* براي سعيدلو نوشتم به كفاشيان بگوييد من رفتم
شريفي در پاسخ به اين سؤال خبرنگار فارس كه شما حكم خود را از علي كفاشيان؛ رئيس فدراسيون دريافت كرديد و بايد استعفايتان را به شخص رئيس فدراسيون هم تحويل ميداديد، گفت: حكم بنده را شايد كفاشيان امضا كرده باشد اما من با دستور عليآبادي به فدراسيون فوتبال آمدم و پس از آنكه كفاشيان اعلام كرد سعيدلو از حضور شما ناراضي است من خدمت سعيدلو رفتم و به ايشان گفتم من ديگر نيستم و به آقاي كفاشيان اين مطلب را بگوييد. خداحافظ، بنويسيد براي آقاي كفاشيان كه من رفتم.
قصد ماندن هم نداشتم اما چون نام مقام برتر برده ميشود، متن استعفاي خود را اينگونه تنظيم كردم: "ميخواهم همكاريام را قطع كنم. مراتب را به رئيس فدراسيون اعلام كنيد. " عمل من پيام داشت. به دليل آنكه دو هفته پيش از پايان فصل نارضايتي سعيدلو دليل قطع همكاري زودرس من تلقي ميشود، اين نامه خدمت شما.
اين نتيجه يك سخن است. اگر اين حرف مطرح نميشد من استعفايم را به طور مستقيم به كفاشيان تحويل ميداد. من ديگر نميخواستم در كميته باشم و اين نتيجه هم براي من مطلوبيت داشت. از اعضاي كميته انضباطي هم ميتوانيد اين مسائل را بپرسيد. آقاي دهمياني دينش را براي كسي نميگذارد.
* دهمياني: تمام روساي فدراسيونها اذعان ميكنند كه در كار كميته انضباطي دخالتي ندارند
عنايتالله دهمياني در مورد استقلال كميته انضباطي اظهار داشت: بايد ابتدا بگوييم كه استقلال را چه معني ميكنيد و چه كاربردي دارد؟ مثلا گفته ميشود قضات دادگستري هم مستقل هستند اما آيا معناي استقلال آن است كه اگر بر فرض يك قاضي خيابان ورود ممنوعي را با ماشين برود، باز هم آزاد و مستقل است؟ و اگر خداي ناكرده جرمي را مرتكب شوند باز هم مصون از تعقيب است؟ يا اينكه نمايندگان مجلس در ابراز عقيده آزادند. آيا اين مفهومش اين است كه در ساير حوزهها هر چه خواستند بگويند؟
كميته انضباطي نسبت به مواردي كه در كميته انضباطي مطرح و تصميم گيري ميكند مستقل است و كسي حق ندارد در آن دخالت كند. دخالت به اين معنا كه مثلا فرد يا افرادي بگويند استنباط ما اين است كه تنبيه اين تخلف چنين است. ين مسئله درست نيست زيرا كميته انضباطي بايد نسبت به تخلفات تصميمگيري كند كه آيا اين مسئله تخلف است يا نيست و آن را با آئيننامه انضباطي تطبيق بدهد اما اين معنايش آن نيست كه كميته انضباطي فدراسيون با ساير تشكيلات ورزشي كشور هيچ گونه تعاملي ندارد.
غير از مواردي كه كميته انضباطي آن موارد را بررسي ميكند تا اعمال مقررات شود در ساير موارد همكاري و تعامل برقرار است و معناي اين تعامل دخالت نيست بلكه همفكري، مشاوره و همكاري كردن است. همانطور كه ما راجع به داوران چنين حرفي را ميزنيم. داور در 90 دقيقه فوتبال كاملا مستقل است و هيچ احدي حق دخالت در تصميمات او را ندارد. حتي مقامات بلندپايه حق ورود به زمين مسابقه را ندارند و داور نيز چنين اجازهاي را به آنها نميدهد. استقلال داور در خصوص قضاوت نسبت به بازي در آن محدوده زماني بازي است.
اين كل ماجراست اما بايد اين توجه را داشته باشيم كه به هر حال كساني كه ما در كميته انضباطي سراغ داريم و تمام افرادي كه در اين كميته مشغول به خدمت بودند شأن و منزلتشان به گونهاي نبوده كه اجازه دخالت بدهند و مواردي از تحميل و توصيه را بپذيرند. شايد همانطور كه دكتر شريفي فرمودند از باب مشورت نكتهاي باشد كه از ديد من رسيدگيكننده مغفول مانده باشد و براي من چراغ راهنما باشد تا راه درستي را طي كند اما اينكه آيا يك توصيه ميتواند در تصميم تاثيرگذار باشد يا نه، بحث ديگري است.
من با رؤساي فدراسيون زيادي كار كردم. چه زمان صفايي و دادكان و چه اكنون در زمان كفاشيان. بدون استثنا همگي اين رؤسا در مصاحبههايشان اذعان كردهاند كه ما در كميته انضباطي دخالت نميكنيم. ما ميگوييم كار كميته انضباطي مستقل است. مذاكره و بحث را رد نميكنيم.
گوش كردن نظرات را عين منطق ميدانيم اما اينكه آن نظرات رادر تصميم خود تاثير بدهيم، خلاف آن است كه بايد باشد و آن را نميپذيريم.
كارمند زير دست كه در كار ما دخالت نميكند. مفهوم دخالت بالادستيها هستند كه من اين مسئله را به جد رد ميكنم. خود بالادستيها از طريق رسانهها بارها اذعان كردند كه دخالتي در كميته انضباطي ندارند.
طبعيت كار و خروجي كميته انضباطي طوري است كه جامعه ورزشي و علاقمندان ورزش را خواسته يا ناخواسته تحت تاثير قرار ميدهد. برخي ممكن است از اين تصميم منتفع باشند و خوشايندشان باشد و برخي متضرر شوند و خوشايندشان نباشد كه اين هم طبيعي است. گروهي كه سود نبردند اعم از آنكه منطقي باشد يا نباشد، تلاشي كنند تا به حكم كميته انضباطي ايراد بگيرند و اين طبيعي و انكارناپذير است.
كساني كه احساس ميكنند متضرر شدهاند به هر استدلالي متوسل شوند تا بگويند اين تصميم ميتوانست طور ديگري باشد اما آيا اين مسئله در كميته انضباطي اثرگذار است بايد به دو شكل نگاه شود. اول زمان قبل از تصميمگيري پارهاي از افراد دانش و ديدگاه خود را مطرح ميكنند به عنوان مشورت و آدم نگاه ميكند و ميگويد شايد اين حرفش درست است. اگر اين تخلف با فلان ماده تطابق پيدا كند، بهتر است و نظرات آن افراد ميتواند چراغ راه باشد. برخي ديگر نيز با ديد ديگري به لحاظ منافع خود مسائل را مطرح ميكنند كه اصلا نبايد به آن توجهي كرد. كار اعضاي كميته انضباطي نيز مانند داوران فوتبال است. پس از آنكه راي را صادر كرديم ديگر نميتوانيم آن راي را تغيير دهيم.
اگر راي قطعي باشد كه مسئله تمام شده اگر اعتراض وارد باشد به كميته استيناف كه مركز تجديد نظر است ارجاع خواهد شد و همه جاي دنيا اينگونه است. ما ادعايي نداريم كه مصون از خطا هستيم. ما استنباط خود را با تطابق آئيننامه انضباطي و به عنوان حكم صادر ميكنيم.
* نصيرزاده: شهادت ميدهم كه كميته انضباطي استقلال دارد
هوشنگ نصيرزاده هم گفت: آن چيزهايي كه در ارتباط با استانداردهاي روز فوتبال دنيا مطرح ميكنم گاهي اوقات به عنوان مخالفت با جمع تلقي ميشود اما اين درست نيست زيرا كار من تدريس مديريت فوتبال است. آشنايي خوبي با استانداردها دارم بنابراين تذكراتي ميدهم اين طور تصور ميشود كه من ميخواهم مخالفت كنم و افكار عمومي كه اطلاعاتش در مورد تشكيلات بينالمللي فوتبال كامل نيست چنين برداشتي ميكند.
فوتبال پديدهاي است كه در كشور ما نحوه اداره بينالمللي آن با اشكال مواجه است. اگرچه به سمت استانداردها در حال حركت هستيم، اما هنوز با استانداردها فاصله داريم. من در مورد استقلال كميته انضباطي شهادت ميدهم كه اين تشكيلات كاملا مستقل، نفوذ ناپذير و توصيه ناپذير است اما جالب است بدانيد تا 8 سال پيش كميته انضباطي فيفا زير نظر مجمع عمومي فيفا بود. يعني رئيس كميته انضباطي را مجمع فدراسيون انتخاب ميكرد. در مجمع گواتمالا كه حدود 8 سال پيش برگزار شد، كميته انضباطي زير نظر هيات رئيسه رفت. اينكه ممكن است هيات رئيسه بخواهد تذكراتي بدهد كه كميته انضباطي به آن عمل كند.
* كميته انضباطي مانند چكشي در جعبه ابزار است
اين مدرس مديريت فوتبال افزود: ما چون در شناخت استانداردهاي بينالمللي عاجز هستيم، وظيفه كميته انضباطي را سنگين كردهايم. يعني هر آنچه در دنيا براي كميته انضباطي متصورند ما در ايران موارد بيشتري بر دوش اين كميته گذاشتهايم. در فوتبال جهان سه بخش هستند كه راي صادر ميكنند.
يكي كميته انضباطي در رابطه با درگيريها، جدال، فحاشي و تخلفات راي صادر ميكند. ديگري كميته وضعيت بازيكنان است كه در مورد قرارداد بازيكنان و شكايتهاي مربوط به قراردادها راي صادر ميكند و سومي هيات منصفه است. كميته وضعيت بازيكنان بخش حقوقي دارد و راي صادر ميكند. در اساسنامه فدراسيون فوتبال ايران 40 اشتباه وجود دارد. يكي از اين 40 اشتباه اين است كه نوشته شده بررسي قرارداد بازيكنان و مربيان بايد در كميته انضباطي بررسي شود يعني در فوتبال ايران از كميته انضباطي از وجود يك چكش در جعبه ابزار استفاده ميكنند. دليلش آن است كه شناخت بينالمللي ما از تشكيلات فوتبال ضعيف است.
مثلا برق ورزشگاه اگر قطع شود، بازيكن اگر غيرمجاز بود و... همه اين مسايل به كميته انضباطي ارجاع ميشود در حالي كه قرارداد بازيكنان انضباطي نيست. قطع برق انضباطي نيست و جالب اينجاست كه همه اهالي فوتبال از كميته انضباطي دستور ميگيرند.
* به دليل تعلل سازمان ليگ فوتبال حرفهاي ما هيات منصفه ندارد
نصيرزاده ادامه داد: ما حتي كميتهاي به نام كميته وضعيت بازيكن در فدراسيون فوتبال نداريم در حالي كه اين كميته در ساير كشورهاي ديگر آئيننامه دارد. فدراسيون فوتبال ما همه نوع فوتبالي دارد. كميته داوران، كميته آموزش و ... اما كميته وضعيت بازيكنان ندارد.
يكي ديگر تعللي است كه سازمان ليگ مرتكب شده و هيچ هيات منصفهاي انتخاب نكرده است كه در واقع هيات منصفه يك نوع دادگاه است. هيات منصفه حق جريمه و محروم كردن ندارد ولي ميتواند بگويد حق با كيست. يعني اگر برق ورزشگاهي قطع شد، هيات منصفه نحوه تكرار مسابقه را بايد بگويد. اگر يك تيم به جاي 3 تعويض از 4 تعويض استفاده كرد، نحوه رسيدگي به اين تخلف را بگويد اما سازمان ليگ ما هيات منصفه ندارد آن هم در حالي كه ميگوييم فوتبال ما حرفهاي است. مثلا بازي در اصفهان به دليل بارش برف قطع شد، چرا كميته انضباطي بايد به اين مسئله رسيدگي كند؟ اين مسئله بايد به جايي ديگر برود و خودش در اين مورد تصميم گيري كند.
در واقع اداره فوتبال ما به گونهاي است كه از يكديگر ياد گرفتهايم و در كلاس بينالمللي شركت نكردهايم. از همديگر ياد گرفتهايم و ما هم همين گونه عمل ميكنيم. اتفاقا در عرف بينالمللي، كميته انضباطي خيلي مستقل نيست برخلاف آنكه شما روزنامهنگاران به دنبال استقلال اين كميته هستيد، كميته انضباطي فيفا سه ماه يك بار تشكيل جلسه ميدهد و احكام را دپارتمان صادر ميكند. دپارتماني كه زير نظر دبير كل است. آئيننامه را ورق ميزنند و راي صادر ميكنند اما شما فكر ميكنيد كميته انضباطي فيفا مدام مينشيند و راي صادر ميكنند. در واقع دپارتمان جايي است افرادي كه آنجا ميز و صندلي دارند و راي صادر ميكنند و به كميته انضباطي ميفرستند.
فيفا يك آئيننامه 146 مادهاي دارد و آخرش ميگويد شما هر چه ميخواهيد در فدارسيون كشور خود بنويسيد اما اين 20 مورد را كه ميگويم بايد لحاظ كنيد و آن را در آئيننامه انضباطي فدراسيون خودتان بياوريد.
* احكام دوپينگها در فوتبال ايران غير قانوني است
نصيرزاده با انتقاد از نحوه تدوين آئيننامه انضباطي جديد گفت: من جزو صاحب نظران فوتبالم اما من را براي تدوين آئيننامه انضباطي دعوت نكردند. حتي در پيشنويس آن از من نظر نخواستند. در حالي كه نظراتي داشتيم كه ميتوانست جهت دهي كند.
20 مورد است كه بايد حتما در آئيننامه انضباطي همه فدراسيونهاي عضو بيايد. اول اينكه راي محروميت دوپينگ بايد در كميته انضباطي صادر شود. ميخواهم به شما بگويم تمام آراي محروميت دوپينگ در فوتبال ايران خلاف استاندارد بينالمللي است. كميته دوپينگ حق محروميت كسي را ندارند. اهداف و وظايف اين كميته محروم كردن نيست. وظايفش تحقيق،بررسي و آموزش است. حق ندارد فردي را محروم كند. در حالي كه پنلي كه در كميته دوپينگ تشكيل شده يك پنل شنونده است و حق صدور راي ندارد. يعني اگر يك نفر در ايران پيدا شود و به فيفا بگويد يك كميته پزشكي نه كميته انضباطي من را محروم كرده است، تمام آرا فاقد اعتبار ميشوند.
فيفا ميگويد بايد كميته انضباطي راي صادر كند. حتي در اساسنامه فدراسيون فوتبال نيز اعلام شده كه اركان قضايي كميته انضباطي است. يعني اينكه اين كميته ميتواند بگويد چه كسي فوتبال بازي كند و چه كسي بازي نكند اما چون ما استانداردهاي دنيا را نميدانيم، كميته پزشكي ميگويد يك بازيكن محروم است و كميته انضباطي ميگويد بازي به خاطر برف قطع شده چگونه بايد انجام شود.
يكي از موارد ديگري كه آئيننامه انضباطي فيفا ميگويد حتما بايد در آئيننامه انضباطي كشورها لحاظ شود اين است كه يك بازيكن ميتواند از هر فردي به عنوان وكيل خود استفاده كند در حالي كه ما مدتها ميگفتيم فقط بايد وكلاي دادگستري از بازيكنان دفاع كنند.
يكي ديگر از موارد اين است كه مسائل قومي و نژادي حتما در آئيننامه رعايت شود. كه اين مسئله آورده شده است.
* آراي كميته انضباطي فيفا بر مبناي بگير و ببند نيست
نصيرزاده تاكيد كرد: يكي از مشكلاتي كه ما كارشناسان با افكار عمومي داريم اين است كه برخي افراد تصور ميكنند فوتبال جاي بگير و ببند است. هر كس از فوتبال ناراحت ميشود ميگويد در ورزشگاه را ببنديد و بازيكن را تا ابد محروم كنيد. در فوتبال چنين چيزي نداريم. يكي از موارد جالبي كه ميخواهم به شما بگويم، ماده 63 آئيننامه انضباطي فيفا است كه اگر بازيكني سن خودش را دستكاري كرد، آن بازيكن 6 جلسه محروم ميشود و كسي كه اين عمليات را پشتيباني كرده و فوتبال بازي نميكند يك سال محروم ميشود.
در حالي كه در فوتبال ايران گفته ميشود هر بازيكني كه مدارك جعلي ارائه كند يك سال محروم ميشود. فيفا ميگويد جعل اين مدارك در راستاي اهداف فيفا است كه همان توسعه فوتبال است. بنابراين ميگويد اين پسربچه مدرك جمع كرده تا فوتبال بازي كند. بعد ما در ايران ميگوييم آن بازيكن يك سال بازي نكند و ديگر از فوتبال جدا ميشود.
آنچه در آراي كميته انضباطي فيفا وجود دارد بگير و ببند نيست بلكه هدف توسعه فوتبال است. شما به سختي ميتوانيد از فيفا يك راي در مورد انجام بازي بدون تماشاگر بگيريد اما در ايران اين راي راحت صادر ميشود.
* تشكيلات انضباطي در نهادهاي بين المللي مستقل نيستند
نصيرزاده با انتقاد از ميزان جرايم مالي اظهار داشت: مورد ديگر اينكه حداكثر جريمه مالي در آئيننامه انضباطي فيفا 10 هزار فرانك است اما در ايران اين مبلغ 30 ميليون تومان است. در ايران به مبلغ قراردادها نگاه شده كه چنين مبلغي را در نظر گرفتهاند. در حالي كه به عنوان مثال جرايم رانندگي براي تمام خودروها يكسان است و فرقي بين پرايد يا بنزي كه خيابان يك طرفه را ورود ممنوع ميرود وجود ندارد و مبلغ جريمه يكسان است.
بالاترين جريمه در فيفا زماني صادر ميشود كه يك مسابقه تعطيل ميشود. اتفاقا اظهار نظري كه رئيس يوفا عليه مورينيو انجام ميدهد و ميگويد با او برخورد ميكنيم معنايش اين است كه كميته انضباطي در مجامع بينالمللي فوتبال مستقل نيست اما در ايران خبرنگاران به دنبال استقلال كميته انضباطي هستند.
مطلب ديگري كه ميخواستم بگويم اين است كه تصميمات داور پايان يافته است و كميته انضباطي موقعي ميتواند به اين تصميمات ورود كند كه داور يك صحنهاي را نديده باشد و در كميته انضباطي فيلم بازي را دوباره ببيند. نمونهاي در اين زمينه وجود داشت كه دروازهباني يك توپ جمع كن را با توپ زد و به دليل آنكه داور آن صحنه را نديد كميته انضباطي آن بازيكن محروم كرد( شهاب گردان) اين كار يعني رعايت استاندارد فوتبال.
جالب است كه رئيس كميته انضباطي ميتواند از منزل خود تا سه جلسه محروميت در نظر بگيرد يا 5 هزار فرانك سوئيس جريمه براي فردي در نظر بگيرد بدون نياز به تشكيل جلسه. جالب است كه رئيس كميته انضباطي ميتواند پرونده را باز كند و راي بنويسد. البته اين راي فقط 20 روز اعتبار دارد. اينها استانداردهاي فوتبال است.
* كميته انضباطي دادگستري نيست
نصيرزاده ادامه داد: مشكل ديگري كه در فوتبال وجود دارد اين است كه آنهايي كه تشكيلات فوتبال را اداره ميكنند تصور ميكنند اعضاي كميته انضباطي حتما بايد قضات دادگستري باشند. اين مسئله آرا را به سمت مسائل غيرفوتبالي سوق ميدهد. در حالي كه ممكن است اشخاصي باشند كه در زمينه فوتبال آگاهي كامل داشته باشند و بتوانند به كميته انضباطي كمك كنند.
اكنون كميته انضباطي در شهرستانها و استانها نيز از دادگستري آمدهاند. پس بخش فوتبالي كميته انضباطي چه ميشود؟ يك نكته ديگر بگويم تا اين بحث جمع شود. كميته براي سياستگذاري است و دپارتمان براي صدور آرا كه دپارتمان زير نظر دبير كل است.
* شريفي: به دليل اضطرار كار كميته بازيكنان و هيات منصفه را انجام ميدهيم
مجتبي شريفي در واكنش به حرفهاي نصيرزاده گفت: من مطالب نصيرزاده را با دقت گوش كردم. مخالفت و تضادي در حرفهاي ما وجود ندارد اما در آئيننامه انضباطي آورده شده تا زمان تشكيل كميته وضعيت بازيكنان در فدراسيون فوتبال كميته انضباطي مسئول رسيدگي به بحث قرارداد بازيكنان و مربيان است. ما ذهنمان متوجه اين موضوع بوده كه كميته انضباطي ذاتا نبايد به مسائل مالي باشگاهها ورود پيدا كند اما اضطرار ما را به چنين كاري وادار كرده است.
در بحث هيات منصفه همانطور كه نصيرزاده گفت، در علم حقوق هيات منصفه به عنوان مشير است يعني اينكه هياتي كه مسير را براي تحقق انصاف تعيين ميكند. هيات منصفه زمينه صدور راي منصفانه را صادر ميكند و خودش راي صادر نميكند. در آئيننامه انضباطي هم براي هيات منصفه مطلبي آوردهايم و پرانتز باز كردهايم تا زمان تشكيل هيات منصفه ما كار آن هيات را انجام ميدهيم. بنابراين دو ايرادي كه نصيرزاده به آن اشاره كرد كاملا منطقي و اصولي است.
كميته انضباطي وظيفهاش رسيدگي به تخلفات و بيانضباطي در حيطه مسائل فوتبال است و اگر اين وظايف را انجام دهد، كار بسيار بزرگي انجام داده است اما كار ما اكنون رسيدگي به انواع قراردادهاي پيچيده است. قرارداد داخلي آيا معتبر است يا نه؟ آيا مفاد قرارداد داخلي با مفاد قرارداد ثبت شده يكسان است؟ چه تفاوتي بين اين دو قرارداد است؟ گاهي اوقات قرارداد ثبت شده فاقد مبلغ و عدد است و ... تمام اين موارد و پيچيدگيها در كميته انضباطي بحث ميشود در حالي كه كميته انضباطي وظيفهاش اين است كه تخلف را ببيند و آثار تخلف كه بر ورزشگاه مستطيل سبز كنار نيمكت مربيان و بر روي سكوهاست ببيند، تمام وقتش را به اين موضوعات فرعي ميگذارد.
به هر حال چيزي كه در كلام نصيرزاده منافي با آنچه ما بر آن باور داريم، نديدم.