بيشتر از آثار و تبعات در ليگ دسته يك است.
* دهمياني: به دو دليل با رسانهها تعاملي نداشتم
به گزارش فارس دهمياني در ادامه نشست گفت: زماني كه من وارد كميته انضباطي شدم ليگ برتري وجود نداشت. طبيعي است كه در حوزه فوتبال زماني كه فوتبال حرفهاي شد مورد توجه بيشتري قرار گرفت. پاسخگويي و انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به فوتبال ضروريتر ميشود. من هم با وجود احترام به تمامي اهل رسانه ديداري، شنيداري و نوشتاري به دو دليل خيلي اهل تعامل مستقيم با رسانهها نبودم.
اول به دليل اينكه مثل دكتر شريفي و رئيس قبلي كميته انضباطي زبان گويايي ندارم و زبانم الكن است و دانش و بينش اين عزيزان را هم ندارم دوم اينكه من برخلاف نظر دكتر شريفي و پيشينيان ايشان ضمن آنكه بحث استقلال كميته انضباطي مطرح است و ساير مسائل به سلسله مراتب معتقدم و به اين مسائل عادت دارم. رسانهها از فدراسيون فوتبال خبر ميخواهند و فدراسيون شاكلهاي دارد. رئيس دارد و اگر سؤالي از آن سيستم مطرح شود رئيسش بايد پاسخگو باشد. اصلح است كه رئيس پاسخگو باشد نه بدنه.
اين رئيس چند معاون و دبيركل هم دارد. بعد از رئيس هم آنها بايد پاسخگو باشند. سايت دارد و اخبارش درج ميشود. اصحاب رسانه ميتوانند به آن مراجعه كنند و اطلاعات را بگيرند. چرا بايد به مسئول مستقيم آن كميته مراجعه شود.اخبار را ميتوان از روي سايت منتشر كرد.
فدراسيون سخنگو دارد يعني آنكه مطالب آن سيستم از زبان آن شخص منتشر شود. فقط در يك جا يك موضوع تخصصي مخصوص آن دپارتمان مطرح باشد كه ساير مسئولين نتوانند پاسخگو باشند. در اين مورد مسئولان شايد نتوانند اظهار نظر كنند. اين امر تخصصي را ميشود از مرجعش سؤال كرد كه مانند 6 سال رياست من ميشود كه در چند مورد محدود پاسخگوي رسانهها بودم.
ديد و سليقه من در تعامل رسانهها در حدود اطلاع رساني اينگونه بود اما سليقهها متفاوت است. من نفي نميكنم افرادي كه اطلاعرساني وسيعتر را ضروري ميدانند. اين باور من بود.
* شريفي: به اين اشتباهم اقرار ميكنم
شريفي هم گفت: يكي از اشتباهاتي كه من به آن اقرار ميكنم اين بود كه دهمياني به من ميگفت بيخيال باش اما نميتوانستم. او بر اساس سن و تجربهاش چنين حرفي ميزد. من چند بار نسبت به مواردي ناراحت شدم و در صدد پاسخگويي برآمدم. مثلا زماني كه حسين عسگري گفت هيچكس از من در فدراسيون راضي نبود اين جمله مرا براي يكي دو ساعت آزرده خاطر كرد زيرا آراي ما در مورد بازيكنان و مربيان است نه اعضاي فدراسيون فوتبال.
نكته ديگر آنكه سه عضو كميته انضباطي همچنان مشغول كار هستند و متولي صدور راي 4 نفر هستند نه فقط يك نفر. دين هم گفته زماني كه فردي از جايي ميرود عطوفتت را نسبت به آن چند برابر كن.
* دهمياني: كميته انضباطي و كميته داوران سيبل هستند
دهمياني ادامه داد: حدود 1500 راي صادر كرديم. نصيرزاده ميگويد كميته انضباطي فيفا هر 3-4 ماه يك بار جلسه دارد. در حالي كه ما طبق آرايي كه صادر كرديم 120 راي در هر ما صادر كرديم. 7 هزار مكاتبه اعم از ابلاغ، اخطار، دعوت و ... انجام داديم. از مجموع اين آرا فقط 100راي مربوط به تيمهاي ليگ برتري مطرح است.1400 راي مربوط به دستههاي ديگر است اما اين آرا درجامعه فوتبال ديده نميشود براي ما همان زمان و كاري را ميبرد كه در مورد زمان و آرا ليگ برتري صادر ميشود. مثلا براي اقامه دعوي در مورد يك چك 5 ميليون توماني همان مراحلي را بايد طي كرد كه براي يك چك 500 ميليون توماني و در نهايت راي صادر ميشود و فرقي هم بين اين دو شكايت نيست. براي ما كارهاي انضباطي همان چارچوب را دارد. فرقي نميكند تيم ليگ برتري باشد يا دسته دومي.
يعني يك پانزدهم آراي ما در ديد است اما آراي ديگر نيز براي خود بسيار مهم هستند. اينكه حسين عسگري ميگويد هيچ كس از كميته انضباطي نيست بايد پرسيد از چه چيزي آن راضي نيست مثلا بايد لبخند ميزديم؟ بسياري از شبها ما آخرين نفراتي هستيم كه از فدراسيون خارج ميشويم. آيا ما در كميته جوك ميگوييم. اگر اين است پس آمار ارائه شده چه ميگويد. طبيعت كار ما اين است كه عدهاي ناراضي باشند و عدهاي راضي زيرا پروندههايي كه مالي هستند دو طرف دارند و در پروندههاي تبيهي هم طبيعي است كه هيچ كس راضي نيست.
كميته داوران نيز همين شكل است. هر وقتي تيمي برنده ميشود سرمربي آن ميگويد آناليز كردم و از نظر فني چنان و چنين كردم و هر وقت هم ميبازد ميگويد داور بد داوري است. در واقع سيبل هستيم ولي اينكه بگويند هيچ كس از كميته انضباطي راضي نيست منصفانه نيست. به دور از مروت و انصاف است.
* نصيرزاده: ورود دوربين به كميته انضباطي ممنوع است
نصيرزاده گفت: بر اساس مقررات بينالمللي فوتبال آوردن دوربين به كميته انضباطي ممنوع است و در آئيننامه انضباطي ما هم اين مسئله وجود دارد و آورده شده كه فقط با اجازه رئيس دوربين ميتواند وارد كميته انضباطي شود و قيدي است كه ما براي آن گذاشتيم. كميته انضباطي ميتواند همه فيلمها را ببيند اما نبايد در هيچ فيلمي ديده شود. دليلش هم آن است كه بايد با تخلفات برخورد شود و نشان دادن متخلف و اشاعه دادن تخلفات از علاقمندان فوتبال كم ميكند و آنچه بايد از فوتبال در نزد افكار عمومي منتشر شود شادابي ونشاط بازي باشد. يعني اگر در رابطه با تنبيهات صحبت كنيم اين ميتواند ذهن افراد را به طرف آن ببرد كه شادابي و نشاط از فوتبال گرفته شده است.
موضوع ديگر آن است كه اكنون در فدراسيون فوتبال شما با هر كسي تماس بگيريد ميتوانيد مصاحبه كنيد ولي شما در فيفا ميتوانيد فقط با سخنگو مصاحبه كنيد. دليل اينكه تمام كميتهها در فدراسيون فوتبال رسانهاي هستند، اصرار رسانههاي ناآگاه به مقررات بينالمللي است كه در واقع ميخواهند رئيس كميته انضباطي صحبت كند و افراد هم صحبت كنند چون آنها هم خبر ميخواهند. دوم آنكه در فوتبال آدم چند منظوره ميخواهيم كه بيايد پشت تريبون فدراسيون فوتبال بايستد مانند سخنگوي وزارت امور خارجه تا هر سوالي كه رسانهها ميخواهند به آن جواب دهد.
ما چون آن آدم چندمنظوره را پيدا نكرديم با اينكه فدراسيون سخنگو دارد اما بقيه افراد نيز صحبت ميكنند. روي هم رفته ميخواهم بگويم اميدوارم به سمت استانداردها برويم كه اين مشكل پيش نيايد.
* شريفي: اشتباه كردم
شريفي در اين باره گفت: من نوع نگاهم فرق ميكند. متاسفانه در رسانه ملي تخلفات رادر فوتبال آنقدر نشان ميدهد كه انتقال بدآموزي را محور قرار ميدهد كه ديگر جايي براي كميته انضباطي براي ارائه تخلف نميماند اما رويكرد كميته انضباطي در هنگامي كه متخلف و خاطي را به كميته انضباطي فرا ميخواند در واقع ارائه تخلف نيست برخورد با تخلف است. در ذهنمان اين بود كه الان ميگويم اشتباه كردم.
آن موقع ميخواستم متخلف را بياورم با او گفتمان ورزشي بكنم. در قبال مباحث مرتبط با اصلاح انديشه و رفع فكر خطا رفتار جديد بر متخلف را توليد كنيم تا متخلفان ديگر مثل او ديگر آن كارها را تكرار نكنند. اين استدلال ما بود اما ديدم اين جايش در كميته انضباطي نيست زيرا اگر كسي در كميته انضباطي حرف اخلاقي بزند دوربينها بزرگواري ميكنند همان حرف اخلاقي را حذف ميكنند.
ما جلسه را ميگذاشتيم تا پيوستهاي فرهنگ اخلاقي داشته باشيم. تنها چيز كه نشان داده نميشد آن پيوست بود. بنابراين خروجياش آن ميشود كه نصيرزاده ميگويد. يعني آنچه ما به دنبالش بوديم اين بود كه جناب خطاكار فكرت را اصلاح كن. اكنون در دانش اعتقادي غرب مخصوصا كشورهاي داراي سبك به اين نتيجه رسيدند كه اگر فردي داراي بزهكاري شد حتما عالم ديني برايش بفرستيم. چون بزه او از سوي افكار و انديشهاش نشأت گرفته است.
بحث لگوتراپي را اكنون در كشورهاي اروپايي رواج دارد و دكتراي انديشه درماني مي دهند كه اگر بتوانيم فكر و انديشه فرد را درست كنيم رفتارش را درست كردهايم. اين فكر در شرايط گوناگون و مختلف اجازه رفتار ناپسند را به او نخواهد داد.
كميته انضباطي نميتوانست اين كار را بكند زيرا ضابطه دوربين دست ما نبود. شوخي و برخي حرفها ميآمد اما اصلاح طريقش نميآمد. و نهايتا اين شد.
فردي متخلف به كميته انضباطي آمد داش مشتي صحبت كرد و گفت همين است ديگر؛ ميخواست نزند تا نخورد.اين مسئله كار را بدتر كرده بود. يعني از اين به بعد هر كسي زد بايد بخورد. اصول نيوتني را تدريس كرديم كه هر كنشي واكنشي دارد اما آنچه ما به دنبالش بوديم خدا شاهد است اين بود كه بتوانيم با ايجاد قناعت در فرد فكر فرد را اصلاح كنيم.
*نصيرزاده: رسانهاي شدن عمر آدم را كوتاه ميكند
نصيرزاده گفت: رسانهاي شدن در كل عمر آدم را كوتاه ميكند. دو سه نفر هستند ماندگاريشان زياد است مانند علي كاظمي در سازمان ليگ، دهمياني در انضباطي و نبي. اين مسائل عمر شغلي آدم را بلند ميكند. برخي قديميها ميگويند چراغهاي گوشه نشين بهتر ميسوزند و آقاي شريفي چون شما در معرض باد بوديد، زودتر خاموش شديد.
گفتوگو: عليرضا وهابي و محسن اثيمي
انتهاي پيام/