خبرگزاري فارس: در ميزگرد بررسي چالشهاي انضباطي و اخلاقي فوتبال ايران در خبرگزاري فارس، استقلال كميته انضباطي و آراي اين كميته مورد بحث قرار گرفت.
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرگزاري فارس، ليگ برتر دهم با قهرماني سپاهان به پايان رسيد و مسئولان سازمان ليگ و فدراسيون فوتبال بر كيفيت فني اين مسابقات تاكيد دارند و اينكه تا روز آخر در بالا و پايين جدول تيمها رقابت فشردهاي براي كسب سهميه آسيايي و سقوط نكردن داشتند.
ليگ دهم با شعار "احترام به خود و ديگران " آغاز شد، شعاري كه عملي در آن نديديم و در هفتههاي آخر چالشهاي انضباطي، اهالي فوتبال را آزرده خاطر كرد و حتي در پايان ليگ نيز يكي از باشگاههايي كه سقوط كرد بيانيه داد و كل فوتبال را زير سوال برد.
در ميان اين هياهو و در فاصله دو هفته به پايان مسابقات مجتبي شريفي رئيس كميته انضباطي نيز بركنار شد، تا حاشيههاي انضباطي فوتبال ايران بيش از گذشته خود نمايي كند.
خبرگزاري فارس براي بررسي چالشهاي انضباطي و اخلاقي در فوتبال ايران تصميم گرفت سه صاحب نظر را در اين زمينه دعوت كند تا با استفاده از نظرات آنها شايد بتوان راهكاري براي كمتر شدن حاشيههاي فوتبال پيدا كرد.
در اين ميزگرد عنايتالله دهمياني يكي از اعضاي كميته انضباطي كه 6 سال سابقه رياست بر كميته انضباطي را داشته و اكنون نيز در فدراسيون فعال است، مجتبي شريفي رئيس مستعفي كميته انضباطي و هوشنگ نصيرزاده مدرس مديريت در فوتبال شركت كردند.
قصد داشتيم در اين ميزگرد به مباحث زيادي بپردازيم اما اخلاق و انضباط در فوتبال ايران آنقدر حاشيه دارد كه فقط سه محور مورد بحث و بررسي قرار گرفت. اول، استقلال كميته انضباطي و رابطه اين كميته با كميته داوران، دوم، هماهنگي آئيننامه انضباطي فوتبال ايران با آئيننامه انضباطي فيفا و كنفدراسيون فوتبال آسيا و سوم اينكه كميته انضباطي بايد رسانهاي باشد يا نه.
آنچه در زير ميآيد صحبتهاي اين صاحب نظران در مورد موارد مطرح شده است.
* شريفي: كميته انضباطي مستقل اما تابع فدراسيون است
مجتبي شريفي در ابتدا از برگزاري چنين نشستي در خبرگزاري فارس تشكر و صحبتهايش را اينگونه آغاز كرد: مباحثي كه در اين جلسه مطرح ميشود، ميتواند براي برنامه آينده كميته انضباطي بسيار مفيد باشد.
در مورد محور اول صحبتها يعني استقلال كميته انضباطي بايد بگويم كميته انضباطي كاملا مستقل است اما اشتباه نكنيد، اين استقلال قرين به تبعيت از فدراسيون فوتبال است زيرا كميته انضباطي جزئي از اين فدراسيون فوتبال محسوب ميشود اما چون قرار است با آئيننامه تدوين شده رأي بدهد و تخلفات را احراز كند و با تنبيهات مطابقت داده شود، از اين لحاظ نبايد كسي به كميته انضباطي بگويد با وجود آنكه اين تخلف محرز است و تنبيه هم در ازاي اين تخلف در نظر گرفته شده، شما از تخلف احراز شده صرفنظر كنيد و چنين تنبيهي را براي فرد متخلف در نظر نگيريد.
* كميته انضباطي ميتواند حامي كميته داوران باشد
شريفي ادمه داد: تاثير كميته انضباطي با ساير كميتهها مشخص است. مثلا كميته انضباطي هيچ سنخيت و ارتباطي با كميته تشريفات ندارد اما با كميته فرهنگي چرا، چون كميته فرهنگي در حقيقت بايد همراه و همگام با كميته انضباطي و در جهت پيشگيري از تخلف و خطا همكاري كند.
ارتباط كميته انضباطي با كميته داوران اين است كه داوران را قاضيان ميدان مسابقه ميدانيم. قاضيهايي كه خودشان صادر كننده و مجري رأي هستند و رأي آنها قابل استيناف هم نيست. در هيج جاي دنيا چنين قاضي وجود ندارد كه خودش راي را صادر كند و خودش هم آن را اجرا كند اما كميته انضباطي در مواردي كه داور بر مبناي قانون و اصولي داوري ميكند و مورد هجمه و اهانت قرار ميگيرد ميتواند حامي كميته داوران باشد تا داوران از سوي بازيكنان، مربيان و برخي هواداران مورد اهانت قرار نگيرند.
* نحوه صدور راي در كميته انضباطي
شريفي در ادامه صحبتهايش استقلال كميته انضباطي را اينگونه معنا كرد و گفت: زماني كه پروندهاي از سوي هيات فوتبال، كميته مسابقات، سازمان ليگ، دبيركل، كميته فوتسال و... به كميته انضباطي ميرسد اين كميته آن پرونده را بررسي ميكند و اگر تخلف آنقدر آشكار باشد كه نيازي به فراخواندن خاطي نباشد، رأي صادر ميكند.
رئيس پيشين كميته انضباطي تصريح كرد: در برخي موارد ابهاماتي وجود دارد، مانند لبخواني كه امري حقوقي و انضباطي نيست. لبخواني جزو موارد انضباطي و حقوقي نيست كه بگوييم لبخواني كرديم و آن چه در لبان زيباي تو خواندم، مصداق اهانت بود، بنابراين تنبيه اهانت را در مورد تو اجرايي ميكنم. در كميته انضباطي اين مسئله مشخص ميشود و فرد خاطي ميآيد و توضيح ميدهد كه چه حرفي زده و آيا داور شنيده است يا نه، اگر مصداق اهانت بود تنبيه اهانت را در مورد آن فرد در نظر ميگيريم.
اينكه بخواهيم بگوييم آن فرد زير لب چه گفته است، منطقي نيست. شايد ورد و دعا ميخوانده است. اين چيزي نيست كه ما بتوانيم بدون بررسي در موردش راي صادر كنيم. به هر شكل اگر تخلف محرز شود، هيچ كس حق ندارد بگويد تنبيه را در مورد فرد متخلف اعمال نكند.
* ميخواستم در پايان فصل از فوتبال جدا شوم
شريفي تاكيد كرد: آنچه كه گفتم شرايط ايدهآل كميته انضباطي بود اما توصيههاي زيادي هم ميشود كه برخي از اين توصيهها، توصيههاي به حقي است. ممكن است فردي حرفي بزند كه حرفش درست است اما نميتوانيم بگوييم چون او اين جايگاه را دارد، به اعتبار جايگاهش حرفش رد شود. برخي موارد هم هستند كه هيچ مهلتي به فرد خاطي نميداديم با وجود تمام سفارشها.
زماني كه كفاشيان به من گفت سعيدلو از شما راضي نيست. دهمياني اينجا هست. روغني و عبداللهي هم بودند كه من به دهمياني گفتم در پايان فصل ديگر در فوتبال حضور نخواهم داشت زيرا از تحصيل، زندگي و كارها و تدريسم افتادهام. همه كارهايم را بايد تعطيل كنم. هر كلاسي را ميخواهم براي تدريس بگيرم به دليل تداخل با ساعات كار كميته انضباطي از آن صرفنظر ميكنم.
پروندهها را به خانه ميبردم و در منزل هم آنها را مطالعه ميكردم. البته آقاي دهمياني محوريت در كميته انضباطي دارد و انسان بسيار باحوصلهاي است كه خسته هم نميشود و اين همه سال هم در كميته فعاليت كرده، خدا به ايشان عنايت دارد اما من ميخواستم بروم. مقدماتي در حين رفتن به وجود آمد كه اين مقدمات مطلوبيت نتيجه كه قطع همكاري بود را نزد من نامطلوب كرد، اين كه به من گفته شد شما كه علاقه به قطع همكاري داشتيد به جاي پايان فصل در فاصله دو هفته آخر مسابقات اين كار را انجام بدهيد.
اين حرف را كفاشيان به من زد و گفت سعيدلو از حضور شما در كميته راضي نيست و من قصد داشتم به محض اينكه صحبت قطع همكاري شد، اين كار را انجام بدهم اما چون اسم آقاي سعيدلو آوردند گفتم حالا كه شما اسم سعيدلو را آورديد من بايد به ايشان نامه بنويسم و همان روز خطاب به سعيدلو نامه نوشتم و پيش آقاي گوهري در دفتر سعيدلو رفتم. نامه را تحويل دادم اما بعدا ميگويند نامه نرسيده است. من چه كنم؟ گاهي اوقات ميگويند نامه رسيده ولي بيربط بوده و يا ميگويند نامه رسيده و بايگاني شده و يا گفته ميشود نامه رسيده و به دليل عدم ارتباط موضوع با ما آن را به آقاي كفاشيان دادهايم. اكنون ميگويند نامه نرسيده اما من قرص و محكم ميگويم نامه را خودم تحويل دفتر آقاي سعيدلو دادم و يك اپسيلن هم از حرفم پايين نميآيم زيرا كار مهمي نبوده رساندن يك نامه بوده است.
* القاب و عناوين در دين اسلام اعتباري ندارند
اينكه نامه را به دفتر سعيدلو دادم و نسخهاي هم به يكي از معاونينش دادم، دليل داشتم. وقتي ميگويند سعيدلو از من ناراضي است، اين نارضايتي قرين با رضايتمندي من هم بود و بارها اظهار تمايل براي قطع همكاري كرده بودم. با دادن نامه به دفتر سعيدلو ميخواستم به اين ترتيب، هم قطع همكاري و هم رفع شبهه كنم.
شريفي يادآور شد: اينكه ميگويند شأن معاون رئيس جمهور اين نيست كه اين موارد را بررسي كنند، بايد بگويم كسي كه من را به كميته انضباطي براي همكاري دعوت كرد آقاي عليآبادي معاون رئيس جمهور بود. ضمن اينكه دين اسلام عناوين و القاب را معتبر نميداند و ميگويد مكين بايد به مكان اعتبار بدهد و فردي كه در مكاني جاي ميگيرد بايد به آن ارزش و اعتبار بدهد اما اگر قرار باشد مكان به مكين ارزش و اعتبار بدهد، شخص حقيقي مورد احترام و اعتبار ما قرار ميگيرد و اين احترام با آموزههاي ديني ما همخواني نخواهد داشت. پس بهترين كار را من انجام دادم.
من به شخص حقيقي اين نامه را دادم و به خود شخص احترام گذاشتم اما اگر بخواهيم ارزش را روي عنوان بگذاريد درست نيست، آنچه از آموزههاي ديني ميفهميم اين است كه اسلام آمد و جاهليت و القاب جاهليت را از بين برد و لافخر و لافضل و رسول گرامي اسلام شروع به نام بردن كرد و در نهايت فرمود "ان اكرمكم عندالله اتقيكم. "